محدوده ي حجاب
نويسنده:محمد مهدي بهداروند
با توجه به اينکه علماي شيعه، حجاب را از ضروريات دين اسلام مي دانند و همه اديان و مذاهب به نحوي آن را پذيرفته اند، بايد ديد در دين اسلام حدود و ثغور آن چيست؟ در احکام فقهي بيان شده است که وجوب حجاب از حين بلوغ است و قبل از آن براي تربيت و عادت کردن کودک است. از وقتي که يک خانم مسلمان به سن بلوغ شرعي رسيده است، با يک زن کامل از جهت احکام حجاب در اسلام، هيچ تفاوتي ندارد. در فقه بيان شده است که چنين خانمي بايد تمام بدنش پوشيده باشد. اگر صورت خانم ها زينت يافته باشد، فتواي تمام فقها است که بايد پوشيده باشد و اگر از سن اميد به جاذبه هاي جنسي گذشته باشد، مصل پيرزنان در آنجا بر حسب ادله شرعي مسامحاتي را نقل کرده اند که حتي بيرون بودن مقداري از مو هم اشکالي ندارد. بنابراين، مکلفين مي توانند صورت و دست ها را با توجه به حدود آن نپوشانند. در مقابل، مردان - بنا به تعبير قرآن - موظف به پوشش چشم هستند، «وقل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم»(1) ولي در حد مکالمه و شناسايي عرفي طرف مقابل، مثل معامله، نظر کردن اگر که با لذت همراه نباشد، اشکالي ندارد. الگوي حجاب بعد از نزول آيات آن، پيامبر (ص) و خاندان او بوده اند؛ چنانکه در قرآن مي فرمايد: «قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنين يدنين عليهن من...»(2) با توجه به اينکه اول زنان پيامبر مأمور به اين امر شدند، اين الگو از پيامبر و خاندان او گرفته شده است.
بنابراين بعد از آن که خداوند پوشش زينت ها را مورد تأکيد قرار مي دهد لزوم حجاب اسلامي که از ارکان عملي و ضروريات شريعت اسلام به شمار مي رود را مورد توجه قرار مي دهد و مي فرمايد:
«و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن؛(3) زنان بايد با سرانداز خود گردن و سينه ي خويش را بپوشانند.» اين بخش از آيه نه تنها وجوب حجاب را بيان مي کند که حدود آن را نيز معين مي سازد.
«خمر» جمع خمار است و در لغت آمده است:
«الخمار ثبوب تغطي به المرأه رأسها؛(4)
خمار لباسي است که زن سر خود را با آن مي پوشاند.»
ابن عباس در تفسير اين بخش از آيه شريفه مي گويد:
«تغطي شعرها و صدرها و ترائبها و سوالفها؛(5) زن موي سر و سينه و دور گردن و زير گلوي خود را بپوشاند.»
آنچه مي تواند به اين فرمان الهي جامه عمل بپوشاند مقنعه يا روسري بلندي است که علوه بر پوشش کامل سر بر روي گردن و سينه افتد. و از اينجا معلوم مي شود، روسري هاي کوتاهي که گلوي زنان را به ويژه هنگام چرخش سر به طرف راست يا چپ پوشش نمي دهد وظيفه ديني آنا را در برابر دستور پروردگار محقق نمي سازد چه اينکه گره زدن روسري، زنان را در بسياري از موارد از پوشش کامل گلو و گردن که دستور صريح قرآن است باز مي دارد. اما مقنعه به گونه اي است که گلو و گردن را پوشانده و پايين آن برآمدگي هاي اندام را مي پوشاند و زير چانه که از وجوب پوشش مستثنا نشده است را به طور کامل پوشش مي دهد و احتياط واجبي را که فقها بيان کرده اند که بايد کمي از اطراف صورت نيز پوشيده شود تا يقين به انجام دستور خداوند شده باشد. عملي مي سازد. از همين رو مقنعه ي ساده از لباس هاي متين و دوست داشتني زنان عفيفي است که کمترين تحريک نامحرم را شرم خود مي دانند.
نکته ي ديگري که از اين آيه شريفه استفاده مي شود آن است که پوشاندن چهره و دست، واجب نيست.
عايشه مي گويد: وقتي خواهرش اسماء، با لباس نازک نزد رسول خدا (ص) آمد حضرت از او روگرداند و فرمود: اي اسماء وقتي زن به بلوغ مي رسد نبايد چيزي از بدن او آشکار گردد مگر اين و اين و اشاره به دو کف دست و صورتش کرد.(6)
در ضمن از اين حديث استفاده مي شود که مرد کمترين محرميتي با خواهر خانم خود، ندارد.
نتيجه اينکه زنان و دختران مکلف بايد موي سر و بدن خود را به استثناي صورت و دو کف دست با لباسي که جلب توجه نکند از نامحرم بالغ و پسر بچه نابالغ مميز بپوشانند.(7) و بچه مميز کسي است که مسائل جنسي را که بزرگ ها مي فهمند درک کند.
البته طبق نص صريح قرآن محارم از اين قانون مستثنا هستند و زن مي تواند در مقابل آنها حجاب خود را رعايت ننمايد. البته اگر آرايش و برهنگي زن سبب تحريک هر يک از محارم شود يا با ديد شهوت به او نگاه کنند بايد خود را بپوشاند. فجايع فراوان خانوادگي عبرتي است که زنان و دختران از پرده دري در برابر محارم به ويژه جوانان مجرد بپرهيزند و سزاوار است زن در برابر محارم خود به استثناي شوهر، تقوا و متانت جنسي را حفظ نمايد.
در خصوص اندازه ي وابستگي پوشش با عفاف، استاد مطهري مي نويسد:
«حيا و عفاف از ويژگي هاي دروني انساني است و حجاب به شکل و قالب و نوع و چگونگي پوشش بر مي گردد. تفاوت باطن و ظاهر يا روح و جسد و يا گوهر و صدف را مي توان به عنوان تمثيل در اين زمينه بکار برد. به گمان ما اينها دو حقيقت هستند و ميزان وابستگي اين دو، نياز به تأمل دارد».(8)
استاد حجاب و پوشش را نشانه ي عفاف مي داند:
1.ايشان در تحليل آيه ي 59 سوره ي احزاب، که خداوند به پيامبر دستور مي دهد که به همسر و دختران و زنان مؤمن فرمان دهيد جلباب (پارچه اي که تمام بدن را بپوشاند) به خود گيرند، مي نويسد:
«بنابراين در اين فراز قاعده اي کلي بيان شده که زن مسلمان چنان رفت و آمد کند که علايم وقار و عفاف از او هويدا باشد.»(9)
2.«حجاب و پوشش تنها يک تکليف است و نشانه ي يک خصلت انساني يعني عفاف».(10)
3.«حجاب و پوشش نشانگر عفت است.»(11)
4.«قرآن عفت دختران شعيب را در حال چوپاني و آب دادن به گوسفندان در جمع مردان بازگو مي کند. عفت مريم را در معبدي که همگان چه زن و چه مرد به پرستش مي آيند، مي ستايد.»(12) آيا عفت دختران شعيب و عفت مريم (ع) همان رعايت خويشتن داري و دارا بودن نشانه هاي آن در کردار و گفتار نيست؟
5.«متانت در سلوک ظاهري و در انتخاب پوشش از عفاف دروني خبر مي دهد.»(13)
قانونگذار ضمن توجه به حال و روانشناسي مردان، براي زنان در باب پوشش بدن، قانونگذاري مي کند و با همه جانبه نگري و نگاهي متعالي به زن و مرد، خويشتن داري را براي هر دو توصيه مي کند. حجاب، از مسلمات احکام اسلام است و با توجه به آيات و روايات، جدايي حجاب و عفاف، قابل تصور نيست.
از سوي ديگر با عفاف و خويشتن داري مي توان از هرز رفتن استعدادها، توان ها و امکانات جلوگيري نمود و به بالندگي هنجارها و ارزش ها ياري نمود:
«از نظر اسلام محدوديت کاميابي جنسي به محيط خانوادگي و همسران مشروع از جنبه رواني به بهداشت رواني اجتماع کمک مي کند.»(14)
پايبند نبودن به حجاب، آرامش خانواده و جامعه را بر هم زده و به التهاب دامن زند:
«فلسفه ي پوشش و منع کاميابي جنسي از غير همسر مشروع از نظر اجتماع خانوادگي اين است که همسر قانوني شخص از لحاظ رواني عامل خوشبخت کردن او به شمار مي رود؛ در حالي که در سيستم آزادي کاميابي، همسر قانوني از لحاظ رواني يک نفر رقيب و مزاحم و زندانبان به شمار مي رود. و در نتيجه کانون خانوادگي بر اساس دشمني و نفرت پايه
گذاري مي شود.»(15)
اصولا، در نظام سرمايه داري جديد، زنان به دو دليل اساسي بايد در بيرون از خانواده ي اشتغال يابند: نخست، حفظ ماهيت مصرف کنندگي خانواده ي هسته اي است . اگر جنبه ي خود کفايي خانواده ها بر جنبه مصرف کنندگي شان برتري داشته باشد - چنان که در خانواده هاي گسترده اين گونه است - نظام سرمايه داري با کاهش بازار مصرفي مواجه خواهد شد. پس اگر زنان خانه دار به جاي کار در بيرون خانه، اشتغال در درون منزل را برگزينند، باعث نگراني نظام سرمايه داري خواهد شد. دليل ديگر آن است که اشتغال زنان ارزان تر و بي دردسرتر است؛ زيرا بسياري از آنان براي باقي ماندن در کار حاضر به قبول دستمزدهاي پايين تر مي شوند. اين موقعيت، حربه اي مناسب براي درهم شکستن اعتراض هاي کارگري مردان، به دست سرمايه داران داده است.
/خ
بنابراين بعد از آن که خداوند پوشش زينت ها را مورد تأکيد قرار مي دهد لزوم حجاب اسلامي که از ارکان عملي و ضروريات شريعت اسلام به شمار مي رود را مورد توجه قرار مي دهد و مي فرمايد:
«و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن؛(3) زنان بايد با سرانداز خود گردن و سينه ي خويش را بپوشانند.» اين بخش از آيه نه تنها وجوب حجاب را بيان مي کند که حدود آن را نيز معين مي سازد.
«خمر» جمع خمار است و در لغت آمده است:
«الخمار ثبوب تغطي به المرأه رأسها؛(4)
خمار لباسي است که زن سر خود را با آن مي پوشاند.»
ابن عباس در تفسير اين بخش از آيه شريفه مي گويد:
«تغطي شعرها و صدرها و ترائبها و سوالفها؛(5) زن موي سر و سينه و دور گردن و زير گلوي خود را بپوشاند.»
آنچه مي تواند به اين فرمان الهي جامه عمل بپوشاند مقنعه يا روسري بلندي است که علوه بر پوشش کامل سر بر روي گردن و سينه افتد. و از اينجا معلوم مي شود، روسري هاي کوتاهي که گلوي زنان را به ويژه هنگام چرخش سر به طرف راست يا چپ پوشش نمي دهد وظيفه ديني آنا را در برابر دستور پروردگار محقق نمي سازد چه اينکه گره زدن روسري، زنان را در بسياري از موارد از پوشش کامل گلو و گردن که دستور صريح قرآن است باز مي دارد. اما مقنعه به گونه اي است که گلو و گردن را پوشانده و پايين آن برآمدگي هاي اندام را مي پوشاند و زير چانه که از وجوب پوشش مستثنا نشده است را به طور کامل پوشش مي دهد و احتياط واجبي را که فقها بيان کرده اند که بايد کمي از اطراف صورت نيز پوشيده شود تا يقين به انجام دستور خداوند شده باشد. عملي مي سازد. از همين رو مقنعه ي ساده از لباس هاي متين و دوست داشتني زنان عفيفي است که کمترين تحريک نامحرم را شرم خود مي دانند.
نکته ي ديگري که از اين آيه شريفه استفاده مي شود آن است که پوشاندن چهره و دست، واجب نيست.
عايشه مي گويد: وقتي خواهرش اسماء، با لباس نازک نزد رسول خدا (ص) آمد حضرت از او روگرداند و فرمود: اي اسماء وقتي زن به بلوغ مي رسد نبايد چيزي از بدن او آشکار گردد مگر اين و اين و اشاره به دو کف دست و صورتش کرد.(6)
در ضمن از اين حديث استفاده مي شود که مرد کمترين محرميتي با خواهر خانم خود، ندارد.
نتيجه اينکه زنان و دختران مکلف بايد موي سر و بدن خود را به استثناي صورت و دو کف دست با لباسي که جلب توجه نکند از نامحرم بالغ و پسر بچه نابالغ مميز بپوشانند.(7) و بچه مميز کسي است که مسائل جنسي را که بزرگ ها مي فهمند درک کند.
البته طبق نص صريح قرآن محارم از اين قانون مستثنا هستند و زن مي تواند در مقابل آنها حجاب خود را رعايت ننمايد. البته اگر آرايش و برهنگي زن سبب تحريک هر يک از محارم شود يا با ديد شهوت به او نگاه کنند بايد خود را بپوشاند. فجايع فراوان خانوادگي عبرتي است که زنان و دختران از پرده دري در برابر محارم به ويژه جوانان مجرد بپرهيزند و سزاوار است زن در برابر محارم خود به استثناي شوهر، تقوا و متانت جنسي را حفظ نمايد.
پاسخ به برخي شبهات
در خصوص اندازه ي وابستگي پوشش با عفاف، استاد مطهري مي نويسد:
«حيا و عفاف از ويژگي هاي دروني انساني است و حجاب به شکل و قالب و نوع و چگونگي پوشش بر مي گردد. تفاوت باطن و ظاهر يا روح و جسد و يا گوهر و صدف را مي توان به عنوان تمثيل در اين زمينه بکار برد. به گمان ما اينها دو حقيقت هستند و ميزان وابستگي اين دو، نياز به تأمل دارد».(8)
استاد حجاب و پوشش را نشانه ي عفاف مي داند:
1.ايشان در تحليل آيه ي 59 سوره ي احزاب، که خداوند به پيامبر دستور مي دهد که به همسر و دختران و زنان مؤمن فرمان دهيد جلباب (پارچه اي که تمام بدن را بپوشاند) به خود گيرند، مي نويسد:
«بنابراين در اين فراز قاعده اي کلي بيان شده که زن مسلمان چنان رفت و آمد کند که علايم وقار و عفاف از او هويدا باشد.»(9)
2.«حجاب و پوشش تنها يک تکليف است و نشانه ي يک خصلت انساني يعني عفاف».(10)
3.«حجاب و پوشش نشانگر عفت است.»(11)
4.«قرآن عفت دختران شعيب را در حال چوپاني و آب دادن به گوسفندان در جمع مردان بازگو مي کند. عفت مريم را در معبدي که همگان چه زن و چه مرد به پرستش مي آيند، مي ستايد.»(12) آيا عفت دختران شعيب و عفت مريم (ع) همان رعايت خويشتن داري و دارا بودن نشانه هاي آن در کردار و گفتار نيست؟
5.«متانت در سلوک ظاهري و در انتخاب پوشش از عفاف دروني خبر مي دهد.»(13)
تفکيک «عفاف» از «حجاب»!
قانونگذار ضمن توجه به حال و روانشناسي مردان، براي زنان در باب پوشش بدن، قانونگذاري مي کند و با همه جانبه نگري و نگاهي متعالي به زن و مرد، خويشتن داري را براي هر دو توصيه مي کند. حجاب، از مسلمات احکام اسلام است و با توجه به آيات و روايات، جدايي حجاب و عفاف، قابل تصور نيست.
از سوي ديگر با عفاف و خويشتن داري مي توان از هرز رفتن استعدادها، توان ها و امکانات جلوگيري نمود و به بالندگي هنجارها و ارزش ها ياري نمود:
«از نظر اسلام محدوديت کاميابي جنسي به محيط خانوادگي و همسران مشروع از جنبه رواني به بهداشت رواني اجتماع کمک مي کند.»(14)
پايبند نبودن به حجاب، آرامش خانواده و جامعه را بر هم زده و به التهاب دامن زند:
«فلسفه ي پوشش و منع کاميابي جنسي از غير همسر مشروع از نظر اجتماع خانوادگي اين است که همسر قانوني شخص از لحاظ رواني عامل خوشبخت کردن او به شمار مي رود؛ در حالي که در سيستم آزادي کاميابي، همسر قانوني از لحاظ رواني يک نفر رقيب و مزاحم و زندانبان به شمار مي رود. و در نتيجه کانون خانوادگي بر اساس دشمني و نفرت پايه
گذاري مي شود.»(15)
حضور زن در اجتماع
اصولا، در نظام سرمايه داري جديد، زنان به دو دليل اساسي بايد در بيرون از خانواده ي اشتغال يابند: نخست، حفظ ماهيت مصرف کنندگي خانواده ي هسته اي است . اگر جنبه ي خود کفايي خانواده ها بر جنبه مصرف کنندگي شان برتري داشته باشد - چنان که در خانواده هاي گسترده اين گونه است - نظام سرمايه داري با کاهش بازار مصرفي مواجه خواهد شد. پس اگر زنان خانه دار به جاي کار در بيرون خانه، اشتغال در درون منزل را برگزينند، باعث نگراني نظام سرمايه داري خواهد شد. دليل ديگر آن است که اشتغال زنان ارزان تر و بي دردسرتر است؛ زيرا بسياري از آنان براي باقي ماندن در کار حاضر به قبول دستمزدهاي پايين تر مي شوند. اين موقعيت، حربه اي مناسب براي درهم شکستن اعتراض هاي کارگري مردان، به دست سرمايه داران داده است.
پي نوشتها:
1-نور، آيه 31.
2-احزاب،آيه 59.
3-نور، آيه 31.
4-مصباح المنير.
5-مجمع البيان، ج 7، ذيل آيه.
6-سنن ابي داود، ج 4، ص 64.
7-عروه الوثقي، ج 1، فصل في الستر و الساتر.
8-شهيد مطهري، مسئله حجاب، ص 57-52.
9-همان.
10-همان.
11-همان.
12-همان.
13-همان.
14-همان، ص 83.
15-همان، ص 89.
/خ