تأثير دانش هاي استراتژيک بر موقعيت جمهوري اسلامي
چکيده
جمهوري اسلامي ايران تلاش هاي قابل توجهي در دستيابي دانش هاي فوق داشته و رشد وتوسعه ي اکثر دانش هاي موصوف در ايران، امنيت و قدرت جمهوري اسلامي ايران را در منطقه افزايش داده است.
واژگان کليدي: دانش، استراتژيک، دانش الکترونيک، قدرت
مقدمه
از اين رو با توجه به اين که جمهوري اسلامي ايران براساس چشم انداز بيست ساله مي بايست به قدرت اول منطقه تبديل شود. اين سئوال مطرح مي شود که رابطه دانش هاي استراتژيک با انقلاب اسلامي ايران چگونه است؟
پيش از اين سئوال و کنکاش در رابطه با آن، سئوالات ديگري نياز به پاسخ دارد، از جمله:
- دانش استراتژيک به چه معنايي است و چه ويژگي هايي دارد؟
- مهم ترين مصاديق دانش استراتژيک کدام اند؟
- سياست کشورهاي توسعه يافته درباره فناوري هاي برتر چگونه است؟
- موقعيت ايران در دانش و فناوري چگونه ارزيابي مي شود؟
- آيا جمهوري اسلامي ايران در زمينه دانش استراتژيک سرمايه گذاري دراز مدتي دارد؟
- چشم انداز جايگاه ايران در دانش هاي استراتژيک چگونه است؟
- برخورداري از دانش برتر چه تأثيري بر جايگاه ايران در سياست بين المللي دارد؟
- پاسخ هر يک از سئوالات مزبور محتواي اين نگارش را تشکيل مي دهد.
تعريف مفاهيم
استراتژي: تعاريف مختلفي از استراتژي ارائه شده است. (1) برخي از تعاريف بر محور جنگ و طرح ريزي هاي جنگي و رسيدن به اهداف جنگي جهت پيروزي تأکيد دارند. به عنوان نمونه «کلاوزويتس» استراتژي را فن تدارک جنگ ها و ترسيم طرح ها و نقشه هاي کلي براي جنگ مي دانست. (2)
عده اي استراتژي را با عنون بهره گيري از توان و امکانات نظامي و مؤلفه هاي قدرت درجهت رسيدن به اهداف سياسي يا ملي معنا کرده اند.
«آندره بوفر» در کتاب خود استراتژي را هنر به کار بردن زور و جبر مي داند به گونه اي که اين مسائل بتواند تا حد امکان بيشترين نتيجه را در رسيدن به اهداف سياسي به بار آورد. (3)
همان طور که ملاحظه شد، وجه مشترک تعاريف فوق تأکيد بر عنصر به کارگيري سخت افزاري قدرت است. اما در حال حاضر اين واژه در گستره وسيع تري به کار برده مي شود.
گاه از موقعيت استراتژيک يک کشور، گاه به نوعي تفکر و انديشه سازمان يافته و هدفمند در قالب تفکر استراتژيک يا نوع خاصي از تحقيقات با عنوان تحقيقات استراتژيک و يا انواعي از برنامه ها يا الگوهاي توسعه تحت عنوان استراتژي هاي توسعه و مجموعه اي از کالاها تحت عنوان کالاهاي استراتژيک و يا از مديريت نيز به عنوان مديريت استراتژيک نام برده مي شود که لزوماً واجد خصلت هاي نظامي نيستند.
دانش استراتژيک: با توجه به تعاريف فوق، دانش استراتژيک دانشي است که به دارنده آن مزاياي قاطع اقتصادي، نظامي، سياسي و توسعه اي داده مي شود.
ابعاد مختلف نقش دانش استراتژيک
1. نقش دانش هاي استراتژيک در توسعه
توسعه با شاخص ها متعددي در ارتباط است. دانش و تکنولوژي از ابزارهاي اساسي و مؤثر دستيابي به توسعه است. توسعه و گسترش امکانات بهداشتي، درماني، رفاهي، آموزشي، ارتباطي، امنيتي و... با دستاوردهاي تکنولوژيکي قابل تصور و تحقق مي باشد. البته اين اصل پذيرفتني است که تکنولوژي به تنهايي قادر به رشد و توسعه يک کشور نيست. با اين حال، بحث در مورد تکنولوژي اهميت و نقش آن در رشد و پيشرفت اقتصادي يکي از مباحث اساسي و مهم اقتصادي بين المللي و توسعه اقتصادي است و اين حقيقت که تکنولوژي در فرآيند رشد اقتصادي نقش تعيين کننده دارد مورد ترديد هيچ کس نيست.
دکتر محمد توکل در اين زمينه مي نويسد: در کشورهاي توسعه نيافته که علم و تکنولوژي در برابر يک نياز اقتصادي- اجتماعي به وجود نيامده و شکل نگرفته و امکانات داخلي هم مولد نبوده است، انتظار مشکل گشايي از آن نمي رود. (4)
واگو مي نويسد: نوآوري هاي تکنولوژيکي بر ثروت، قدرت، الگوهاي فرهنگي، کار و روابط افراد اثر مي گذارد. (5) در همين راستا، گرهارد لنسکي نيز تکنولوژي را يکي از معيارهاي توسعه يافتگي در جوامع انساني مي داند. او در معرفي جوامع انساني از شاخص هاي تکنولوژي بهره مي برد و برپايه ميزان رشد تکنولوژي، جوامع را طبقه بندي مي کند. (6)
اگر بر مبناي نظريه «آلوين تافلر» تاريخ تمدني را به سه ابر تمدن تقسيم کنيم، در ابر تمدن کشاورزي، کشورهاي پيشرفته به آن دسته از کشورهايي اطلاق مي شد که صاحب دانش برتر در اين دوره بودند. به همين ترتيب در ابر تمدن صنعتي کشورهاي صنعتي و توسعه يافته انحصار دانش هاي برتر مربوط به تمدن صنعتي را در اختيار داشتند و قرن کنوني که از نظر تافلر حاکميت ابر تمدن دانش است، باز واحدهاي سياسي پيشرفته دانش روز و بنيادين را در دست دارند. (7)
از سوي ديگر وقتي علوم استراتژيک مورد کنکاش و کالبد شکافي قرار مي گيرند، به اين نتيجه مي رسيم که اين علوم در توسعه کشورهاي پيشرفته در ابعاد گوناگون تأثير تعيين کننده داشته اند.
2. محوري و فرا رشته اي بودن دانش هاي استراتژيک
3. نقش دانش استراتژيک در قدرت ملي
حقيقت امر اينکه ميزان توسعه و رشد اقتصادي، معيار توانمندي دولت هاست. اين امر، خود، مرهون عوامل مختلفي است که يکي از آنها تکنولوژي و تحقيقات علمي و فني است. تکنولوژي، به ويژه تکنولوژي استراتژيک، بهره وري در سطح مطلوب از منابع را هموار ساخته و دست يابي به اهداف و مقاصد را آسان مي کند. نقش تکنولوژي در زمان جنگ و صلح برکسي پوشيده نيست و کافي است در اين مورد به تاريخ جهان در قرن بيستم نظري افکنده شود تا پيروزي صاحبان تکنولوژي در شرايط صلح و جنگ را مشاهده کنيم. (8)
4. نقش دانش هاي استراتژيک در امنيت ملي
فناوري هسته اي، نانو - تکنولوژي، فناوري اطلاعات، و زيست فناوري ، همه داراي کاربرد ويژه ي نظامي هستند. از اين زاويه، دانش هاي استراتژيک تأثير شگرفي در قدرت نطامي و دفاعي کشور دارد. توجه دولت ها در بهره گيري از دانش هاي استراتژيک در حوزه نظامي نگراني هاي جهاني را برانگيخته است. براساس چنين نگراني هايي شاهد ظهور کنوانسيون ها و پيمان هاي بين المللي پيرامون ممنوعيت کاربرد اين نوع دانش ها در فناوري نظامي هستيم. پيمان هايي مانند منع گسترش سلاح هاي هسته اي (NPT)، منع سلاح هاي شيميايي و بيولوژيک (CBW)، منع گسترش سلاح هاي شيميايي (CWC) و....
از سوي ديگر امروزه امنيت کشورها تنها با مفاهيم سنتي حفاظت از مرزها تأمين شدني نيست، بلکه امنيت غذايي، دارويي و اطلا عاتي و... از فاکتورهاي امنيت ملي محسوب مي شوند. بر اين مبنا دانش هاي استراتژيک نقش تععين کننده اي در تأمين شرايط جديد امنيتي دارند. مصاديق دانش استراتژيک
مهم ترين مصاديق دانش هاي استراتژيک در عصر کنوني عبارتند از: فناوري هسته اي، نانوتکنولوژي، بيوتکنولوژي، فناوري و اطلاعات(ICT)، دانش سلول هاي بنيادين و شبيه سازي، ميکروالکترونيک، ليزر، ربوتيک، هوافضا و پزشکي مولکولي.
کميسيون تدوين استراتژي امنيت ملي آمريکا ضمن برشمردن دانش هاي فوق به عنوان فناوري هاي برتر يادآور شد که چشم گيرترين نو آوري هاي بيست و پنج سال آينده در سه مقوله ي پايه و ترکيباتي از آنها صورت خواهند پذيرفت.
اين سه مقوله عبارتند از: فناوري اطلاعات، فناوري زيستي و ميکروالکترومکانيک.(9)
اهميت اين فناوري و کاربردهاي آن در ابعاد مختلف تحول بزرگي را در علوم و فناوري هاي جهان ايجاد نموده و در تمام ابعاد زندگي و نيازهاي اساسي بشر دخيل شده و در اهميت اجتماعي، اقتصادي، و بهداشتي و ملي کشورها مؤثر مي باشد.
1. فناوري هسته اي
افکار عمومي عمدتاً فناوري هسته اي را در بمب هسته اي و يا راکتور اتمي تعريف مي کند و کمتر کسي را مي توان يافت که بداند چگونه جنبه هاي ديگر از علوم هسته اي در طول نيم قرن اخير زندگي روزمره انسان را دچار تحول نموده است.
تکنولوژي هسته اي از تمام شاخص هاي ذکر شده برخوردار است، يعني هم نقش محوري در ساير علوم ايفا مي کند و هم جايگاه ممتازي در توسعه و رشد و پيشرفت جوامع دارد و هم برخورداري از آن تأثير بنياديني در قدرت ملي يک کشور مي گذارد. حدود بالغ بر نيم قرن است که ماهيت بازدارندگي را در حوزه دفاعي کشورها نيز به خود گرفته است.
در واقع، دانش و فناوري هسته اي، دانشي هم پيوند و يکپارچه است و هيچ گونه تمايز واقعي ميان دانش صلح آميز و غيرصلح آميز هسته اي وجود ندارد. دانش هسته اي از اين بابت استراتژيک است که داراي کاربردهاي مختلفي در توليد انرژي، پزشکي، کشاورزي و دامپزشکي و در زمينه صنعت و تحقيقات مربوط به اين بخش، پروژه هاي فضا و هوا، باستان شناسي و... دارد.
فناوري هسته اي اکنون به عنوان يک مؤلفه مؤثر قدرت ملي محسوب مي شود و کشورها براساس اين مؤلفه، به دارا و ندار و توسعه يافته و يا کشورهاي هسته اي و غيرهسته اي تبديل شده اند.
2. نانوتکنولوژي
نانوتکنولوژي را به عنوان يک زمينه فرارشته اي و فرابخشي مطرح نموده اند، زيرا براي اين دانش کاربردهاي مختلفي در حوزه هاي مختلف از غذا، دارو، تشخيص پزشکي، بيوتکنولوژي تا الکترونيک، کامپيوتر، ارتباطات، حمل و نقل انرژي، محيط زيست، مواد، هوا و فضا و امنيت ملي برشمرده اند.
بسياري از صاحب نظران و محققان، نانوتکنولوژي را مساوي آينده دانسته اند. شکوفايي بسياري از فناوري هاي مهم از جمله فناوري اطلاعات و بيوتکنولوژي به عنوان دو دستاورد بسيار عظيم قرن بيستم بدون بهره گيري از نانوتکنولوژي دچار اختلال خواهند شد. از اين نظر اين دانش براي هر کشور امري «حياتي» است.
از نظر دفاعي نانوتکنولوژي براي کشورها هم فرصت است و هم تهديد. به لحاظ کاربردهاي بسيار زيادي که اين فناوري مي تواند در امور نظامي داشته باشد، گرايش هاي زيادي در بخش دفاعي کشورها به بخش تحقيق و توسعه نانوتکنولوژي صورت گرفته است.
اين کاربردها از لباس هاي مانع خطر تا پرنده هاي بسيار کوچک و تجهيزات اطلاعاتي و بسياري موارد ديگر را در برمي گيرد که هم اکنون با حمايت وزارتخانه هاي کشورهاي ژاپن، آمريکا و برخي کشورهاي اروپايي به صورت پروژه تحقيقاتي انجام مي شود.
از اين جهت اين فناوري براي کشورها يک تهديد محسوب مي شود، اما اگر کشورها بتوانند از اين تکنولوژي جايگاهي را به دست آورند يک فرصت خواهد بود.
از سوي ديگر شواهد موجود نشان مي دهد که درصد بالايي از بازارهاي محصولات مختلف جهاني وابسته به نانوتکنولوژي خواهد بود. برمبناي پيش بيني «روکو» رئيس کميته علوم و فناوري نانو در آمريکا، در ده الي پانزده سال آينده نانوتکنولوژي بازار نيمه هادي ها را به طور کامل تحت تأثير قرار خواهد داد.
در بخش دارو نيز پيش بيني مي شود تا ده الي پانزده سال آينده، نيمي از اين صنعت، به نانوتکنولوژي متّکي خواهد بود.
لذا حياتي بودن يا استراتژيک بودن اين دانش باعث شد تا بسيار ي از کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه (حدود سي کشور) برنامه هايي را در سطح ملي براي پشتيباني از فعاليت هاي تحقيقاتي و صنعتي نانوتکنولوژي تدوين و اجرا نمايند، زيرا اين روش به عنوان انقلابي در شرف وقوع براي آينده اقتصادي کشورها است و جايگاه آنها را در جهان تحت تأثير جدي قرار خواهد داد. براساس آمارهاي موجود ميزان سرمايه گذاري دولت ها در زمينه دانش ريز فناوري به قرار زير است:
3. بيوتکنولوژي
همان طور که ملاحظه شد، اين تعريف گستره وسيعي از رشته هاي مختلف علوم و فنون را در برمي گيرد. لذا کاربردهاي اين فناوري را مي توان در بخش هاي کشاورزي، دام و آبزيان، فراورده هاي غذايي، دارويي، صنعت، محيط زيست و صنايع نظامي مشاهده کرد.
پيشرفت هاي چشم گير زيست فناوري در دهه هاي اخير (به ويژه پس از دستيابي به روش هاي نوين مهندسي ژنتيک در جداسازي، دستکاري و انتقال آنها از موجودي به موجود ديگر) آن را به عنوان يکي از مهم ترين فناوري هاي مولد در حال و آينده معرفي کرده است.
بسياري از صاحب نظران، قرن حاضر را قرن مهندسي ژنتيک و بيوتکنولوژي مولکولي مي نامند. (11)
به طور کلي زيست فناوري در جهان امروز به عنوان يکي از محورهاي اساسي توسعه پايدار به شمار مي آيد.
در حال حاضر برخي از کشورهاي جهان سرمايه گذاري ها و برنامه ريزهاي گسترده و دراز مدتي براي بهره گيري از پتانسيل هاي بي شمار آن انجام داده اند.
براي مثال، دولت کره جنوبي سالهاي 2001 و2002 را به ترتيب سال بيوتکنولوژيک و نانوتکنولوژيک نام گذاري کرده برطبق يک برنامه ريزي ملي تا سال 2010 مبلغي در حدود دوميليارد در اين صنعت سرمايه گذاري مي کند. (12)
اهميت اين موضوع در اقتصاد کشورها باعث گرديده که دولتمردان بسياري از اين کشورها به سرمايه گذاري در صنعت بيوتکنولوژي روي آوردند. سودآوري اين دانش در جهان ارقام نجومي را نشان مي دهد.
براساس آخرين آمارها، ارزش بازار جهاني محصولات بيوتکنولوژي در سال 2003 ميلادي حدود 300 ميليارد دلار بود. پيش بيني مي شود اين رقم تا 2010 به بيش از 700 ميليارد دلار افزايش يابد. (13)
درآمريکا که 70 درصد کل توليدات بيوتکنولوژي دنيا را در اختيار دارد، تا سال 2000 بيش از هزار فرصت شغلي در قالب 1500 شرکت بيوتکنولوژي فراهم آمده است و درآمد حاصل از فروش فرآوردهاي بيوتکنولوژي آمريکا تنها در سال 2000 بيش از 30 ميليارد دلار بوده است. (14)
گفته شد که بيوتکنولوژي ماهيت چندرشته اي و مالا کاربردهاي وسيع در ساير علوم و فناوري ها دارد؛ لذا در هر يک از اين جنبه ها مي تواند فرصت ها و مزاياي بي شماري در جهت رشد و توسعه يک کشور فراهم سازد.
براي مثال: حوزه زيست فناوري پزشکي پتانسيل هاي بسيار بالايي را به عنوان يکي از عوامل توسعه، پيشرفت و خودکفايي اقتصادي کشورهاي در حال توسعه دارا مي باشد.
براساس آمار موجود بازار جهاني داروهاي ترکيبي حاصل از بيوتکنولوژي در سال 2002 معادل سي و چهار ميليارد دلار بوده است که تا سال 2010 به بيش از پنجاه و هفت ميليارد دلار خواهد رسيد. (15)
4. فناوري ارتباطات و اطلاعات (ICT)
در سال 1998 کشورهاي عضو OECD براي تعريف فناوري ارتباطات و اطلاعات به عنوان ترکيبي از صنايع توليدي و خدماتي که داده ها و اطلاعات را به صورت الکترونيکي دريافت، انتقال و ارائه مي نمايند، به توافق دست يافتند.
عامل مهم در اين تعريف جامع اين است که همان گونه که فناوري ارتباطات و اطلاعات دوگانگي سنتي ميان توليد و خدمات را در هم مي ريزد، فعاليت هايي را که منجر به توليد و بخش محصولات فناوري ارتباطات و اطلاعات مي گردد مي توان در هر جايي از اقتصاد يافت.
از اين رو، تعريف فوق راه درک ابعاد چندگانه فناوري ارتباطات واطلاعات و کارآمد بودن آن را، در توسعه و پيشرفت کشورها هموار مي سازد. چنان که محققاني مانند «يول» و «هانا» بر اين عقيده اند که فناوري اطلاعات يک عامل اساسي براي رشد و توسعه اقتصادي است. (17)
در عصر حاضر اطلاعات نقش بسيار تعيين کننده اي را در ايجاد، توزيع و انحصار قدرت بازي مي کند. نظام اطلاعات جديد در سالهاي اخير به چنان نقطه عطفي ازحيات خود رسيده که در حقيقت بايد آن را يکي از منابع عمده قدرت در کليه زمينه هاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي، نظامي و جنگ رواني قلمداد کرد.
فناوري اطلاعات در فرآيند خود به عاملي قدرتمند باکارايي بسيار پيچيده، متنوع و سريع تبديل شده است و بسياري از کانون هاي سنتي قدرت، در مسير انحصاري نمودن آن گام برمي دارند. (18)
برهمين اساس بسياري از انديشمندان معتقدند بين فناوري ارتباطات و اطلاعات و فقر و توسعه، ارتباط نزديکي وجود دارد. سرعت شگفت آور انتقال اطلاعات در دهه هاي اخير به گونه اي است که قرن حاضر را عصر «انقلاب اطلاعات» ناميده اند.
گستره انفجار اطلاعات همه جوانب زندگي انسان را باسرعت چشمگيري در برگرفته و تحت تأثير قرار مي دهد. توجه به سرعت در کسب اطلاعات، انتقال و تصميم گيري و اقدام، لازمه زندگي انسان در ابعاد گوناگون است. به عقيده برخي از صاحب نظران، قدرت در جايي متمرکز مي شود که بيشترين اطلاعات در آنجا وجود دارد. بنابراين هر کشوري که در توليد، جذب و انتقال اطلاعات از سرعت بيشتري برخودار باشد بااتخاذ تدابير و برنامه هاي مناسب، از توانايي بالاتري براي مهار و انتقال اطلاعات خود، برنامه ريزي و تأثيرگذاري بر مردم خود و ساير ملل برخوردار خواهد شد.
در جهان کنوني و آينده، هر اندازه جامعه اي از ارتباطات پيشرفته تر و وسيع تر برخوردار باشد، توان تأثيرگذار بيشتري خواهد داشت. (19)
5. دانش سلول هاي بنيادين
سلول هاي بنيادي از قابليت خود نوسازي هم برخوردارند. در اوايل دهه 1980 ميلادي دانشمندان نحوه قرار گرفتن سلول هاي بنيادي جنيني از موش و کشت آنها را در آزمايشگاه فرا گرفته اند و در سال 1998 براي اولين بار سلول هاي بنيادي جنين انسان را در آزمايشگاه توليد کردند.
کشف دانش سلول هاي بنيادي، در علوم انقلاب بيولوژيکي ايجاد کرده است. از اين رو گفته مي شود که سلول هاي بنيادين انقلاب دوم تکنولوژيک است.
فناوري سلول هاي نوين در تمامي رشته هاي پزشکي قابل استفاده است. و بسياري از بيماريهاي غير قابل درمان و صعب العلاج از اين طريق درمان مي شوند. اساساً آينده پزشکي در دست سلول هاي بنيادين است.
در خصوص مطالعات و تحقيقات پيرامون سلول هاي بنيادين سه نظام در دنيا وجود دارد. نظام هاي ساکت، نظام هاي منع مطلق، نظام هاي منع نسبي.
در بعضي از کشورها مثل آمريکا، تحقيقات در خصوص سلول هاي بنيادين، منع طلق مي باشد و کسي حق ندارد در اين زمينه تحقيقي داشته باشد.
در کشوري مثل انگلستان منع نسبي است. يعني از سلول هاي بنيادين در درمان بعضي از بيماري ها مثل پارکينسون، آلزايمر و چند بيماري ديگر جواز صادر کرده است و در همين محدوده مي توان فعاليت کرد.
در بعضي کشورها مثل بلژيک و هلند، قانون، پيرامون سلول هاي بنيادين مربوط به انسان، ساکت است، ولي استفاده از سلولهاي بنيادين در ساير علوم به وفور ديده مي شود. (20)
موقعيت ايران در دانش
تجربه تاريخي نشان داده است غرب و کشورهاي توسعه يافته اروپايي همواره سعي کرده اند که مانع از رشد دانش هاي درون زا شوند. از همين رو، هميشه در جوامع توسعه نيافته «مديريت دانش» در دست غربي ها بوده است و اين جوامع را همواره مصرف کننده توليدات فکري خود کرده اند.
اما، جمهوري اسلامي ايران، از آغاز شکل گيري خود و به ويژه در يک دهه اخير حرکتي را آغاز کرده که مي توان از آن به عنوان «مديريت دانش» يادکرد. در واقع جنبش نرم افزاري که رهبر معظم انقلاب مطرح کرده بودند، تلاش ملي در جهت نهادينه کردن فرهنگ علمي و هدايت و حمايت از فرايند زايش بومي علم و بهره گيري بهينه از آن بود.
جمهوري اسلامي در پرتو نهضت علمي و جنبش نرم افزاري، سرمايه گذاري هاي قابل توجه در جهت ارتقاء دانش در کشور انجام داده است. به دنبال اين توجه و سرمايه گذاري اکنون شاهد موفقيت قابل ملاحظه اي در توليد علم هستيم. يکي از شاخص هاي رشد و توسعه علمي در هر کشور کميت و کيفيت آثار علمي توليد شده از آن است.
آماري که توسط پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمي ايران منتشر شده نشان مي دهد که رشد علم در جمهوري اسلامي ايران از سال 1999تا 2004 روند روبه افزايش داشته است. (21)
موقعيت ايران در دانش استراتژيک
جمهوري اسلامي ايران اکنون در حوزه دانش هسته اي به موقعيت بسيار ممتازي رسيده و به جرأت مي توان گفت که ايران جزء «کشورهاي هسته اي» مي باشد.
جمهوري اسلامي از اواخر دهه 1360 عزم خود را جهت دست يابي به دانش صلح آميز هسته اي جزم کرد و علي رغم تمامي محدوديت ها و فشارهاي بين المللي، اکنون موفق شده اکثر فناوري هسته اي را طي نمايد.
ايران اسلامي اکنون بادستان مهندسين خود موفق شده است تمامي مراحل چرخه سوخت که شامل کشف و استخراج اورانيوم، آسياب کردن و کنستانتره اورانيوم (کيک زرد)، فراوري (تبديلات اورانيوم به اکسيد اورانيوم، (UF4 و UF6) و غني سازي اورانيوم و بخشي از فناوري باز فراوري را کسب نمايد.
علاوه بر اين مهندسين ايراني اکنون قادرند تجهيزات و امکاناتي که براي غني سازي نيازمند است خود، توليد و مونتاژ نمايند. از جمله، مونتاژ و توليد ماشين هاي سانترويفيوژ است که در عمل همه مراحل چرخه سوخت هسته اي (در مقياس نيمه صنعتي) را دارد.
علاوه بر اين، جمهوري اسلامي موفق شد فناوري آب سنگين را به دست آورده و دومرحله از کارخانه آب سنگين را راه اندازي نمايد که هر يک سالانه 8 تن آب سنگين توليد مي کنند.
در حال حاضر ايران هنوز محصولي را به صورت تجاري توليد نکرده است. ولي در سطح آزمايشگاهي، چند مرکز پژوهشي و دانشگاهي موفق به توليد شده اند.
در ابعاد آزمايشگاهي و نيمه صنعتي، کشور دست آوردهايي را در زمينه هاي زير داشته است:
توليد چند نوع نانو پودر، توليد نانو لوله هاي کربني، استفاده از نانو ذرات در عروق مصنوعي، توليد مکمل روغن، توليد چند نوع کامپوزيت، توليد مواد و سيالات مغناطيسي، لايه نشاني نانومتري، ساخت يک نمونه دستگاه stm و توليد مواد آنتي باکتريال.
در برنامه طرح هاي کوتاه مدت ستاد نانو در سال 1383 در شش وزارتخانه ي عضو ستاد، در مجموع حدود 180 طرح پژوهشي و صنعتي به تصويب رسيد که حدود 600 نفر از محققين کشور در آنها درگير هستند.
تاکنون حدود 34 مرکز فعال به طور ويژه و با رسالت فعاليت در فناوري نانو تأسيس شده اند که از اين بين 6 مورد، شرکت خصوصي بوده، درکنار اين موفقيت، نيروگاه تحقيقاتي 40 مگاواتي آب سنگين نيز طبق برآوردهاي انجام شده تا پايان سال 1387 به بهره برداري خواهد رسيد.
جمهوري اسلامي ايران در خصوص راههاي غني سازي، علاوه بر استفاده از ماشين هاي سانتريفيوژ گازي، روش ليزري را نيز مورد آزمون قرار داده و باموفقيت از آن عبورکرده است. (22)
در زمينه نانوتکنولوژي نيز جمهوري اسلامي ايران به موفقيت هاي قابل ملاحظه اي رسيده است.
براساس تازه ترين اطلاعات مؤسسه اطلاعات علمي (ISI)، محققان ايراني در سال 2005 باانتشار 125 مقاله، از لحاظ تعداد مقالات علمي نانو به هفت پله صعود نسبت به سال 2004 و پشت سر گذاشتن چندين کشور اروپايي به رتبه 36 جهان دست يافتند.
براساس آمار مؤسسه اطلاعات علمي (ISI)، رشد تعداد کل مقالات ايران در سال 2005 ميلادي 41 درصد بود، در حالي که رشد تعداد مقالات فناوري نانو در کشور بيش از سه برابر و معادل 135 درصد بوده است.
به گفته رئيس کميته منابع انساني ستاد ويژه توسعه فناوري نانوتکنولوژي رياست جمهوري، کل بودجه متمرکز تخصيص يافته در کشور براي توسعه فناوري نانو در سال 1383، پنجاه ميليارد ريال بوده که معادل يک هزارم بودجه هاي متمرکز دولت هاي دنياست.
براساس راهبرد ده ساله توسعه فناوري نانو در جمهوري اسلامي ايران که مرداد ماه سال 1384 باعنوان «راهبرد آينده» به تصويب هيأت وزيرات رسيده است، تا سال 1393 ايران بايد جزء 15 کشور اول دنيا در فناوري نانو باشد. (23)
جمهوري اسلامي ايران بيوتکولوژي يا زيست فناوري را که يکي از سه صنعت برتر دنيا محسوب مي شود که نيز به عنوان يکي از اولويت هاي توسعه علم و فناوري انتخاب کرده است.
دکتر نسرين معظمي، رئيس منطقه اي بيوتکنولوژي براي منطقه آسياي شرقي و آسياي ميانه گفت که جمهوري اسلامي ايران، از جايگاه ويژه اي در علم بيوتکنولوژي در منطقه برخوردار بوده و هم اينک يکي از 36 کشور مرجع بيوتکنولوژي در جهان است.
با توجه به حمايت هاي وزارت بهداشت از اين صنعت، ايران توانست در ميان کشورهاي آسيايي رتبه سوم را به دست آورد.
بنابر اظهارات رئيس شبکه بيوتکنولوژي پزشکي کشور، با اينکه کمتر از 10 سال از پايه گذاري اين علم و فناوري در کشور ايران گذشته است، امروزه صاحب بيشترين مقاله هاي منتشر شده در حوزه علوم پايه پزشکي در زمينه بيوتکنولوژي است و فراورده هاي متعددي بااستفاده از اين فناوري به بازار داخل کشور عرضه و در برخي موارد به کشورهاي ديگر نيز صادر کرده است. (24)
در حال حاضر محققان کشور 57 طرح تحقيقاتي در زمينه «ذخاير ژنتيک» را در 31 مرکز تحقيقات و ستادي استان هاي مختلف کشور در دست اجرا دارند. اين طرح ها در زمينه هاي مختلف ارزيابي و جمع آوري گياهان مختلف در حال اجراست. (25)
«ژول کوهن» يکي ازمحققين مؤسسه تحقيقات غذايي آمريکا در اظهار نظري اعلام کرد که دست يابي به تکنولوژي غني سازي، تنها دستاورد ايران در زمينه تکنولوژي هاي پيشرفته نيست بلکه علم ژنتيک يکي ديگر از حوزه هايي است که ايران پيشرفت هاي قابل توجهي در آن داشته است. وي افزود که توليد برنج اصلاح شده ژنتيکي توسط ايران دستاورد بزرگي براي جهانيان محسوب مي شود. (26)
با اين حال پيشرفت اين دانش در سال هاي اخير مرهون توجهات تصميم گيران به آن مي باشد. براساس درک صحيح از نقش اين دانش هاي در توسعه کشور، دولت ايران سند ملي زيست فناوري را به تصويب رسانده است. در صورت تحقق اين سند، کشور ايران يکي از فعالان جهاني را در عرصه درآمد زايي بيوتکنولوژي به شمار خواهد آمد.
براساس آمار منتشره يک شرکت داروسازي کوچک در آمريکا 54 ميليارد دلار درآمد داشته است. بنابراين توسعه اين دانش در ايران تأثير قابل توجهي را در درآمد ملي کشور ايجاد خواهد کرد.
براساس سند ملي بيوتکنولوژي برآورد شده که تعداد نيروهاي متخصص اين رشته علمي از بيست نفر در يک ميليون (1400 نفر کنوني) به پنجاه نفر در ميليون در انتهاي هر برنامه برسد. همچنين طبق سند فوق پيش بيني شده که ميزان توليد از 400 ميليون دلار فعلي به 1200 ميليون دلار برسد.
دست يابي به دانش کشت سلول هاي بنيادين نيز يکي از افتخارات جمهوري اسلامي ايران است.
علي منتظري رئيس سابق جهاد دانشگاهي در خصوص جايگاه علمي ايران در خصوص توليد، تکثير و انجماد سلول هاي بنيادين جنيني در جهان گفت که ايران حائز رتبه دهم جهاني است. پژوهشکده «رويان» نقش راهبردي در هدايت تحقيقات توليد سلول هاي بنيادين و شبيه سازي و درمان ناباروري داشته است. (27)
اين مرکز در سال 1377 مجوز مرکز تحقيقات علوم سلولي را از شوراي گسترش دانشگاه هاي علوم پزشکي وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکي دريافت کرد. محققان اين پژوهشکده از سال 1996 تا 2005 ميلادي در مجموع 1274 مقاله ارائه شده در کنگره ايران، 209 مقاله ارائه شده در کنگره بين المللي، 171 طرح خاتمه يافته و 76 طرح در حال انجام داشته اند.
يکي از موفقيت هاي چشمگير دانشمندان اين دانش شبيه سازي گوسفند «رويانه» بوده است.
همچنين پزشکان ايراني براي نخستين بار موفق شدند سلول هاي بنيادين قلب را ترميم کنند. در همين راستا پزشکان ايراني توانستند چهار نابينا را با پيوند سلول هاي بنيادين به طور کامل درمان کنند.
ترميم ضايعات نخاعي از طريق سلول هاي بنيادين موفقيت ديگري است که دانشمندان ايراني به آن دست پيدا کردند.
علاوه بر دانش هاي ذکر شده جمهوري اسلامي ايران در زمينه هاي فناوري اطلاعات (IT)، هوافضا، ليزر و ربوتيک گامهاي خوبي برداشته است.
فناوري هاي برتر و امنيت و قدرت جمهوري اسلامي
ايزنشتات که در دفتر وزير دفاع آمريکا مسئول طراحي عمليات اطلاعات و نظامي بود، در يک بحث مفصل پيرامون نحوه برچيدن برنامه هاي هسته اي ايران، در خصوص هدف واقعي مخالفت هاي آمريکا در دستيابي به فناوري هسته اي نوشت: «اگر ايران به فناوري هسته اي دست يابد، ممانعت ايران هسته اي از تبديل ظرفيت هاي هسته اي خود به نفوذ سياسي، به چالش کليدي سياست آمريکا تبديل خواهد شد. » (28)
تجربه تاريخي نشان داده است که جمهوري اسلامي ايران به جهت برخورداري از ژئوپلتيک ويژه و داشتن ايدئولوژي الهام بخش همواره يک واحد سياسي تأثيرگذار بر سياست بين الملل بوده است.
اکنون بسياري از کارشناسان غربي معتقدند در صورت توسعه و پيشرفت فناوري هاي نوين و تکامل توسعه درون زاي علمي و تکنولوژيک در ايران، ظرفيت تأثيرگذاري ايران را فوق العاده افزايش خواهد داد. به عبارت ديگر اين کارشناسان بر اين باورند که ترکيب مثلث، ژئوپلتيک ويژه، ايدئولوژي الهام بخش و فناوري هاي برتر، جمهوري اسلامي ايران را به يک قدرت جهاني تبديل خواهد کرد.
رئيس مؤسسه مطالعات استراتژيک فرانسه که تابستان سال 1384 سفري به تهران داشت، با تشريح استراتژي غرب در برخورد با ايران، اظهار داشت: «علت مخالفت هاي قدرت هاي برتر جهان به ويژه آمريکا با پيشرفت هاي علمي و تکنولوژيک از جمله فناوري هسته اي، ريشه در توان استراتژيک ايرانيان به عنوان قدرت برتر منطقه اي دارد.
ايالات متحده در مورد اتمي شدن کشورهاي ديگر منطقه مانند پاکستان، هند و ترکيه، نگراني استراتژيک ندارد، زيرا اين کشورها ظرفيت رهبري منطقه اي را ندارد.
براي هموار کردن مسير ارّابه تفوق بين الملل آمريکا به عنوان امپراتور جهاني، واشنگتن مي بايست تمام ملت هايي را که ظرفيت رهبري و منطقه اي و جهاني را در سابقه تاريخي خود به عنوان ذات استراتژيک دارند، از قدرت هماوردي با ايالات متحده محروم کند. » (29)
حقيقت امر اينکه توسعه و تعميق دانش هاي استراتژيک در ايران چند اثر پيوسته در توسعه قدرت ملي نظام اسلامي ايران خواهد داشت:
اولين اثر آن، تحکيم بقاء نظام جمهوري اسلامي ايران است، آن هم در حالي که عمده استراتژيست ها و سياستمداران آمريکايي و اروپايي دکترين تغيير رژيم جمهوري اسلامي را در برنامه هاي خود دارند و براي اين هدف تاکنون هزينه ها و سرمايه هاي هنگفتي کرده اند.
اثر دوم، افزايش قدرت بازدارندگي جمهوري اسلامي است. از نظر صاحب نظران بين الملل، دانش هاي استراتژيک ماهيت بازدارندگي دارند.
سومين اثر، توسعه فناوري برتر در توسعه قدرت و افزايش نفوذ سياسي و ايدئولوژيک ايران است. اين در حالي است که افرادي مانند مايکل ليدن از نو محافظه کاران آمريکا معتقدند که در صورتي جنبش هاي اسلامي قابل مهار هستند که ايرا ن به عنوان سلسله جنبان جنبش هاي اسلامي کنترل و مهار شود.
چهارمين اثر دانش هاي استراتژيک ايران بر هم خوردن موازنه قدرت در منطقه خاورميانه است. امريکايي ها سالهاست که سعي دارند رژيم صهيونيستي را به عنوان محور منطقه ژئوپلتيک خاورميانه تبديل کنند. اما توسعه قدرت ايران موقعيت اين رژيم را به شدّت متزلزل خواهد کرد.
اثر پنجم پيشرفت فناوري هاي برتر در ايران، خارج شدن جمهوري اسلامي از دور باطل توسعه نيافتگي است. غربي ها از همين منظر به پيشرفت هاي ايران نگاه مي کنند و معتقدند خيزي که ايران در عرصه علم و دانش هاي استراتژيک برداشته اين کشور را از دور مصرف کنندگان خارج خواهد ساخت.
مخالفت با ورود دانشمندان ايراني به کنفرانس نانوتکنولوژي فرانسه يکي از اقدامات تأمل برانگيز کشورهاي غربي در راستاي مبارزه با توسعه علم و فناوري هاي برتر در ايران است.
کشورهاي غربي به ويژه آمريکا بسيار تلاش دارند که جمهوري اسلامي ايران را به صورت «سيستماتيک» از دستيابي به دانش هاي برتر محروم سازند. به نظر مي رسد مخالفت هاي غيرمنطقي با فناوري هسته اي ايران بهانه اي است جهت محروم سازي ايران از فناوري هاي برتر در چارچوب قطعنامه هاي سازمان ملل.
حرکت سه کشور اروپايي با حمايت آمريکا در ارائه پيش نويسي قطعنامه اي به شوراي امنيت که در آن پيش نهاد شد « تا از تحصيل و آموزش اتباع ايراني در علوم هسته اي و مرتبط با آن جلوگيري به عمل آيد» گوياي نگراني آنها از نقش اين نوع فناوري ها در قدرت استراتژيک ايران است.
در واقع آنها به وضوح شاهد پيشرفت هاي سريع و شتابان علوم و فنون مدرن در ايران هستند. براساس گزارش سازمان کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد، ايران جزء بيست و دو کشور دانشجويي جهان و چهاردهمين کشور دانشجويي جهان در رشته هاي فني است.
براساس همين گزارش، ايران در سطح خاورميانه پس از مصر در جايگاه دوم قرار دارد و در رشته هاي فني از مصر هم پيشي گرفته است.
از سوي ديگر توجه به مفاد برنامه چهارم توسعه و آنچه در چشم انداز بيست ساله توسعه تدوين شده برهمگان آشکار ساخت که ايران باجديت به دنبال جايگاه رفيع علمي در منطقه و جهان است.
خلاصه و نتيجه
2. از آن جايي که دانش هاي استراتژيک باقدرت (سخت افزاري و نرم افزاري) مرتبط است، قدرت هاي بزرگ و کشورهاي صنعتي و توسعه يافته شرايط بسيار سختي در انتقال تکنولوژي هاي برتر ايجاد کرده اند. اساساً انتقال تکنولوژي، زنجيره به هم پيوسته ي فعاليت هاي هدفمندي است که طي آن مجموعه مؤلفه هاي تکنولوژي (اطلاع افزار، فن افزار، انسان افزار و سازمان افزار) در مکاني جز مکان اوليه ايجاد تکنولوژي در آموزش و جذب و همچنين توسعه و تکامل و در کابري اقتصادي هر چه گسترده تر مورد بهره برداري قرار مي گيرد. براساس اين تعريف، غرب در انتقال تکنولوژي برتر موانع جدي قايل است.
3. در دهه اول انقلاب به واسطه درگيري ايران در جنگ تحميلي و مشکلات و موانع بيروني و مديريتي توجه به دانش هاي استراتژيک در جمهوري اسلامي ايران نمود زيادي نداشت، اما پس از دفاع مقدس سرمايه گذاري بيشتري براي گسترش علم و دانش به طور کلي و تمرکز بر تکنولوژي هاي برتر به طور اخص انجام شد. زماني که رهبر معظم انقلاب «جنبش نرم افزاري» را مطرح کردند، بر تحرک علمي در حوزه هاي دانش استراتژيک افزوده شد و به تدريج شاهد دستاوردهاي علمي در شرايط کنوني هستيم که عمدتاً ريشه در سرمايه گذاريهاي گذشته و التفات و همّت مسئولان عالي رتبه نظام جمهوري اسلامي دارد. با اين وجود، به نظر مي رسد سرمايه گذاري و توجه به دانش هاي روز دنيا و تکنولوژي برتر در حد مطلوب نباشد و نياز به اهتمام بيشتر مسئولين نظام در اين عرصه دارد.
4. به مقداري که جمهوري اسلامي ايران به دانش و فناوري برتر دست پيدا کرد، توانست موقعيت ايران را ارتقاء دهد و قدرت ملي ايران به واسطه ي توسعه و پيشرفت تکنولوژي هاي برتر از جمله فناوري هسته اي، نانوتکنولوژي و بيوتکنولوژي و... افزايش يافته است. به نظر مي رسد به هر ميزان قدرت دانش ايران افزايش يافته، نفوذ ايران در معادلات قدرت منطقه اي و جهاني نيز گسترش پيدا کرده است. مهم ترين مصداق در اين ارتباط، فناوري هسته اي ايران است که به تناسب زمان، هر قدر دولت هاي غربي به يافته هاي دانش هسته اي ما پي بردند، احساس نگراني آنها افزوده شد. اما در عين حال تعامل ايران و غرب نشان مي دهد که «قدرت چانه زني» ما به واسطه موقعيت فناوري هسته ايران افزايش يافته است.
پی نوشت ها:
1. رجوع به: آندره بوفر، مقدمه اي بر استراتژي، ترجمه مسعود کشاورز، دفتر مطالعات سياسي بين المللي، تهران، 1366 و اشميت هلموت، استراتژي بزرگ، ترجمه هرمز همايون پور، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، تهران، 1367 و حسين باستاني، تحول مفهوم استراتژي در قرن بيستم، فصلنامه دفاعي و امنيتي، سال هفتم، شماره 25، زمستان 1379.
2. سعيده لطفيان، استراتژي و روش هاي برنامه ريزي استراتژيک، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، تهران، 1381، ص 23.
3. جان بيليس و سايرين، استراتژي معاصر، ترجمه هوشمند ميرفخرايي، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، 1369، ص 29.
4. محمد توکل، مديريت انتقال تکنولوژي باتکيه بر وضعيت ايراني، رهيافت، شماره 13، 1370، ص 16.
5. استفان، واگو، تغييرات اجتماعي، ترجمه احمدرضا نمرودي زاده، مرکز نشر دانشگاهي، تهران، 1372، ص 310.
6. عليرضا محسني، توسعه و تکنولوژي توسعه اي، سايت به نقل از:
Lenski, g and J. Kenski. human societives. newyork: mc grawhill. 1970.
7. رجوع به: آلوين و هيدي تافلر، جنگ وپاد جنگ، (زنده ماندن در سپيده دم قرن بيست و يکم) ترجمه مهدي بشارت.
8. علي اصغر کاظمي، نقش قدرت در جامعه و روابط بين الملل، انتشارات قومس، ص 149-156.
9. کميسيون تدوين استراتژي امنيت ملي آمريکا، استراتژي امنيت ملي آمريکا در قرن بيست ويکم، ترجمه جلال دهمشگي، بابک فرهنگي، ابوالقاسم راه چمني، انتشارات مؤسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين المللي ابرار معاصر تهران، چاپ سوم، بهار 1382، ص 28.
10. http;//www.irannano. org.
11. محمدرضا نوري دلوئي، ژنتيک بر بلنداي سده بيست و يکم، سايت بانک مقالات کانون دانش، 85/8/15.
12. http;//www.irannano.org.
13. http;//www.inhc.nrcgeac.ir.
14سيد محمدرضا گلستانه، نگاهي به کاربردهاي بيوتکنولوژي در عرصه هاي مختلف علوم به گستردگي زندگي، سايت آينده نگر، 85/10/3.
15. http;//www.inhc-nrcgeac.ir.
16.Orgonization for economic cooperation and development.
17. بابک سيف، «فناوري اطلاعات در جهان امروز»، روزنامه شرق، 3 / آذر/ 1384.
18. رضا عاصف، عمليات و جنگ رواني(2)، انتشارات معاونت اطلاعات ستاد مشترک سپاه دانشکده اطلاعات و معاونت فرهنگي و تبليغاتي دفاعي ستاد کل نيروهاي مسلح، تابستان 1384.
19. همان، ص 40.
20. کيارش آرامش، سمينار بررسي اخلاقيات در تحقيقات سلول هاي بنيادين، بيمارستان شريعتي، 85/5/21.
21. http://www.irandoc.ac.ir.
22. رجوع به سيامک باقري، ايران هسته اي، روندها و چالش ها، انتشارات اداره سياسي حوزه نمايندگي ولي فقيه در سپاه 1383؛ همچنين کاظم غريب آبادي، آشنايي بامعاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي و پروتکل الحاقي، انتشارات مؤسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين المللي ابرار معاصر تهران، 1383؛ و رجوع به:
http://www.bionuclear. mihanblog. com/ port-2AD.ASPX.
23. http:/www.itca.ir.
24. http://www.genetics.persianblog.com
25. http://www.itca.ir.index.php?page=neastext.
26. همان.
27. http://www.p3. word.com.
28. همشهري ديپلماتيک، 83/9/14.
29. همان.
/خ