نویسنده: احمد حاجی شریفی
مغز انسان كه به حالت غده مانند در سر و میان جمجمه قرار دارد یكی از شاهكارها و عجایب خلقت است كه نظیر آن در خلقت وجود ندارد. این ساختمان محیرالعقول و شگفت انگیز در عین حال كه بسیار ظریف میباشد بسیار پیچیده است. كارهایی انجام میدهد كه تاكنون بشریت از پیچیدگی و چگونگی كار آن سر درنیاورده است. مغز شاقوه بر طاسه، خط افقی كه به منزله سیم كشی میباشد، دارای قوهی ادراكه، قوهی عكاسه، قوهی منعكسه، قوهی ضابطه، قوهی حسیه، قوهی منصرفه، قوهی مشتركه، بصل النخاع، و قوهی متخیله میباشد كه نُه قوه را در علم حكمت و حكمیون آن را لطایف تسعهاش گویند.
مغز حداقل به 15 نوع ماده مفید نیازمند است كه باید توسط غذاها دریافت شود. این مواد عبارتند از:
1) كلسیم:
در رشد نسوج اعصاب مداخله میكند و در معالجهی افسردگی و عصبی تأثیر بسیار دارد.2) منیزیم:
در انتقال جریان عصبی مداخله میكند، رسیدن پیام به مغز را ممكن میگرداند و تبدیل قند خون به انرژی را ممكن میسازد؛ فقدان منیزیم، افسردگی، عصبانیت و تندخویی به بار میآورد.3) فسفر:
این ماده همراه كلسیم تاروپود معدنی استخوان را تشكیل میدهد و در سطح ناقلهای عصبی نیز مداخله میكند. اهمیت فسفر در انتقال پیام به مغز غیرقابل انكار است.4) پتاسیم:
برای مورد استفاده قرار گرفتن پروتئین ضروری است و برای انتقال پیام بین سلولهای عصبی به كار میرود و رگهای خونی مغز را منبسط میكند و جریان خون را تسهیل میكند. فقدان پتاسیم بویایی را محدود میسازد و موجب آسیب مغزی میگردد.5) كروم:
به انسولین امكان میدهد كه قند خون را تنظیم كند. این امر برای مغز كه 30 درصد گلوكز موجود در بدن را مصرف میكند ضروری است. اكثر مردم گرفتار كمبود كروم هستند.6) مس:
برای فعالیت مطلوب تیروزین و ناقلهای عصبی دوپامین و نوراپی نفرین ضروری است؛ به علاوه مس در جذب آهن در تولید گلبول قرمز سهیم است.7) آهن:
بدون آهن گلبولهای قرمز، اكسیژن برای تغذیه مغز وجود نخواهد داشت. قهوه، چای و نوشابههای كافئین دار مانع جذب آهن میشوند. لذا باید از مصرف آنها پرهیز شود.8) روی:
در برقراری ارتباط بین سلولهای مغز مداخله میكند و وجود آن در فرایند یادگیری بسیار ضروری است. مواد مُدر مانند چای، نوشابه، قهوه و داروهای ادرارآور، روی را از بدنتان دفع میكند.9) منگنز:
از اختلال در لوزالمعده و دیابت جلوگیری میكند، در عملكرد دستگاه اعصاب مركزی اهمیت دارد، برای هضم و استفادهی صحیح مواد غذایی در بدن ضروری است، حساسیت عصبی را كم میكند، در برطرف كردن خستگی مؤثر است و در رفع فراموشی و تقویت حافظه ضعیف مفید است.10) ویتامینهای گروه B:
بین تمام ویتامینها، ویتامینهای گروه B بیش از همه برای كاركرد مغز مهم هستند. این ویتامینها محلول در آب هستند، یعنی مدت طولانی در بدن ذخیره نمیشوند (برخلاف ویتامینهای A و D)؛ بنابراین بدن و خصوصاً مغز مرتب به آنها نیاز دارد.11) ویتامین B1:
سوخت اصلی مغز، گلوكز است، ولی مغز بدون ویتامین B1 نمیتواند گلوكز را بسوزاند.12) ویتامین B2:
در شرایط عصبی مانند بیماریها، هیجانها، ضربههای جسمی و روحی، پس از عمل جراحی، احتیاج بدن به آن افزایش مییابد. برای قوهی بینایی مفید است و خستگی چشم را كم میكند. هنگامی كه به بیماران روانی دچار كمبود تغذیه، ویتامین B2 تجویز شود و قند تصفیه شده كه یكی از علل اصلی كاهش ذخایر ویتامین B2 بود را به حداقل رسانند، حالتهای عصبی آنها از بین خواهد رفت.13) ویتامین B5:
از اختلالات مختلف عصبی جلوگیری میكند. در تبدیل شدن تریب توفان (اسید آمینه مهم اعصاب) به ویتامین B3 كمك میكند، انقباض شبانهی ماهیچهها، گرفتگی ساق پا، كرختی دست و پا و بعضی التهابات شدید عصبی را كم میكند و كمبود آن باعث كم خونی میشود.14) ویتامین B6:
برای ساخته شدن اغلب مواد شیمیایی عصبی كه ما را غیر افسرده نگه میدارند، به ویتامین B6 نیازمندیم و در خانمهایی كه ناراحتیهای قبل از قاعدگی دارند و كسانی كه دچار بیماریهای افسردگی و روحی هستند نیز مفید است.در آمریكا كمبود این ویتامین فراوان است و كمبود ویتامین B بیش از سایر ویتامینها معمول است.
15) ویتامین C:
در درمان افسردگی مؤثر است، با مواد و فلزات سمی افسردگی زا (مانند: سرب) مقابله میكند و با افسردگیهای ناشی از استرس، عفونتها، حساسیتها، افسردگی سمی، و بیماریهای خود ایمنی مبارزه میكنند.ضمناً مغز برای آن كه به نحو مطلوب كار كند در 24 ساعت به گلوكزی برابر با 180 گرم (30 درصد تمام گلوكزی كه در روز مصرف میكنید) نیاز دارد. به یاد داشته باشید سوختن گلوكز از طریق اكسیژن انجام میگیرد تا انرژی موردنیاز سلولهای عصبی را تأمین كند. بنابراین هر چیزی كه موجب تقویت بیشتر جریان خون در مغز گردد، در سوختن گلوكز و كاركرد بهتر مغز نقش اساسی دارد.
تذكر این كه تندخویی، سرگیجه، نگرانی، فراموشی، افسردگی، غش و ضعف، كابوس، سوءهاضمه، عدم كشش جنسی، ناتوانی جنسی، عدم قدرت تصمیمگیری، لرز، آشفتگی ذهنی، بوی بد دهان، رفتار ضد اجتماعی، تنفس بریده بریده، چاقی، لكههای پوستی، ترس، تمایل به گریستن، افكار و حالات منفی، احساس دیوانگی، تشنج بدون دلیل و پرحرفی، این علایم نشانگر این است كه سوخت مغز شما ناقص است و حتماً باید در این مورد اقدام كنید.
سرطان مغز
مغز همانند سایر ارگانهای بدن از سلولهای خاصی تشكیل شده است. این سلولها بسیار كوچكتر از نوك سوزن هستند و برای دیدن آنها حتماً باید از میكروسكوپ استفاده كنیم. این سلولها كوچكترین اجزای سازندهی مغز هستند و انواع مختلفی دارند. سرطان مغز میتواند ناشی از هریك از این سلولها باشد. سلولهای متفكر مغزی (نورونها) میتوانند بسیار سریع رشد كنند و تقسیم شوند. البته قبل از تولد كه نهایتاً حداكثر تا 7 سالگی به این روند ادامه میدهند و پس از آن تكثیر این سلولها متوقف میشود و هیچگاه تا آخر عمر تكثیر نمیشوند. اگر مغز دچار صدمه شود (مانند ضربه یا شوك) سلولهای خاصی (سلولهای گلیال) در مغز تكثیر میشوند تا بافتی در محل صدمه تشكیل دهند ولی سلولهای متفكر تكثیر نمیشوند. تكثیر سلولهای مغزی كاملاً تحت كنترل قرار دارند ولی اگر این كنترل و محدودیت از روی هریك از این سلولها برداشته شود، شروع به تكثیر بی رویه میكند كه این خود آغازی است برای ایجاد یك سرطان مغزی.دو نوع سرطان مغز وجود دارد: تومورهای مغزی اولیه كه از مغز منشأ میگیرند و تومورهای ثانویه كه از قسمتهای دیگر بدن به مغز سرایت میكنند.
نوع اول، به طور نادر در سیستم اعصاب مركزی پخش میشوند و تومورهای كنترل نشده واقع در فضای جمجمه میتوانند باعث مرگ شوند.
نوع دوم، كه اصطلاحاً متاستاتیك نامیده میشود، تومورهایی است كه موجب بیماریهای پیشرفتهی مغزی میشوند و پیش آگهی بدی دارند.
تومورهای اولیهی مغزی ممكن است سرطانی شوند و یا نشوند. كه در هر دو حالت، تومورها با اشغال فضا در مغز ممكن است موجب علایم جدی مغزی (مانند صدمه به بینایی یا شنوایی) و یا ایجاد حالتهای خاص (مانند سكته مغزی) شوند. تمامی تومورهای سرطانی مغز تهدیدكنندهی حیات هستند. به علت این كه این تومورها طبیعتی مهاجم دارند. اما تومورهای غیر سرطانی در صورتی تهدیدكنندهی حیات هستند كه روی یك ساختار حیاتی فشار بیاورند و یا این كه یك عنصر مهم را احاطه كنند. (مثلاً اگر یك رگ را احاطه كنند خطرناك میباشند).
افرادی كه در خانوادهی خود سابقهی ملانوما، سرطان ریه، سرطان پستان، سرطان كولون و یا سرطان كلیه دارند در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به این نوع بیماری هستند. در معرض مادهی شیمیایی كلریدوینیل قرار گرفتن نیز یك عامل خطر محیطی برای این بیماری محسوب میشود. این ماده در پوشش سیمها، پیپ، بسیاری از لوازم خانگی، وسائل ماشین و دود توتون و تنباكو یافت میشود. كارخانجات شیمیایی نیز ممكن است كلریدوینیل را به آب یا هوا وارد كنند و مردمی كه در معرض این ماده هستند نیز ریسك بالاتری برای ابتلا به این بیماری دارند.
علائم و نشانهها
تومورهای مغزی ممكن است مسیر مایع مغزی نخاعی را مسدود كنند كه این موضوع باعث تجمع این مایع میشود و فشار داخل مغزی افزایش مییابد. تهوع و استفراغ و سردرد علائم شایع این تومورها هستند. تومورهای مغزی همچنین ممكن است به راههای حیاتی مغز صدمه بزنند و یا موجب فشرده شدن بافت مغز شوند. علایم معمول پس از مدتی پیدا میشوند و این علایم بستگی به این دارد كه اندازهی تومور چقدر باشد و تومور در كجا مستقر شده باشد. علایمی كه در زیر ذكر میشود علایم هشدار دهندهی انواع مختلفی از تومورهای مغزی هستند كه البته در صورت مشاهدهی علایم ذكر شده باید حتماً به پزشك مراجعه كنیم و این علامات عبارتند از:-تغییرات رفتاری و عاطفی- سردرد، خصوصاً در اوایل صبح- از دست دادن حافظه- فلج یكطرفهی بدن- نقصان بینایی و التهاب عصب بینایی- نقص تكلم- ناتوانی در نوشتن- عدم تشخیص فضایی- سكته- ضعف عضلانی یك طرفهی صورت- تهوع- نقصان شنوایی- استفراغ- خونریزی مغزی
تشخیص و درمان
راههای تشخیصی شامل سی تی اسكن (1) و ام.آر. آی (2) و بیوپسی مغزی (3) میباشد. كه البته برای تشخیص قطعی نیاز به بیوپسی داریم. بیوپسی گرفتن یعنی برداشت تكهای از بافت مغز برای بررسی توسط پاتولوژیست.تاریخچهی درمانی سرطانهای مغزی شامل جراحی، اشعه درمانی و شیمی درمانی میباشد. اما در درمان این سرطان نكتهی مهم برای بیمار این است كه درمان اولیه موفقیت آمیز باشد و اگر درمان اولیه ناكام بماند، درمان در مراحل بعدی با دشواری بیشتری همراه است.
پیشگیری:
برای پیشگیری از این سرطان باید اصول تغذیهی مناسب (میوه، سبزی، پروتئین و حبوبات)، ورزش، روزانه، استراحت مناسب، و ارتباط مداوم با پزشك را رعایت نمود. در بعضی از كشورها نوشیدن مرتب كومبوچا را توصیه میكنند.پاره شدن رگهای مغزی
افرادی كه فشار خون بالا دارند، نسبت به سایر افراد یا نسبت به افراد طبیعی (به علت پاره شدن سرخرگهای كوچك در عمق مغز) بیشتر در معرض سكتههای مغزی قرار میگیرند. همچنین سكتههای مغزی میتوانند در نتیجهی انسداد یك سرخرگ بزرگ كه خون مغز را تأمین میكنند حادث شوند. بسیاری از افراد با پی آمدهای سكتههای مغزی كه اكثر اوقات باعث فلجیها و عدم توانایی در حركات یك سمت از بدن میشود دست به گریبان و آشنا هستند. این فلجیها میتوانند موقتی یا دایمی باشند در حالیكه ممكن است صحبت كردن، بینایی، تعادل بدن، و حسهای مختلف فرد نیز دچار ابتلا و اختلال گردد.سكتهی مغزی ممكن است اولین علامتی باشد كه نشان میدهد فشار خون شخص بالا است. باید توجه داشت كه بلافاصله بعد از وقوع یك سكتهی مغزی نباید تند و ناگهانی به پایین آوردن فشار خون اقدام كنند. موضوعی كه بیشتر در سكتههای مغزی مورد توجه میباشد نوع آن و سایر عوامل ایجادكنندهی آن است كه بین مردم بسیار متفاوت میباشد. گاهی اوقات سكتههای مغزی در مورد اشخاصی نیز اتفاق میافتد كه فشار خونشان طبیعی است چون به غیر از بالا بودن فشار خون علل دیگری وجود دارد كه به نسبت كمتری باعث این عارضه میگردند.
سكتهی مغزی
دو نوع اصلی، سكتهی مغزی وجود دارد كه هركدام از آنها دارای علل مختلفی میباشند. نوع اول را اصطلاحاً سكتهی مغزی ایسكمیك (4) مینامند كه بر اثر گرفتگی یكی از شریانهای مغز با یك لخته خون ایجاد میشود و باعث میگردد كه خون به یك قسمت از مغز نرسد.نوع دیگر سكتهی مغزی را اصطلاحاً سكتهی مغزی هموراژیك (5) و یا خون ریزی دهنده مینامند كه بر اثر پاره شدن یكی از رگهای درون یا اطراف مغز ایجاد میشود. كسانی كه به مدت طولانی دچار فشار خون بالا هستند بیشتر به این نوع سكتهی مغزی دچار میشوند. در حالی كه افرادی كه دارای كلسترول خون بالا هستند بیشتر به سكتهی مغزی ایسكمیك مبتلا میگردند.
اگر خون رسانی به یك قسمت از مغز به طور موقت و گذرا متوقف شود به آن اصطلاحاً سكتهی مغزی كوچك یا مینی سكته یا تی آی اِی (6) گفته میشود. برخلاف سكتهی مغزی كامل، علایم و نشانههای تی آی اِی كه بسیار شبیه سكتهی مغزی كامل میباشد فقط كمتر از 24 ساعت طول میكشد و بعد از آن بیمار كاملاً احساس بهبودی میكند. تی آی اِی نشان دهندهی آن است كه به یك قسمت مغز خون كافی نرسیده است و احتمال یك سكتهی مغزی كامل در آینده وجود دارد. بنابراین هیچگاه نباید به یك تی آی اِی بی توجه بود و باید هرچه سریعتر آن را با پزشك در میان گذاشته و بررسیهای لازم را برای آن انجام داد.
علایم و عوامل اصلی سكتهی مغزی
بی حسی و فلج:
احساس ناگهانی بی حسی و سِر شدن، ضعف یا فلج در یك طرف از بدن. نشانههای این وضعیت ممكن است شامل از كار افتادگی یك دست و یا یك پا و افتادگی پلك چشم و یا آبریزش از دهان باشد.اختلال ناگهانی در صحبت كردن:
بریده بریده حرف زدن، اشكال در پیدا كردن كلمات برای صحبت كردن و یا فهمیدن صحبت دیگران.تار شدن ناگهانی چشم:
اختلال در بینایی، به خصوص فقط در یك چشم.گیجی و عدم تعادل:
سرگیجه، گیج بودن، لرزش، عدم تعادل و یا سردرد شدید.عوامل مختلف سكتهی مغزی:
عوامل مختلفی باعث بروز سكتهی مغزی در افراد میشوند كه بعضی از این عوامل عبارتند از:فشارخون:
بالا بودن فشار خون و عدم درمان آن (فشار خون بالا باعث صدمه دیدن دیوارهی شریانها میشود).بی نظمی ضربان قلب:
فیبریلاسیون دهلیزی، كه نوعی از بی نظمی ضربان قلب میباشد و احتمال ساخته شدن لختههای خون را در قلب افزایش میدهد. این لختهها بعدها میتوانند از قلب به سمت مغز حركت كرده و جلوی شریانهای آن را بگیرند.سابقه:
20 درصد افرادی كه دچار سكتهی مغزی كامل میشوند قبلاً سابقهی یك چند مینی سكتهی مغزی را داشتهاند.مرض قند:
افراد مبتلا به مرض قند احتمال زیادی دارد كه دچار فشار خون بالا و تصلب شرایین نیز باشند، بنابراین به مقدار زیاد در خطر ابتلاء به سكتهی مغزی هستند.استعمال دخانیات:
سیگار كشیدن دارای اثرات بدی بر روی شریانها میباشد كه با بالا بودن فشارخون نیز در ارتباط میباشد.مصرف زیاد الكل:
الكل زیاد در طولانی مدت میتواند باعث بالا رفتن فشار خون و پارگی شریانهای مغزی شود.قرصهای ضد بارداری:
بعضی از انواع قرصهای تركیبی ضدبارداری، میتوانند غلظت و چسبندگی خون را زیاد كرده و احتمال ساخته شدن لخته خون را افزایش دهند. این قرصها همچنین ممكن است باعث بالا رفتن فشار خون شوند.رژیم غذایی:
رژیم غذایی كه دارای نمك زیاد میباشد، موجب بالا رفتن فشار خون و رژیم غذایی كه دارای چربی و مواد قندی زیاد باشد باعث تنگ شدن شریانها و ایجاد رسوب در آنها میشود.بالا رفتن سن:
سكتهی مغزی در افراد بالای 55 سال شایعتر بوده و هرچه سن آنها بالاتر رود احتمال وقوع آن نیز بیشتر میگردد. این امر بدین خاطر میباشد كه برای ایجاد تصلب شرایین (سخت شدن رگها) زمان طولانی نیاز میباشد و هرچه سن افراد بالاتر برود شریانها كمتر انعطاف پذیر بوده و احتمال افزایش فشار خون بیشتر میشود.جنسیت افراد:
مردها بیشتر از زنها احتمال مبتلا شدن به سكتهی مغزی را دارند.سابقهی خانوادگی:
اگر یكی از خویشاوندان نزدیك شما دچار سكتهی مغزی شده باشد، این احتمال در شما نیز افزایش مییابد. شاید به این خاطر كه عواملی مثل بالا بودن فشار خون و مرض قند در بعضی خانوادهها بیشتر دیده میشود.زمینهی نژادی:
آسیاییها و آفریقاییهایی كه در انگلستان زندگی میكنند بیشتر از سایرین در خطر ابتلاء به سكتهی مغزی هستند.تشخیص و پیشگیری در سكتهی مغزی
درمان مؤثر سكتهی مغزی به این بستگی دارد كه نوع سكتهی مغزی را دقیقاً تشخیص دهیم. برای رسیدن به یك تشخیص دقیق در مورد نوع سكتهی مغزی نمیتوان فقط با گرفتن شرح حال و یك معاینهی بالینی معمولی به آن دست یافت، بلكه حداقل نیاز به انجام یك سری آزمایشهای خون و سی تی اسكن از مغز دارد. ممكن است نیاز به سونوگرافی از شریان كاروتید در گردن و گاهی اوقات از قلب باشد. انجام این آزمایشها و اقدامات ممكن است به نظر طولانی و خسته كننده باشند اما برای به كار بردن بهترین روش درمانی این كارها ضروری میباشند.وقتی كه كسی دچار سكتهی مغزی یا مینی سكته (تی آی اِی) میشود احتمال زیاد دارد كه در آینده هم دوباره دچار آن بشود. برای این كه احتمال خطر بروز این سكته مجدد را كم نماییم، اقدامات مختلفی را میتوان انجام داد. این اقدامات شامل رژیم غذایی، مصرف داروهایی برای پیشگیری از لخته شدن خون، تمرینات ورزشی و پایین آوردن فشار خون میباشد.
آیا سكتهی مغزی ارثی میباشد؟
اگر یكی از افراد نزدیك خانوادهی شما قبلاً دچار سكتهی مغزی شده است احتمال این كه شما نیز به این مشكل دچار شوید نسبت به سایر افراد كمی بیشتر میباشد. به خصوص اگر خویشاوندان شما در زمان جوانی دچار سكتهی مغزی شده باشند این احتمال در شما نیز بیشتر خواهد بود. بعضی از علل كه چرا در بعضی خانوادهها سكتهی مغزی بیشتر دیده میشود كشف شده است و ارتباط آن با بالا بودن كلسترول و فشار خون در بعضی خانوادهها مشخص شده است. همچنین در بعضی خانوادهها نیز عادتهای خاصی وجود دارد كه باعث بروز این مشكل میشود. برای مثال عادت داشتن به رژیمهای غذایی بد، مصرف الكل و استعمال دخانیات از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.اگر شما سابقهی فامیلی سكتهی مغزی دارید با پزشكتان در این مورد مشورت نمایید تا اگر چیزی وجود دارد كه شما بتوانید با اصلاح آن در زندگیتان باعث به حداقل رساندن خطر بروز سكتهی مغزی شوید انجام دهید. با این حال حتی اگر تمام خویشاوندان شما نیز سكتهی مغزی كرده باشند.
سكتهی مغزی در كودكان
در كودكان و نوجوانان علت وقوع سكتهی مغزی و نحوهی بهبودی آن ممكن است با آن چیزی كه در بزرگسالان اتفاق میافتد تفاوت داشته باشد.• 50 درصد سكتههای مغزی كه در كودكان اتفاق میافتد بر اثر خونریزی و پاره شدن یك شریان در مغز رخ میدهد.
• علل خونریزی مغزی عبارتند از: 1) تشكیل رگهای خونی در مغز از هنگام تولد كه ممكن است پاره شود و به داخل مغز خونریزی نماید 2) عفونت 3) از دست دادن زیاد آب بدن (دهیدراسیون) 4) پایین بودن طولانی مدت فشار خون 5) ضربه به سر.
• علت دیگر سكتهی مغزی بند آمدن جریان خون در یك شریان مغزی میباشد (سكتهی مغزی نوع ایسكمیك). در كودكان این وضعیت میتواند بر اثر بیماری قلبی كه در هنگام تولد وجود داشته است، جراحی قلب، و یا تومور (غده) مغزی ایجاد شود. اخیراً تحقیقات نشان داده است كه بیماری آبله مرغان در كودكان ممكن است علت شایعتری برای وقوع سكتهی مغزی نوع ایسكمیك، نسبت به آنچه كه قبلاً در مورد این بیماری فكر میكردند باشد.
• همچنین بعضی دیگر از بیماریهای كودكان مثل تالاسمی، بیماری سلول داسی شكل (7) و بیماری تاكایاسو (8) از عوامل خطرزای سكتهی مغزی در كودكان میباشد.
عوارض سكتهی مغزی
عوارض سكتهی مغزی در افراد مختلف بسیار متفاوت بوده و بستگی به این دارد كه كدام قسمت از مغز و چه وسعتی از آن دچار ضایعه شده است. در بعضی موارد این عوارض بسیار جزئی بوده و مدت زمان كمی باقی میمانند در حالی كه در سایر موارد شدت این عوارض بسیار زیاد بوده و به مدت طولانی فرد را دچار ناتوانی میكنند.مشكلات شایع سكتهی مغزی عبارتند از:
ضعف یا فلج در یك طرف بدن:
از آنجایی كه سمت راست مغز كنترل طرف چپ بدن و سمت چپ كنترل سمت راست را برعهده دارد. سكتهی مغزی در هر قسمتی از مغز ایجاد شود قسمتی از بدن كه در طرف دیگر آن قرار دارد دچار مشكل میشود.اختلال در صحبت كردن:
بسیاری از افرادی كه دچار سكتهی مغزی میشوند در صحبت كردن و فهمیدن حرف دیگران و نیز خواندن و نوشتن دچار مشكل میشوند. این مشكلات میتواند از یك اختلال موقتی در پیدا كردن كلمات تا عدم توانایی كامل در ارتباط برقرار كردن با دیگران متفاوت باشد. اكثر افرادی كه دچار مشكلات زیادی در صحبت كردن و فهمیدن زبان دیگران میشوند دچار ضایعه در سمت چپ مغزشان شدهاند زیرا سمت چپ مغز مسئول یادگیری، خواندن، نوشتن، زبان و اعداد میباشد.اختلال در ادراك و دریافت مفاهیم:
ممكن است افراد مبتلا به سكتهی مغزی در شناسایی اشیاء و طرز استفاده از آنها دچار مشكل شوند. همچنین ممكن است مشكلاتی در مفاهیم انتزاعی مثل گفتن این كه اكنون ساعت چند است و یا در چه زمانی از روز قرار داریم ایجاد شود.مشكلات شناختی:
سكتهی مغزی میتواند اغلب باعث بروز مشكلات ذهنی مثل چگونگی تفكر، یادگیری، تمركز حواس، به خاطر آوردن، اتخاذ تصمیم، دلیل آوردن و برنامه ریزی شود.خستگی:
بعد از بروز سكتهی مغزی خستگی بسیار شایع میباشد كه علت آن هنوز كشف نشده است.تغییرات خُلقی:
در سكتهی مغزی هم ممكن است روحیهی افراد بالا یا پایین بشود. افسردگی، عصبانیت و از بین رفتن اعتماد به نفس از مشكلات شایع این بیماران میباشد. گاهی اوقات این افراد ممكن است نتوانند هیجانات خود را كنترل كنند و شروع به گریه كردن، فریاد زدن، فحاشی، نفرین و یا خندیدن در مواقع نامناسب كنند.عوارض روحی و روانی پس از سكتهی مغزی:
سكتههای مغزی اغلب باعث میشوند كه افراد خیلی افسرده شوند و میتواند بر روی تفكر و درك آنها تأثیر بگذارد. پس از وقوع سكتهی مغزی عوارضی مثل اختلال در تمركز فكر، به خاطر آوردن، اختلال در تصمیم گیری و اختلال در یادگیری ایجاد میشود. شما ممكن است دچار مشكلات خُلقی شوید. اضطراب، احساس غمگین بودن، افسردگی و احساسات هیجانی، از مشكلاتی هستند كه پس از سكتهی مغزی ممكن است دیده شوند.اختلال در حس لامسه پس از سكتهی مغزی:
پس از سكتهی مغزی بیماران ممكن است دچار اختلال در حس لامسه شوند كه این مشكل میتواند شدید و یا اندك باشد. همانند سایر مشكلات كه پس از سكتهی مغزی ایجاد میشود، این اختلال نیز ممكن است پس از مدتی به طور خود به خودی از بین برود و بهبود یابد.خستگی و اختلال در خواب:
پس از سكتهی مغزی تقریباً تمام بیماران در چند هفتهی اول آن دچار مشكل خستگی میشوند. بسیاری از افراد نیز دچار مشكلاتی در خوابیدن میگردند. معمولاً احساس خستگی پس از این كه ورم مغز فروكش نمود به طور خود به خودی بهبود مییابد. اختلال در خوابیدن نیز اغلب به چندین علت رخ میدهد. یكی از علل شایع اختلال در خوابیدن آن است كه از آنجایی كه بیماران پس از سكتهی مغزی در بیمارستان بستری میشوند و این محیط برای آنها ناآشنا میباشد دچار اختلال در خواب میشوند.اختلال در صحبت كردن و فهم مطالب:
سكتهی مغزی میتواند باعث اختلال در صحبت كردن یا اختلال در فهم مطالب و یا هر دوی آنها با هم شود. همچنین ممكن است در نوشتن این افراد نیز اختلال ایجاد شود. این مشكلات بیشتر وقتی ایجاد میشوند كه قسمت چپ مغز بر اثر سكتهی مغزی دچار آسیب دیدگی شده باشد، بنابراین در افرادی كه دست راست و پای راست آنها فلج شده است این مشكلات بیشتر دیده میشوند. تنها استثناء این وضعیت در افراد چپ دست میباشد زیرا در یك سوم این افراد منطقهی زبان و فهم كلمات در قسمت راست مغزشان قرار دارد.درد پس از سكتهی مغزی:
درد پس از سكتهی مغزی مشكل شایعی میباشد. در اكثر موارد میتوان این درد را به خوبی درمان نمود. درد میتواند به طور مستقیم بر اثر سكتهی مغزی ایجاد شده باشد و یا این كه بر اثر بدتر شدن سایر مشكلات و بیماریهایی كه قبلاً بیمار داشته است رخ داده باشد. هیچگاه فرض نكنید كه تمام علایم و مشكلاتی كه پس از سكتهی مغزی در شما ایجاد شده است فقط به خاطر سكتهی مغزی است.فلج و سفت شدگی عضلات:
فلج شدن یك دست یا یك پا از علایم خیلی شایع پس از سكتهی مغزی میباشد. این فلج شدن ممكن است همراه با سفت شدن عضلات كه به آن اصطلاحاً اسپاستی سیته (9)گفته میشود رخ دهد. این سفت شدگی عضلات باعث بدتر شدن وضعیت بیمار میشود. هرچه زودتر پس از سكتهی مغزی اقدامات توان بخشی آغاز گردد احتمال بهبودی بیشتر خواهد شد. اهمیت زیادی دارد كه مبتلایان به سكتهی مغزی بدانند كه چه كارهایی باید انجام دهند تا ناتوانی طولانی مدت آنها به حداقل زمان برسد.خطر مرگ یا ناتوانی طولانی مدت:
در طی یك ماه پس از سكتهی مغزی حدود یك سوم افرادی كه دچار سكتهی مغزی شدهاند فوت میكنند. اكثر این مرگها در همان هفتهی اول رخ میدهد. سكتهی مغزی یك بیماری جدی و خطرناك میباشد كه بیشترین خطر مرگ در چند ساعت اول میباشد. بعد از این مدت خطر مرگ به تدریج كاهش مییابد.در هفتهها و ماههای بعد از سكتهی مغزی بسیاری از سلولهای مغزی كه تا حدودی آسیب دیدهاند بهبود یافته و دوباره كار خود را از سر میگیرند. در همین حال سایر قسمتهای مغز كه آسیبی ندیدهاند مسئولیت كارهایی كه قبلاً سلولهای صدمه دیدهی مغز انجام میدادند را برعهده خواهند گرفت.
مدت زمانی كه طول میكشد تا بهبودی ایجاد شود در هر شخصی متفاوت است. معمولاً در چند هفتهی اول بعد از سكتهی مغزی یك شتاب اولیه در بهبودی ایجاد میشود. به عنوان یك اصل بهبودی بیشتر افراد در عرض یك سال تا 18 ماه رخ خواهد داد. اما بسیاری از افراد مدت زمان طولانیتری را برای بهبودی نیاز خواهند داشت.
مرگ مغزی
هنگامی كه فردی به خاطر صدمات مغزی قادر ببه پاسخ گفتن به محركهای خارجی نباشد. او در وضعیتی قرار گرفته است كه به آن اصطلاحاً كما (10) یا اغماء گفته میشود. در بعضی موارد، تمام قسمتهای مغز ممكن است دچار صدمه شده باشند. اگر ساقهی مغز كه كنترل بسیاری از عملكردهای حیاتی بدن مثل ضربان قلب و نفس كشیدن را در اختیار دارد دچار آسیب شدید شود این عملكردهای حیاتی ممكن است دچار اختلال شوند. اگر این صدمات مغزی غیرقابل برگشت باشند شخص ممكن است دچار مرگ مغزی شود.فردی كه دچار مرگ مغزی شده است قادر به عكس العمل در برابر هیچ محركی نمیباشد و بدون كمك نیز نمیتواند نفس بكشد. اگر دستگاه تنفس مصنوعی از چنین فردی جدا شود ظرف چند دقیقه مرگ رخ خواهد داد و حتی اگر دستگاه نیز از او جدا نشود ممكن است بعد از چند روز مرگ اتفاق بیفتد.
در مرگ مغزی چه كاری باید كرد؟
اگر پزشكان اعتقاد داشته باشند كه در فردی مرگ مغز رخ داده است یك سری آزمایشهایی را انجام میدهند تا تشخیص مرگ مغزی را قطعی نمایند. این آزمایشها برای بررسی پاسخ فرد به تحریكها و نحوهی عملكردهایی كه توسط ساقهی مغز كنترل میشوند انجام میگردد. این موارد شامل آزمایشهایی برای ارزیابی توانایی فرد در تنفس بدون استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی میباشد. تشخیص مرگ مغزی فقط هنگامی داده میشود كه پزشكان به این نتیجهی قطعی رسیده باشند كه عملكردهای مغز و ساقهی مغز از دست رفته است و نیز علت ایجاد این مرگ مغزی شناخته شده باشد و كاری نیز نتوان برای درمان آن انجام داد. فردی را كه دچار مرگ مغزی شده است نمیتوان حتی با استفاده از دستگاههای ویژه در بخش مراقبتهای ویژه (آی سی یو) بیش از چند روز زنده نگه داشت. در چنین مواقعی معمولاً پزشكان با خانوادهی فرد مشورت میكنند تا در صورت لزوم دستگاهها را از او جدا نمایند. براساس سن و سلامت قبلی فرد و نیز علت مرگ مغزی، بستگان فرد ممكن است از پزشكان درخواست كنند كه اعضای سالم بدن او مثل قلب، كلیهها، كبد و... به كسانی كه به این اعضا نیاز دارند اهداء كنند.وضعیت نباتی
در وضعیت نباتی قسمتهایی از مغز كه كنترل عملكردهای بالای ذهنی مثل فكر كردن را بر عهده دارند صدمه میبینند. با این حال بخشهایی از مغز كه كنترل عملكردهای حیاتی خودكار، مثل ضربان قلب و نفس كشیدن را بر عهده دارند سالم باقی میمانند. گرچه چنین فردی از نظر جسمی و ذهنی به محركهایی مثل صدا، نور و سایر تحریكات پاسخی نمیدهد، اما میتواند بدون كمك، نفس بكشد. همچنین گاهی اوقات به طور بی اختیار ممكن است سر یا دستها و پاهایش را تكان دهد.چنین افرادی در صورتی كه مراقبتهای پزشكی خوبی در اختیار داشته باشند میتوانند ماهها و حتی سالها در همین وضعیت زنده باقی بمانند. شایعترین علت ایجاد وضعیت نباتی ضربههای شدید به سر میباشد. چنین وضعیتی همچنین میتواند در عفونتهای مغزی مثل آنسفالیتهای ویروسی و یا در مواردی كه اكسیژن به مغز نمیرسد مثل غرق شدن در آب و سكتهی قلبی نیز ممكن است رخ دهد.
هیچگونه درمانی برای وضعیت نباتی پایدار وجود ندارد. با این حال با انجام اقدامات حمایتی و مراقبتهای پرستاری میتوان كاری كرد كه تا آنجایی كه ممكن است فرد در حالت راحتی قرار داشته باشد. فردی كه به این وضعیت دچار میشود میتواند تا چندین سال زندگی كند اما احتمال خیلی كمی وجود دارد كه دوباره به وضعیت طبیعی برگردد.
پینوشتها:
1.CT Scan
2.MRI
3.biopsy
4.Ischemic
5.Hemorrhagic
6.حملهی ایسكمیك گذرا Transient Ischemic Attack (TIA)
7.Sickle cell
8.Takayasau
9.Spasticity
10.Coma
حاجی شریفی، احمد، (1395)، دائرةالمعارف گیاه درمانی ایران، تهران: انتشارات حافظ نوین، چاپ پانزدهم.