هنگامی که آریاییان یا اقوام هند و اروپایی مهاجرت بزرگ خود را آغاز کردند، دستهای از آنان، که اقوام هند و ایرانی خوانده میشوند، به سوی جنوب و شرق حرکت کردند؛ اما، در زمانی که تاریخ دقیق آن معلوم نیست، این قوم دو دسته شدند؛ بخشی به سوی هندوستان رفتند و دسته دیگر وارد فلات ایران شدند. در حقیقت، زرتشت در میان این شاخه از آریاییان برانگیخته شد. مهمترین ویژگی این دین، در میان ادیان زنده جهان، آن است که با اینکه بنیانگذاری کاملاً شناخته شده دارد، اما درباره زمان و مکان تولد او اختلافات بسیار فراوانی وجود دارد. این اختلاف به زمان و مکان پیدایش این دین نیز سرایت کرده و بحث از بستر پیدایش را دشوار ساخته است.
بستر پیدایش
بستر پیدایش دین او قدری مشکل است، اما محققان، فضای کلی و تقریبی ایران پیش از زرتشت را ترسیم کردهاند. ایران پیش از زرتشت محل تلاقی دو تمدن با دو فرهنگ مختلف بوده است: یکی تمدن و فرهنگ آریاییان مهاجر و دیگری تمدن و فرهنگ بومیان ایران. گفتهاند که هم آریاییان مهاجر و هم بومیان ایران- که بیشتر متأثر از فرهنگ بینالنهرین بودهاند- خدایان پرشماری را میپرستیدهاند که نوعاً، همان مظاهر طبیعت بودهاند. اساطیر آریایی گرایش پدرسالارانه داشتهاند؛ حال آنکه، در اساطیر بومیان ایران و بینالنهرین خدایان مادر نقش بیشتری داشتهاند؛ اما به هر روی، این دو گرایش بعدها با هم آمیخته شد. از اساطیر هند و اروپایی بر میآید که آتش در میان آنها، بسیار مهم و مقدس بود؛ همچنین، سحر و جادو نیز در میان این اقوام رواج داشت. این اقوام به سه طبقه روحانی، جنگاور و تولیدکننده تقسیم میشدند. از سوی دیگر، در اساطیر بینالنهرین جهان از میان یک آشوب و برهم ریختگی نخستین به وجود میآید و خدایان و ضد خدایان در مقابل هم قرار دارند. این اندیشهها بر هم تأثیر گذاشته، بستر پیدایش دیانت زرتشتی را فراهم آورده است. (1)دیانت ایرانیان پیش از زرتشت بیشتر مبتنی بر قربانی بود؛ آن هم برای ایزدان پرشماری که درواقع، همان مظاهر طبیعت بودند؛ نظیر آسمان، زمین، ماه، خورشید و مانند اینها که به هریک شخصیت میبخشیدند. از میان این ایزدان، آب و آتش برای آریاییان- که در استپهای سرد و خشک شمال میزیستند- دو عنصر حیاتی به شمار میرفت و اهمیت ویژهای داشت و چهبسا قربانی بیشتری به آنها اهدا میکردند. این مردم به حیات پس از مرگ اعتقاد داشتند. آنان در ابتدا بر این باور بودند که روان آدمی پس از جدایی از بدن سه روز بر روی زمین میماند و آنگاه به جهان مردگان رهسپار میشود و در آنجا زندگی او بسته به هدایایی است که از سوی بازماندگان به او اهداء میگردد. اما پس از آنکه شاخه ایرانی آریاییان از دیگران جدا شدند، به تدریج، اندیشه بهشت و دوزخ و پاداش و مجازات در میان آنان پدیدار شد. (2)
ظهور زرتشت
همانطور که اشاره شد، درباره زمان و مکان ظهور زرتشت در میان محققان اختلاف است. به همین گونه، درباره زمان تولد زرتشت نیز از شش هزار سال پیش از میلاد تا اواسط هزاره اول پیش از میلاد اختلاف است. روایت سنتی زرتشتیان زمان زندگی زرتشت را سیصد سال قبل از اسکندر مقدونی، یعنی نیمه دوم سده هفتم تا اوایل سده ششم قبل از میلاد، میداند؛ اما امروزه غالب محققان زمانی حدود یکهزار سال پیش از میلاد را ترجیح میدهند. (3)درباره زادگاه زرتشت نیز اختلاف نظر است؛ برخی زادگاه او را غرب ایران، برخی دیگر مرکز، و پارهای نیز شرق ایران دانستهاند و گاه در این میان از شهرها و مکانهایی خاص نیز نام برده میشود، اما برای هیچیک از این نظریهها دلیل قطعی در دست نداریم؛ ولی آنچه مسلم است، اینکه محل نشو و نمای آیین زرتشت شرق ایران بوده است.
در متون مقدس زرتشتی ماجرای تولد و کودکی زرتشت همراه با معجزات متعددی آمده است. از این متون برمیآید، که زرتشت از آغاز جوانی در پی یافتن حقیقت بوده و در این راه سالها مجاهدت بسیار کرده است. تا اینکه در سی سالگی فرشته «وهومنه» (اندیشه نیک) بر او ظاهر میشود و او را به پیشگاه «اهورامزدا» (آفریننده دانای بزرگ) راهنمایی میکند و بدین ترتیب او رسالت مییابد تا پیام خداوند را به مردم برساند. (4) او در ابتدا در شهرهای غرب و جنوب ایران به تبلیغ آیین خود میپردازد و به جز تعدادی اندک، کسی به او ایمان نمیآورد، تا اینکه بر اثر فشار و آزار دشمنان به شرق ایران مهاجرت کرده، دیانت خود را به گشتاسب- پادشاه ایران- عرضه میکند که با گرویدن او و دیگر درباریان دیانت او از انزوا رهایی یافته، به تدریج گسترش مییابد. وی برای ترویج آیین خود تلاش کرد، تا اینکه سرانجام، در 77 سالگی در حالی که به عبادت مشغول بود، به دست تورانیان کشته شد. (5)
پس از زرتشت
رواج دیانت زرتشتی در ایران پس از وی فراز ونشیب بسیاری داشته است. از کتیبههایی که از دوره هخامنشی به دست آمده است چنین بر میآید که دین رسمی این دوره مشترکاتی با دیانت زرتشتی داشته، اما تفاوتهایی نیز داشته است؛ به گونهای که گفته میشود دین رسمی این دوره کهنتر و سادهتر از دین زرتشتی بوده است. (6) پادشاهان اشکانی توجه چندانی به دین زرتشت نداشتند، اما پس از آنها و در زمان ساسانیان، این دین به صورت دین رسمی و حکومتی درآمد.با ظهور اسلام و گرویدن بیشتر ایرانیان به دین جدید، به تدریج، از جمعیت پیروان زرتشت کاسته شد. در این زمان عدهای از زرتشتیان از ایران به هند مهاجرت کردند که امروزه و در آن سرزمین زندگی میکنند که «پارسیان» خوانده میشوند. امروزه، شمار پیروان این دین در ایران و هند و دیگر نقاط جهان از چند صد هزار نفر بیشتر نیست.
تعالیم زرتشتی
از آنجا که متون مقدس زرتشتی در دو مقطع پدید آمد، محققان متناسب با این موضوع برای این دین دو مرحله متقدم و متأخر قائل شدهاند و دو دسته از تعالیم را نیز به این دو مرحله نسبت دادهاند؛ بنابراین، قبل از اشاره به تعالیم این دین باید به متون مقدس آن اشاره کنیم.متون مقدس زرتشتی
کتاب دینی زرتشتیان «اوستا» نام دارد که به معنای دانش و علم است. از اوستای امروزی چنین بر میآید که این کتاب تحولات زیادی پشت سر گذاشته، تا به شکل امروزی درآمده است. در بخشی از این مجموعه چنین آمده است که به فرمان گشتاسب کتاب اوستا را بر روی دوازدههزار پوست گاو دباغی شده و در دو نسخه نوشتند و سپس، در دو کتابخانه قرار دادند. اسکندر مقدونی پس از حمله به ایران این دو نسخه را از بین برد. بعدها کسانی در زمان اشکانیان و ساسانیان بخشهای باقیمانده از آن کتاب بزرگ را با افزودن آنچه در یادها مانده بود، گردآوری کردند. سرانجام، در سدههای پنجم و ششم هجری بار دیگر این کتاب گردآوری شد که به صورت کنونی درآمد. آنچه امروزه تحت عنوان اوستا در دست است، مربوط به این دوران است.کتاب موجود به پنج بخش اصلی تقسیم میشود:
1. «یسنا»
که به معنای نیایش است که مشتمل بر 72 فصل میباشد. گاتها که منسوب به خود زرتشت است و به لحاظ دینی ارزشی بیش از سایر قسمتهای اوستا دارد، در این بخش قرار دارد.2. «ویسپرد»
که مشتمل بر 23 فصل است و وظایف دینی و اخلاقی پیشوایان دینی را بیان میکند.3. «یشتها»
که به معنای نیایشهاست و در گذشته به تعداد روزهای ماه بوده، اما امروزه از آن بیش از 22 یشت در دست نیست.4. «خرده اوستا»
که به معنای اوستای کوچک است و شامل نمازهای روزانه، نیایشها و توبهنامهها و اذکاری است که زرتشتیان باید به صورت روزانه یا در جشنهای خاص بخوانند.5. «وندیداد»
که به معنای کتاب داد و قانون است و مطالبی را درباره آفرینش جهان، تاریخ مهاجرت آریاییان و قوانین مربوط به کشاورزی، حقوق، طهارت، کفن و دفن و... در بردارد. (7)محققان بر آناند که تاریخ پیدایش گاتها به زمان خود زرتشت باز میگردد و مطابق سنت زرتشتی از سوی خود او ایجاد گردیده است. ناگفته نماند سایر بخشهای اوستا نیز بعدها و با فاصله زمانی نسبتاً زیادی ایجاد شده است. براین اساس، همانطور که اشاره شد، برای بیان تعلیم زرتشتی باید این دو مرحله را در نظر گرفت:
الف) دین زرتشتی اولیه
در کتاب «گاتها»، که منسوب به خود زرتشت است، تعالیمی وجود دارد که با تعالیم دیگر بخشهای اوستا متفاوت است. اصول این تعالیم، که «دین زرتشتی متقدم» یا «اولیه» خوانده میشود، عبارت است از:1. در جهان دو اصل «اشا» و «دروغ » وجود دارد که اولی مظهر نظم و راستی و پرهیزگاری است که آتش مقدس مظهر زمینی آن است، و دومی مظهر آشوب و دروغ و بیتقوایی است.
همانطور که در عالم صغیر، یعنی انسان، دو ویژگی پرهیزگاری و ناپرهیزگاری بالقوه وجود دارد که پیوسته در درون او در جدالاند، در جهان یا عالم کبیر نیز همین دو ویژگی موجود است. (8)
2. در این کتاب بر پرستش خدای یگانه تأکید شده است؛ خدایی که گاه «اهورا» به معنای هستیبخش یا آفریننده جان، و گاه «مزدا» به معنای دانای بزرگ و زمانی نیز «اهورا مزدا» به معنای آفریننده دانای بزرگ خوانده میشود. (9) این خدای بزرگ و یگانه دو فرزند همزاد دارد که یکی «سپنتامینو» و دیگری «انگره مینو» یا اهریمن است، که اولی مظهر اشا (راستی و پاکی) و دومی مظهر دروغ میباشد. همچنین، این دو در پندار، گفتار و کردار دو قطب مخالف یکدیگرند. (10)
«سپنتامینو» جلوهای است از اهورا که سردسته شش جلوه بیمرگ دیگر اهوراست. این هفت جلوه، که بعدها «امشاسپند» (بیمرگ مقدس یا افزونیبخش) نامیده شدند، درواقع مظهر صفات اهورامزدایند. در این میان، اهریمن نیز مجموعهای از دیوان را آفرید که بر آنها حکومت میکند. (11)
3. نبرد میان پیروان اشا و پیروان دروغ، در همه هستی جریان دارد و تا نابودی دروغ ادامه خواهد یافت. در این نبرد، که همه عناصر هستی در انتخاب مسیر خود آزادند، دین راستین زرتشتی راهنمای انسانهاست و اهورامزدا نیز داور نهایی است.
4. جهان از دو بخش مادی و معنوی تشکیل شده است که هر دو مخلوق اهورامزدا هستند.
5. خداوند انسان را خردمند خلق کرد؛ ازاینرو، او مختار است. زرتشت نیز پیامبر خداست که برای هدایت انسان آمده است. همچنین، در پایان هر دوره منجیانی برای نجات بشر میآیند که «سوشیانت» خوانده میشوند.
6. انسان پس از مرگ باید از پل چینود (گزینش) عبور کند؛ پلی که گناهکاران نمیتوانند از آن بگذرند؛ سرانجام نیکان، بهشت و سرانجام بدکاران، دوزخ خواهد بود. (12)
ب) دین زرتشتی نو
آنچه از تعالیم زرتشتی گذشت، مربوط به بخش گاتهای اوستاست که از دیگر بخشها قدیمیتر و از سویی منسوب به خود زرتشت است. در بخشهای دیگر اوستا در این تعالیم تغییراتی به وجود آمده که از این قرار است:1. اهورامزدا از موقعیت یکتایی خود سقوط میکند، با «سپنتامینو» یکی میگردد و در برابر اهریمن قرار میگیرد؛ بنابراین، او خود به یکی از «امشاسپندان»- که دیگر جلوههای اهورامزدا نیستند، بلکه ایزدان مقربند- تبدیل میشود و در رأس آنان قرار میگیرد.
2. در برابر مجموعه هفتتایی امشاسپندان مجموعه هفتتایی کماله دیوان قرار میگیرد که در رأس آنها اهریمن است.
3. پس از امشاسپندان، ایزدان پرشماری قرار دارند و درواقع، هر پدیدهای برای خود ایزدی خاص دارد، البته برخی از این ایزدان اهمیت و جایگاه بالاتری دارند. (13)
با همه آنچه بیان شد، برخی از نویسندگان زرتشتی این تفکیک را سوء برداشت میدانند و بر یگانگی اهورمزدا و اینکه او خالق همه چیز است، تأکید میورزد. آنان دوگانهپرستی را تهمتی به زرتشتیان میشمارند و قائلاند که در دیانت زرتشتی ثنویت اخلاقی وجود دارد، نه ثنویت در خالقیت یا پرستش. به گفته آنان زرتشتیان هرگز اهریمن را خالق چیزی نمیدانند؛ در حقیقت، موجودات عالم- که همه آفریده اهورامزدا هستند- یا نیکو و مفیدند که به گروه «سپنتامینو» (دارنده سرشت نیک) تعلق دارند، و یا بد و زیان آورند که به گروه «انگره مینو» (دارنده سرشت بد و زشت) متعلقاند. (14)
برخی نویسندگان زرتشتی معاصر پایه و بنیاد دین زرتشتی را این امور بر میشمارند: (15)
1. هستی و یکتایی اهورامزدا
2. رسالت و پیامبری زرتشت
3. پیروی از اشا- یعنی راستی و پاکی- به عنوان تنها راه رستگاری آدمیان
4. پیروی از عقل و خرد و بینش در طی زندگی
5. خویشتنداری یا تسلط بر نفس و پیکار با بدی
6. فروتنی و مهرورزی و عشق پاک به همه آفریدهها
7. رسیدن به کمال مادی و معنوی بر اثر سعی و کوشش در این جهان
8. جاودانگی روان و بقای انسان پس از مرگ
9. پاداش کارهای نیک و مجازات اعمال زشت، در بهشت و دوزخ
10. رستاخیز
اعمال دینی زرتشتیان
- زرتشتیان آتش مقدس میشمارند؛ از این رو، معابد آنان آتشکده میخوانند؛ معابدی که در آن آتش خاموش نمیشود و مورد احترام قرار میگیرد.- بر هر زرتشتی واجب است که در هر شبانهروز پنجبار در پیشگاه خداوند نماز بگزارد.
- در این دین جشنهای متعددی در فصول مختلف سال برگزار، و در آنها از نعمتهای خدا سپاسگزاری میشود.
- در این دیانت بر رعایت اخلاقیات تأکید میشود، همچنین، دستورهای اخلاقی زیادی در آن وجود دارد.
منابعی برای مطالعه بیشتر
1. بویس، مری، «زرتشتیان، باورها و آداب دینی آنها»، ترجمه عسکر بهرامی.2. شهزادی، موبد رستم، «زرتشت و آموزشهای او».
3. بهار، مهرداد، «ادیان آسیایی»، ص 13-60.
پینوشتها:
1- بهار، مهرداد، همان، ص 25-35.
2- ر. ک. بویس، مری، زرتشتیان، باورها و آداب دینی آنها، ترجمه عسکر بهرامی، ققنوس، تهران، 1381، ص 25-39.
3- ر. ک. بویس، مری، «چکیده تاریخ کیش زرتشت»، ترجمه همایون صنعتیزاده، تهران، صفیعلیشاه، 1377 ص 31 و 43 و پیشگفتار؛ دوستخواه، جلیل، اوستا، کهنترین سرودهای ایرانیان، انتشارات مروارید، تهران، 1370، ص 11 و پیشگفتار، ص 11.
4- ر. ک. شهرزادی، موبدرستم، «زرتشت و آموزشهای او»، تهران، سازمان انتشارات فروهر، 1371. ص 11-19؛ بویس، مری، «زردشتیان، باورها و آداب دینی آنها»، ص 42-43.
5- ر. ک. شهرزادی، موبد رستم، همان، ص 19-48.
6- ر. ک. بهار، مهرداد، همان، ص 45-48.
7- ر. ک. شهرزادی، موبد رستم، همان، ص 60-71؛ دوستخواه، جلیل، همان، ص 13-16 نیز: S.A., Nigosian, Word Faiths, P308 -309.
8- ر. ک. بهار، مهرداد، همان، ص 40.
9- ر. ک. شهرزادی، موبد رستم، همان، ص 73.
10- ر. ک. بهار، مهرداد، همان، ص 41.
11- ر. ک. همان، ص 56-58.
12- ر. ک. بهار، مهرداد، همان، ص 42-43.
13- ر. ک. همان، ص 44-45.
14- ر. ک. شهرزادی، موبد رستم، همان، ص 77 و 130.
15- ر. ک. همان، ص 72.
سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم؛ (1394)، ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، قم: انتشارات کتاب طه، چاپ اول.