اسلامي شدن دانشگاهها از زاويهاي ديگر
نويسنده:هادي حسن خاني
مسأله بسيار مهم اسلامي شدن دانشگاهها كه همواره مورد تأكيد مقام معظم رهبري قرار داشته، از زواياي مختلفي قابل بررسي و توجه است. گاهي اين مسأله از نظر محتواي آموزشي مراكز آموزش عالي مورد توجه قرار گرفته و اين نكته مطرح ميشود كه يكي از عوامل اصلي شرايط فعلي دانشگاهها آن است كه محتواي آموزشي اين مراكز از منابع غربي تأمين گرديده و ما در طول سالهاي پس از انقلاب نتوانستهايم با استفاده از منابع اسلامي، محتواي آموزشي مناسب با فرهنگ ديني خود را در اختيار نسل جوان دانشگاهي قرار دهيم. از اين زاويه، راه اسلامي كردن مراكز آموزش عالي آن است كه هر چه زودتر دست به كار شويم و متون درسي دانشگاهها را حداقل در علوم انساني، با روي كردي ديني تدوين كنيم.
گاهي مسأله نيروي انساني به عنوان گره اسلامي شدن دانشگاهها قلمداد ميشود. وجود مديراني كه اعتقاد راسخي به نفوذ اسلام در سنجشهاي مختلف دانشگاه ندارند، اساتيدي كه با فرآوردههاي غربي رشد كرده و به محصولات فكري مغرب زمين دل بسته و از روح خوداتكايي دورند و سرانجام دانشجويي كه دين را در حد ارتباط معنوي و شخصي فرد با خدا تنزل ميدهد، باعث ميشود كه دين در دانشگاه از متن به حاشيه منتقل گردد. از اين منظر نيز اسلامي كردن دانشگاهها از راه ايجاد تحولي اساسي در كادر اجرايي، كادر آموزشي و نيز ورودي دانشجويان، قابل دسترسي ميباشد.
به نظر ميرسد دو عامل فوق از اصليترين عوامل اسلامي نبودن دانشگاهها محسوب ميشود و لازم است مسؤولين نظام اسلامي و به ويژه شوراي عالي انقلاب فرهنگي برنامههاي درازمدت و ميانمدتي را براي حل اين معضل تدوين كنند.
اما آن چه مهم است آن است كه عوامل ديگري نيز در فاصله گرفتن روند كنوني دانشگاهها از متن دين نقش دارد. نوشتار حاضر در پي آن است كه به بررسي يكي از اين عوامل پرداخته و پس از تحليل آن، راهكاري علمي براي مواجهه صحيح با آن ارایه نمايد.
دسته ی اول را دانشجوياني تشكيل ميدهد كه از زمينه ی بسيار مناسب ديني و انقلابي برخوردارند و قبل از ورود به دانشگاه از نيروهاي فعال در مدرسه، مسجد، بسيج و ...بودهاند.
دسته ی دوم دانشجوياني هستند كه از پيشينه ی ديني و انقلابي برخوردار نبوده و در خانواده و محيطي رشد كردهاند كه به اينگونه امور تقريباً توجهي نداشتهاند.
و اما دسته ی سوم دانشجويان، كساني هستند كه در حد فاصل بين دستههاي فوق قرار داشته و ضمن آن كه از ترببيت ديني و انقلابي بهرهاي دارند، ولي باورها و اعتقادات آنان، چندان كه بايد تعميق نشده و در معرض زوال قرار دارد. اين گروه بيش از آن كه تأثيرگذار باشند، از شرايط پيرامون خود تأثيرپذيرند.
در مقام مقايسه، اگر بخواهيم درصد هر يك از گروههاي فوق را نسبت به كل كلاس بسنجيم، ميتوان گفت گروه اول در حدود بيست درصد از دانشجويان كلاس را تشكيل ميدهند.(1)
گروه دوم نيز حداكثر ده درصد مجموعه دانشجويان كلاس تخمين زده ميشوند. و اما گروه سوم كه اكثريت افراد كلاس را در برميگيرد، شامل حدود هفتاد درصد از دانشجويان ميشود. هر يك از گروههاي فوق با پيشفرض تقريباً مشابهي قدم به دانشگاه گذاشتهاند و آن اين كه دانشگاه محيطي باز و آزاد است كه در آن:
ـ انجام هرگونه فعاليت سياسي ـ اجتماعي آزاد است.
ـ برخلاف ساير دورانهاي تحصيلي، دختران و پسران در كنار هم تحصيل ميكنند.
ـ نظارت خانواده بر فرزند دانشجو كمرنگ ميشود.
ـ محدوديتي بر نحوه ی پوشش، آرايش، نوع نگرش و روابط دانشجويان اعمال نميشود.
ـ و...
بر اساس پيشفرض مذكور، هر يك از گروههاي فوق عمل كردي خاص از خود نشان ميدهند.
افراد گروه اول در بدو ورود به دانشگاه با مشاهده ی ظواهر دانشكده، كلاس، خوابگاه و ...پيشبيني خود را صحيح دانسته و هر يك از افراد اين گروه خود را در ميان دانشجويان كلاس تنها احساس كرده و بر اين باور است كه تنها اوست كه با اين نوع اعتقاد به ارزشهاي ديني و انقلابي در اين كلاس حضور دارد. با اين ديدگاه، چنين دانشجويي راه احتياط را در پيش گرفته و سعي خواهد كرد تا به جاي ايفاي نقش در كلاس، صرفاً مراقب خود باشد و تحت تأثير فضاي كلاس قرار نگيرد. افراد اين گروه حتي پس از گذشت مدتها از حضور در كلاس، دانشجويان همفكر خود را نميشناسند و طبيعتاً رابطهاي با آنها برقرار نميكنند.
از سوي ديگر، اعضاي گروه دوم نيز كه با ورود به دانشگاه، پيشفرض خود را محقق ميبينند، زمينه را براي فعاليت مقتدارنه در سطح كلاس و دانشگاه كاملاً مساعد ديده، بر اساس ظواهر اقدام به شناسايي و ارتباط با يكديگر ميكنند. در اثر اين ارتباط دوستانه، گروه دوم به عنوان تشكلي غيررسمي فعاليت خود را آغاز كرده و سعي ميكند تا از موضعي كاملاً مقتدرانه، جو كلاس را در دست خود گيرد. اعمال نظر در برنامههاي درسي، ايفاي نقش در معرفي نماينده كلاس و ...از جمله فعاليتهاي اين تشكل غيررسمي به شمار ميرود.
و اما گروه سوم كه اصولاً تأثير پذيرند و از طرف ديگر فضاي كلاس را در اختيار گروه دوم ميبينند، سعي ميكنند تا رفتار خود را طبق جو غالب تنظيم كرده و نحوه ی گفتار، رفتار، پوشش و ساير اعمال ظاهري خود را مطابق با شرايط كلاس قرار دهند.
در چنين شرايطي عملاً جو عمومي كلاس در اختيار گروه دوم قرار گرفته، گروه اول به انزوا كشيده شده و گروه سوم نيز با تأثيرپذيري از شرايط پديد آمده، طبق اين شرايط عمل ميكند. تداوم اين فرآيند در طول دوران تحصيل، باعث تنزل بيشتر گروه دوم، تمايل افراد گروه سوم به گروه دوم، و انزوا يا حتي تأثيرپذيري افراد گروه اول از دو گروه ديگر خواهد شد. در نتيجه، در پايان دوران دانشجويي(به طور غالب) نه تنها قدمي در جهت تعميق باورهاي دانشجويان گروههاي مختلف برداشته نشده، بلكه متأسفانه روحيه ی عافيتطلبي، بيتفاوتي و...نيز در دانشجويان گروه اول قابل مشاهده خواهد بود.
از آنجا كه بروز برخي تغييرات در رفتار ظاهري دانشجويان، فوري و پس از گذاشت چند ماه از ورود به دانشگاه رخ ميدهد، آشكار ميگردد كه اين دگرگونيها بيش از آن كه مستند به اموري هم چون متون درسي يا اساتيد و مديران و...باشد، ناشي از شرايط خاص حاكم بر فضاي كلاس، دانشكده و خوابگاه است و موجب ميشود تا دانشجوياني كه از باوري عميق برخوردار نيستند، بلافاصله با محيط جديد همانندسازي كرده، خود را با آن وفق دهند. از سوي ديگر، بروز تغييرات ظاهري، زمينهساز دگرگوني در افكار، انديشهها و عقايد افراد ميگردد و با توجه به حديث شريف علوي:
قل من تشبه بقوم الا اوشك ان يكون منهم(2)
«اندك است كسي كه خود را همانند مردمي كند و از جمله ی آنان به حساب نيايد.»
به مرور ايام، رفتار ظاهري نقشي بر باطن افراد هم ايجاد ميكند و زمينهساز تنزل سطح ايماني، اخلاقي و ...در دانشجويان ميشود.
در اين صورت گروه اول نقش فعال و محوري را بر عهده گرفته و در نتيجه گروه دوم نيز كه خود را با شرايط اجتماعي وفق ميدهد، متناسب با فضاي به وجود آمده عمل ميكند و اين گروه دوم خواهد بود كه براي اجراي برنامههاي خود در خارج از چارچوب به رسميت شناخته شده ی شرع و قانون، خود را در تنگنا ديده و نهايتاً به احتياط و انزوا، يا ميل به گروه سوم و يا حتي گروه اول روي ميآورد.
براي رسيدن به چنين شرايطي بايد اقداماتي صورت پپذيرد كه در اينجا به اختصار به آنها ميپردازيم:
به عبارت ديگر، با توجه به عدم شناخت دانشجويان گروه اول از يكديگر، تحقق اتحاد و تشكل آنها چگونه ميسر خواهد بود؟
براي زمينهسازي در جهت آشنايي و متشكل ساختن گروه اول از راههاي زير ميتوان مدد جست:
1ـ شناسايي گروه اول در هنگام ثبتنام
يكي از بهترين شيوهها براي شناخت دانشجويان فعال در زمينههاي فرهنگي و متشكل ساختن آنها آن است كه در هنگام ثبتنام كه همه ی دانشجويان مراحلي را طي ميكنند، جمعي از دانشجويان سالهاي بالاتر از رشتههاي مختلف با ايجاد غرفهاي در محل ثبتنام، به شناسايي و جذب افراد فعال اقدام كنند. در چنين غرفهاي كه توسط نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري يا بسيج دانشجويي برپا ميشود، دانشجويان خوشفكر، فهيم و متخلق مستقر شده، سعي ميكنند تا علاوه بر تقديم هدايا و ارایه راهنماييهاي لازم در مورد دانشگاه، دانشكده، خوابگاه، رشته تحصيلي و...به عموم دانشجويان جديدالورود، افراد مستعد و فعال را شناسايي و با آنان ارتباط صميمانه برقرار كنند. به اين منظور مناسب است فرمي در اختيار دانشجويان جديدالورود قرار گيرد تا آنان ضمن ثبت مشخصات خود، علايق خويش به انواع فعاليتهاي علمي، فرهنگي، هنري، ورزشي و...را معين كرده و بيان كنند كه در كداميك از اين موارد از سابقه ی فعاليت برخوردار بوده و يا مقامي كسب كردهاند. طبيعتاً استخراج نتايج اين فرمها ميتواند زمينه را براي شناخت استعدادها و رغبتهاي دانشجويان و جذب و سازماندهي آنان فراهم نمايد.
در برخي دانشگاهها نيز دانشجويان خلاق با تشكيل كميته ی استقبال از دانشجويان جديدالورود، سعي در ارایه ی خدمات رفاهي و اطلاعات مربوط به دانشگاه دارند، كه از نقش بسيار مهم اين كميتهها نيز در شناسايي و ايجاد ارتباط با دانشجويان فعال جديدالورود نبايد غفلت كرد.
2ـ شناسايي از طريق اردوها
از آنجا كه در اردوها زمينه ی ايجاد ارتباط با دانشجويان جديدالورود بسيار فراهم است، ميتوان با برگزاري اردو، در شرايطي طبيعي با روحيات و ويژگيهاي شخصيتي افراد آشنا شد و در جهت جذب و متشكل ساختن آنان اقدام كرد.
برگزاري اردو به دو شيوه در شناسايي و جذب نيروها تأثيرگذار است:
الف: اردوهاي پيشدانشگاهي
معمولاً در بسياري از دانشگاهها براي توجيه دانشجويان جديدالورود، اردويي تحت عنوان اردوي پيشدانشگاهي برگزار ميشود. هر چند محور اين اردو را آشنا ساختن دانشجويان جديدالورود با قوانين، مقررات و ويژگيهاي دانشگاه تشكيل ميدهد، ولي دانشجويان سالهاي بالاتر ميتوانند با ايفاي نقشي فعال در اينگونه اردوها، نقشي اساسي را در جهت شناسايي و ايجاد ارتباط با نيروهاي فعال و تازه نفس ايفا كنند.
ب: اردوهاي فرهنگي ـ تفريحي
برگزاري برخي اردوها با صبغه ی تفريحي، سياحتي و فرهنگي نيز ميتواند زمينهساز شناسايي و جذب دانشجويان فعال قلمداد گردد. اينگونه اردوها كه مناسب است در منطقهاي خوش آب و هوا و جذاب تشكيل شود، ميتواند زمينهاي را براي بروز استعدادها و توانمنديهاي دانشجويان فراهم سازد. چنين اردوهايي اگر در ابتداي سال تحصيلي و در قالبي دانشجوپسند برگزار شود، ضمن آن كه خاطرهاي بيادماندني در ذهن دانشجويان جديدالورود باقي ميگذارد، آنان را به طور طبيعي در متن فعاليتهاي فرهنگي دانشگاه وارد ميسازد.
3ـ شناسايي از طريق اساتيد و به ويژه اساتيد گروه معارف
اساتيد دانشگاه حداقل طي يك نيمسال تحصيلي، با دانشجويان در تعامل بوده و از طريق اين ارتباط ميتوانند نسبت به شناسايي و متشكل ساختن دانشجويان فعال جديدالورود اقدام كنند. در بين اساتيد، اساتيد گروه معارف كه از ارتباطي فرهنگي و معنوي با دانشجويان برخوردارند، نقش مهمتري را ميتوانند ايفا كنند. آنان ميتوانند از نحوه ی توجه به دروس، نشاط در كلاس، ارایه تحقيق، پرسشهاي دقيق و عميق و... استعدادهاي ممتاز دانشجويان جديدالورود را شناسايي و گام اول را در جهت متشكل ساختن آنان بردارند.
به اين منظور پيشنهاد ميشود زمان مناسبي را كه عموم دانشجويان گروه فراغت داشته و در آن زمان دغدغه ی خاصي نداشته باشند، به عنوان زمان ثابت جلسه انتخاب كرد. تقسيمبندي مدت جلسه بسته به علايق و نيازهاي افراد گروه ميتواند متفاوت باشد، ولي پيشنهاد ميشود نيمي از زمان جلسه به بحثي ديني اختصاص يابد و نيم ديگر نيز خود به دو بخش سياسي، اجتماعي و برنامهريزي براي فعاليتهاي ترمي تقسيم شود.
از آنجا كه موضوعات ديني مورد علاقه افراد متفاوت است، ميتوان موضوع مورد علاقه ی اكثريت گروه را به عنوان محور بحث ديني انتخاب كرد و چون لازمه ی مفيد و قابل استفاده بودن چنين مباحثي وجود متني متقن است كه مباحث پيرامون آن صورت گيرد، لازم است پس از تحقيق و بررسي، مناسبترين متن مرتبط با موضوع شناسايي و محور مباحث ديني گروه قرار گيرد. اما چون قرآن كريم متضمن معارفي است كه به سعادت انسان منجر ميشود و هيچ شايعهاي نيز در مورد آن وجود ندارد و از سوي ديگر شامل مباحث متنوع اعتقادي، عبادي، اخلاقي، فقهي، تربيتي و...است، پيشنهاد ميشود قرآن كريم به عنوان متن مورد بحث جلسات انتخاب و بر اساس موضوعي كه گروه در مورد آن به توافق ميرسند، تفسير سوره ی خاصي از قرآن، محور مطالعه و گفتگو قرار گيرد. مثلاً اگر موضوع اخلاق مورد علاقه جمع قرار گرفته، يكي از سورههاي لقمان، فرقان، و...و اگر موضوع زن و خانواده مرود توجه واقع شده، سورههاي نساء، نور يا احزاب و چنانچه اوصاف جهان آخرت مدنظر باشد، سورههاي الرحمن، واقعه و...انتخاب ميشوند. پس از انتخاب سوره ی مورد نظر، مناسب است كه بر اساس توانمندي و سطح گروه، يكي از تفاسير قرآن كريم كه براي عموم اعضاي گروه قابل استفاده باشد، برگزيده شود (براي سطح متوسط دانشجويان تفسير نمونه پيشنهاد ميشود.) پس از انتخاب تفسير، بايد شرايطي فراهم شود كه كتاب، نرمافزار و يا جزوه ی كپي گرفته شده از كتاب مذكور در اختيار همه افراد قرار گيرد. سپس مقرر ميگردد كه هر يك از افراد مثلاً در طول هفته آينده به مطالعه دقيق تفسير 5آيه از ابتداي سوره بپردازند و پس از تدبر و تأمل پيرامون آن، سؤالات و شبهات احتمالي را يادداشت كرده و در جلسه ی هفتگي مطرح كنند. در جلسه ی هفتگي نيز ابتدا يكي از شركتكنندگان توضيحي اجمالي در مورد آيات مورد نظر ارائه داده و سپس سؤالات افراد در مورد آيات مطرح و به بحث گذاشته شود. براي آن كه سؤالات از پاسخ مناسبي برخوردار شوند، و نيز شبهه تفسير به رأي و...پيش نيايد، مناسب است يكي از اساتيد آشنا با مباحث تفسير قرآن كريم كه از حسن ارتباط با نسل جديد نيز برخوردار باشد، در جلسات حضور يافته و ضمن ارائه راهنماييهاي لازم، در موارد ضروري، پاسخ صحيح را ارائه كنند. تذكر اين نكته خالي از فايده نيست كه حضور استاد در جلسات بايد به عنوان ناظر قلمداد شود، نه سخنران يا كسي كه قوام جلسه به او باشد چون در غير اينصورت نقش شركتكنندگان به نقشي غيرفعال تبديل ميشود. در نيم ديگر زمان جلسه كه شامل مباحث سياسي و اجتماعي و برنامهريزي براي فعاليتهاي فرهنگي ترمي است، مناسب است دانشجويان در جريان اخبار مهم سياسي، اجتماعي ايران و جهان و تحليلهاي مقام معظم رهبري در مورد آن وقايع قرار گيرند. هم چنين با توجه به اين كه نسل فعلي جوانان، از تاريخ انقلاب اسلامي و گروهها و جريانهاي سياسي آن اطلاع چنداني ندارند، مناسب است در اين بخش به توضيحي اجمالي پيرامون اين موضوعات نيز پرداخته شود. پيشنهاد ميشود براي اداره ی اين بخش از جلسه، از افراد آگاه دفتر نهاد نمايندگي دانشگاه، بسيج دانشجويي يا اساتيد و دانشجويان مطلع استفاده شود. تذكر اين نكته نيز لازم است كه در ارائه اين بخش از جلسه بايد از جانبداري سياسي از برخي گروهها و طرح مسایل جناحي اجتناب كرد و تنها تبيين ديدگاههاي سياسي اجتماعي رهبر معظم انقلاب وجهه نظر قرار گيرد. در آخرين بخش جلسه، مناسب است دانشجويان گروه اول به تبادل نظر پيرامون نحوه ی انجام فعاليتهاي مختلف علمي ـ فرهنگي در كلاس پرداخته و در مورد آن تصميمگيري كنند.
الف: مكان اردو از اين خصوصيات برخوردار باشد: باصفا و فرحبخش، واجد امكانات لازم، جديد بودن (حتيالامكان)
ب: براي برنامههاي مختلف اردو هم چون برنامههاي فرهنگي، تفريحات، تغذيه، تعامل دانشجويان و...پيشبيني لازم صورت گرفته باشد.
ج: اردو بر محوريت شخصيتي صاحب نفوذ و مورد علاقه دانشجويان برگزار شود. شخص مورد نظر ميتواند از روحانيون، اساتيد، مسؤولين و يا حتي دانشجويان محبوب سالهاي بالاتر انتخاب شود.
د: اردوي برادران و خواهران به صورت جداگانه برگزار شود. (اردوي مختلط در صورتي كه بدون توجه به مقررات شرعي برگزار شود، باعث ناديدهگرفتن حدود شرعي و زمينهساز بروز مسايلي در آينده ميشود). برگزار كردن اردو با رعايت موارد فوق زمينه را براي فعاليتهاي بعدي جمع دانشجويان كلاس فراهم ميسازد.
البته در اين زمينه نيز هم چون ساير زمينهها، دانشجويان گروه اول بايد زنگ شروع را به صدا درآورده و سپس دانشجويان ديگر را به همكاري فراخوانند و نيز بر كار آنان نظارت كنند تا سلامت روند فعاليت مطبوعاتي تضمين گردد.
الف: ارتقاي سطح علمي دانشجويان در زمينههاي مختلف
ب: معرفي اساتيد متخصص و متعهد به دانشجويان و الگودهي غير مستقيم به آنان
ج: تنوع بخشيدن به فعاليتها
علاوه بر فعاليتهايي كه تحت عنوان گام چهارم مورد اشاره قرار گرفت، دانشجويان گروه اول در هر شهر، هر دانشگاه و هر رشته به حسب شرايط خود ميتوانند برنامههاي جذاب و مفيد ديگري را براي عموم دانشجويان در نظر بگيرند.
در پايان اين نوشتار توضيح اين نكته نيز خالي از فايده نيست كه طرح فوق صرفاً يك نظريهپردازي نبوده، بلكه در برخي دانشگاهها علوم پزشكي اصفهان به اجرا درآمده و آثار بسيار مطلوبي را برجا گذاشته است. بنابراين توجه دقيق به اين طرح و اجراي آن ولو به صورت يك گروه در هر دانشگاه گام مهمي در اسلامي ساختن دانشگاهها محسوب شده، لبخند رضايت را بر لبان مبارك حضرت وليعصر عجلالله تعالي فرجه الشريف خواهد نشاند.
* دانشجويان معمولاً با اين پيشفرض به دانشگاه قدم ميگذارند كه دانشگاه محيطي باز و آزاد است، هرگونه فعاليت سياسي، اجتماعي در آن ميسر است، دختران و پسران در كنار هم به تحصيل مشغولند، نظارت خانواده بر آنها كمرنگ است و هيچ محدوديتي براي نوع پوشش، نوع آرايش و نگرش اعمال نميشود.
* از آنجايي كه گروه اول در برخورد با پيشفرض موجود، راه احتياط پيش گرفته و به انزوا كشيده ميشوند، گروه دوم زمينه را براي فعاليت مساعد دانسته و به عنوان تشكل غيررسمي و از موضعي مقتدرانه جو كلاس را در دست ميگيرد و اعضاي گروه سوم كه حدود 70درصد از دانشجويان هستند، از گروه دوم تأثير پذيرفته و همرنگ جو غالب ميشوند.
به دليل الگو قرار گرفتن گروه دوم در دوران تحصيل، در پايان سال تحصيلي ميبينيم كه نه تنها قدمي در جهت تعميق باورهاي دانشجويان گروه مختلف برداشته نشده، بلكه روحيه ی عافيتطلبي، بيتفاوتي و...بر گروه اول هم حاكم ميشود.
* يكي از بهترين شيوهها براي شناخت دانشجويان فعال در زمينههاي فرهنگي و متشكل ساختن آنها آن است كه در هنگام ثبتنام جمعي از دانشجويان سالهاي بالاتر با ايجاد غرفههايي در محل ثبتنام، به شناسايي و جذب افراد فعال اقدام كنند.
برگزاري نشستهاي هفتگي يك ساعته و تعامل دانشجويان با هم در رابطه با مسایل گوناگون ديني، سياسي، اجتماعي، علمي و...ميتواند باعث حفظ انسجام تشكل افراد متدين و انقلابي شود.
/خ
گاهي مسأله نيروي انساني به عنوان گره اسلامي شدن دانشگاهها قلمداد ميشود. وجود مديراني كه اعتقاد راسخي به نفوذ اسلام در سنجشهاي مختلف دانشگاه ندارند، اساتيدي كه با فرآوردههاي غربي رشد كرده و به محصولات فكري مغرب زمين دل بسته و از روح خوداتكايي دورند و سرانجام دانشجويي كه دين را در حد ارتباط معنوي و شخصي فرد با خدا تنزل ميدهد، باعث ميشود كه دين در دانشگاه از متن به حاشيه منتقل گردد. از اين منظر نيز اسلامي كردن دانشگاهها از راه ايجاد تحولي اساسي در كادر اجرايي، كادر آموزشي و نيز ورودي دانشجويان، قابل دسترسي ميباشد.
به نظر ميرسد دو عامل فوق از اصليترين عوامل اسلامي نبودن دانشگاهها محسوب ميشود و لازم است مسؤولين نظام اسلامي و به ويژه شوراي عالي انقلاب فرهنگي برنامههاي درازمدت و ميانمدتي را براي حل اين معضل تدوين كنند.
اما آن چه مهم است آن است كه عوامل ديگري نيز در فاصله گرفتن روند كنوني دانشگاهها از متن دين نقش دارد. نوشتار حاضر در پي آن است كه به بررسي يكي از اين عوامل پرداخته و پس از تحليل آن، راهكاري علمي براي مواجهه صحيح با آن ارایه نمايد.
تأثير شرايط بر انسان
ـ ريشه ی اين تأثير منفي در كجاست؟
دسته ی اول را دانشجوياني تشكيل ميدهد كه از زمينه ی بسيار مناسب ديني و انقلابي برخوردارند و قبل از ورود به دانشگاه از نيروهاي فعال در مدرسه، مسجد، بسيج و ...بودهاند.
دسته ی دوم دانشجوياني هستند كه از پيشينه ی ديني و انقلابي برخوردار نبوده و در خانواده و محيطي رشد كردهاند كه به اينگونه امور تقريباً توجهي نداشتهاند.
و اما دسته ی سوم دانشجويان، كساني هستند كه در حد فاصل بين دستههاي فوق قرار داشته و ضمن آن كه از ترببيت ديني و انقلابي بهرهاي دارند، ولي باورها و اعتقادات آنان، چندان كه بايد تعميق نشده و در معرض زوال قرار دارد. اين گروه بيش از آن كه تأثيرگذار باشند، از شرايط پيرامون خود تأثيرپذيرند.
در مقام مقايسه، اگر بخواهيم درصد هر يك از گروههاي فوق را نسبت به كل كلاس بسنجيم، ميتوان گفت گروه اول در حدود بيست درصد از دانشجويان كلاس را تشكيل ميدهند.(1)
گروه دوم نيز حداكثر ده درصد مجموعه دانشجويان كلاس تخمين زده ميشوند. و اما گروه سوم كه اكثريت افراد كلاس را در برميگيرد، شامل حدود هفتاد درصد از دانشجويان ميشود. هر يك از گروههاي فوق با پيشفرض تقريباً مشابهي قدم به دانشگاه گذاشتهاند و آن اين كه دانشگاه محيطي باز و آزاد است كه در آن:
ـ انجام هرگونه فعاليت سياسي ـ اجتماعي آزاد است.
ـ برخلاف ساير دورانهاي تحصيلي، دختران و پسران در كنار هم تحصيل ميكنند.
ـ نظارت خانواده بر فرزند دانشجو كمرنگ ميشود.
ـ محدوديتي بر نحوه ی پوشش، آرايش، نوع نگرش و روابط دانشجويان اعمال نميشود.
ـ و...
بر اساس پيشفرض مذكور، هر يك از گروههاي فوق عمل كردي خاص از خود نشان ميدهند.
افراد گروه اول در بدو ورود به دانشگاه با مشاهده ی ظواهر دانشكده، كلاس، خوابگاه و ...پيشبيني خود را صحيح دانسته و هر يك از افراد اين گروه خود را در ميان دانشجويان كلاس تنها احساس كرده و بر اين باور است كه تنها اوست كه با اين نوع اعتقاد به ارزشهاي ديني و انقلابي در اين كلاس حضور دارد. با اين ديدگاه، چنين دانشجويي راه احتياط را در پيش گرفته و سعي خواهد كرد تا به جاي ايفاي نقش در كلاس، صرفاً مراقب خود باشد و تحت تأثير فضاي كلاس قرار نگيرد. افراد اين گروه حتي پس از گذشت مدتها از حضور در كلاس، دانشجويان همفكر خود را نميشناسند و طبيعتاً رابطهاي با آنها برقرار نميكنند.
از سوي ديگر، اعضاي گروه دوم نيز كه با ورود به دانشگاه، پيشفرض خود را محقق ميبينند، زمينه را براي فعاليت مقتدارنه در سطح كلاس و دانشگاه كاملاً مساعد ديده، بر اساس ظواهر اقدام به شناسايي و ارتباط با يكديگر ميكنند. در اثر اين ارتباط دوستانه، گروه دوم به عنوان تشكلي غيررسمي فعاليت خود را آغاز كرده و سعي ميكند تا از موضعي كاملاً مقتدرانه، جو كلاس را در دست خود گيرد. اعمال نظر در برنامههاي درسي، ايفاي نقش در معرفي نماينده كلاس و ...از جمله فعاليتهاي اين تشكل غيررسمي به شمار ميرود.
و اما گروه سوم كه اصولاً تأثير پذيرند و از طرف ديگر فضاي كلاس را در اختيار گروه دوم ميبينند، سعي ميكنند تا رفتار خود را طبق جو غالب تنظيم كرده و نحوه ی گفتار، رفتار، پوشش و ساير اعمال ظاهري خود را مطابق با شرايط كلاس قرار دهند.
در چنين شرايطي عملاً جو عمومي كلاس در اختيار گروه دوم قرار گرفته، گروه اول به انزوا كشيده شده و گروه سوم نيز با تأثيرپذيري از شرايط پديد آمده، طبق اين شرايط عمل ميكند. تداوم اين فرآيند در طول دوران تحصيل، باعث تنزل بيشتر گروه دوم، تمايل افراد گروه سوم به گروه دوم، و انزوا يا حتي تأثيرپذيري افراد گروه اول از دو گروه ديگر خواهد شد. در نتيجه، در پايان دوران دانشجويي(به طور غالب) نه تنها قدمي در جهت تعميق باورهاي دانشجويان گروههاي مختلف برداشته نشده، بلكه متأسفانه روحيه ی عافيتطلبي، بيتفاوتي و...نيز در دانشجويان گروه اول قابل مشاهده خواهد بود.
از آنجا كه بروز برخي تغييرات در رفتار ظاهري دانشجويان، فوري و پس از گذاشت چند ماه از ورود به دانشگاه رخ ميدهد، آشكار ميگردد كه اين دگرگونيها بيش از آن كه مستند به اموري هم چون متون درسي يا اساتيد و مديران و...باشد، ناشي از شرايط خاص حاكم بر فضاي كلاس، دانشكده و خوابگاه است و موجب ميشود تا دانشجوياني كه از باوري عميق برخوردار نيستند، بلافاصله با محيط جديد همانندسازي كرده، خود را با آن وفق دهند. از سوي ديگر، بروز تغييرات ظاهري، زمينهساز دگرگوني در افكار، انديشهها و عقايد افراد ميگردد و با توجه به حديث شريف علوي:
قل من تشبه بقوم الا اوشك ان يكون منهم(2)
«اندك است كسي كه خود را همانند مردمي كند و از جمله ی آنان به حساب نيايد.»
به مرور ايام، رفتار ظاهري نقشي بر باطن افراد هم ايجاد ميكند و زمينهساز تنزل سطح ايماني، اخلاقي و ...در دانشجويان ميشود.
ـ چه بايد كرد؟
در اين صورت گروه اول نقش فعال و محوري را بر عهده گرفته و در نتيجه گروه دوم نيز كه خود را با شرايط اجتماعي وفق ميدهد، متناسب با فضاي به وجود آمده عمل ميكند و اين گروه دوم خواهد بود كه براي اجراي برنامههاي خود در خارج از چارچوب به رسميت شناخته شده ی شرع و قانون، خود را در تنگنا ديده و نهايتاً به احتياط و انزوا، يا ميل به گروه سوم و يا حتي گروه اول روي ميآورد.
براي رسيدن به چنين شرايطي بايد اقداماتي صورت پپذيرد كه در اينجا به اختصار به آنها ميپردازيم:
گام اول: شناسايي دانشجويان گروه اول
به عبارت ديگر، با توجه به عدم شناخت دانشجويان گروه اول از يكديگر، تحقق اتحاد و تشكل آنها چگونه ميسر خواهد بود؟
براي زمينهسازي در جهت آشنايي و متشكل ساختن گروه اول از راههاي زير ميتوان مدد جست:
1ـ شناسايي گروه اول در هنگام ثبتنام
يكي از بهترين شيوهها براي شناخت دانشجويان فعال در زمينههاي فرهنگي و متشكل ساختن آنها آن است كه در هنگام ثبتنام كه همه ی دانشجويان مراحلي را طي ميكنند، جمعي از دانشجويان سالهاي بالاتر از رشتههاي مختلف با ايجاد غرفهاي در محل ثبتنام، به شناسايي و جذب افراد فعال اقدام كنند. در چنين غرفهاي كه توسط نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري يا بسيج دانشجويي برپا ميشود، دانشجويان خوشفكر، فهيم و متخلق مستقر شده، سعي ميكنند تا علاوه بر تقديم هدايا و ارایه راهنماييهاي لازم در مورد دانشگاه، دانشكده، خوابگاه، رشته تحصيلي و...به عموم دانشجويان جديدالورود، افراد مستعد و فعال را شناسايي و با آنان ارتباط صميمانه برقرار كنند. به اين منظور مناسب است فرمي در اختيار دانشجويان جديدالورود قرار گيرد تا آنان ضمن ثبت مشخصات خود، علايق خويش به انواع فعاليتهاي علمي، فرهنگي، هنري، ورزشي و...را معين كرده و بيان كنند كه در كداميك از اين موارد از سابقه ی فعاليت برخوردار بوده و يا مقامي كسب كردهاند. طبيعتاً استخراج نتايج اين فرمها ميتواند زمينه را براي شناخت استعدادها و رغبتهاي دانشجويان و جذب و سازماندهي آنان فراهم نمايد.
در برخي دانشگاهها نيز دانشجويان خلاق با تشكيل كميته ی استقبال از دانشجويان جديدالورود، سعي در ارایه ی خدمات رفاهي و اطلاعات مربوط به دانشگاه دارند، كه از نقش بسيار مهم اين كميتهها نيز در شناسايي و ايجاد ارتباط با دانشجويان فعال جديدالورود نبايد غفلت كرد.
2ـ شناسايي از طريق اردوها
از آنجا كه در اردوها زمينه ی ايجاد ارتباط با دانشجويان جديدالورود بسيار فراهم است، ميتوان با برگزاري اردو، در شرايطي طبيعي با روحيات و ويژگيهاي شخصيتي افراد آشنا شد و در جهت جذب و متشكل ساختن آنان اقدام كرد.
برگزاري اردو به دو شيوه در شناسايي و جذب نيروها تأثيرگذار است:
الف: اردوهاي پيشدانشگاهي
معمولاً در بسياري از دانشگاهها براي توجيه دانشجويان جديدالورود، اردويي تحت عنوان اردوي پيشدانشگاهي برگزار ميشود. هر چند محور اين اردو را آشنا ساختن دانشجويان جديدالورود با قوانين، مقررات و ويژگيهاي دانشگاه تشكيل ميدهد، ولي دانشجويان سالهاي بالاتر ميتوانند با ايفاي نقشي فعال در اينگونه اردوها، نقشي اساسي را در جهت شناسايي و ايجاد ارتباط با نيروهاي فعال و تازه نفس ايفا كنند.
ب: اردوهاي فرهنگي ـ تفريحي
برگزاري برخي اردوها با صبغه ی تفريحي، سياحتي و فرهنگي نيز ميتواند زمينهساز شناسايي و جذب دانشجويان فعال قلمداد گردد. اينگونه اردوها كه مناسب است در منطقهاي خوش آب و هوا و جذاب تشكيل شود، ميتواند زمينهاي را براي بروز استعدادها و توانمنديهاي دانشجويان فراهم سازد. چنين اردوهايي اگر در ابتداي سال تحصيلي و در قالبي دانشجوپسند برگزار شود، ضمن آن كه خاطرهاي بيادماندني در ذهن دانشجويان جديدالورود باقي ميگذارد، آنان را به طور طبيعي در متن فعاليتهاي فرهنگي دانشگاه وارد ميسازد.
3ـ شناسايي از طريق اساتيد و به ويژه اساتيد گروه معارف
اساتيد دانشگاه حداقل طي يك نيمسال تحصيلي، با دانشجويان در تعامل بوده و از طريق اين ارتباط ميتوانند نسبت به شناسايي و متشكل ساختن دانشجويان فعال جديدالورود اقدام كنند. در بين اساتيد، اساتيد گروه معارف كه از ارتباطي فرهنگي و معنوي با دانشجويان برخوردارند، نقش مهمتري را ميتوانند ايفا كنند. آنان ميتوانند از نحوه ی توجه به دروس، نشاط در كلاس، ارایه تحقيق، پرسشهاي دقيق و عميق و... استعدادهاي ممتاز دانشجويان جديدالورود را شناسايي و گام اول را در جهت متشكل ساختن آنان بردارند.
گام دوم: متشكل ساختن دانشجويان گروه اول
گام سوم: آغاز فعاليت جمعي دانشجويان گروه اول
به اين منظور پيشنهاد ميشود زمان مناسبي را كه عموم دانشجويان گروه فراغت داشته و در آن زمان دغدغه ی خاصي نداشته باشند، به عنوان زمان ثابت جلسه انتخاب كرد. تقسيمبندي مدت جلسه بسته به علايق و نيازهاي افراد گروه ميتواند متفاوت باشد، ولي پيشنهاد ميشود نيمي از زمان جلسه به بحثي ديني اختصاص يابد و نيم ديگر نيز خود به دو بخش سياسي، اجتماعي و برنامهريزي براي فعاليتهاي ترمي تقسيم شود.
از آنجا كه موضوعات ديني مورد علاقه افراد متفاوت است، ميتوان موضوع مورد علاقه ی اكثريت گروه را به عنوان محور بحث ديني انتخاب كرد و چون لازمه ی مفيد و قابل استفاده بودن چنين مباحثي وجود متني متقن است كه مباحث پيرامون آن صورت گيرد، لازم است پس از تحقيق و بررسي، مناسبترين متن مرتبط با موضوع شناسايي و محور مباحث ديني گروه قرار گيرد. اما چون قرآن كريم متضمن معارفي است كه به سعادت انسان منجر ميشود و هيچ شايعهاي نيز در مورد آن وجود ندارد و از سوي ديگر شامل مباحث متنوع اعتقادي، عبادي، اخلاقي، فقهي، تربيتي و...است، پيشنهاد ميشود قرآن كريم به عنوان متن مورد بحث جلسات انتخاب و بر اساس موضوعي كه گروه در مورد آن به توافق ميرسند، تفسير سوره ی خاصي از قرآن، محور مطالعه و گفتگو قرار گيرد. مثلاً اگر موضوع اخلاق مورد علاقه جمع قرار گرفته، يكي از سورههاي لقمان، فرقان، و...و اگر موضوع زن و خانواده مرود توجه واقع شده، سورههاي نساء، نور يا احزاب و چنانچه اوصاف جهان آخرت مدنظر باشد، سورههاي الرحمن، واقعه و...انتخاب ميشوند. پس از انتخاب سوره ی مورد نظر، مناسب است كه بر اساس توانمندي و سطح گروه، يكي از تفاسير قرآن كريم كه براي عموم اعضاي گروه قابل استفاده باشد، برگزيده شود (براي سطح متوسط دانشجويان تفسير نمونه پيشنهاد ميشود.) پس از انتخاب تفسير، بايد شرايطي فراهم شود كه كتاب، نرمافزار و يا جزوه ی كپي گرفته شده از كتاب مذكور در اختيار همه افراد قرار گيرد. سپس مقرر ميگردد كه هر يك از افراد مثلاً در طول هفته آينده به مطالعه دقيق تفسير 5آيه از ابتداي سوره بپردازند و پس از تدبر و تأمل پيرامون آن، سؤالات و شبهات احتمالي را يادداشت كرده و در جلسه ی هفتگي مطرح كنند. در جلسه ی هفتگي نيز ابتدا يكي از شركتكنندگان توضيحي اجمالي در مورد آيات مورد نظر ارائه داده و سپس سؤالات افراد در مورد آيات مطرح و به بحث گذاشته شود. براي آن كه سؤالات از پاسخ مناسبي برخوردار شوند، و نيز شبهه تفسير به رأي و...پيش نيايد، مناسب است يكي از اساتيد آشنا با مباحث تفسير قرآن كريم كه از حسن ارتباط با نسل جديد نيز برخوردار باشد، در جلسات حضور يافته و ضمن ارائه راهنماييهاي لازم، در موارد ضروري، پاسخ صحيح را ارائه كنند. تذكر اين نكته خالي از فايده نيست كه حضور استاد در جلسات بايد به عنوان ناظر قلمداد شود، نه سخنران يا كسي كه قوام جلسه به او باشد چون در غير اينصورت نقش شركتكنندگان به نقشي غيرفعال تبديل ميشود. در نيم ديگر زمان جلسه كه شامل مباحث سياسي و اجتماعي و برنامهريزي براي فعاليتهاي فرهنگي ترمي است، مناسب است دانشجويان در جريان اخبار مهم سياسي، اجتماعي ايران و جهان و تحليلهاي مقام معظم رهبري در مورد آن وقايع قرار گيرند. هم چنين با توجه به اين كه نسل فعلي جوانان، از تاريخ انقلاب اسلامي و گروهها و جريانهاي سياسي آن اطلاع چنداني ندارند، مناسب است در اين بخش به توضيحي اجمالي پيرامون اين موضوعات نيز پرداخته شود. پيشنهاد ميشود براي اداره ی اين بخش از جلسه، از افراد آگاه دفتر نهاد نمايندگي دانشگاه، بسيج دانشجويي يا اساتيد و دانشجويان مطلع استفاده شود. تذكر اين نكته نيز لازم است كه در ارائه اين بخش از جلسه بايد از جانبداري سياسي از برخي گروهها و طرح مسایل جناحي اجتناب كرد و تنها تبيين ديدگاههاي سياسي اجتماعي رهبر معظم انقلاب وجهه نظر قرار گيرد. در آخرين بخش جلسه، مناسب است دانشجويان گروه اول به تبادل نظر پيرامون نحوه ی انجام فعاليتهاي مختلف علمي ـ فرهنگي در كلاس پرداخته و در مورد آن تصميمگيري كنند.
گام چهارم: فعاليتهاي دانشجويان گروه اول براي كل كلاس
1) اجراي مراسم مختلف اسلامي و انقلابي در كلاس:
2) برگزاري اردوهاي فرهنگي، تربيتي:
الف: مكان اردو از اين خصوصيات برخوردار باشد: باصفا و فرحبخش، واجد امكانات لازم، جديد بودن (حتيالامكان)
ب: براي برنامههاي مختلف اردو هم چون برنامههاي فرهنگي، تفريحات، تغذيه، تعامل دانشجويان و...پيشبيني لازم صورت گرفته باشد.
ج: اردو بر محوريت شخصيتي صاحب نفوذ و مورد علاقه دانشجويان برگزار شود. شخص مورد نظر ميتواند از روحانيون، اساتيد، مسؤولين و يا حتي دانشجويان محبوب سالهاي بالاتر انتخاب شود.
د: اردوي برادران و خواهران به صورت جداگانه برگزار شود. (اردوي مختلط در صورتي كه بدون توجه به مقررات شرعي برگزار شود، باعث ناديدهگرفتن حدود شرعي و زمينهساز بروز مسايلي در آينده ميشود). برگزار كردن اردو با رعايت موارد فوق زمينه را براي فعاليتهاي بعدي جمع دانشجويان كلاس فراهم ميسازد.
3) انتشار نشريه:
البته در اين زمينه نيز هم چون ساير زمينهها، دانشجويان گروه اول بايد زنگ شروع را به صدا درآورده و سپس دانشجويان ديگر را به همكاري فراخوانند و نيز بر كار آنان نظارت كنند تا سلامت روند فعاليت مطبوعاتي تضمين گردد.
4) برگزاري نشستهاي تخصصي با اساتيد:
الف: ارتقاي سطح علمي دانشجويان در زمينههاي مختلف
ب: معرفي اساتيد متخصص و متعهد به دانشجويان و الگودهي غير مستقيم به آنان
ج: تنوع بخشيدن به فعاليتها
علاوه بر فعاليتهايي كه تحت عنوان گام چهارم مورد اشاره قرار گرفت، دانشجويان گروه اول در هر شهر، هر دانشگاه و هر رشته به حسب شرايط خود ميتوانند برنامههاي جذاب و مفيد ديگري را براي عموم دانشجويان در نظر بگيرند.
در پايان اين نوشتار توضيح اين نكته نيز خالي از فايده نيست كه طرح فوق صرفاً يك نظريهپردازي نبوده، بلكه در برخي دانشگاهها علوم پزشكي اصفهان به اجرا درآمده و آثار بسيار مطلوبي را برجا گذاشته است. بنابراين توجه دقيق به اين طرح و اجراي آن ولو به صورت يك گروه در هر دانشگاه گام مهمي در اسلامي ساختن دانشگاهها محسوب شده، لبخند رضايت را بر لبان مبارك حضرت وليعصر عجلالله تعالي فرجه الشريف خواهد نشاند.
سوتيترها
* دانشجويان معمولاً با اين پيشفرض به دانشگاه قدم ميگذارند كه دانشگاه محيطي باز و آزاد است، هرگونه فعاليت سياسي، اجتماعي در آن ميسر است، دختران و پسران در كنار هم به تحصيل مشغولند، نظارت خانواده بر آنها كمرنگ است و هيچ محدوديتي براي نوع پوشش، نوع آرايش و نگرش اعمال نميشود.
* از آنجايي كه گروه اول در برخورد با پيشفرض موجود، راه احتياط پيش گرفته و به انزوا كشيده ميشوند، گروه دوم زمينه را براي فعاليت مساعد دانسته و به عنوان تشكل غيررسمي و از موضعي مقتدرانه جو كلاس را در دست ميگيرد و اعضاي گروه سوم كه حدود 70درصد از دانشجويان هستند، از گروه دوم تأثير پذيرفته و همرنگ جو غالب ميشوند.
به دليل الگو قرار گرفتن گروه دوم در دوران تحصيل، در پايان سال تحصيلي ميبينيم كه نه تنها قدمي در جهت تعميق باورهاي دانشجويان گروه مختلف برداشته نشده، بلكه روحيه ی عافيتطلبي، بيتفاوتي و...بر گروه اول هم حاكم ميشود.
* يكي از بهترين شيوهها براي شناخت دانشجويان فعال در زمينههاي فرهنگي و متشكل ساختن آنها آن است كه در هنگام ثبتنام جمعي از دانشجويان سالهاي بالاتر با ايجاد غرفههايي در محل ثبتنام، به شناسايي و جذب افراد فعال اقدام كنند.
برگزاري نشستهاي هفتگي يك ساعته و تعامل دانشجويان با هم در رابطه با مسایل گوناگون ديني، سياسي، اجتماعي، علمي و...ميتواند باعث حفظ انسجام تشكل افراد متدين و انقلابي شود.
پی نوشت :
(1) البته اين ارقام بسته به شهر، دانشگاه، رشته تحصيلي و ساير شرايط متفاوت است، ولي به طور ميانگين ارقام فوق تخمين زده ميشود.
(2) نهجالبلاغه، حكمت 207.
/خ