شرايط گزينش همسر از ديدگاه اسلام (1)

از مراحل مهم زندگى هر فرد، مرحله ي مهم گزينش همسر است كه فرد بايد تقريبا تا پايان عمر، پيامدهاي انتخاب خود را بپذيرد. برخى مسائلى كه در اين مرحله براى فرد مطرح است، از اين قرارند: ملاكهاى گزينش همسر، چگونگى رعايت نظريات والدين در عين حفظ استقلال در تصميم گيرى و آمادگى، و رشد و پختگى لازم براى ازدواج. يكى از ويژگى هاى روانى نوجوانان و جوانان، شدت ميل جنسى است كه آن را نوعى جهش در تحول شمرده اند.(1) از وظايف مهم فرد در اين دو مرحله، مهار
شنبه، 23 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شرايط گزينش همسر از ديدگاه اسلام (1)
شرايط گزينش همسر از ديدگاه اسلام (قسمت اول)
شرايط گزينش همسر از ديدگاه اسلام (1)


از مراحل مهم زندگى هر فرد، مرحله ي مهم گزينش همسر است كه فرد بايد تقريبا تا پايان عمر، پيامدهاي انتخاب خود را بپذيرد. برخى مسائلى كه در اين مرحله براى فرد مطرح است، از اين قرارند: ملاكهاى گزينش همسر، چگونگى رعايت نظريات والدين در عين حفظ استقلال در تصميم گيرى و آمادگى، و رشد و پختگى لازم براى ازدواج. يكى از ويژگى هاى روانى نوجوانان و جوانان، شدت ميل جنسى است كه آن را نوعى جهش در تحول شمرده اند.(1) از وظايف مهم فرد در اين دو مرحله، مهار ميل جنسى پيش از فراهم آمدن زمينه ازدواج است. در اين رابطه قرآن به افرادي كه زمينه ازدواج برايشان مقدور نيست، توصيه مى كند پاكدامنى در پيشگيرند تا خداوند از فضل خود آنان را بى نياز كند؛(2) از اين رو، تعاليم اسلام راههايى براى مهار ميل جنسى پيشنهاد مى كند كه از جمله آنها روزه گرفتن و برخى امور ديگر از جمله اشتغال و فعاليت است.(3) اين امور به نوعى تمرين و ورزش جسمانى به منظور تقويت اراده باز مى گردد.(4) يادآوري و مرور عبارات متون دينى در مورد نعمتهاى اخروي و فضيلت كسانى كه در جوانى اميال خود را مهار مى كنند، مى تواند در تقويت اراده فرد مؤثر باشد؛(5) براي نمونه، گفته شده است فرد عفيف كه دامن خود را از آلودگى هاي جنسى حفظ كند، نزديك است فرشته شده و به مقام روحانى معصوميت دست مى يابد.(6) در عين حال - چنان كه گذشت - توصيه هاى اكيدي وجود دارد كه افراد داراي نيازهاى شديد جنسى هرچه سريع تر ازدواج كنند. اين عباراتها فرد را به ازدواج مشتاق تر مى كند؛ عبارتهايي مانند: «هركس ازدواج كند، نيمى از دين خود را حفظ كرده است»(7) يا «دو ركعت نماز فردي كه ازدواج کرده، با ارزش تر از هفتاد ركعت نماز ازدواج نكرده است.«(8)
فرد در آستانه ازدواج، دغدغه هاي روانى متعددى دارد. ترس و اضطراب در مورد مسائل اقتصادى، و ويژگى هاى همسر آينده از اين موارد است. اعتماد به خداوند و وعده هاى او، و توصيه هاي ديگري مانند برگزاري دو ركعت نماز و دعا براي طلب همسرى شايسته و ازدواجى مناسب،(9) مى تواند تا حدى فرد را در رويارويى با فشارهاى روانى اين مرحله، يارى رساند. شايد بتوان مسئله گزينش همسر را، يكى از فشارزاترين رويداد جوانى دانست كه فرد را معمولا دچار نوعى بحران در تعيين ملاكهاي لازم براى همسر مطلوب و تعارضهاي اساسى در تطبيق ملاكها بر فرد مورد نظر و تصميم گيرى نهايى مى كند. ميل و انگيزه هاي جنسى، جاذبه هاي ظاهرى، ملاكهاى روانى و اعتقادى و تحميل نظرهايي از سوى والدين و ساير افراد، نيروهايي است كه فرد را دچار تنيدگى شديد مى نمايد. تعاليم اسلام توصيه هاي عملى براى حل اين مسئله دارد. اكنون پيش از بررسى ديدگاه اسلام، به ملاكهاى عرفى گزينش همسر كه در بيشتر جوامع كم و بيش مورد تأكيد قرار مى گيرد، مى پردازيم.

1- ملاك هاى عرفى گزينش همسر

فرآيند گزينش همسر، در دوره هاي گذشته كم تر در اختيار دختر و پسرى بود كه با هم ازدواج مى كردند. معمولا بزرگ ترها، به ويژه والدين، بيشترين نقش را در ازواج فرزندان داشتند. اين امر شايد به دليل ازدواج در سن كم به ويژه در مورد دختران بود. به علاوه، خانواده ي گسترده و وابستگى دختر و پسر جوان تا سالها به خانواده ي اصلى موجب مى شد تصميم گيري اصلى بر عهده خانواده آنها باشد. در عصر كنونى، به ويژه در دهه هاي اخير در ايران، تدريج خواست دو زوج در امري كه بزرگ ترين اقدام در تعيين سرنوشتشان به شمار مى رود، عامل اساسى گرديده است. آزادي هاي فردى دختر و پسر، در گزينش همسر فزونى يافته است، با وجود اين، آنان در انتخاب شريك زندگى بايد قواعد پيچيده و دقيقى را رعايت كنند و در اين ميان نقش والدين هنوز برجسته است. دختر و پسر بايد در فرآيندى كه عواطف و شناختها در نظر گرفته مى شود، به انتخاب شريك زندگى بپردازند. اينك با بررسى ملاكهاى گزينش همسر، به چالشهاى جوانان در اين تصميم گيرى عقلانى و عاطفى اشاره مى كنيم.(10)
در بررسى ملاكهاى گزينش همسر، با پنج گونه ملاك كلى رو به رو هستيم: جسمانى، روان شناختى، اقتصادى، اجتماعى و خانوادگى. در زمينه ملاكهاي جسمانى، سلامت ظاهرى و جسمانى فرد، اولين ملاكى است كه مورد توجه قرار مى گيرد. سن همسران و تفاوت سنى آنها ملاك ديگري است كه برخى تحقيقات جامعه شناسى خانواده را به خود اختصاص داده است.(11) زيبايى چهره و اندام نيز ملاك جسمانى ديگري است. با وجود تعاليم خردمندانه ي بيشتر فرهنگها درباره ي اهميت خصلتهاى درونى، واكنش بيش تر افراد بر اساس زيبايى قيافه و ظاهر خوشايند صورت مى گيرد؛ البته بررسى ها نشان مى دهد كه مردان بيش از زنان تحت تأثير زيبايى قرار مى گيرند.(12) توانايى باروري نيز ملاك جسمانى ديگرى است كه در گذشته در مورد زنان بيشتر مورد توجه بود، ولى در حال حاضر، بارورى مردان نيز يك ملاك مهم به شمار مى رود. رنگ پوست و به تعبير ديگر، نژاد، ويژگى جسمانى است كه در گزينش همسر آن چنان اهميت دارد كه برخى گمان كرده اند همسان همسري نژادي پديده اي غريزى است. با وجود ترديدها، گرايش انسانها به اين پديده قابل انكار نيست.(13)
دومين دسته ملاكها، به صفات روان شناختى افراد مربوط مى شود. هوشمندى و همگونى زن و شوهر در آن، به عنوان يك شرط زمينه ساز زندگى رضايت بخش زناشويى مورد تأكيد قرار گرفته است. تحقيقات در مورد رابطه هوشمندى همسران و سعادت خانوادگى نشان مى دهد كه اگر زن يا مرد شريك زندگى خود را كم هوش تر از خود بداند، ميزان رضايت زناشويى در اين خانواده ها كم تر خواهد بود.(14) تحصيلات نيز در عصر حاضر به عنوان ملاكى براى گزينش همسر پذيرفته شده است. تشابه در نگرشها، ملاك روان شناختى ديگرى است كه در اولين ملاقات بين دو نفر عامل مهمى براى جذب افراد به يكديگر است.(15) برخى ملاكها نيز به بعد عواطف و شخصيت افراد بازمى گردد؛ براى نمونه، اقتدار در مرد و در مقابل همراهى و پذيرش در زن، به نوع عواطف آن ها باز مى گردد.
ملاك هاى رفتارى و اخلاقى نيز، در گزينش همسر مؤثر است. داشتن صفات اخلاقى مناسب گاه به حدى مورد تأكيد قرار مى گيرد كه يكى از شرايط لازم به شمار مى آيد. نظرسنجى ها در ايران نشان مى دهد، صفاتى مانند اخلاق و رفتار خوب، نجابت، صداقت، گذشت، از نظر بيش از نيمى از افراد، مهم ترين ويژگى يك مرد يا زن خوب براى ازدواج به حساب مى آيد.(16) از آن جا كه رفتار، يكى از مهم ترين ابعاد روان شناختى افراد محسوب مى شود و صفات اخلاقى نيز در رگه هاى شخصيت جاى مى گيرد، اين دو بعد را در ضمن ملاكهاي روان شناختى در نظر مى آوريم.
سومين دسته از ملاكها، به جنبه هاي اقتصادي مربوط مى شود. توانايى اداره خانواده، نوع شغل، ثروت و درآمد در مرد و كم هزينه بودن، توانايى كسب درآمد و اشتغال و توانايى كافى براى انجام کارها و اداره ي خانه در زن، ويژگى هايى است كه براى فرد در آستانه ازدواج در نظر گرفته مى شود.(17) چهارمين دسته ي ملاكها به مسائل اجتماعى باز مى گردد. نوع فرهنگ، طبقه اجتماعى، قوميت، مليت، دين و مذهب به جنبه هاي اجتماعى هويت هر فرد مربوط مى شود. در همه دنيا، اعتقادات دينى از مهم ترين عوامل مؤثر در گزينش همسر است، به طوري که بيش از 98 درصد ازدواجها بين يهوديان و 93 درصد ازدواج ها بين کاتوليکها و بيش از 74 درصد ازدواجها بين پروتستاتها درون ديني است. همساني طبقات اجتماعي نيز ملاک مهمي براي ازدواجهاست هر چند در سال هاي اخير، ازدواجهاي مختلط از طبقات اجتماعي متفاوت رو به افزايش نهاده است.(18) ملاکهاي خانوادگي به مسائلي چون ازدواج با خويشاوند يا بيگانه، وضعيت خانوادگي فرد، مانند پدر و مادر، و خواهر و برادر و نظر مثبت يا منفي خانواده در مورد يک فرد باز مي گردد. در شکل 2، طرح کلي ملاکهاي گزينش همسر ديده مي شود.
قاعده ي همسان همسري: صرف نظر از توجه به ملاکها براي يک همسر مناسب، به طور کلي انتخاب همسان، به عنوان يک قاعده ي جهاني همسر گزيني پذيرفته شده است. تشابه و همساني همسران در مکان زندگي و تولد، طبقه اجتماعي، صفات اخلاقي و ويژگي هاي روان شناختي، مذهب و سن، و ويژگي هاي فرهنگي و نژادي، مورد تأکيد بيشتر محققان قرار گرفته است.(19) در تبيين روان شناختي اين قاعده مي توان گفت که در مرتبه ي نخست، تشابه موجب جذب افراد به يکديگر به سبب برانگيخته شدن عواطف مثبت آنان است. تعميم گسترده پيوستگي دو امر «مشابهت» و «جاذبه» در مطالعه افراد گروه هاي سني متفاوت، سطوح اقتصادي - اجتماعي متفاوت و فرهنگهاي مختلف، ثابت شده است. در مرتبه دوم، تشابه بيشتر، موجب سازگاري بيشتر است. هر چه توافق ميان دو نفر بيشتر باشد، بيشتر به هم علاقه مند خواهند شد. هنگام بروز اختلاف که در واقع ناشي از تفاوت هاست، طرفين مي کوشند با تغيير وضعيت رواني خود، به تشابه و توافق دست يابند.(20) تحقيقات نشان مي دهد همساني به استمرار و استحکام پيوند نيز کمک مي کند، از سوي ديگر، بررسي علل اختلافات زناشويي نشان مي دهد که در اين موارد زوجين نوعي عدم تشابه در خصلتهاي مختلف از خود بوز مي دهند. مطالعه درجه رضايت خانواده ها نيز به همين نتايج دست يافته است.(21)

2- صفات همسر مناسب از ديدگاه اسلام

در تعاليم اسلام نيز بر نقش و اهميت ملاکهاي ياد شده، تأکيد گرديده و در عين حال، ملاکهاي ديگري نيز بيان شده است. صفات مناسب براي همسر (زن)، بر اساس تعاليم اسلام عبارتند از:
1. صفات جسماني مانند سلامت، فرزند آوري(22) و دوشيزه بودن(23) و زيبايي هاي ظاهرى مانند زيبايى چهره،(24) اندام.(25) و موها؛(26) ولى اسلام، رنگ پوست و نژاد را ملاكى غالب و مسلط در نظر نياورده است.(27)
2. صفات روان شناختى مانند هوشمندى در حد مناسب،(28) و صفات اخلاقى، حالات و رفتارهاي مناسب مانند فروتنى در برابر همسر،(29) سهل گيري و نرم خوبى،(30) امانت دارى،(31) سپاس گزارى از همسر،(32) مهربانى و عشق به همسر و فرزندان،(33) تسليم و همراهى در روابط جنسى،(34) و صبر و بردباري در مشكلات.(35)
3. توانايي ها و ابعاد اقتصادى؛ مانند مهارت هاي ويژه در اداره خانه، كم بودن مهريه،(36) هزينه ازدواج و ساير مخارج شخصى(37) و يارى كردن مرد در مسائل زندگى.(38)
4. صفات دينى كه در اعتقادات به اموري مانند ايمان به خداوند و زندگى پس از مرگ،(39) دين دارى،(40) تكيه و توكل بر خداوند در مشكلات زندگى باز مى گردد. توصيه همسر به صبر،(41) تقوا و دوري از گناهان،(42) رعايت عفاف و پوشش شرعى،(43) و دوست داشتن اولياى دين (ع) و پيروي از آنها،(44) برخى نمودهاى عاطفى و رفتارى دين داري است.
5. شرايط اجتماعى و فرهنگى كه در اين امور غالبا تشابه زوجين مورد نظر است. در برخى روايات توصيه شده است كه با زنان برخى مناطق و اقوام ازدواج نكنيد.(45) اين روايات را مى توان نوعى تأكيد بر همسانى فرهنگى زن و شوهر دانست. تبيين دقيق تر آن است كه اين روايات به شرايط اجتماعى و فرهنگى مناطق فوق اشاره دارد كه اخلاق و رفتارهاى نامناسبى(46) را پرورش داده است؛ در غير - اين صورت، بر اساس تعاليم اسلام صرف زندگى در يك منطقه خاص يا تعلق به قوميت و مليتى خاص، موجب برتري يا كهتري فرد نمى شود.
6. از ميان ملاكهاى مربوط به خانواده ي زن و مرد، خويشاوندى نيز مى تواند ملاكى مناسب براى گزينش همسر باشد،(47) هر چند در برخى روايات به احتمال بروز نقصهايى در فرزندان پديد آمده از اين گونه ازدواجها اشاره شده است.(48) تعاليم اسلإم بر مناسب بودن خانواده ي همسر بسيار تأکيد دارد و تأتيرات خانواده ي زن و شوهر را بر فرزندان به عنوان يك ركن مهم در تربيت و پرورش آنها در نظر مى گيرد.(49) ازدواج با فردى كه خود ويژگى هاي مناسبى دارد ولى اعضاي خانواده او از صفات اخلاقى، باورهاى دينى و رفتارهاى مناسب برخوردار نيستند، آشكارا نهى شده است.(50) تأثير خانواده بر فرزندان چه از بعد وراثت و چه تربيت، مهم ترين عامل شكل گيري شخصيت آنهاست؛(51) از اين رو، هر چند فرد مى تواند با اراده و پشتكار تا حدى بر اين عوامل غالب شود، از آنجا كه بيشتر افراد تحت تأثير شديد اين عوامل هستند، اولياى دين (ع) به طور جدي توصيه مى كنند كه وضعيت خانوادگى فرد، ملاكى مهم محسوب گردد. افزون بر اين، چگونگى برخورد خانواده دختر با وي و برخوردارى او از احترام و عزتمندي مناسب در ميان اعضاى خانواده، مى تواند نشانه اى از رفتارها و صفات مناسب فرد باشد.(52)
تعاليم اسلام براي گزينش يك مرد به عنوان همسر مناسب، افزون بر ملاكهاى ياد شده، بر نكات ديگرى نيز تأكيد دارد. به علت تأثير بيشتر مرد بر زن در زندگى خانوادگى، برخوردارى او از باورهاى دينى و مذهبى استوار، بيشتر مورد تأكيد قرار گرفته است.(53) اولياى دين (ع) حسن خلق را ملاكى اساسى در مرد اعلام نموده و توصيه مى كنند كه در صورت بداخلاقى مرد، ازدواج با وي صورت نگيرد.(54) تقوا و پرهيزگارى نيز ملاك مهمى است كه بر زندگى خانوادگى و روابط مناسب، حتى در صورت اختلاف بين زن و شوهر، تأثيري بارز دارد.(55) دورى از گناهانى مانند روابط نامشروع جنسى(56) و شراب خوارى(57)، از ملاكهاي اساسى يك همسر مناسب است. در بعد اقتصادي نيز توانايى مرد در اداره خانواده،(58) گشاده دستى و دوري از بخل،(59) ملاكهاي اصلى يك همسر مناسب بيان شده است. اولياى دين (ع) توجه به ثروت و طبقه اجتماعى و اقتصادى بالاتر را به صراحت نهى كرده اند.(60) در مورد ملاكهاي خانوادگى، - افزون بر آنچه در مورد زنان گفته شد - روابط مناسب با والدين، براي مردان به عنوان يك ملاك در نظر گرفته شده است.(61) بديهى است كسى كه نتواند والدين خود را كه بالاترين خدمت و فداكارى را در حق او انجام داده اند، خشنود سازد، در برقراري رابطه با همسر و فرزندان نيز مشكل خواهد داشت.
تعاليم اسلام در گزينش همسر، بر اصل كفو به معناي همتايى و همانندى تأكيد دارد؛ به عبارت ديگر، بهتر است زن و مرد در ويژگى هاي مناسب براي ازدواج، مشابه و تقريبا همتا(62) باشند. اين شرط كه در سخنان اولياى دين (ع) مورد تأكيد قرار گرفته، بر قاعده همسان همسري قابل تطبيق است. البته اين همسانى بيشتر در خصوص ايمان تأكيد شده، و زن و مرد به سبب ايمان، همتاى يكديگر دانسته شده اند(63) و ملاكهاى قومى، طبقاتى و اقتصادي، در همتايى در نظر گرفته نشده است.(64) در نتيجه، افزون برخوردارى فرد از ويژگى هاى مناسب، همتايي زن و مرد نيز ملاكى مهم براى گزينش همسر است. پس از همانندي و تشابه زن و مرد در اصل ايمان و باورهاي دينى، تشابه مراتب ايمان و ويژگي هاى اخلاقى نيز بايد مورد توجه قرار گيرد. اين كه گفته شده اگر حضرت على (ع) نبود، همتا و همانندي براي ازدواج با حضرت زهرا (س) در ميان انسانها يافت نمى شد،(65) به همانندى در مراتب ايمان و اخلاق اشاره دارد. در تعبيرى ديگر آمده است كه برخى مؤمنان، همتا و همسان هم هستند؛(66) از اين رو، صرف ايمان باعث همتايي دو نفر نمى شود و بايد مراتب ايمان و ويژگى هاى اخلاقى را نيز در نظر گرفت. تصريح قرآن به تعلق افراد پاك و وارسته به افراد پاك،(67) دليل ديگري بر همتايى زن و مرد در تقوا، دوري از گناهان و دين داري است.(68) در يک نظرسنجي از دانشجويان، تفاهم اخلاقي و تشابه در باورهاي ديني، يکي از ملاکهاي همسر ايده ال اعلام شده است.(69)

پي نوشت :

1. ماسن، پاول، رشد و شخصت کودک، ص 533.
2. نور، 32.
3. «ما اکثر شعر رجل قط الا قل شهوته» مجلسي، بحارالانوار، ج 101، ص 87.
4. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان، ذيل آيه ي 33 سوره ي نور، ص 220 و نراقي، مهدي، جامع السعادات، ج 2، ص 8 - 17.
5. «افضل العبادة العفاف» کليني، کافي، ج 2، ص 79؛ «ما عبدالله بشيء افضل من عفة بطن و فرج» همان.
6. «لكاد العفيف ان يكون ملكا من الملائكة» نهج البلاغه، حکمت، 474.
7. «من تزوج احرز نصف دينه» حرعاملي، وسائل الشيعه، ج 14، ص 5.
8. «رکعتان يصليها المتزوج افضل من سبعين رکعة يصليها اعزب» همان، ص 8.
9. همان، ص 79.
10. ساروخاني، مقدمه اي بر جامعه شناسي خانواده، ص 33 - 38.
11. صديق اورعي، غلامرضا، جامعه شناسي مسائل اجتماعي ايران، ص 91 - 99.
12. آذربايجاني، مسعود و ديگران، روان شناسي اجتماعي...، ص 250.
13. ساروخاني، مقدمه اي بر جامعه شناسي خانواده، ص 51 - 52.
14. همان، ص 63 - 64.
15. آذربايجاني و ديگران، روان شناسي اجتماعي...، ص 256 - 257.
16. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ارزشها و نگرشهاي ايرانيان، ص 38 - 39.
17. همان.
18. ساروخاني، مقدمه اي بر جامعه شناسي خانواده، ص 62.
19. همان، ص 40 - 72.
20. آذربايجاني و ديگران، روان شناسي اجتماعي...، ص 256 - 261.
21. ساروخاني، مقدمه اي بر جامعه شناسي خانواده، ص 41.
22. «السليم الطرفين...»، هر چند اين روايت در مورد مردان است، مسئوليتهاي اداره خانه و فرزندان و تأمين نيازهاي عاطفي همسر، اين ويژگي را در زن نيز حائز اهميت مي کند: «ان خير نسائکم الولود...» حرعاملي، وسائل الشيعه، ج 14، ص 14.
23. «تزوجوا الابکار فانهن اطيب شيئا افواها»، همان، ص 20 و 34.
24. «امرأة ذات دين و جمال»، نوري، مستدرک الوسائل، ج 14، ص 169؛ «انظر الي وجهها و کفيها»، ص 194؛ «خير نساء امتي اصبحهن وجها»، حرعاملي، وسائل الشيعه، ج 14، ص 78.
25. «... و ينظر الي خلفها...»، حرعاملي، وسائل الشيعه، ج 14، ص 59؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 100، ص 231.
26. «اذا ارادکم احدکم ان يتزوج امرأة فليسأل عن شعرها کما يسأل عن وجهها فان الشعر احد الجمالين»، مجلسي، بحارالانوار، ج 100، ص 237.
27. حجرات، 11؛ کليني، کافي، ج 5، ص 344 (در مرود ازدواج مقداد با يکي از دختران عبدالمطلب).
28. «اياکم و تزويج الحمقاء، فان صحبتها ضياع و ولدها ضباع»، مجلسي، بحارالانوار، ج 100، ص 237؛ «و خير الجواري ما کان لها عقل و ادب فلست تحتاج الي ان تأمر و تنهي»، حرعاملي، وسائل الشيعه، ج 14، ص 13.
29. «الذليلة مع بعلها...»، همان، ص 14.
30. «الهينة اللينة...» همان، ص 15.
31. «... اذا غاب عنها حفظته في نفسه و ماليه»، همان، ص 22.
32. عن النبي (ص): «خير النساء اذا اعطيت شکرت و اذا حرمت صبرت» و «لا ينظر الله الي امرأة لا تشکر لزوجها و هي لا تستغني عنها» سيوطي، جلال الدين، الدر المنثور، ج 1، ص 152.
33. «...اطفهن بازواجهن و ارحمهن باولادهن...» و «...احني علي ولد...» حرعاملي، وسائل الشيعه، ج 14، ص 20.
34. «المترجة مع زوجها الحصان علي غيره... و اذا خلا بها بذلت له ما يريد منها» همان، ص 4.
35. سيوطي، الدر المنثور، ج 2، ص 152.
36. «الطيبة الطبيخ المقتصدة القليلة المهر» حرعاملي، وسائل الشيعه، ج 14، ص 13.
37. همان؛ «من برکة المرأة خفة موونتها» (مجلسي،بحارالانوار، ج 100، ص 231).
38. «...تعين زوجها علي دهره و تساعده علي دنياه و لا تعين الدهر» طبرسي، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 199؛ «... زوجة صالحة تعينه علي امر الدنيا و الاخرة» مجلسي، بحارالانوار، ج 100، ص 238.
39. «ولأمة مؤمنة خير من مشرکة» بقره، 221.
40. «عليک بذوات الذين تربت يداک» حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 22؛ «ما افاد رجل بعد الايمان خير من امرأة ذات دين و جمال» نوري، مستدرک الوسائل، ج 14، ص 161.
41. «لي زوجة اذا رأتني مهموما قالت لي: ما يهمک؟ ان کنت تهتم لرزقک فقد تکفل لک به غيرک... فقال رسول (ص): هذه من عماله [الله] لها نصف اجر الشهيد» همان، ص 17.
42. «ان من شر نسائکم... التي لا تتورع من قبيح...» مجلسي، بحارالانوار، ج 100، ص 235.
43. «خير النساء ان لايرين الرجال و لا يراهن الرجال» حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 43؛ «ان من خير نسائکم... الستيرة...» مجلسي، بحارالانوار، ج 100، ص 235؛ «خير نسائکم... العفيفة في فرجها» ص 237.
44. «لا يتزوج المؤمن ناصبة و لا يتزوج الناصب مؤمنة» مجلسي، بحارالانوار، ج 100، ص 236.
45. حرعاملي، وسائل الشيعه، ج 14، ص 54.
46. «اياکم و نکاح الزنج فانه خلق مشوة» مجلسي، بحارالانوار، ج 100، ص 236.
47. «من تزوج لله و لصلة الرحم توجه الله بتاج الملک» حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 31؛ در سيره ائمه (ع) نيز ازدواج با خويشان، زياد ديده مي شود.
48. «لا تنکحوا القرابة القريبة فان الولد يخلق ضاويا» فريد، مرتضي، الحديث، ج 1، ص 184؛ عن رسول الله (ص) قال «اغتربوا و لا تضووا» همان.
49. «تخيروا لنطفکم فان النساء يلدن اشباه اخوانهن و اخواتهن» محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحکمه، ص 2258، ج 5؛ کليني، فروغ الکافي، ج 5، باب اختيار الزوجه، ص 332.
50. «... اياکم و خضراء الدمن... المرأة الحسناء في منبت السوء» حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 19.
51. «اختاروا لنطفکم فان الخال احد الضجيعين»، همان،ص 29؛ «تزوجوا في الحجر الصالح فان العرق دساس»، محمدي ري شهري، ميزان الحمة، ح 7848.
52. «خير نسائکم... العزيزة في اهلها» همان، ص 14.
53. «... لا تزوجها الا ممن هو علي رأيها» مجلسي، بحارالانوار، ج 100، ص 378؛ «تزوجوا في الشکاک و لا تزوجوهم، لان المرأة تأخذ من ادب الرجل و يقهرها علي دينه» ص 377؛ «لا يتزوج المستضعف مؤمنة» ص 378.
54. «لا تزوجه ان کان سيئ الخلق» حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 54.
55. «التقي النقي...» همان، ص 18؛ «زوجها ممن يتقي الله فان احبها اکرمها و ان ابغضها لم يظلمها» فريد تنکابني، الحديث، ج 1، ص 177.
56. «الزاني لا ينکح الا زانية او مشرکة و الزانية لا ينکحها الا زان أو مشرک و حرم ذلک علي المؤمنين» نور، 3.
57. «لا يتزوج شارب خمر فان من فعل فکانما قادها الي الزنا» مجلسي، بحارالانوار، ج 100، ص 372.
58. «... عنده يسار»، حرعاملي ،وسائل الشيعه، ج 14، ص 18.
59. «... السمح الکفين... لا يلجي عياله الي غيره... ان من شر رجالکم البهات البخيل الفاحش. الآکل وحده... الملجي عياله الي غيره...» همان.
60. مجلسي، بحارالانوار، ج 22، ص 265؛ «ان خطب اليک رجل رضيت دينه و خلقه فزوجه و لايمنعک فقره وفاقته...» ج 100، ص 379.
61. «ان من خير رجالکم... البر بوالديه... أن من شر رجالکم... العاق بوالديه» حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 18.
62. «انکحوا الاکفاء و انکحوا فيهم و اختاروا لنطفکم» همان، ص 29.
63. «المؤمن کفو المؤمنة و المسلم کفو المسلمة» همان، ص 44.
64. ازدواج «جويبر» که مردي فقير و فاقد زيبايي هاي ظاهري و از سياهان سودان بود،با دختري از اشراف عرب به نام «ذلفاء» به تشويق پيامبر (ص) روي داد و در نفي ملاکهاي قومي و طبقاتي مؤثر بود (همان).
65. «لولا ان الله خلق فاطمة لعلي ما کان لها علي وجه الارض کفو، آدم فمن دونه» همان، ص 49.
66. «المؤمنون بعضهم اکفاء بعض» همان.
67. «... والطيبت للطيبين و الطيبون للطيبت...» نور، 26.
68. طباطبايي، تفسير الميزان، ج 15، ص 115.
69. حق دوست، علي اکبر و ديگران، «بررسي ديدگاه دانشجويان...»، انديشه و رفتار، سال دوم، ش 3.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط