گزارشگر: آناهيتا احمدي
فرقه اکنکار با ادعاهاي عجيب
اصلا لازم نيست راه دور برويد يا منتظر حادثهاي باشيد که يکي از اعضاي آن را به شکل تصادفي در مهماني يا جلسهاي ملاقات کنيد و بحث را به شيوههاي کسب آرامش بکشانيد تا او از گرايشش به اکنکار بگويد و حتي لزومي ندارد زحمت رفتن به کتابفروشي را به خود بدهيد تا يکي از سي و چند کتاب اک را بخريد و بخوانيد، فقط کافي است نام فرقه اکنکار را در يکي از موتورهاي جستجوي اينترنت تايپ و از ميان هزاران نتيجه جستجو روي يکي کليک کنيد. در اين صورت، پس از خواندن نوشتههاي اکسيتهايي که ماهرانه فکرهايشان را با نام عشق به خداوند به خوردتان ميدهند، شکار شده ايد و دير يا زود اگر اعتقادات ديني تان بهاندازه کافي عميق نباشد يا از چم و خم فرقه گرايي بي اطلاع باشيد. به اکنکار معتقد ميشويد و سپس اکسيتها انواع باورهاي شرک آميز را، از سفر معراج يکي از نظاميان آمريکايي گرفته تا وجود خدايان متعدد در آسمانها، به مغزتان تزريق کنند.اکنکار براساس تعريف يکي از همين سايتها، دانش باستاني سفر روح است و طريقتي معنوي، سري و انفرادي براي رسيدن به خدا معرفي شده است که رويا و سفر روح از ابزارش به شمار ميآيند. اما حقيقت اين است که اين فرقه باستاني نيست، بلکه يکي از هزاران فرقه معنوي تصنعي در سراسر جهان محسوب ميشود که به واسطه شباهتش به بوديسم، هندوئيسم و ديگر کيشهاي باستاني شرق آسيا و تاکيد بر اعتقادات عشق محور، پيروان فراواني را در برخي کشورها به دست آورده است و پژوهش درباره شيوه زندگي آنها، نکتهاي مشترک را ثابت ميکند: باورهاي بسياري از اکسيتها به آيينهاي الهي پس از مدتي کمرنگ شده است و تقريبا همه آنها به اکنکار، به عنوان تنها راه رسيدن به خوشبختي وابسته شدهاند.
تولد يک فرقه
بنيانگذار نوين فرقه اکنکار، پال توئيچل است. او در اوايل قرن بيستم در آمريکا متولد شد. در سال 1942 وارد نيروي دريايي شد و سپس مشاغل مختلفي را امتحان کرد که روزنامه نگاري جزو نخستين آنها به حساب ميآمد. توئيچل در قالب روزنامه نگار به پژوهش درباره دينهاي مختلف پرداخت و شايد همين مطالعات در کنار گرويدنش به فرقههاي مختلف سبب شد سرانجام در سال 1965 از طريق نوشتههايش در روزنامهها و مجلات و نامههايي که از طريق همسر دومش «گيل آتکينسون» ميان مردم پخش ميکرد، فرقه اکنکار را تاسيس کند و خودش را نهصد و هفتاد و يکمين استاد اک بنامد.دوره استادي توئيچل، 6 سال طول کشيد و در سال 1971 با مرگش پايان يافت. او در زمان حيات، بيش از 60 عنوان کتاب نوشت و پس از او «داروين گراس» رهبري فرقه را به عهده گرفت، اما بسياري از اکها او را براي جانشيني مناسب ندانستند و دست آخر، گراس همه اختياراتش را بههارولد کلمپ سپرد تا او لقب نهصد و هفتاد و سومين استاد اک را به خود اختصاص دهد.
کتابهاي شريعت کي سوگماد يا راه جاوداني، کودکي در بيابان، داستان واقعي از حقيقت خدا، گذشته حال آينده، اکنکار: کليد جهانهاي اسرار، دندان ببر، پيامبر مدرن و پاسخ به پرسشهاي کليدي شما درباره زندگي و هنر رويا بيني 6 مرجع مکتوب اصلي فرقه اکنکار محسوب ميشوند که دستکم تا آنجا که ما خبر داريم همه آنها بجز شريعت کي سوگماد و پيامبر مدرن پاسخ به پرسشهاي کليدي در مورد زندگي، به پارسي ترجمه شدهاند و علاوه بر آنها 32 کتاب ديگر نيز به منظور تبليغ اکنکار در کتابفروشيهاي ايران به چشم ميخورد که در مجالسي اکسيتها، بين چلاها (هواداران فرقه) تقسيم ميشود. اکسيتها هدف از آموزههاي اکنکار را ايجاد رابطهاي نزديک تر با «روح القدس» ميدانند و گرچه پيشتر در برخي از کتابها اظهار کردهاند که «رسولان خدا دروغي بيش نيستند»، اما براي مقبول افتادن در ميان مذهبيها، برخي از مفاهيم حرامشان را از مسيحيت و اسلام وام گرفتهاند. با اين حال، هنوز هم در عقايد اکنکار، گرايشهاي شرک مآبانه زيادي ديده ميشود که در ادامه به شرح برخي از آنها ميپردازيم.
از کالبدي به کالبد ديگر
يکي از بخشهاي شرک آلود در باورهاي فرقه اکنکار، توضيح توئيچل درباره وجود خدايان متعدد در جهان است. به اعتقاد اکسيتها، خداوند جهانهاي گوناگوني آفريده است که روحهاي آدميان و کالبد آنان به تناسب شايستگي در اين جهانها به سر ميبرند و خدايي که هم اکنون به وسيله متدينان پرستش ميشود، خالق برتر و ذات بي همتا نيست، بلکه يکي از خدايان زيردست از سلسله مراتب معنوي است.توئيچل در کتاب شريعت کي سوگماد در توضيح آفرينش انسان مينويسد: «در ابتدا فقط اکا (روح القدس يا جريان حيات) وجود داشت که در گستره خيالاتي عظيم حرکت ميکرد. سپس اک به درون جهانهاي زمان و مکان راه يافت تا حيات را به وجود آورد... آنگاه کارکنان معنوي دست اندرکار شدند، انسان را آفريدند و درونش جوهري زنده و جاويدان تعبيه کردند که روح نام داشت و اين گونه بود که انسان همچون خدايي زنده تجلي يافت که حکومت بر جهانهاي معنوي، قدرتهاي عقلاني، نيروهاي جسماني و روح را در اختيار گرفت. اين انسانها هريک از کالبدي به کالبد ديگر روانه شدند و تناسخ پس از تناسخ را طي خواهند کرد تا روزي فرا رسد که خدا دوباره در شکل کالبدي با آنها ملاقات کند و در آن لحظه خدا در کالبدي به نام ماهانتا با انسان ديدار خواهد کرد...».
از ديدگاه موسس فرقه اکنکار، نيراجان، شاهزاده تاريکي يا همان اهريمن است که بر همه جهانها تسلط دارد و کساني که به او بپيوندند و آيين اکا را انکار کنند، در آتش شکنجه چرخ «آئواگائوان» يا چرخه آمدن و رفتن باقي ميمانند. منظور از چرخ آئو گائوان، نوعي عذاب دنيوي است که پاياني ندارد و به زعم اساتيد اک موجب تبديل شدن انسانها به حشره ميشود.
بررسي عقايد فرقه اک ثابت ميکند طراح فرقه تاکيدي ويژه بر تناسخ دارد و اين پافشاري در حالي صورت ميگيرد که بجز هندوها و فرقههاي وابسته به آنان، اديان الهي به تناسخ اعتقادي نداشتهاند و انديشمندان ديني دليل گرايش هندوها به تناسخ را، تلاش براي يافتن جايگزين دوزخ، در جهان مادي دانستهاند.
گرچه اکنکار، در ظاهر با اديان الهي مخالفتي ندارد، اما اکسيتها گاه و بيگاه به شکل غيرمستقيم از دين انتقاد ميکنند. يکي از اکسيتهاي حرفهاي ايران در وبلاگش مينويسد: «تنها استاد حق در قيد حيات ميتواند شيوههاي قابل اتکايي را به چلا نشان دهد که به واسطه آنها، تمامي حقايق را، خودش به خودش ثابت کند».
حتي بسياري از اکسيتها، پا را از اين ابراز نظر غيرمستقيم نيز فراتر ميگذارند و اعلام ميکنند که دين، احساسات و شکل زودگذري از نفسانيات افراد است که در قالب تمايلات وحياني و دروني خود را مينماياند و اين تنها اک است که مبرا از هر گونه خطاي انساني، راه سعادت را تا پايان به انسان نشان ميدهد.
با همه اين اوصاف، يکي از ادعاهاي مطرح شده در کتاب شريعت کي سوگماد که بيشتر به شوخي شباهت دارد، همراهي اکها با بزرگان دين و ديگر شخصيتهاي برجسته تاريخ است.
توئيچل اظهار ميکند، اساتيد اک، در طول تاريخ به ياري حضرت موسي(عليه السلام)، حضرت عيسي (عليه السلام)، کريستوف کلمب، مولانا، جيمز اول پادشاه انگلستان و کنفسيوس آمدهاند و حتي در مواجهه با پيامبران، عملي کردن معجزاتشان را عهده دار شدهاند!
براي مثال به گفته توئيچل در ماجراي باز شدن درياي احمر در معجزه حضرت موسي(عليه السلام)، پاي يک اکسيت در ميان بوده است و همان اکسيت، به حضرت پيشنهاد کرده به کوه طور برود و 10 فرمان را براي مردم بياورد!
براي معنويت، دلار خرج کنيد
براي اکسيتها محدوديتي در خصوص رژيم غذايي و نوع پوشش وجود ندارد و هرچند از مصرف مواد مخدر، سيگار و نوشيدنيهاي الکلي منع شدهاند، اما اک موضوعاتي مانند سقط جنين، طلاق يا گرايشهاي جنسي مانند همجنس بازي را امري شخصي تلقي ميکند و درباره آنها نظري نمي دهد.راه نزديکي بيشتر به خداوند از ديدگاه اک، تقوا و پرهيزکاري نيست، بلکه ميزان داراييهايي است که يک اکسيت بايد براي حق عضويتش بپردازد. حق عضويتهاي اکسيت در کشورهاي توسعه يافته 130 دلار براي شخص يا 160 دلار براي خانوادههاست و در کشورهاي در حال توسعه به 50 دلار براي شخص و 75 دلار براي خانواده کاهش مييابد. البته اکسيتها همه چلاها را مجبور به پرداخت شهريه نمي کنند و اساتيد تمرينات ابتدايي را رايگان در اختيارشان قرار ميدهند اما وصلهاي اک و برنامههاي ويژه آموزشي که به وسيله استاد زنده اک تهيه ميشود فقط براي جويندگاني قابل دستيابي است که اکنکار را به عنوان مسير معنوي خود انتخاب کردهاند و هزينهاش را به حساب موسسه واريز نمي کنند. تمرينهاي آکا همگي حول محور مراقبه و ايجاد ارتباط در اشکال و حالات گوناگون با ماهانتا (بالاترين مرتبه خداشناسي در زمين که غالبا در کالبد ستاد زنده اک تجلي مييابد) است و همه تمرينها از سويهارولد کلمپ يعني همان استاد زنده اکا در آمريکا طراحي ميشوند.
مراقب اسلام باشيد
شايد گمان کنيد مساله اکنکار فقط مختص آمريکاييها است و به ايران مربوط نمي شود اما حقيقت اين است که اکسيتها، سالهاست در ايران مشغول به کارند وبرخي از آنها، به انرژي درماني ميپردازند يا با تعبير خوابهاي عميق خود ادعاهاي عجيب ميکنند که جالب ترين نمونه آن، در بهمن سال 1386 رخ داد. گروهي چند نفره از اروميه به تهران آمدند و فرد اول آنها تحت تاثير ماهانتا (هارولد کلمپ) با طرح اين که روح امام دوازدهم در او حلول کرده است، خود را منجي عالم بشريت خواند!
با اين حال و براساس نظر ماهانتا، فعاليت اکسيتها در ايران خطرناک است، چرا که قوانين اسلام براي آنان که اسلام را ترک ميکنند، سخت و خطرناک است و اکسيتها که مايل نيستند با از دست دادن طرفداران اک، بدنام شوند، ترجيح ميدهند در ايران همچنان پنهاني و محدود فعاليت کنند.
اعتقاد اکسيتها به وجود خدايان گوناگون، قائل شدن کالبد جسمي براي خداوند و ديگر باورهاي شرک آلود آنان نشان ميدهد اعتقادات اين فرقه از وحدانيت فاصله گرفته است و اين مساله، ادعاي اکسيتها را درباره همراهي اساتيد اک با پيامبران در طول تاريخ و موافقتشان با اديان، رد ميکند. آنچه سبب شده است اين فرقه با وجود باورهاي شرک آميز در جامعه مذهبي ايران طرفداراني پيدا کند، جاي خالي جلساتي براي گفتگو درباره ابعاد معنوي اسلام و روش وجه عشق ورزي به پروردگار در آن است که نسل جوان را وادار ميکند. براي جبران اين خلا به دنبال عرفانهاي ساخته دست بشر و از جمله اکنکار بروند تا با شعارهايي مانند عشق به خداوند، تولد دوباره، رسيدن به آرامش، تعادل و عشق ورزي به خود، معنويت را حتي از نوع تصنعي احساس کنند. از سوي ديگر، سابقه تاريخي اک ثابت ميکند اين فرقه شبه عرفاني، طراحاني برتر از توئيچل داشته است و هرچند او ظاهرا لقب ماهانتايي گرفته اما هدايت کنندگان واقعي فرقه، نظامهاي سرمايه داري لائيک هستند که در تلاشند تا با بهره برداري از باورهاي معنوي انسانها، سودي مادي را به سمت حسابهاي بانکي موسسات عاملي مانند فرقه اک در آمريکا هدايت کنند.
منبع مقاله :
جمعي از نويسندگان؛(1388)، کژراهه (گزارشهايي از فرقههاي نوپديد و عرفانهاي دروغين)، تهران: موسسه جام جم، چاپ اول.