راه هاي ايجاد آرامش رواني در آموزه هاي ديني

خدا محوران و مؤمنان آرامش کم نظيري دارند. بسياري از آموزه هاي ديني به گونه اي با استوارسازي آرامش در درون انسان ارتباط دارد و از منظر دانش وران مسلمان، آرامش پديده اي است الهي که بر دل هاي مؤمنان فرود مي آيد. خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد: هو الذي انزل السکينه في القلوب المؤمنين .(فتح : 28)
شنبه، 2 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راه هاي ايجاد آرامش رواني در آموزه هاي ديني
 راه هاي ايجاد آرامش رواني در آموزه هاي ديني
راه هاي ايجاد آرامش رواني در آموزه هاي ديني

نويسنده:سيدحسن اسحاقي



خداباوري

خدا محوران و مؤمنان آرامش کم نظيري دارند. بسياري از آموزه هاي ديني به گونه اي با استوارسازي آرامش در درون انسان ارتباط دارد و از منظر دانش وران مسلمان، آرامش پديده اي است الهي که بر دل هاي مؤمنان فرود مي آيد.
خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد:
هو الذي انزل السکينه في القلوب المؤمنين .(فتح : 28)
او کسي است که بر دل مؤمنان آرامش را فرو فرستاد.
در مقابل، هر گونه نگراني، توطئه شيطان و بر دل هاي آلوده به گناه چنگ مي اندازد و زمينه فسق و کفر آنان را فراهم مي آورد. متأسفانه امروز با آنکه بشر در سايه دانش و صنعت توانسته بر بسياري از مشکلات زندگي خود چيره آيد، به همراه آن، بيماري هاي روحي و ناراحتي هاي رواني به ويژه استرس و نگراني چنان گسترش يافته است که آن را بزرگ ترين بيماري قرن ناميده اند تا آن جا که تروتسکي گفته است: «آن که به دنبال آرامش بوده است، نبايد در قرن بيستم به دنيا مي آمد.» در حال حاضر، در دنيا دلهره و نگراني چونان طاعون به جان بشر افتاده و بسياري از بيماري هاي جسمي و رواني ديگر را سبب شده است. بر اين اساس، دست رسي به ساحل اطمينان و آرامش، به آرزويي دست نيافتني تبديل شده است. انصاف اين است که شاهراه دين و ارتباط با خدا و انسان هاي معنوي و الهي آدمي را به آرامش واقعي و پايدار مي رساند؛ آرامشي که نه تنها در آن اثري از نگراني و نااميدي نيست، بسياري از مشکلات بزرگ را نيز براي آدمي برطرف مي کند. ناگفته نماند که مکتب هاي روان درماني ، همگي هدف اصلي خود را رها ساختن انسان از نگراني و پديد آوردن احساس امنيت مي دانند. از ميان کوشش هاي فراواني که در اين زمينه صورت گرفته، رويکرد جديد گروهي از روانشناسان به تأثير دين و ايمان در سلامت روان، قابل توجه است:
از ديدگاه آنان ايمان به پروردگار فضاي بي کراني از آرامش معنوي بر روي انسان مي گشايد که در برابر فشارهاي دروني و بيروني او را مقاوم مي سازد. روان شناسان بزرگي همچون ويليام جيمز ، کارل يونگ هنري لينک به تأثير شگرف ايمان در ايجاد آرامش رواني، اعتماد به نفس و قدرت روحي انسان با صراحت اشاره کرده اند. (1)

پيام متن:

فطرت خدا جوي آدمي، تنها با خدا يابي آرامش مي يابد. در نتيجه انسان بدون خدا، اگر همه دنيا را نيز به چنگ آورد، آرام نخواهد شد.

ايمان محوري

ايمان، جامع ترين واژه مفهوم ديني در مکتب اسلامي است که از ريشه «امن» به معناي آرامش جان و رهايي از هر گونه هراس و اندوه گرفته شده است. خداوند مي فرمايد :
الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئک لهم الامن و هم مهتدون .(انعام : 82)
آنان که ايمان آورده اند و ايمان خود را به ستم نيالوده اند، آرامش و امنيت براي آنان است و آنان هدايت يافتگانند.
در آيه ديگر از قرآن آمده است :
بلي من اسلم وجهه لله و هو محسن فله اجره عند ربه و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون. (بقره : 112)
کسي که روي خود را تسليم خدا کند و نيکو کار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است، نه ترسي بر آنان است و نه اندوهناک مي شوند.
ارتباط ايمان و آرامش، حقيقتي است انکار ناپذير، چون کسي که معتقد است پروردگاري دانا، توانا و حکيم همواره ناظر کارها، گفتار و نيت هاي اوست و همه هستي نيز در قلمرو و قدرت اوست و چنانچه اراده کند، گره هاي کور زندگي آدميان گشوده مي شود و اگر نخواهد، به يقين، اين امر به واسطه مصلحتي است که در تحمل مشکلي خاص نهفته است، در برابر سختي ها و رنج ها، استقامت مي ورزد و هيچ گاه غبار غم به چهره او نمي نشيند. قرآن به روشني به آدميان آگاهي مي دهد که دوستي و ياد خدا آرامش دل را در پي دارد، آن جا که مي فرمايد:
الذين آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب. (رعد : 28)
آنان که ايمان آورده اند و دل هايشان به خدا آرام مي گيرد، بدانيد که با ياد خدا دل ها آرام مي گيرند.
پروردگار عالم، تنها پشتوانه اي است که هيچ کاستي و عيبي در او نيست و همواره از همه منافع آدمي به طور دقيق آگاه و بر پشتيباني از بنده تواناست. دلي که خداي دانا، توانا، حکيم و مهربان را باور دارد، هيچ گاه به اضطراب دچار نخواهد شد و پيوسته در برابر او تسليم و راضي خواهد بود.
ايمان به خدا، يعني گشوده شدن دريچه دل آدمي به سوي نسيم هاي رباني. تا اين نسيم به سراچه قلب انسان مي وزد، آرامش نيز با او همراه خواهد بود.

ياد خدا

در برخي از روايت ها آمده است که «في الذکر حياه القلوب؛ ياد خدا به دل ها حيات مي بخشند.»(2) اميرالمؤمنين علي عليه السلام هم مي فرمايد: «ثمره الذکر استتاره القلوب ؛ در ياد خدا، روشني قلب است.» در برخي ديگر از احاديث ياد خدا شفاي دل ها و يا کليد انس معرفي شده، چنان که امام متقيان علي عليه السلام مي فرمايد: «ذکر الله دواء اعلال النفوس؛ ياد خدا دواي بيماري هاي جان است. آن امام بزرگوار باز در خطبه 223 نهج البلاغه مي فرمايد : «الذکر مفتاح الانس؛ ياد خدا کليد انس است .» (3) در هر حال ، انس پايدار الهي هر گاه به دلي راه يابد، آدمي از وادي پريشاني بيرون مي رود و به قلمرو آرامش و وقار گام مي نهد. ناگفته نماند که راه رسيدن به کمال، در صورتي براي آدمي هموار مي شود که به آرامش قلبي رسيده باشد و آرامش قلب نيز تنها در سايه ياد آفريدگار جهان به دست خواهد آمد.

پيام متن:

چون ياد خدا انسان را به سرچشمه آرامش پيوند مي دهد، آبراهي از اين سرچشمه را به سرزمين دل انسان سرازير مي کند و انسان از چشمه آرامش سيراب مي شود.

اخلاص مداري

آنان که از سر اخلاص و تسليم در برابر فرمان هاي الهي احسان و نيکوکاري مي کنند، جايي براي نگراني، اندوه و غم برايشان باقي نمي ماند، چه، پاداش هايشان را خود خداوند خواهد داد :
بلي من اسلم وجهه الله و هو محسن فله اجره عند ربه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون . (بقره : 112)
آن که روي خود را تسليم خدا کند و نيکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است، نه ترسي بر آنان است و نه غمگين مي شوند.
خداوند توجه و آرامش خود را بر چنين دل هايي نازل مي کند و از اين رو، ديگر دليلي براي پريشاني آنها نيست. علامه طباطبايي در اين باره مي نويسد:
انسان بر اساس غريزه فطري خويش کارهاي خود را از روي خرد و انديشه انجام مي دهد، يعني يک سلسله مقدمه چيني هاي عقلي که مشتمل بر مصالح زندگي و مؤثر در سعادت واقعي و سازگار با غرض درست اجتماعي است، ترتيب مي دهد و از آنها نتيجه مي گيرد که چه کاري را بکند و چه کاري را نکند.
همچنين در صورتي که روي جهت فطرت حرکت کند و جز آنچه براي سعادت حقيقي اش سودمند است، در نظر نگيرد، اين کار فکري با آرامش خاطر و بدون هيچ گونه سستي و نگراني انجام مي گيرد. در مقابل، اگر به زندگي مادي بهاي بسيار دهد و از هوا و هوس پيروي کنند، امر بر او مشتبه مي شود و نيروي گمان و خيال با فريبندگي و آرايشگري ويژه، در انديشه هايش مداخله مي کند. در نتيجه، او را از راه راست منحرف مي سازد و در تصميم خود، سست و در اقدام به کارهاي سخت و سنگين، ناتوان و نگران مي کند. شخص با ايمان، بر تکيه گاهي استوار و پايه اي ويران نشدني، تکيه مي زند و امور خود را بر آموزه هاي حق و باورهاي دور از شک و شبهه بنا مي نهد و در کارها بنابر فرمان الهي اقدام مي کند. او چيزي را متعلق به خود نمي داند تا ترس فوت شدنش را داشته يا از نداشتن آن اندوهناک باشد يا براي تشخيص خير و شر دچار اضطراب و دودلي شود. (4)

پيام متن:

کسي که همه چيز را از آن خدا مي داند، هيچ بيمي از داشتن يا نداشتن مال و مقام ندارد و نه با آمدنش خود را مي بازد و نه با از دست دادنش محزون مي شود.

بردباري، انابه، مردم گرايي

تقويت حال شکيبايي و بردباري ، قدرت تحمل انسان را در برابر دشواري هاي زندگي افزايش داده و اعتدال رواني او را حفظ مي کند. قرآن مجيد همگان را به اين مهم فرا مي خواند و مي فرمايد:
واستعينوا بالصبر و الصلوه . (بقره : 45)
از صبر و نماز کمک بجوييد.
همچنين بازگشت به خدا و از بين بردن آثار گناه به واسطه پشيماني از آن و عزم بر ترک گناه، به دل صفاي خاصي مي بخشد و طهارت و پاکي را به آن باز مي گرداند، از اين رو، آرامش ويژه اي در دل پديدار مي شود. (5)
نکته ديگر، تأکيد فراوان قرآن و سخنان معصومان عليهم السلام بر مردم دوستي و مداراي با مردم و نيز تشويق به وابستگي آدميان به يکديگر و تقويت اين احساس است، چنان که مي فرمايد: «انما المؤمنون اخوه .» (حجرات : 10)، خداوند در قرآن کريم مي خواهد که پيروانش در کارهاي نيک، به يکديگر کمک کنند و از کينه توزي بپرهيزند و در پرتو عمل به اين دستورهاي سازنده به آرامش ژرف دست يابند. محمد عثمان نجاتي، از روان شناسان بنام معاصر، يکي ديگر از عوامل آرام بخش را شرکت در مراسم مذهبي مي داند و مي گويد : اين گونه مراسم ها در ايجاد هويت جمعي، برقراري روحيه همبستگي و همکاري اجتماعي و در نهايت، اضطراب زدايي و آرامش تأثير شاياني دارد. (6) در کنار اين مراسم ها ، انجام دادن تکليف هاي ديني همچون نماز بسيار مؤثر است. «وقوف خاشعانه و خاضعانه انسان در نماز، در برابر خداوند متعال، به وي نيروي معنوي مي بخشد که حس صفاي روحي و آرامش قلبي و امنيت رواني را در او برمي انگيزد. البته در صورتي که مراسم نماز به درستي و شايستگي برگزار شود، تمام اعضاي بدن و حواس خود متوجه خدا مي شود و از همه سرگرمي ها و دنيا روي بر مي گرداند و اين امر سبب ايجاد حالتي از آرام سازي کامل و آرامش روان و آسودگي عقل در انسان مي شود. (7)

پيام متن:

شکيبايي، توبه، مردم دوستي و خدمت به مردم، انجام دادن مراسم مذهبي و نماز، از عوامل آرام بخش براي آدمي است .

امام خميني رحمه الله و آرامش

در قرن حاضر، امام خميني رحمه الله، جلوه اي کامل از الگوي آرامش است. زندگي امام راحل با دشواري ها و سختي هاي فراواني همراه بود و همه آنان که از فراز و فرودهاي زندگي ايشان آگاهند، از آرامش وقار و اطمينان امام سخني به ميان آورده اند. يکي از نويسندگان مسيحي پس از بازگشت از ايران مي نويسد :
من با اينکه خيلي از شخصيت ها و سياست مداران جهاني را ديده ام، تا به حال کسي را مانند وي اين گونه صميمي، مطمئن و آرام نديده ام . در عين حال که مردي انقلابي و خستگي ناپذير است، گويا دنيايي از آرامش و اطمينان او را همراهي مي کند. (8)
اين نويسنده در جاي ديگر اشاره مي کند که «امام راحل يک توفان بود او انقلاب اسلامي را رهبري کرد و بنيان گذاشت . با اين حال، در نهاد اين توفان يک آرامش مطلق وجود داشت .» (9) خود امام رحمه الله سوگند ياد کرده است که در برابر مشکلات هيچ گاه خود را نباخته ام و هرگز در برابر دشمن نترسيده ام .(10) ايشان هنگامي که رژيم تا به دندان مسلح عراق از هوا، دريا و زمين به ايران حمله کرد و اضطراب و نگراني همه را فرا گرفته بود، با کمال آرامش فرمود : «چيز مهمي ، نبود، دزدي آمد و سنگي انداخت و رفت.» (11) دختر حضرت امام مي گويد : «ايشان سخت آرام و مهربان و باوقار بودند، آرامش ايشان زبانزد همه بود». (12)
اين شيوه شايسته امام مي تواند، الگوي مديران، کارگزاران و کارمندان باشد؛ زيرا بي ترديد تصميم گيري هاي سنجيده و همسان با آرامش برنامه ريزان زمينه ساز بهره وري بهتر را در محيط کار فراهم مي آورد. افزون برآن، محيط کار را به فضايي سالم و مناسب براي زندگي اداري تبديل مي سازد. اين در حالي است که ناآرامي و نگراني بر دقيق بودن مراحل تصميم گيري تأثير منفي مي گذارد و اجراي هر طرحي را با مشکلات جدي رو به رو مي کند.

پيام متن:

سيره امام خميني رحمه الله در آرامش دروني و انتقال آن به مردم مي تواند، الگوي مناسبي براي کارگزاران حکومتي و مديران اداري باشد.

پي نوشتها:

1- محمد عثمان نجاتي، قرآن و روانشناسي، برگردان: دکتر عباس عرب، مشهد، آستان قدس رضوي، 1381، چ5 ، ص394.
2- محمد محمدي ري شهري، ميزان الحکمه، چ4، ص1848.
3- فهرست غرر الحکم و درالکلم، ح 6431.
4- علامه طباطبايي، الميزان ، برگردان : محمد باقر پورهمداني، قم ، انتشارات جامعه مدرسين، 1366 ، ج 1 ، ص289.
5- گروه مؤلفان، جلوه هاي خدا محوري در زندگي، دارالدين، 1384، چ 4، ص124.
6- قرآن و روانشناسي، صص 388- 394 .
7- همان ، ص389.
8- رضا مختاري، سيماي فرزانگان ، قم ، دفتر تبليغات اسلامي، ص380.
9- همان.
10- جمعي از نويسندگان، سرگذشت هاي ويژه از زندگاني امام خميني رحمه الله ، ج 51 ، ص20.
11- محمد سبحاني نيا، جوان و آرامش، بوستان کتاب، چ1، 1382، ص140.
12- همان.

منبع: ماهنامه طوبي 26




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط