نگاهی به عقاید و اعمال یهودی

در چند درس گذشته تاریخ یهودیت را به اختصار، مرور کردیم و البته، در لابه‌لای بحث‌های تاریخی به عقاید و اعمال یهودی اشاراتی داشتیم. در این درس، به صورتی بسیار گذرا، به این عقاید و اعمال، به شرح زیر، اشاره می‌کنیم:
دوشنبه، 17 مهر 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به عقاید و اعمال یهودی
 نگاهی به عقاید و اعمال یهودی

نویسنده: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی

 

در چند درس گذشته تاریخ یهودیت را به اختصار، مرور کردیم و البته، در لابه‌لای بحث‌های تاریخی به عقاید و اعمال یهودی اشاراتی داشتیم. در این درس، به صورتی بسیار گذرا، به این عقاید و اعمال، به شرح زیر، اشاره می‌کنیم:

الف) نظام عقیدتی یهودی

یهودیت، مانند همه ادیان پیشرفته و زنده، از یک نظام عقیدتی متمایز از دیگر ادیان برخوردار است. این نظام عناصر خاص خود را دارد که در هیچ نظام دیگری نیست و حتی عناصری در این نظام، که مشابه آن‌ها در نظام‌های دیگر دیده می‌شود، در کلیت نظام نقش متفاوتی ایفا می‌کنند. با این حال اگر برای مثال به آثار کسانی مانند «موسی‌ابن‌میمون» مراجعه کنیم، نظام عقیدتی یهودی را بیشتر مشابه نظام عقیدتی اسلامی می‌یابیم تا نویسندگان یهودی غربی. موسی‌ابن‌میمون در کتاب «تفسیر میشناها» اعتراف‌نامه‌ای سیزده‌بندی به شرح زیر آورده است که درواقع اصول عقاید یهودی را در بردارد:
1. من ایمان دارم که خداوند همه چیز را خلق کرده و در همه‌جا حاضر است و بر همه چیز نظارت کامل دارد.
2. من ایمان دارم که خداوند یگانه است.
3. من ایمان دارم که خداوند جسم، شکل و صورت مادی ندارد.
4. من ایمان دارم که خداوند ازلی و ابدی است.
5. من ایمان دارم که به جز خداوند نباید موجود دیگری را پرستش کرد.
6. من ایمان دارم که خداوند از افکار درونی انسان‌ها آگاه است.
7. من ایمان دارم که نبوت حضرت موسی حقیقت محض است.
8. من ایمان دارم که حضرت موسی از بزرگ‌ترین پیامبران است.
9. من ایمان دارم که خداوند، تورات را به حضرت موسی عطا فرموده است.
10. من ایمان دارم که تورات ما هرگز تغییر نخواهد کرد و چیزی جایگزین آن نخواهد شد.
11. من ایمان دارم که خداوند به نیکان پاداش می‌دهد و بدان را مجازات می‌کند.
12. من ایمان دارم که ماشیح [مسیحا] عاقبت ظهور خواهد کرد.
13. من ایمان دارم که مردگان روزی زنده خواهند شد. (1)
این یک معرفی از نظام عقیدتی یهودیت است؛ اما برای نمونه یک نویسنده غربی یهودی معاصر نظام عقیدتی یهودی را به گونه‌ای کاملاً متفاوت معرفی می‌کند؛ در حالی که در نظام «ابن‌میمون» نبوت به عنوان اصلی مهم مطرح شده و بندهای 7 و 8 از اعتراف‌نامه را به آن اختصاص داده، نویسنده یاد شده در کتاب خود به نام «یهودیت»، که هفت فصل دارد، حتی در بحثی فرعی به آموزه نبوت نپرداخته است.
این در حالی است که دو فصل کتاب او به «قوم برگزیده» و «سرزمین مقدس» اختصاص یافته و در آن‌ها به تفصیل درباره معنای برگزیدگی قوم و نقش قوم در برنامه خدا و نیز جایگاه سرزمین مقدس در یهودیت و وظایف یهودیان در قبال آن بحث شده است. (2)
به نظر می‌رسد که «موسی‌ابن‌میمون» آثار خود را تحت تأثیر اندیشه‌های اسلامی نوشته و یهودیت واقعی همان چیزی است که نویسنده یاد شده مطرح کرده است. در این نظام این قوم برگزیده است که کاهن [روحانی] خاص خداست و نقش اصلی در برنامه خدا برای بشر ایفا می‌کند و درواقع نقش پیامبران، نقشی درجه دوم است و می‌توان گفت کار اصلی آنان خدمات به قوم است تا قوم بتواند نقش خود را ایفا کند. نگاهی به شخصیت پیامبران در عهد قدیم به روشنی این نکته را تأیید می‌کند.
به هرحال، خطوط کلی نظام عقیدتی یهود به قرار زیر است:

1. خداشناسی

تورات با این جمله آغاز می‌شود که «ابتدا خدا آسمان‌ها و زمین را آفرید». پس، همان‌طور که در بند اول اعتراف‌نامه ابن‌میمون نیز آمده، خدای یهود آفریننده جهان است. همچنین، از سراسر عهد قدیم بر می‌آید که خدا در امور جهان دخالت می‌کند و آن را تدبیر می‌کند. (3) تورات با آفرینش خدا آغاز می‌شود و گویا وجود خدا بدیهی تلقی می‌شود و نیز دانشمندان یهود در تلمود تلاش نمی‌کنند که وجود خدا را اثبات کنند. (4) با این حال، دانشمندان یهودی در دوره‌های بعد براهینی، از نوع جهان‌شناختی یا غایت‌شناختی برای وجود خدا مطرح کرده‌اند. (5)
بحث دیگر در خداشناسی یهود، تأکید بر یگانگی خدا و پرهیز از شرک است. فرمان اول ده فرمان، که مهم‌ترین فقره کل عهد قدیم است، به توحید اختصاص یافته است: «تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد. هیچ‌گونه بتی به شکل حیوان یا پرنده یا ماهی برای خود درست نکن. (6) در برابر آن‌ها زانو نزن و آن‌ها را پرستش نکن». همچنین، در فقرات متعدد دیگری از عهد قدیم بر یگانگی خدا تأکید شده است. (7) عالمان یهود نیز برای اثبات توحید ادله متعددی مطرح کرده‌اند. (8)
با اینکه ظاهر فقراتی از عهد قدیم حکایت از جسم داشتن خدا می‌کند و نیز از فقراتی از «تلمود» همین امر بر می‌آید، اما عالمان یهود در تلمود این نکته را چنین توجیه کرده‌اند که: «ما اصطلاحات مربوط به بندگان خدا را درباره خود او به کار می‌بریم تا بتوانیم او را درک کنیم». (9) همچنین، موسی‌ابن‌میمون، همان‌طور که در بند سوم اعتراف‌نامه آمده بود، بر مبرا بودن خدا از جسم و ماده تأکید می‌کند. او برای اثبات مدعای خود به فقراتی از کتاب مقدس استناد می‌کند: «پس خدا را به که تشبیه می‌کنید و کدام شبه را با او برابر می‌توانید کرد. پس مرا به که تشبیه می‌کنید تا با وی مساوی باشم»، «ای یهوه، مثل تو کسی نیست». (10)
عالمان یهود بر علم مطلق خدا و حضور او در همه جا تأکید کرده‌اند و این باور خود را به فقراتی از عهد قدیم مستند ساخته‌اند: «خداوند از آسمان نگاه می‌کند. او از محل سکونت خود تمام ساکنان جهان را زیر نظر دارد. او که آفریننده دل‌هاست، خوب می‌داند که در دل و اندیشه انسان چه می‌گذرد». (11) با این حال، فقراتی از تورات با علم مطلق خدا و حضور او در همه‌جا سازگاری ندارد که نیاز به تأویل دارد.
همچنین، عالمان یهود بر قدرت مطلق خداوند تأکید کرده‌اند. در تورات آمده است که خداوند در پاسخ «ساره» همسر ابراهیم (علیه‌السلام) که از فرزند آوردن خود در کهن‌سالی تعجب کرده بود، می‌گوید: «مگر کاری هست که برای خداوند مشکل باشد؟». همچنین، در فقره‌ای دیگر از عهد قدیم آمده است:
«من خداوند، خدای همه انسان‌ها هستم! هیچ کاری برای من دشوار نیست». (12)
با اینکه عالمان یهود در تلمود بر قدرت مطلق خدا تاکید کرده‌اند، اما یک چیز را از آن استثنا نموده‌اند و آن اعمال اختیاری انسان است: «همه چیز در اختیار خداوند است، جز ترس از خدا» (13) و این یادآور نظریه «تفویض» در میان معتزله است.
عالمان یهود از متخلق بودن خدا به اخلاق نیک و نیز اینکه انسان‌ها باید در این زمینه از خدا تقلید کنید، سخن گفته‌اند. (14) برخی از صفات اخلاقی خدا در فقره‌ای از تورات آمده است:
«من خداوند هستم، خدای رحیم و مهربان، خدایی دیر خشم و پر احسان، خدایی که به هزاران نفر رحمت می‌کنم و خطا و عصیان و گناه را می‌بخشم؛ ولی گناه را هرگز بی‌سزا نمی‌گذارم. انتقام گناه پدران را از فرزندان آن‌ها تا نسل چهارم می‌گیرم». (15)
شاید جمله آخر این فقره غیرعادلانه به نظر برسد، اما در فقره‌ای دیگر آمده است: «انتقام گناه پدران را از پسران تا پشت سوم و چهارم از آنانی که مرا دشمن دارند، می‌گیرم و تا هزار پشت بر آنانی که مرا دوست دارند و احکام مرا نگاه دارند رحمت می‌کنم». (16)
دانشمندان یهود در تلمود بر عدالت الهی در حساب‌رسی تأکید کرده و البته بر این پافشاری کرده‌اند که رحمت او بیش از عدالت او و مقدم بر آن است. (17)
صفت دیگری که عهد قدیم و نیز تلمود برای خدا به کار می‌برد «ابوت» است. او گاهی پدر همه مخلوقات است و گاهی پدر خصوص قوم‌اسرائیل با این حال، میان دانشمندان یهود اختلاف شده است که آیا خدا تنها پدر درستکاران است یا همه انسان‌ها، و آیا پدر مخصوص قوم اسرائیل است یا پدر همه انسان‌ها. (18)

2. وحی و نبوت

همان‌طور که گذشت، چهار بند هفتم تا دهم از اعتراف‌نامه ابن‌میمون به این دو آموزه پرداخته است. در سراسر عهد قدیم سخن از پیامبرانی است که به آنان وحی شده است و عالمان یهود نیز در تلمود به تفصیل، درباره این آموزه‌ها سخن گفته‌اند. درباره چگونگی تحقق نبوت تعبیر آنان این است که نبی «دارای روح‌القدس می‌شود» یا «شخینا (نور جلال الهی) بر او قرار می‌گیرد. درباره فرایند رسیدن فرد به نبوت آمده است:
زیرکی و چابکی برای انسان پاکی می‌آورد، پاکی باعث طهارت می‌شود، طهارت به پرهیزگاری منجر می‌گردد، پرهیزگاری به انسان قدوسیت از خطاکاری را در دل انسان می‌پرورد، ترسی از خطاکاری سبب پارسایی و دین‌داری می‌شود، و پارسایی و دین‌داری شخص را دارای روح‌القدس می‌کند. (19)
و نیز آمده است:
شخینا قرار نمی‌گیرد، مگر بر انسانی که عاقل و دانشمند و دلیر و ثروتمند و بلند اندام باشد. (20)
موسی‌ابن‌میمون برخی از شرایط فوق را، که به نظر نامناسب می‌رسد، تأویل کرده است، برای مثال، او ثروتمند بودن را به راضی بودن به قسمت خود و دلیر بودن را به مسلط بودن بر نفس تفسیر می‌کند. (21) همچنین، او درباره چگونگی برگزیده شدن پیامبران توسط خداوند، پس از اینکه آرایی را نقل و نقد می‌کند، می‌گوید: «رأی شریعت ما در این‌باره این است که فردی را که به کمالاتی دست یافته خدا ممکن است به نبوت برگزیند یا برنگزیند». (22) با این حال، در عهد قدیم آمده است که خداوند به من فرمود: «پیش از آنکه در رحم مادرت شکل بگیری تو را انتخاب کردم». (23)
نکته دیگر این است که آیا پیامبران در یهودیت مصون از اشتباه هستند؟ پاسخ منفی است و «تورات» حتی به حضرت موسی گناه نسبت می‌دهد. (24) و دانشمندان یهود در تلمود می‌گویند که ممکن است پیامبری گناه کند و پیامبری از او گرفته شود (25) و موسی‌ابن‌میمون نیز به این نکته اشاره می‌کند. (26)
آیا پیامبر تنها برای قوم اسرائیل آمده یا اینکه خداوند برای همه اقوام و ملل پیامبر فرستاده است؟ سخن دانشمندان یهود در تلمود تأکید بر رأی دوم است. با این حال، یکی از دانشمندان معروف یهودی به نام «یهودای هالوی» نبوت را منحصر در قوم اسرائیل می‌داند و می‌گوید محال است که غیر یهودی به پیامبری برسد، (27) اما حتی کسانی که این انحصار را قبول ندارند نوع انبیای بنی‌اسرائیل و نوع وحی‌ای که به آن‌ها می‌شود و تعداد پیامبران و... را کاملاً متفاوت می‌دانند. (28)

3. انسان و نجات

فقره‌ای از تورات نشان می‌دهد که انسان از جایگاه رفیع در میان مخلوقات برخوردار است:
سرانجام خدا فرمود: انسان را شبیه خود بسازیم، تا در حیوانات زمین و ماهیان دریا و پرندگان آسمان فرمانروایی کند. پس خدا انسان را شبیه خود آفرید. او را زن و مرد خلق کرد و ایشان را برکت داده، فرمود: بارور و زیاد شوید، زمین را پر سازید، بر آن تسلط یابید، و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همه حیوانات فرمانروایی کنید. (29)
عالمان یهود در تلمود و نیز عالمان یهودی در قرون وسطا با تکیه بر فقره یادشده انسان را برتر از همه مخلوقات دانسته، حتی او را هدف خلقت برشمرده‌اند. (30) در کتاب «تلمود» گناه موروثی رد شده و بر اینکه انسان ذاتاً گنهکار نیست تأکید شده است و از آدم گناه را به ارث نبرده و تأثیر گناه آدم بر نسل او تنها این است که باعث مرگ شد و اگر این گناه نبود انسان‌ها هرگز نمی‌مردند. (31)
بااین‌حال دو فقره، یکی در تورات و دیگری در تلمود وجود دارد که به ظاهر با جایگاه رفیع انسان نمی‌سازد. در تورات آمده است:
«هنگامی که خداوند دید مردم غرق در گناه‌اند و دائماً به سوی زشتی‌ها و پلیدی‌ها می‌روند، از آفرینش انسان متأسف و محزون شد. پس خداوند فرمود: من انسان را که آفریده‌ام از روی زمین محو می‌کنم». (32)
و در تلمود آمده است:
مدت دو سال ونیم پیروان «مکتب شمّای» با پیروان «مکتب هیلل» اختلاف‌نظر و بحث داشتند. پیروان مکتب هیلل می‌گفتند: اگر انسان آفریده نمی‌شد، بهتر بود و پیروان مکتب شمای می‌گفتند: بهتر همان است که انسان آفریده شد. درباره این موضوع رأی گرفتند و عقیده اکثریت بر این بود که اگر انسان آفریده نمی‌شد، بهتر بود. (33)
دانشمندان یهود برآنند که دو گرایش به سوی بدی و نیکی در انسان وجود دارد و وظیفه او این است که دومی غالب گرداند. (34) عموم عالمان یهود بر مختار بودن انسان تأکید می‌کنند، اما گفته می‌شود فرقه قدیمی صدوقیان اختیار انسان را قبول نداشته‌اند. (35)
درباره رستگاری‌شناسی یهود در تورات گاهی به دو کلید واژه «ترس از خداوند و اطاعت از او» و گاهی به «دوست داشتن خدا و اطاعت از او» و گاهی به «ایمان به خداوند» اشاره شده است. عالمان یهود در تلمود نیز به دو اصل ایمان و عمل صالح به عنوان عوامل نجات اشاره کرده‌اند. (36)

4. آخرالزمان و زندگی آینده

در عهد قدیم سخن از شخصیتی رفته که در آینده می‌آید و حکومت داود را دوباره برپا خواهد کرد. این شخصیت که عنوان «ماشیح» (مسیحا) را دارد در تورات «شیلو» خوانده شده است: «عصای سلطنت از یهود دور نخواهد شد تا شیلو، که همه قوم‌ها را اطاعت می‌کنند، بیاید». دانشمندان یهود در تلمود بارها به آمدن ماشیح در آخرالزمان اشاره کرده‌اند. آنان می‌گویند در زمان او مرگ و درد و ناله نیست و حیوانات به گونه‌ای دیگر زندگی می‌کنند و صلح و پایدار بر جهان طبیعت و جامعه انسانی حکم فرماست و حکومت او ابدی است. این ویژگی‌ها بر جهان آینده منطبق است، اما برخی از این دانشمندان دوران ماشیح را مرحله‌ای انتقالی می‌دانند که البته درباره مدت آن بسیار اختلاف دارند. (37) به هرحال، اعتقاد رایج یهودیان این است که ماشیح، که وعده آمدنش در متون مقدس داده شده، هنوز نیامده و در آینده خواهد آمد و بند دوازدهم اعتراف‌نامه ابن‌میمون بر این امر دلالت دارد.
اما درباره جهان آینده و رستاخیز مردگان، که ابن‌میمون در بند آخر اعتراف‌نامه خود بر آن تأکید می‌کند، بین یهودیان قدیم درباره آن اختلاف وجود داشته و همان‌طور که گذشت، صدوقیان آن را قبول نداشته‌اند. این اختلاف از آنجا ناشی شده که در تورات ذکر صریحی از معاد نیامده است و در دیگر قسمت‌های عهد قدیم اشارات مبهمی به آن یافت می‌شود:
«خداوند می‌میراند و زنده می‌کند و به گور فرو می‌برد و بر می‌خیزاند». (38)
«ای قوم من! چو قبرهای شما را بگشایم و شما را از قبرهایتان بیرون آورم، آنگاه خواهید دانست که من خدا هستم». (39)
اما عالمان یهود در تلمود مکرر بر معاد تأکید کرده‌اند (40) و از آنجا که از فرقه‌های قدیمی یهودیان تنها فریسیان باقی مانده‌اند، امروزه عموم یهودیان به این امر اعتقاد دارند. هرچند گاهی گفته می‌شود برخی از فیلسوفان یهودی بعد از ابن‌میمون از گنجانیدن دو اصل انتظار ماشیح و رستاخیز مردگان در اصول اساسی یهودیت خودداری کرده‌اند. (41)

ب) ابعاد عملی یهودیت

یکی از ویژگی‌های دیانت یهودی شریعت‌محور بودن آن است، به این معنا که همه ابعاد دین به صورت دستور مطرح شده است. دانشمندان یهود برآنند که در تورات 613 حکم آمده است. این احکام اعتقادی، فقهی و اخلاقی هستند.

1. اخلاقیات یهودی

در تورات دستورهای اخلاقی متعددی آمده که برخی از آن‌ها بسیار جذاب است. بخش عمده ده‌فرمان را می‌توان اخلاقی به حساب آورد. (42) در جاهای دیگر تورات دستورهای اخلاقی پرشماری آمده که همه مهم و چشمگیر هستند، (43) اما برخی از فقرات از برجستگی ویژه‌ای برخوردار است:
«اگر به گاو یا الاغ گم شده دشمن خود برخوردی، آن را پیش صاحبش برگردان. اگر الاغ دشمنت را دیدی که زیر بار افتاده است، بی‌اعتنا از کنارش رد نشو، بلکه به او کمک کن تا الاغ خود را از زمین بلند کند». (44)
وقتی که محصول خود را درو می‌کنید، گوشه و کنار مزرعه‌های خود را درو نکنید و خوشه‌های گندم به جا مانده را برنچینید. درباره حاصل انگور خود نیز همین‌طور عمل کنید؛ خوشه‌ها و دانه‌های انگوری را که روی زمین می‌افتد، جمع نکنید. آن‌ها را برای فقرا و غریبان بگذارید؛ چون من خداوند خدای شما هستم. (45)
از فقره‌ای دیگر بر می‌آید که اساس اخلاق محبت و دوست داشتن هم‌نوع است:
«از هم‌نوع خود انتقام نگیرید و از وی نفرت نداشته باشید، بلکه او را چون جان خویش دوست داشته باشید. (46)
عالمان یهود در تلمود اصل اساسی و زیربنایی تورات را این جمله دانسته‌اند: «آنچه را که خودت از آن نفرت داری، درباره هم‌نوعت روا مدار». (47) در دیگر قسمت‌های عهد قدیم و نیز در مجموعه تلمود دستورهای پرشماری درباره اخلاق آمده است. (48) با این‌حال، اخلاق یهودی با دو پرسش جدی روبه‌روست. یکی اینکه در تورات و دیگر قسمت‌های عهد قدیم مواردی از رعایت نکردن اخلاق مثل رد نکردن امانت و قتل‌عام کودکان و زنان اسیر آمده است (49) که به ظاهر قابل دفاع نیست. دوم اینکه از برخی از فقرات تلمود بر می‌آید که رعایت اخلاق نسبت به غیریهودیان لازم نیست، (50) عالمان یهودی قرون‌وسطا رعایت اخلاق نسبت به غیریهودیان را تا حدی لازم می‌دانسته‌اند که باعث نزاع نشود. (51)

2. احکام فقهی

یهودیت از یک نظام فقهی گسترده برخوردار است که همه جنبه‌های زندگی را در بر می‌گیرد. این احکام شامل عبادیات و قربانی‌ها و امور مربوط به معبد و کاهنان و نیز احکام فردی مانند خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها و احکام اجتماعی مانند قضاوت و حدود و دیات و... می‌شود. بخشی از مجموعه تلمود، که به احکام فقهی پرداخته «هلاخا» نام دارد. در این بخش فروع بسیار زیادی مطرح شده است. (52)

منابعی برای مطالعه بیشتر

1. راب اُ. کهن، «گنجینه‌ای از تلمود»، فصل‌های 1-5 و 7 و 12.
2. آنترمن، آلن، «باورها و آیین‌های یهودی»، فصل‌های 2 و 3.
3. سلیمانی، حسین، «عدالت کیفری در آیین یهود»، فصل 3.
4. سلیمانی، عبدالرحیم، «درسنامه ادیان ابراهیمی»، بخش دوم از دفتر اول.

پی‌نوشت‌ها:

1- کلاپرمن، همان، ج3، ص 49-50.
2- ر.ک. Hertzbers, Arthur, Judwism, Chap. 1 anc5.
3- برای نمونه، ر.ک. اشعیا، 21: 40-26.
4- ر.ک. گنجینه‌ای از تلمود، ص 72؛ Hertzberg, Arthur, Judaism, P.46.
5- Jacobs, Louis, The Jewish Religion, P. 190.
6- سفر خروج، 20: 3-5؛ سفر تثنیه، 5: 7-9.
7- ر.ک. تثنیه، 35: 4؛ 4: 6؛ اشعیا، 44: 6 و 45: 22 و...
8- برای نمونه ر. ک. ابن‌میمون، موسی، دلالة الحائرین، مکتبة الثقافه الدینه، قاهره، بی‌تا، جزء اول، فصل 75.
9- راب، اُ، کهن، همان، ص 32-33.
10- ابن‌میمون، موسی، همان، ص 132.
11- راب، اُ، کهن، همان، ص 38؛ The Jewish Religion, P. 194.
12- The Jewish Religion, P. 193.
13- راب، اُ، کهن، همان، ص 36.
14- Hertzberg, Arthur, Judaism, P. 62.
15- سفر خروج، 34: 6-7.
16- سفر خروج، 20: 5-6.
17- ر.ک. راب، اُ، کهن، همان، ص 42.
18- ر.ک. همان، ص 45؛ هیوم، رابرت، ادیان زنده جهان، ص 353.
19- راب، اُ، کهن، همان، ص 139.
20- همان، ص 140.
21- رساله هشت‌فصل، به نقل از راب، اُ، کهن، همان، ص 140.
22- ابن میمون، موسی، همان، ص 389-390.
23- ارمنیا، 1: 4.
24- ر.ک: اعداد، 27: 12-14.
25- راب، اُ، کهن، همان، ص 140.
26- ابن میمون، موسی، همان، ص 405.
27- The Tewish Religion, P. 390.
28- ر. ک. گنجینه‌ای تلمود، ص 140.
29- سفر پیدایش، 1: 26-28.
30- ر. ک. راب، ا، کهن، همان، ص 87؛ انترمن، اَلن، باورها و آئین‌های یهود، ترجمه رضا فرزین، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1385، ص 45.
31- ر. ک. راب، اُ، کهن، همان، ص 91 و 114.
32- سفر پیدایش، 5: 6-7.
33- راب، ا، کهن، همان، ص 113.
34- ر. ک. همان، ص 106-107؛ Judaism, P.118.
35- ر. ک. همان ص 111؛ آنترمن، اَلن، همان، ص 46.
36- ر. ک. راب، ا، کهن، همان، ص 98.
37- ر. ک. همان، ص 358-362.
38- اول سموئیل، 2: 39.
39- حزقیال، 37: 13.
40- راب، اُ، کهن، همان، ص 362-363.
41- گرینستون، جولیوس، انتظار مسیحا در آئین یهود، ترجمه حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1377، ص 98.
42- ر.ک. خروج، 20: 12-17.
43- برای نمونه ر.ک. خروج، باب‌های 22 و 23 و لاویان باب 19.
44- سفر خروج، 12: 20-17.
45- سفر لاویان، 19: 9-10.
46- سفر لاویان، 19: 18.
47- ر. ک. راب، اُ، کهن، همان، ص 234.
48- ر. ک. همان، ص 234-258.
49- ر. ک. سفر خروج، 11: 2 و 12: 35-36؛ اعداد، باب 21.
50- ر. ک. راب، اُ، کهن، همان، ص 86.
51- ر. ک. آنترمن، الن، همان، ص 348.
52- ر. ک. لوی، حبیب، همان، ص 71-156؛ سلیمانی، حسین، عدالت کیفری در آیین یهود، قم، مرکز مطالعات ادیان و مذاهب، 1385، ص 119-155.

منبع مقاله :
سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم؛ (1394)، ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)، قم: انتشارات کتاب طه، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط