موقعيت جغرافيايي شيعيان در کشورهاي افغانستان
موقعيت جغرافيايي:
بدون شک، افغانستان در دو دهه ي اخير، از بحراني ترين کشورهاي منطقه و جهان محسوب مي شود. موقعيت استراتژيک اين کشور و دخالت بيگانگان، سيماي ناهمگون قومي، شکاف هاي مذهبي، و ظهور جريانات تندروي مذهبي، بخصوص ديدگاه ارتجاعي طالبان را مي توان به عنوان زمينه هاي بحران ذکر کرد که منجر به ناامني و جنگ در افغانستان شده است. در حال حاضر، علاوه بر مسئله ي امنيت، مهم ترين مشکل و مسئله ي اجتماعي افغانستان، بحران هويت ملي است؛ زيرا افغانستان داراي يک جامعه ي چند پارچه است، تنوع و ناهمگوني اقوام و فقدان همکاري هاي وحدت بخش موجب شده است روند مليت سازي در اين کشور نتواند بحران را پشت سر بگذارد. (2)
پراکندگي جغرافيايي شيعيان: توزيع جمعيت شيعيان در افغانستان در سه منطقه، به شرح ذيل است: (3)
الف. شيعيان هزاره جات؛ اين منطقه در قلب افغانستان واقع شده و شامل استان هاي «باميان، غزني، ارزگان، غور، جوزجان، سمنگان» و قسمتي از «بلخ» است. در افغانستان، موقعيت جغرافيايي و محل زندگي شيعيان به شدت از مسائل مذهبي متأثر بوده است. بسياري از شيعيان، که اکنون در قلب افغانستان و ارتفاعات مرکزي زندگي مي کنند، از روي ميل و علاقه آنجا را براي زندگي انتخاب نکرده اند، بلکه فشار حکومت مرکزي، بخصوص سياست کوچ اجباري، آنها را از دامنه ي کوه ها به داخل ارتفاعات سوق داده که به لحاظ دفاعي، به خاطر گردنه هاي صعب العبور، مناسب به نظر مي رسد، اما شرايط زندگي در آنجا سخت است.
ب. شيعيان کابل که به دو دسته ي عمده ي قومي تقسيم مي شوند:
اول. قزلباش ها که از زمان تصرف کابل توسط نادرشاه در همان جا ساکن شدند و در بعضي مقاطع، نقش مهمي در جريانات تاريخي داشته اند.
دوم. هزاره ها که به دليل شرايط دشوار زندگي در هزاره جات، سرکوب مضاعف حکومتي و کمبود عمومي تسهيلات اوليه، مثل بيمارستان و مدرسه به کابل مهاجرت کرده اند.
ج . شيعيان شمال؛ ناحيه ي ترکستان افغانستان يا همان (ساحه شمال) از مناطقي است که به جرئت، مي توان گفت: 50 درصد جمعيت آن، بخصوص در استان هاي بلخ و جوزجان، متعلق به شيعيان است.
وضعيت سياسي - اقتصادي شيعيان: شيعيان افغانستان از ديرباز، شهروندان درجه دو و بلکه پايين تر از آن شناخته شده اند و هيچ گاه با حاکميت سياسي کشور به علت حمايت مذهبي از اهل سنت و تحت فشار قرار دادن شيعيان، احساس هم سويي نداشته اند. از نظر فرهنگي و اقتصادي، مناطق شيعه نشين از زمان حاکميت عبدالرحمان خان، که يکي از تاريک ترين مقاطع تاريخ کشور افغانستان از نظر کشتار، ويراني و غارت مردم است، تاکنون از مناطق اهل سنت جدا بوده و با اختصاص دادن همه ي امکانات معيشتي و رفاهي به برادران اهل سنت، بي عدالتي و محروميت اقتصادي و سياسي براي شيعيان به ارمغان آورده است. اين سياست، که توسط حکام و زمام داران پس از وي نيز دنبال شده، بي ترديد، تعارض مذهبي ميان تشيع و تسنن را عميق تر ساخته، زمينه هاي نارضايتي مردم و به ويژه شيعيان را از حکام مستبد فراهم آورده است. اما شيعيان، که به سياست قوم محورانه و تبعيض مذهبي دولت هاي مستبد افغانستان واقف بوده اند، هيچ گاه در هم سويي با حاکميت سياسي کشور قرار نگرفته و همواره موضعي منفي و متعارض با دستگاه حاکم داشته اند. (4)
پینوشتها:
1- عزت الله عزتي، جغرافيايي سياسي جهان اسلام، ص 120.
2- رضا حسيني، «شيعيان افغانستان»، فصل نامه ي شيعه شناسي، ش 5، ص 160.
3- همان، ص 165.
4- سيد عبدالقيوم سجادي، جامعه شناسي سياسي افغانستان، ص 102-105.
/خ