موردپژوهی: جزایر خلیج‌فارس

رویکرد توسعه‌ی شبکه‌ی محلی در عصر جهانی شدن

جزایر ایرانی در خلیج‌فارس، با نبود تعادلهایی در فضا و ساختارهای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی مواجهند. چنین موقعیتی موجب افزایش آسیب‌پذیری و فقر و نیز تأثیرپذیری جزیره‌ها در برابر تحولات جهانی -
چهارشنبه، 4 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
رویکرد توسعه‌ی شبکه‌ی محلی در عصر جهانی شدن
رویکرد توسعه‌ی شبکه‌ی محلی در عصر جهانی شدن

نویسنده: دکتر زهره فنی (1)

 

چکیده:

جزایر ایرانی در خلیج‌فارس، با نبود تعادلهایی در فضا و ساختارهای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی مواجهند. چنین موقعیتی موجب افزایش آسیب‌پذیری و فقر و نیز تأثیرپذیری جزیره‌ها در برابر تحولات جهانی - منطقه‌یی شده است. سیاستها و برنامه‌های محلی - منطقه‌یی برای تقویت شاخصه‌های هویتی - فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، یکی از رویکردهای فراروی تصمیم‌گیران و برنامه‌ریزان ملی - منطقه‌یی و محلی، به ویژه برای این منطقه است. برنامه‌ریزی و مدیریت جامعه راهبردی توسعه‌ی محلی (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و زیست محیطی) و تدوین و ارائه راهکارهای عملیاتی، به منظور احیا و تقویت ساختاری و زیرساختی این جزایر، یک ضرورت تام است. از سوی دیگر، جهانی شدن و افزایش فعالیتهای بین‌المللی کشورهای حوزه‌ی خلیج‌فارس، زمان را برای بهره‌برداری‌های مؤثر ایران تنگ کرده است؛ از اینرو، شتاب در توانمندسازی، ارتقای بهره‌وری منابع انسانی و طبیعی، تقویت پیوندهای محلی و منطقه‌یی و رونق بخشی به جزایر و سواحل این منطقه اجتناب‌ناپذیر شده است. مطالعات نگارنده نشان داده است که در این شرایط، متحول‌سازی و تأثیرپذیری و نیز برنامه‌ریزی توسعه‌ی محلی، مهمترین رویکردها در توسعه از پایین، تمرکززدا، درون‌زا و مبتنی ‌بر توانمندسازی محلی است. بنابراین، مقاله‌ی حاضر با هدف تحلیل وضعیت سکونتگاههای منطقه، با تنظیم یک برنامه‌ی راهبردی در زمینه‌ی توسعه‌ی محلی، پیشنهادات راهبردی را بصورت برنامه‌های اجرایی/ مدیریتی ارائه کرده است. نگارنده با تأکید بر این مهم، به تعمیم و بومی‌سازی نتایج بخشی از تحقیقات خود و دیگران (در زمینه‌ی توانمندسازی محلی)، در محدوده‌ی جزایر خلیج‌فارس می‌پردازد که بر اساس آن می‌توان برنامه‌هایی برای عملیاتی شدن سند جامع راهبردی توسعه محلی در حوزه‌ی این جزایر، تهیه و تنظیم کرد.
کلیدواژگان:
خلیج‌فارس؛ جهانی شدن؛ توسعه‌ی محلی؛ توانمندسازی؛ جزایر خلیج‌فارس.

مقدمه

از جنبه‌های اصلی فرایند جهانی شدن ناشی از ابزار و فناوریهای نو ارتباطی، گسترش و فراگیری سریع آن در همه‌ی نقاط سکونتگاهی جهان است. از سوی دیگر، چنانچه این سکونتگاهها از قدرت و توانمندیهای محلی و بومی برخوردار نباشند و به اهمیت موقعیت، سرمایه‌های انسانی و اجتماعی و سایر داشته‌های ناشناخته‌ی خود واقف نباشند، منجر به نفوذ و تسری ساختاری جنبه‌های منفی پدیده‌ی جهانی شدن در آنها خواهد شد. جهانی شدن با همه‌ی تناقضها و هماهنگی‌ها، حاوی نوعی نظم جهانی است که به تعبیر رابرتسون، این نظم علاوه بر تشدید آگاهی‌ها، وابستگی‌ها و کنش‌ها، سبب تقویت پیوندهای محلی جهانی شده است یکی از راههای افزایش قدرت چانه‌زنی و نقش‌آفرینی سکونتگاهها و از جمله شهرها در هر کشوری، سطح بالای عدالت اجتماعی - اقتصادی در آنهاست (مارکوس و همکاران، 1392) که زمینه را برای حضور فعال و تعامل آنها در عرصه‌های جهانی و منطقه‌یی تسهیل می‌سازد. با مشاهده‌ی اجمالی مناطق داخلی و حاشیه‌یی ایران، می‌توان دریافت که تبعات مختلف فرایند جهانی شدن با شتاب زیادی در حال نفوذ و گسترش در شهرها و مناطق پیرامونی کشور و به ویژه حوزه‌ی خلیج‌فارس است؛ (2) بگونه‌یی که الزامات شرایط منطقه‌یی و جهانی، ایران و حوزه‌ی خلیج‌فارس آن را نیازمند بازنگری در مفاهیم، ادبیات و فضای عملکردی و رویه‌ی خود کرده است. یکی از این بررسیها و تحلیلهای علمی می‌تواند در حوزه‌ی رویه‌های برنامه‌ریزی و مدیریت محلی باشد؛ زیرا بیشترین ارتباط و تأثیر را بر زندگی، فعالیت، بینش و توانمندیهای گوناگون لایه‌های پایین اجتماع‌های محلی، بدنبال خواهد داشت. (3)

مسئله‌شناسی موضوع

جهانی شدن با همه‌ی تناقضها و هماهنگی‌ها، حاوی نوعی نظم جهانی است که به تعبیر رابرتسون، این نظم علاوه بر تشدید آگاهی‌ها، وابستگی‌ها و کنش‌ها، سبب تقویت پیوندهای محلی جهانی شده است (کیانی، 1380: 29-21). وی همچنین از آن به «نظم جهانی - محلی» (4) یاد می‌کند که در صورت نبود زمینه‌های ساختاری و توسعه‌یی، تضعیف بیشتر بخشهای سکونتی، اقتصادی، اجتماعی و هویتهای محلی - بومی را بدنبال خواهد داشت. بی‌تردید، شهرهای بزرگ بیشتر در معرض هجمه‌ی اطلاعات و نمادها هستند؛ اما نفوذ‌پذیری مرزهای جغرافیایی و گسترش وسایل ارتباطی، زمینه‌ی ورود پیامهای فرهنگی و اجتماعی نوین را فراهم می‌آورد؛ از اینرو، تحولات وسیعی حتی در دور افتاده‌ترین شهرها پدید آمده است؛ به عبارت دیگر نمی‌توان مانع ورود نمادها و پیامهای گوناگون جهانی به درون مناطق و شهرها شد؛ ولی می‌توان با تدبیر و برنامه‌ریزی محلی - منطقه‌یی، جهانی شدن را در قالب فرهنگ و اقتصاد محلی و بومی تقویت و ارائه کرد.
پذیرش فعالانه و قدرتمندانه‌ی فرایند جهانی شدن، مستلزم افزایش سطح تاب‌آوری و تقویت جنبه‌های گوناگون سکونتگاههای انسانی است و نقصانها و نارسایی‌های زیستی، به آسیب‌پذیری و رفتار منفعلانه‌ی آنها در همه‌ی عرصه‌ها منجر می‌شود. جزایر ایرانی واقع در خلیج‌فارس، همانند سایر سکونتگاههای کشور، با مسائل و نبود تعادلهایی در فضا و ساختارهای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی مواجهند که زمینه را برای افزایش آسیب‌پذیری، فقر و موضع انفعالی آنها پدید آورده است.
سیاستها و برنامه‌های محلی - منطقه‌یی برای تقویت فضای هویتی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، یکی از رویکردهای فراروی تصمیم‌گیران و برنامه‌ریزان ملی - منطقه‌یی و محلی، به ویژه برای مناطق ضعیف از لحاظ توسعه است. لازمه‌ی احیا، تقویت و توسعه‌ی ساختاری و زیرساختی این جزایر، برنامه‌ریزی و مدیریت جامعه راهبردی توسعه‌ی محلی (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و زیست‌محیطی) و تدوین و نیز ارائه‌ی راهبردی بنیادی، به منظور تحقق اهداف آن است. از سوی دیگر، جهانی شدن و افزایش فعالیتهای بین‌المللی کشورهای حوزه‌ی خلیج‌فارس، عرصه و زمان را برای بهره‌برداری‌های مؤثر ایران از منطقه تنگ کرده است. بنابراین شتاب در توانمندسازی، ارتقای بهره‌وی منابع انسانی و طبیعی، تقویت پیوندهای محلی و منطقه‌یی و رونق بخشی به جزایر و سواحل این منطقه اجتناب‌ناپذیر شده است.

بیشتر بخوانید:جهانی شدن و فرهنگ


این مسائل و موضوع‌های چالش‌برانگیز دیگر، انگیزه‌ی اصلی در اجرای این پژوهش‌ با طرح سؤالات اساسی همراه شده است:
- دلایل عقب‌ماندگی مناطق غنی ازمنابع و ثروتهای طبیعی و انسانی سواحل و جزایر جنوبی کشور کدامند؟ عوامل ساختاری و بنیادی مؤثر در این عقب‌ماندگیها چیست؟
- رویکرد مهم در بازآفرینی و تقویت اجتماع‌های محلی این حوزه کدام است؟
- این رویکرد چگونه می‌تواند جنبه‌ی عملیاتی پیدا کند؟
وجود قابلیتها، استعدادها، منابع ارزشمند طبیعی و انسانی در این بخش از کشور، ضرورت تحولی در دیدگاهها، برنامه‌ریزیها و طرحهای اجرایی را، به منظور دستیابی به جایگاه واقعی و مسلم آن در منطقه و جهان نشان می‌دهد. در مورد اهمیت استراتژیک و سابقه‌ی تاریخی حوزه‌ی خلیج‌فارس بسیار نوشته و گفته‌اند؛ ولی کمتر به موضوع‌های مهمی، مانند دلایل و عوامل نارسایی‌ها و مسائل بنیادی، دلایل عدم پویایی و خصوصاً رویکردهایی برای بازآفرینی و تقویت منطقه پرداخته شده است. به نظر می‌رسد ریشه‌ی بسیاری از کاستی‌ها و عقب‌ماندگیهای منطقه در بی‌توجهی به نظام مدیریت و بهره‌برداری سنجیده از سرمایه‌های انسانی و طبیعی آن نهفته است. نظامی که می‌تواند در پرتو توانمندسازی مردم بومی و مشارکت مستقیم آنها در برنامه‌های توسعه‌ی محلی، به بازآفرینی و توسعه‌ی درون‌زا و پایدار منطقه کمک کند.
یکی از فرض‌های محوری برای این حوزه، توانمندسازی و مشارکت نیروهای بومی از راه برنامه‌ریزی محلی مردم محور است که زمینه‌ی تحرک و پویایی بومی و درون‌زای این جزایر را پدید می‌آورد؛ تحرک و پویایی که می‌تواند به رشد و توسعه‌ی پایدار و ارتقای مرتبه‌ی آن در میان بازارهای منطقه‌یی و حتی جهانی منجر شود.
از دیگر پیش‌فرض‌های مهم می‌تواند مدیریت پایدار مجموعه‌ی زیست‌بومها و اکوسیستمهای طبیعی منطقه باشد که از محورهای دیگر توسعه‌یی و درآمدزا برای ساکنان منطقه است؛ موضوعی که نه تنها سازمانهای دولتی؛ بلکه نهادهای مردمی مشخصی مسئولیت «رصد و نظارت» (5) و مدیریت آن را بر عهده ندارند. (6) در این زمینه سؤالات متعددی مطرح و بدون پاسخ رها شده‌اند؛ از جمله اینکه بطور کلی ایران در زمینه‌ی حفاظت زیست‌محیطی خلیج‌فارس از انواع آلودگی‌ها و مخاطرات طبیعی و انسانی چه جایگاهی دارد؟ (7) آیا صرف اعلام مالکیت و تعلق جزایر سه‌گانه و یا حفظ نام خلیج‌فارس به ایران، اهمیت و حقانیت کشور را در این زمینه، آشکارتر و تثبیت خواهد کرد؟
آنچه به عنوان راهکار، در حوزه‌ی تخصص نگارنده قابل بررسی و تحلیل است، پرداختن جدی به موضوع و ماهیت برنامه‌ریزی توسعه‌ی محلی با تأکید بر رویکرد «اندیشه‌ی جهانی و عملکرد محلی» (8) است و در این نوشته، سعی بر پردازش و تجزیه و تحلیل آن از راه مطالعه به دو روش اسنادی - کتابخانه‌یی و مشاهده - مصاحبه بوده است. همچنین این بررسی از نوع بنیادی و با روش تحقیق تحلیلی- توصیفی انجام گرفته است.
سواحل خلیج‌فارس، به ویژه جزایر ایرانی آن، نیازمند مدیریت برنامه‌ریزی شده، قانونمند و پایدار شهری - منطقه‌یی هستند؛ نظامی مدیریتی که بتواند تمامی خواسته‌ها و نیازمندیهای اساسی شهروندان را تأمین و در جهت توانمندسازی آنها تلاش کند. این رویکرد مدیریتی را «مدیریت محلی پایدار» (9) نیز می‌نامند (فنی، 1391: 8-14). مدیریت شهری بر نظام مدیریت محلی تأکید می‌کند و از راه توسعه‌ی اجتماعات محلی، تمرکززدایی و مشارکت جمعی، بستر و زمینه‌ی مناسبی را برای توسعه‌ی پایدار شهری فراهم می‌آورد که نیازمند فراهم آمدن بسترها و زیرساختهای سیاسی، اداری، اقتصادی و کالبدی در مقیاس شهری است. مقاله‌ی حاضر نیز با اتکا بر نتایج پژوهشهای نگارنده و تأکید بر این دیدگاه، به تبیین و تحلیل بنیادهای نظری در این حوزه، تشریح رویکرد برنامه‌ریزی توسعه‌ی محلی و در نهایت کاربرد آنها بصورت تدوین و ارائه‌ی راهکارهایی (سندی راهبردی) در توسعه‌ی محلی جزایر ایرانی حوزه‌ی خلیج‌فارس پرداخته است.

سابقه‌ی پژوهش

در پژوهش حاضر بر دو دسته از مطالعات تأکید شده است تا بر اساس آن بتوان درنهایت به تلفیق و تکمیل روند آنها پرداخت:
الف) گروه نخست از مطالعات، حول محور فعالیتهای گوناگون مردم منطقه‌ی خلیج‌فارس که به بهبود آنها می‌انجامد، صورت گرفته است؛
ب) دسته‌ی دیگر مطالعات، به طور مستقیم، به موضوع توانمندسازی اجتماعات محلی و بازآفرینی آنها به منظور تحقق توسعه‌ی پایدار و درون‌زا در مناطق مختلف کشور اشاره دارند.
گروه نخست مطالعات در مورد سکونتگاههای منطقه‌ی خلیج‌فارس، مطالعات گردشگری، صیادی و زیست‌محیطی متعددی انجام شده است؛ ولی هیچ‌یک حتی بطور غیرمستقیم، با موضوع این مقاله، یعنی ماهیت و نحوه‌ی توانمندسازی اجتماعات محلی آنها ارتباط پیدا نمی‌کنند. تقریباً بیشتر این مطالعات که به اهمیت موضوع شبکه‌های همکاری عمدتاً حرفه‌یی میان مردم بومی در برخی از فعالیتها اشاره دارند، باختصار عبارتند از:
محمدی کنگرانی با همکاری خود در سال 1390، به ترسیم و تحلیل شبکه‌ی اعتماد میان شاغلان در بخش گردشگری، با استفاده از تحلیل شبکه‌یی در روستای طبل از جزیره‌ی قشم پرداخته است. از نتایج مهم آن، این است که شاغلین بخش طبیعت‌گردی که بیشتر با گردشگران در ارتباط هستند و احتمال آن می‌رفت که تحت تأثیر فرهنگهای متفاوت، روابط خود را با جامعه‌ی بومی بگسلند، همچنان روابط خود را با افراد این جامعه حفظ کرده‌اند؛ به طوری که در بالاترین سطح، افراد خانواده‌ی خود را همچنان به عنوان افراد مورد اعتماد خود می‌دانند و پس از آن دوستان و معتمدان محلی در رده‌های پایین‌تری قرار می‌گیرند. بنابراین اگرچه گردشگری تأثیری در تغییر روابط خویشاوندی نداشته است؛ ولی شبکه‌ی اجتماعی روستا یکپارچه نبوده و همچنان روستاییان بر اساس روابط طایفه‌یی با هم در ارتباط هستند.
همین محقق با همکاران خود در مقاله‌ی دیگری (2014 .م)، به تبیین نقش همکاریهای اجتماعی در طرحهای تأمین آب پرداخته است. محمدی کنگرانی و همکاران نتیجه گرفته‌اند که روابط اجتماعی در میان مردم بومی تغییر یافته و بر حسب موافقت با احداث سد، منجر به تقسیماتی میان آنها شده است (Mohammadi Kangarani and Others, 2014:2).
همچنین نگارندگان این مقاله به تحلیل شبکه‌ی هیدرولوژیک و تبیین راه‌حلهایی برای منازعات آبی با تأکید بر همکاریهای اجتماعی در یکی از سکونتگاههای این منطقه پرداخته‌اند. از نتایج مهم این تحقیق، تغییر الگوهای ارتباطی مبتنی بر روابط خویشاوندی پیشین شکل یافته در پی بروز مشکل کم آبی و تشکیل گروه‌بندیهای جدید میان افراد در پی بروز این مشکل است؛ به عبارت دیگر، کم آبی و خشکسالی، سبب تغییر الگوهای ارتباطی میان افراد و گروه‌بندی جدید بین آنها شده است.
از دیگر مطالعات این محقق با همکارانش، در سال 1392، بررسی شبکه‌ی همکاری میان نهادهای دولتی و مردمی رسمی در اجرای پروژه‌های آبخیزداری و کاهش فرسایش خاک بوده است که دلالت بر اهمیت این همکاریها، به ویژه حمایت نهادهای مردمی، در برنامه‌های غیر سازه‌یی آبخیزداری بوده است.
از گروه دوم مطالعات می‌توان به این مورد اشاره کرد:
نخستین فعالیت علمی دانشگاهی در ایران، در مورد نخستین توسعه‌ی محلی را می‌توان از درون پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد فرید صارمی در سال 1386 و به راهنمایی نگارنده استنباط کرد که از نتایج مهم و کاربردی آن، طراحی و تدوین الگویی برای برنامه‌ریزی توسعه‌ی محلی در اغلب مناطق کشور بوده است.
اثر دیگر با عنوان نقش رویکرد دارایی مبنا در توسعه‌ی محلی توسط راضیه رضازاده و همکاران در سال 1392 منتشر شده که از نتایج آن این است که سرمایه‌ی اجتماعی در دستیابی به توسعه‌ی پایدار محلی، عامل اصلی و مستقیم تأثیرگذار بر تمایل مردم به مشارکت سازمان یافته و کیفیت محیط کالبدی است.
بخش دیگری از مطالعات که در خارج از ایران انجام شده است، مبتنی بر شاخص‌ها و سنجه‌هایی است که در جدول شماره‌ی 1 آمده است؛ ولی هیچ‌کدام بطور مشخص به الگویی برای تقویت فعالیتها و فضاها در راستای جهان - محلی‌گرایی و اجتماعات محلی اشاره‌یی ندارند.
جدول شماره 1: شاخصهای پایداری محلی از دیدگاه صاحبنظران حوزه‌ی مطالعات محلی (رضازاده و همکاران، 5:1392)
#

شاخص پایداری محلی

              سنجه‌ها

صاحبنظران

هویت و سرزندگی

تخصیص فضای مناسب برای عابرین، ترافیک آرام، خرید همگانی، تفریح و امور فرهنگی و...

 چپمن، لینچ

پویایی و سازگاری

تداوم زندگی و فعالیت ساکنان، توزیع فضاهای باز و شبکه‌ی معابر، مصالح بومی، الگوهای مالکیت و...

بارتون

تنوع

تغییر در ساختار جمعیتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیط زیستی

ویلر

دسترسی

دسترسی راحت به کارکردها و فعالیتها در درون و بیرون محله، تجهیزات محله‌یی، کاهش آلودگیهای محیطی و تعادل میان انواع حرکت

چپمن و بارتون

ظرفیت قابل تحمل محله

ظرفیت توسعه، دسترسی و کفایت منابع محلی

بارتون

مشارکت و تعاملات اجتماعی

تمایل به مشارکتهای سازمان یافته در همه‌ی جوانب

روزلند، چاویس و فلورین

 

جهانی شدن و تنوع مقیاس و عملکرد محلی

جهانی شدن، (10) به فرایند جهان شمولی تبدیل شده که با توجه به انباشت و توزیع سرمایه و امکانات، ارتباطات و بسیاری از عوامل دیگر، مناطق و شهرهای مختلف را متأثر ساخته است. با گذشت زمان، بروز پیشرفتهای علمی - تکنیکی و گسترش پدیده‌ی جهانی شدن، اگر زمانی مقیاس محلی در کشورها به محدوده‌ی محیط مصنوع شهری، مردم و فعالیتهای بومی، به همراه حوزه‌ی نفوذ روستایی آن اطلاق می‌شد، امروزه این مقیاس از لحاظ نظری و تجربی، دچار تحولاتی شده است. در اغلب جوامع توسعه یافته، سکونتگاههای محلی با وجود مشخصه‌های واحد محلی، کاملاً یکدست و همگن نیستند و تنوع زیاد انسانی و فعالیتی پیدا کرده‌اند. نمونه‌یی از این موارد، در تنوع پدید آمده در مقیاس محلی و شهری در ایالت‌های کانادا دیده می‌شود در اغلب این سکونتگاهها (با وجود کوچک و محلی بودن)، مردم در عین حفظ هماهنگی با محیط انسانی، خود را ریشه‌دار در مناطق و متعلق به سرزمینهای گوناگون که از آنجا آمده‌اند، می‌دانند. (11) در حالی که همواره مفهوم و مقیاس محلی در این کشورهای چند فرهنگی، سعی بر مقابله با پدیده‌ی جهانی شدن دارد. (12) ایجاد وگسترش واحدهای فعالیتی فراملی و جهانی مانند صنایع تولید محصولات آرایشی و بهداشتی، خانگی و یا غذایی با بازارهای جهانی، در مقیاس شهری/ محلی این کشورها، سبب اتصال و پیوند این فضاها و مقیاس با فضا و مقیاس جهانی شده است. مردم هم در واحدهای محلی و کوچک زندگی می‌کنند و هم در صنایع فراملی و جهانی به فعالیت می‌پردازند و این می‌تواند به معنای نوعی مقابله با وابستگی، تعلق و زندگی در مقیاس خاص محلی تلقی شود. بنابراین مردم این شهرها، در بهره‌برداری از موقعیتها و امتیازات اقتصاد جهانی، با مسائل فرهنگی و هویتی مواجهند.

دیدگاه جهان - محلی‌گرایی در پژوهشهای شهری - منطقه‌یی

برای پردازش علمی و نظری موضوع توسعه‌ی محلی جزایر ایرانی خلیج‌فارس با نگرش جهانی، لازم است ابتدا به طور اختصار به ادبیات و ابعاد نظری موضوع پرداخته شود. در واژه‌شناسی‌های جغرافیا و مطالعات شهری از «مکان»، به مفاهیم و پهنه‌هایی چون منطقه، محله و اجتماع محلی تعبیر شده است؛ همانگونه که از آن مفهوم «فرایند» استنباط می‌شود. (13) فرایندهایی، مانند روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در فضاهای خاص در این تعبیر جای می‌گیرند. از این رو، مشخصه‌های ذاتی و ماهیتی مکان، مانند منطقه‌یی و محلی بودن، جایگاه مهمی در مطالعات و پژوهشهای دانشگاهی و علمی دارند. از ویژگی‌های محلی بودن، در اغلب منابع علمی، بنا به مقتضیات، به «شهری بودن» و یا «روستایی بودن» نیز تعبیر شده است. (14)
طی سه دهه‌ی گذشته، با افزایش گرایش اندیشمندان و کارشناسان شهری، به موضوع جهانی شدن بطور عام و تعاملات جهانی - محلی به طور خاص (Robinson., J. 2002:531-533 فنی، 112:1393)، بحث برابری و تعادل نسبی شهری و محلی به هم ریخته است. ساختار و اجزا بسیاری از تئوریهای شهری را فرایندهای اجتماعی - فضایی با مقیاس فراملی و حتی جهانی تشکیل می‌دهد؛ اما فراگیرترین این تئوریهای شهری، مفهوم «محلی بودن» یا «محلیت» را به عنوان فضایی که از حیث تجربی و حتی «وجود شناختی» (15) قابل تمایز است، پذیرفته‌اند؛ (16) فضایی که دارای ساختار درونی مشخص و مجزا از جریانهای فراملی ایده‌ها، اطلاعات، تعاملات مالی، حرکتهای مذهبی و فرهنگی، رسانه‌های جمعی و مردم است؛ جریانهایی که از خارج به داخل قلمرو فضای محلی نفوذ می‌کنند و سازمانها و نهادهای محلی موجود را تحت تأثیر قرار داده و دگرگون می‌سازد.
اسمیت معتقد است که دو موضوع ویژه در تکوین و ترکیب «محلی بودن» در روابط متقابل «جهانی - محلی» در مطالعات شهری نقش داشته‌اند:
نخست اینکه مفهوم و موضوع «محلی»، به عنوان فضای فرهنگی جوامع کوچک محلی (کامیونیتیها) معرفی شده است؛
دیگر اینکه، محلی بودن، فضایی طبیعی است که در آن، جمعی از انسانها، در برابر فرایندهای مداخله‌گر جهانی شدن، مقاومت می‌کنند. (17)
از دیگر تئوری‌پردازان شهری در این زمینه، مانوئل کاستلز است که از محلی بودن، به عنوان «فضای سیاسی حامی حرکتهای اجتماعی» یاد می‌کند و اینکه «ارزشهای مهم فرهنگی و سیاسی آن، تحت تسلط فرایند بازساخت اقتصادی و تکنولوژیکی جهانی محاصره و تهدید شده است». وی معتقد است، در حالی که «فضای جریانها»، فضای جهانی قدرت اقتصادی و تکنولوژیکی است، «فضای ارزشها و تجربه‌های فرهنگی»، همچنان «محلی» باقی می‌ماند. شبکه‌های ثروت و قدرت، به عنوان منبع مهم قدرت نهادی، پیوسته به انباشت و مبادله‌ی اطلاعات می‌پردازند. این فرایند نفوذکننده به قلمرو و مرزها، حاکمیت دولت ملی را از هم گسیخته و حیات و شیوه‌های زندگی گروههای فرهنگی محلی را در جهان مورد تهدید قرار داده است. به اعتقاد وی، «دولت ملی»، (18) به عنوان فضایی هماهنگ و منسجم با هویت داخلی، در حال تجزیه و انحلال است (Castells, 2007: 266).
با همه‌ی این تفاسیر، برخی از اندیشمندان معتقدند، دوگانگی و یا تضاد عمیقی بین «جهانی بودن» و «محلی بودن» وجود ندارد. چنانکه اسمیت در این زمینه چنین می‌نویسد:
دوگانگی مفاهیم جهانی - محلی ریشه در این تفکر غلط دارد که مفهوم «محلی»، دارای فضای فرهنگی ثابت، ارزش وجودی و هویت فردی و انسانی در مکان؛ و مفهوم «جهانی»، به عنوان مکان تحولات، افت ارزشها و تفکیک/ هماهنگ‌سازی فرهنگی (مانند فضای سرمایه‌داری جهانی) است. این نوع دوگانه‌نگری تنها از این حیث اهمیت پیدا کرده که برای دست‌اندرکاران، تصمیم‌سازان و سیاستگذاران جوامع، دو فضا و محدوده‌ی فکری و عملکردی را گشوده است: جهانی اندیشیدن و محلی عمل کردن (Smith, 2001:157).

بیشتر بخوانید:خرده ‌فرهنگ‌های جوانان در عصر جهانی شدن


این شعار که در رسانه‌های جمعی و منابع دانشگاهی و علمی فراوان دیده می‌شود، این امکان را برای مردم فراهم آورده است که با شناخت وسیعتری از جهان پیرامون (توانایی مقاومت و تقویت، در عین بسترسازی و درک شرایط، فرصتها و محدودیتهای جهانی) به انجام فعالیتهای خود در سطح محلی بپردازند؛ ولی سیاستهایی که با این شعار جلو رفته‌اند، آنهایی هستند که با تأکید بر نیروها و حرکتهای مردمی در سطح محلی، شناخته شده و پیشگام هستند.
البته وی معتقد است که با همه‌ی این اوصاف، در اغلب موارد، این نوع نگرش به سیاستهای بومی سبب می‌شود که عملکردهای سیاسی و سیاستگذاریها، تحت تأثیر مقاومتها از سوی نخبگان سیاسی - اقتصادی محلی، مانند شهرداران، تأمین کنندگان خدمات شهری، محرکهای رشد، منافع و موقعیتهای تجاری و رسانه‌های محلی، محدود و منحصر شوند؛ به عبارت دیگر، روند شناخت، تدوین و تصویب سیاستها و برنامه‌های توسعه‌یی تحت تأثیر عناصر و عوامل متعددی هستند که به ویژه در جوامع در حال توسعه اغلب سبب اثرات محدود و یا غفلت از ماهیت و اهداف آنها می‌شود.

مفهوم فراملی‌گرایی در حوزه‌ی برنامه‌ریزی شهری (محلی)

مفهوم «فراملی‌گرایی» (19) در حوزه‌ی مطالعات و برنامه‌ریزی شهری از سوی جغرافیدانان و شهرشناسانی چون دیوید هاروی، پیتر اسمیت، دورین مسی (20) و دیگران مطرح شد تا افق تازه‌یی در حوزه‌ی موضوعها و مباحث شهری گشوده شود. آنها هر یک به نوبه‌ی خود معتقد بودند که امروزه، به منظور شناخت و احاطه بر فرایندها و شبکه‌های فراملی (برای ارتقای موقعیت و بهره‌برداریهای گوناگون از آن)، تمرکز مطالعات شهری آتی بر ویژگیهای محلی و فرامحلی عملکردها و فرایندهای گوناگون اجتماعی - فضایی فراملی، بسط و تعمیق مطالعات شهرگرایی و شهرنشینی فراملی ضروری است. در حالی که هنوز متدهای سنتی مطالعه‌ی فعالیتها و مردم در شهرهای در حال توسعه مطرح و رایج است؛ ولی قلمرو، اهداف و جامع‌نگری این پژوهشها نیازمند بازنگری جدی است.
با پیچیدگی و سرعت مکانیزمهای ارتباطی معاصر، دیدگاههای مهم و مؤثر در تحقیق و مطالعه‌ی شهرگرایی فراملی، با تحلیل شبکه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در فضای اجتماعی شهر شروع می‌شود؛ با این آگاهی که فضای اجتماعی مورد تحلیل، به عنوان یک فضای فرامحلی و فراملی شناخته شود که در آن، برای شکل‌یابی قدرت، ارزشها و هویتها، عاملان اجتماعی با نهادها و فرایندهای اجتماعی محلی و فرامحلی در تعامل قرار می‌گیرند. (21)
در این مطالعه نیز با تأکید بر اهمیت حضور مردم در توسعه‌ی محلی در جزایر خلیج‌فارس، در ایفای نقشهای مهم و توسعه‌یی اقتصادی - تجاری، به ارائه‌ی الگویی برای توانمندسازی و فعلیت‌یابی قابلیتهای انسانی و طبیعی آنها پرداخته شده است.

رویکرد توسعه‌ی پایدار محلی

این رویکرد بدنبال اثرات نامطلوب رشد اقتصادی، جدا از رشد اجتماعی و سرمایه‌های محیط زیست مطرح شد و در آن بر محله‌های شهری و اجتماعات کوچک محلی، به عنوان بنیادی‌ترین عناصر شهری - منطقه‌یی تأکید شده که نقشی اساسی در تحقیق توسعه‌ی پایدار محلی ایفا می‌کنند. صرافی (1379) نیز معتقد است که ریشه‌ی بسیاری از مسائل محیطی و شهری در مسائل محلی نهفته است؛ محله‌هایی که در آنها شهروند تعریف و نقشی ندارد. توسعه‌ی پایدار محلی که بر پایه‌ی توسعه و توانمندسازی اجتماعات محلی به بار می‌نشیند و زمینه‌ساز توسعه‌ی پایدار شهری - منطقه‌ی و ملی است، شامل همه‌ی محورها و مسائل در حوزه‌های اقتصادی، مسکن، رفاه اجتماعی، امنیت، آموزش و محیط زیست است. آنچه مسلم است مفهوم و رویکرد اجتماعی محلی از دو بار یا جنبه‌ی کیفی و عینی «مکان» و «اجتماع» تشکیل شده و از مناسبات و وابستگیهای میان انسان و فضا پدید می‌آید. در همه‌ی نگاهها به این اجتماع انسانی، حضور افرادی با منافع و ارزشهای مشترک و روابط متقابل را نشان می‌دهد که حکایتهای دو سویه‌یی را برای همکاری بیشتر فراهم می‌آورند (Barton, et al, 2003: 4).

مروری بر جغرافیای جزایر ایرانی خلیج‌فارس

بطور کلی موقعیت جغرافیایی این جزایر در دسترسی به آبهای آزاد جهان به همراه منابع انسانی و طبیعی آنها، گویای اهمیت قابلیت‌ها و توانمندیهای بالقوه در پذیرش فعالیتهای منطقه‌یی و جهانی است. منابع و اسناد جغرافیایی بسیاری به معرفی و توصیف این جزایر پرداخته‌اند؛ ولی در هیچ یک نمی‌توان از کیفیت و شرایط عمومی و اجتماعی مردم اطلاعاتی کسب کرد. طبق منابع موجود، این جزایر به دو دسته‌ی مسکونی و غیرمسکونی تقسیم می‌شوند. جزایر مسکونی (22) (ایرانی) خلیج‌فارس عبارتند از:

جزیره‌‌ی کیش

این جزیره با مساحت هشت کیلومتر مربع، در جنوب غربی بندرعباس و با فاصله‌ی دریایی پنجاه مایل تا بندرلنگه قرار دارند. از نظر محیط‌زیست طبیعی، این جزیره یکی از بکرترین مناطق خلیج‌فارس بشمار می‌آید. سواحل کم نظیر این جزیره‌ی مرجانی، نه تنها در فصول گوناگون سال؛ بلکه در طول یک روز، در ساعات مختلف جلوه‌های بدیع و بسیار زیبایی از طبیعت را به تماشا می‌گذارند. جزیره‌ی کیش اولین بندر آزاد تجاری ایران بشمار می‌آید.

جزیره‌ی لاوان

وسعت این جزیره 7/5 کیلومتر مربع و پس از قشم و کیش بزرگترین جزیره‌ی ایران در آبهای خلیج‌فارس است. ذخایر نفتی این جزیره قابل توجه است و در حال حاضر صنایع آن منحصر به تأسیسات نفتی است که با نام «مجتمع پالایشی لاوان» فعالیت دارد. اهالی جزیره در فصل معینی از سال به صید مروارید می‌پردازند که از کالاهای صادراتی جزیره است. این جزیره یک بندرگاه مناسب برای صدور فرآورده‌های نفتی و یک اسکله‌ی فلزی برای حمل و نقل دریایی دارد.

جزیره‌ی هندورابی

این جزیره که در حد فاصل بین دو جزیره‌ی کیش و لاوان قرار گرفته، سرزمینی هموار و تقریباً بدون عارضه‌ی طبیعی است. فعالیت اقتصادی اکثر اهالی در جزیره‌، صیادی و غواصی است. فعالیتهای صنعتی یا بهره‌برداری از معادن و منابع زیرزمینی و حتی صنایع دستی در هندورابی وجود ندارد. محیط زیست جزیره بدلیل بسته بودن آن و نیز منابع تأمین آب جزیره بسیار محدود است و از طریق چاه یا آب انبار تأمین می‌شود. این جزیره از نظر سیاحت و ایرانگردی از زیر مجموعه‌های کیش است.

جزیره‌ی ابوموسی (گپ سبز)

جنوبی‌ترین جزیره‌ی ایرانی که در آبهای خلیج‌فارس و در 75 کیلومتری بندر لنگه واقع شده، جزیره‌ی ابوموسی است. جزیره‌ی ابوموسی یکی از چهارده جزیره‌ی استان هرمزگان است که بیشترین فاصله را از سواحل ایرانی خلیج‌فارس دارد. شهر ابوموسی مرکز جزیره‌ی ابوموسی و نزدیکترین پهنه‌ی خشکی از خاک ایران به خط استواست که آب‌وهوای مرطوب و گرمتری دارد. این جزیره فاقد آب و اراضی مناسب کشاورزی است و بیشتر مردم بومی به صید ماهی اشتغال دارند و یکی از مراکز صدور نفت خام کشور به شمار می‌آید.

جزایر تنب‌بزرگ و تنب کوچک

جزیره‌ی تنب‌بزرگ در فاصله‌ی چهارده مایل دریایی از جنوب غربی جزیره‌ی قشم واقع شده است. در قسمتهای جنوب غربی این جزیره و در نزدیکی سواحل آن، خانه‌های مسکونی با چند خیابان و جاده به هم پیوسته‌اند. این جزیره دارای موج شکن و لنگرگاه است. مردم بومی از صید ماهی و مروارید امرار معاش می‌کنند. در این جزیره معدن خاک سرخ نیز وجود دارد. جزیره‌ی تنب کوچک که مثلث شکل است، در شش مایلی غرب تنب بزرگ قرار دارد. فاصله‌ی آن تا مرکز استان، حدود 105 مایل دریایی است.

جزیره‌ی سیری

این جزیره در قلب آبهای خلیج‌فارس با فاصله‌ی 152 مایل تا مرکز استان هرمزگان است. در قسمتهای شمالی و نزدیک سواحل، مناطق مسکونی همراه با سایر تأسیسات جای گرفته‌اند. اهالی بومی از طریق ماهیگیری، صید میگو و کشاورزی محدود، زندگی و امرار معاش می‌کنند و عده‌یی از مردم جزیره در تأسیسات نفتی کار می‌کنند. جزیره تعداد قابل توجهی نخل خرما با مصرف محلی دارد. در این جزیره معدن خاک سرخ نیز موجود است.

جزیره‌ی فرور بزرگ (پلور)

یکی دیگر از جزایر استان هرمزگان است که در فاصله‌ی 36 مایلی شهر ابوموسی و در فاصله‌ی 104 مایلی از بندرعباس قرار دارد. این جزیره از تپه‌ماهورهای کوچک تشکیل شده است و بر روی یکی از کمربندهای زلزله‌خیز جهان قرار دارد. رنگ آب در نزدیکی جزیره، سیاه است و شیبهای تند و پرتگاههایی در آن وجود دارد که ارتفاع برخی از ده متر هم بیشتر است. بقایای ساختمانها و اراضی کشاورزی در آن بایر و چاههای آب، نشان از مسکونی‌بودن جزیره در زمانهای گذشته است؛ ولی در حال حاضر تنها مأموران دولتی در آن حضور دارند. از کانسارهای مهم این جزیره، معدن آهن است که از یک لایه‌ی رسوبی تشکیل شده است. این جزیره یک چراغ دریایی نیز دارد و یکی از زیست‌بومهای مهم حیات وحش است.

قشم

این جزیره مرکز بخش خمیر از شهرستان بندر لنگه است. نزدیکترین بندر به جزیره‌ی قشم، بندرعباس در فاصله‌ی بیست‌کیلومتری آن است. نزدیکترین فاصله‌ی این جزیره به ساحل اصلی کشور، در دماغه‌ی شمالی جزیره، در محل بندر لافت (در جزیره‌ی قشم) با فاصله‌ی یک مایل دریایی (1800متر) است و در آینده محل احداث پل خلیج‌فارس خواهد بود. جزیره‌ی قشم در شمال دارای دماغه‌های قشم، لافت و باسعیدو در جنوب دماغه‌ی دیرستان است. قسمت وسیعی از کرانه‌های شمالی جزیره با جنگل دریایی حرا پوشیده شده است.

هرمز

جزیره‌ی هرمز در مدخل خلیج‌فارس و در فاصله‌ی هشت کیلومتری بندرعباس قرار دارد. این جزیره را بعلت موقعیت جغرافیایی آن و مجاورت با تنگه‌ی هرمز، کلید خلیج‌فارس می‌دانند. همین موقعیت آن را در طول تاریخ از نظر سوق‌الجیشی و بازرگانی از اهمیت خاصی برخوردار ساخته است. «هرموز» نام بندری معتبر در مصب رود میناب بوده و شهر میناب کنونی بر روی خرابه‌های این بندر ساخته شده است. هم اکنون آثار و خرابه‌های ابنیه و قلعه‌ی پرتغالیها و توپهای آن در شمال جزیره، در نزدیکی آبادیهای فعلی دیده می‌شود. وسط جزیره‌ی هرمز مرتفع و شامل تپه و کوههای آتشفشانی و نمکی است و اطراف آن جلگه‌های پست و هموار قرار دارد. معادن خاک سرخ و نمک سفید جزیره‌ی هرمز شهرت فراوانی دارد.

هنگام

جزیره‌ی هنگام یا آبادیهای کوچک در جنوب جزیره‌ی قشم واقع شده و دارای معادن نمک خاک و سرب است. این جزیره 33/6 کیلومتر مربع مساحت دارد. فاصله‌ی آن تا بندرعباس حدود 43 مایل و تا شهر قشم حدود 29 مایل و دارای ارتفاعات پست آهکی است. تنها فعالیت اقتصادی در جزیره‌، ماهیگیری و صیادی است. از نقاط دیدنی آن تأسیسات بندری انگلیسی‌هاست که در جزیره‌ی وجود دارد. صید کوسه در اطراف جزیره، به عنوان یکی از دیدنیهای آن بشمار می‌رود. تماشای دسته‌های دلفین، لاک‌پشتهای دریایی، سواحل زیبایی صخره‌یی و شنی، آکواریومهای طبیعی و آهوان از جاذبه‌های توریستی جزیره‌ی هنگام محسوب می‌شود.

لارَک

جزیره‌ی لارَک از دیگر جزیره‌های ایرانی و جزئی از استان هرمزگان است. جزیره‌ی لارک با 48/7 کیلومتر مربع مساحت، در فاصله هجده مایلی از مرکز استان شهر بندرعباس و شش مایلی جنوب شرقی شهر قشم در تنگه‌ی هرمز قرار دارد. از کوههای آتشفشانی مخروطی شکل تشکیل شده و فاقد فعالیت کشاورزی است. تنها فعالیت اقتصادی اکثر اهالی جزیره‌ی لارک، صیادی و غواصی است. آب آشامیدنی مردم این جزیره بیشتر از بندرعباس و همچنین آب برکه‌ها و چاههای آن تأمین می‌شود.

جزیره‌ی فارسی

از دیگر جزیره‌های ایرانی خلیج‌فارس و حد فاصل مرز بین ایران و عربستان بوده و از نظر موقعیت و تأسیسات نفتی حائز اهمیت است. جزیره‌ی فارسی دورترین نقطه‌ی جغرافیایی ایران است و زیر نظر استانداری بوشهر اداره می‌شود. در این جزیره تأسیسات نظامی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران حضور فعال دارند. جزیره‌ی فارسی از نظر منابع نفتی غنی است. و هم اکنون چاههای نفت و گاز کشف شده در آن در حال بهره‌برداری است. جزیره‌ی فارسی موقعیت بکری دارد؛ به طوری که در حال حاضر استانداری بوشهر، محدودیتهای خاصی را برای ورود به آن اعمال کرده است.

خارک

جزیره‌ی خارک یا خارگ در 38 کیلومتری ساحل ایران (بندر گناوه) در خلیج‌فارس قرار دارد و بخشی از استان بوشهر است. در این جزیره یکی از مهمترین پایانه‌های صادرات نفت جهان بنا شده است. اماکن جزیره‌ی خارک پیش از استقرار صنعت نفت از شرق به سمت غرب عبارت بودند از: آثار قلعه‌ی هلندیها، گورستان اسلامی، آبادی خارک، خط راه آهن، گورستان مسیحیان، قبر ابوبکر، قبر علمدار، باغ هلندیها، گورستان پیش اسلامی، دخمه‌ها، بقعه‌ی میرمحمد، قبر دیده‌بان.
کتیبه‌یی سنگی از دوران باستان در خارک به زبان پارسی باستان و خط میخی وجود دارد که از آن به عنوان سندی دیگر درباره‌ی نام خلیج‌فارس یاد می‌شود. (23)

خارکو

جزیره‌ی خارکو از جزیره‌های کوچک ایرانی و در فاصله‌ی پنج کیلومتری جزیره‌ی خارک قرار دارد. این جزیره دارای تأسیسات بجای مانده از حضور نظامیان کشور در سالهای جنگ ایران و عراق از جمله اسکله و ساختمانهای انباری است و امروزه تبدیل به محل مناسبی برای رشد پرندگان در این جزیره شده است. همچنین محل استقرار نظامیان انگلیسی برای تسخیر خارک بود و در زمان کریمخان زند میرمهنای بندرریگی، نیز از آن نیروهای خود را از خارکو به سمت خارک برای حمله به هلندیان در خاک، گسیل می‌کرد (پرینوش، 1381). یکی از رسالتهای مهم شهرداریها و شوراهای اسلامی کشور، توانمندسازی جوامع محلی شهری، به منظور افزایش مشارکت شهروندان در اداره‌ی شهر است بدین ترتیب، سواحل خلیج‌فارس با همه‌ی جزایر مسکونی آن، علاوه بر اینکه کانون و گذرگاه مهمی در تجارت انرژی برای ایران و جهان محسوب می‌شود، دارای قابلیتها و استعدادهای بکر و فراوان طبیعی و انسانی، برای توسعه و رشد اقتصادی، تجاری و گردشگری در سطوح محلی، منطقه‌یی و ملی است؛ (24) ولی هنوز منابع و توانمندیهای انسانی آنها شناسایی نشده است. از این رو، برنامه‌یی نیز برای فعلیت‌یابی این نیروها از جمله در قالب شبکه‌های بالقوه‌ی قدرتمند محلی و بومی و با اهداف و حوزه‌های گوناگون فعالیتی، عملیاتی و اجرا نشده است. در حالی که همه‌ی سکونتگاههای منطقه‌ی خلیج‌فارس امکان و شرایط بالقوه‌یی را برای ورود به فعالیتهای مذکور در عرصه‌ی جهانی و بازارهای منطقه‌یی دارا هستند؛ اما همه‌ی این جزایر به توجه جدی در برنامه‌ریزی توسعه‌یی یکپارچه در قالب توسعه‌ی اجتماع محلی؛ ولی با نگرشی منطقه‌یی/ جهانی نیازمند هستند. این برنامه‌ریزی، در قالب رویکرد توانمندسازی شبکه‌های محلی با تأکید بر تمرکززدایی اداری و اقتصادی در آنها قابل بررسی و اجراست.

برنامه‌ریزی توسعه‌ی شبکه‌های محلی با نگاه فرامحلی

بسیار نوشته‌اند که یکی از رسالتهای مهم شهرداریها و شوراهای اسلامی کشور، توانمندسازی جوامع محلی شهری، به منظور افزایش مشارکت شهروندان در اداره‌ی شهر است (25) (فنی و صادقی، 58:1388؛ فنی، 82-69:1392) و در اغلب منابع و اجلاسها، بر پیش‌بینی سازوکارهای لازم برای بهره‌گیری هرچه بیشتر ظرفیتهای محلی تأکید شده است. (26) اما آنچه از اذهان و سیاستهای توسعه‌یی دور می‌ماند، اهمیت و تأثیر ذاتی و درون‌زای شبکه‌هایی از اجتماعات و گروههای محلی و بومی با رویکرد تقویت حضور و عملکردی مردم و ارتقا توانهای زیستی و رقابتی آنها در سطوح محلی، منطقه‌یی، ملی و جهانی است.
توسعه‌ی شبکه‌یی محلی طی چند دهه‌ی گذشته و در قالب فرایندی مشارکتی و مردم‌محور، در کشورهای در حال توسعه، به عنوان محور برنامه‌های توسعه‌ی پایدار شهری مورد تأکید قرار گرفته است؛ فرایندی که امروزه سعی در تثبیت خود همزمان با همراهی و همگامی با فعالیتهای فرامنطقه‌یی و فراملی دارد. اسناد و مدارک علمی نشان داده‌اند (همو، 1391؛ اجلالی، 3:1389) که همواره برنامه‌ریزی دولتی و متمرکز از بالا برای اجتماع محلی، ناموفق، غیرتوسعه‌یی و تمرکزگرا بوده است. در اغلب متون و منابع داخلی و خارجی مربوط به توسعه‌ی پایدار شهری هم این موضوع بطور مبسوط مورد بحث قرار گرفته است (Hamilton, 2008:4-5; Pietrese, 2008: 105-110) و کانون دیدگاه توسعه‌ی پایدار محلی، تأمین نیازهای اساسی گروههای ضعیف و آسیب‌پذیر شهری و توانمندسازی آنها با تأکید بر عدالت اقتصادی - اجتماعی از طریق تقویت مشارکت جمعی است؛ محوری که اهمیت زیادی در رویکردهای پایداری و فقرزدایی نیز یافته است. مفاهیم بنیادی برنامه‌ریزی از پایین، مشارکت جمعی و فراگیر، حق انتخاب برای ساکنین محلی، عدالت اجتماعی، ایجاد فرصتهای برابر همراه با کارآیی بیشتر، توزیع عادلانه‌ی امکانات و مواهب توسعه و رفاه مردم، تنها با تأکید بر مفهوم و سیاست «توسعه‌ی محلی» در شهر عینیت می‌یابند. تشکیل شبکه‌یی از اجتماعات مردم محلی، مناسبترین بستر برای دستیابی به توسعه‌ی پایدار شهری است؛ چرا که روابط بوم‌شناسانه با تجارب جمع و تحت میثاق اجتماعی و تعهدات اخلاقی اعضا ارج گذاشته خواهد شد و شیوه‌ی معیشت و بهبود سطح زندگی، هماهنگ با ظرفیتهای محیط و با دلسوزی نسبت به یکدیگر و نسلهای آینده برگزیده خواهد شد (Kent, 2010:2).
اگر موضوع ضرورت توانمندسازی اجتماعهای محلی در قالب شبکه‌های مردمی، برای توسعه‌ی درون‌زا، خودجوش و پایدار از اصول و حقوق مسلم مردم منطقه و جزایر آن تلقی شود، می‌توان این موضوع را از منظر عدالت‌محوری نیز مورد تحلیل و بررسی قرار داد. ضمن اینکه یکی از الزامات اولیه‌ی هر نوع برنامه‌ریزی جامعی، تأکید بر مفهوم و تحقق عدالت در میان مردم است (فنی، Ham- ; 14-8:1391 ilton, 2008:1) عدالت محوی برنامه‌ها که از پیامدهای تعقل‌گرایی و خردورزی است، زمینه را برای چیدمان صحیح و منطقی مهره‌ها و نیروها فراهم می‌آورد؛ به عبارت دیگر، زمانی می‌توان به تحقق اهداف و نتایج برنامه‌ریزیها امیدوار بود که برنامه‌ها بتوانند اعتماد و حساسیت مردم را نسبت به موقعیت و وضعیت محلی‌شان برانگیزانند و این مهم تنها با اتکا بر محوریت عدالت خردورزانه میسر خواهد شد. تأکید بر ابعاد مردمی و عدالت‌خواهانه‌ی برنامه‌های توسعه و رشد محلی و منطقه‌یی، می‌تواند مردم بومی و محلی را با برنامه‌ها همراه و شریک سازد. از این رو، برنامه‌های پیشنهادی بر پایه‌ی حضور و مشارکت مستمر و مؤثر مردم قابل توجه و مورد تأکید خواهد بود.
با این تحلیل، یکی از محورها و بسترهای مهم توسعه‌ی این جزایر که می‌تواند هر دو جنبه‌ی محلی و فرامحلی را هدف قرار دهد و زمینه‌ساز بازساخت و رونق منطقه در سطوح محلی، منطقه‌یی و جهانی شود، تنظیم طرحها و سیاستهای توسعه‌یی در قالب «برنامه‌ریزی توسعه‌ی پایدار محلی» (27) است که فرایندهای آن، بر پایه‌ی پیش‌فرضهای مشخصی در مورد عناصر اولیه و حیاتی در ایجاد فضاهای محلی جذاب، سرزنده، پررونق و پایدار است. این پیش‌فرضها، در مطالعات، گفتمانها و ساختاربندی فرایندهای برنامه‌ریزی توسعه‌ی محله‌یی نیز بکار می‌روند. (28) از آنجایی که شالوده‌ی توسعه‌ی پایدار محلی بر شاخصهایی مانند رضایت‌مندی و تأمین منابع و «نیازهای پایه‌یی محلی»، (29) خدمات‌رسانی مطلوب، تعادل اکولوژیکی، اعتماد محلی، پیوندهای جمعی، تعلق خاطر محلی و بقای اقتصادی استوار است، می‌توان از اقداماتی که در اینجا ذکر می‌شود، به عنوان مهمترین سر فصلهای یک برنامه‌ی جامع توسعه‌ی محلی برای هر یک از جزایر ایرانی خلیج‌فارس نام برد:
ارزیابی ابعاد کالبدی؛ این بررسی و شناخت با هدف تأمین نیازهای کالبدی اولیه برای رشد و بهبود شرایط کالبدی و سکونتگاهی جزایر انجام می‌شود؛ ارزیابی ابعاد زیست‌محیطی؛ به منظور پایش و ارتقای وضعیت زیست بومی پایدار، برقراری توازن اکولوژیک محلی و حفظ اکوسیستمهای طبیعی آنها؛
ارزیابی ابعاد اجتماعی؛ این بخش از مطالعه با هدف دستیابی جوامع محلی منطقه به سه ویژگی مهم: عدالت اجتماعی، تقویت خودباوری، تولید و بهره‌مندی از سرمایه‌ی اجتماعی و اعتماد محلی که از ارکان توسعه‌ی اقتصادی پایدار نیز هستند، انجام می‌شود؛
ارزیابی ابعاد اقتصادی؛ این بررسی با تأکید بر شناخت قابلیتهای گوناگون اقتصادی منطقه و با هدف دستیابی جزایر آن به اقتصاد پویا و تولیدات محلی با چشم‌انداز فرامحلی صورت می‌پذیرد؛
ارزیابی نیازهای فرامحلی؛ شناخت نیازهای فرامحلی به مثابه‌ی موتور محرک پویایی و رشد اقتصادی منطقه، با هدف جلب بازارهای فرامحلی عمل می‌کند؛
ارزیابی گذشته و آینده جزیره‌؛ درک و شناخت کامل فرایندها و ساختارهای گذشته، به منظور طراحی و تدوین فرایندها و ساختارهایی که باید باشند؛
ارزیابی ارتباطات فرهنگی و قومی؛ تعیین هویت و اصالت محلی و ارتباطات ریشه‌دار فرهنگی و قومی که به نوبه‌ی خود در تقویت خودباوری، نوآوری و تقویت روحیه‌ی توسعه‌گرایی همه جانبه‌ی منطقه موثر است.
نمودار شماره‌ی 1: نمونه‌یی از ارکان سازماندهی برنامه‌های توسعه‌ی محلی/ منطقه‌یی (نگارنده، 1395)
رویکرد توسعه‌ی شبکه‌ی محلی در عصر جهانی شدن

نتیجه‌گیری

برنامه‌ی راهبردی پیشنهادی برای توسعه‌ی محلی/ منطقه‌یی جزایر

زمانی که سخن از توسعه‌ی پایدار محلی/ منطقه‌یی جزایر مورد مطالعه از راه تقویت و توانمندسازی اقتصادی - اجتماعی اجتماعات و گروههای محلی آنها در میان است، باید بتوان یک برنامه‌ی راهبردی طرح کرد؛ ولی اقدام اجرایی اساسی در زمینه‌ی سازماندهی فعالیتها و برنامه‌های توسعه‌یی، تشکیل کارگروههای راهبردی توسعه، توسط افراد کاردان و آموزش دیده‌ی محلی امکان‌پذیر است. این کارگروهها می‌توانند با فرایندهای تشکیل و تقویت صندوق توسعه‌ی محلی با هدف ارتقای توانمندیهای گروههای مختلف، جذب و تزریق سرمایه‌های سرگردان و منابع مالی و اعتباری از مراکز دولت مرکزی، محلی و غیردولتی، ارتقای سطح دانش کاربردی و حرفه‌یی و اعطای اعتبارات خرد، به منظور بهبود وضعیت اشتغال، بر روند توسعه‌ی محلی تأثیرگذار باشند. این ارکان در نمودار زیر آمده است:
به عنوان مثال، برای کمک به تحقق برنامه‌های توسعه‌ی محلی در مجموعه جزایر خلیج‌فارس از راه این نمودار، می‌توان پیشنهادهای دیگری را مورد توجه قرار داد:
- مطالعه‌ی کارشناسی، طراحی و تنظیم برنامه‌یی بلندمدت، جامع و با نگاهی کارآمد به تحولات منطقه و جهان برای مجموعه ‌جزایر ایرانی خلیج‌فارس؛ به نحوی که فصول آن با وضعیت موجود کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هویت آنها انطباق داشته باشد. در این برنامه‌ بر مطالعه‌ی کارشناسی و دقیق بنیادها و زیرساختهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی جزایر به جای پرداختن به معلولها تأکید می‌شود. شناخت وضع موجود در این سند جامع راهبردی، امکان تدوین راهبردها را بر پایه‌ی واقعیتهای محلی و فرامحلی فراهم می‌آورد و به طور بالقوه حاوی پروژه‌ها و طرحهای عملیاتی برای توانمندسازی و ارتقای بهره‌وری محلی آنهاست. همه‌ی طرحهای کوتاه میان مدتی که در ادامه آمده‌اند، به صورت همزمان قابل اجرا و پیگیری هستند.
- مدیریت آموزش محور، یکی از اصول مهم در این سند است. اساساً مدیریت و نظارت مردمی نیازمند تقویت سطح آگاهی و بینش مردم نسبت به همه‌ی نیازها، امور و تدبیر آنهاست. آموزش و دسترسی آزاد به اطلاعات، به ویژه از راه شبکه‌های مردم نهاد، راهی مطمئن و پایدار برای توسعه و رونق منطقه است.
- از آنجایی که از مهمترین بسترهای تحقق رشد و توسعه‌ی پایدار در هر جامعه‌یی، وجود عدالت و امنیت است (فنی و دویران، 1389: 79-102). از این رو، یکی از برنامه‌های عملیاتی مهم ذیل سند جامع راهبردی، برنامه‌ی تأمین امنیت اجتماعی واقتصادی در این جزایر است.
- تدوین برنامه‌ی مالی برای اجرای مطلوب برنامه‌های محلی با هدف رشد و شکوفایی اقتصادی جزایر با تأکید بر: ایجاد و تقویت نهادهای غیردولتی برای استفاده از پتانسیلهای ساکنین؛ تشکیل بانک داده‌ها و منابع محلی برای شناخت و ارزیابی ظرفیتهای اقتصادی و تجاری جزیره؛ صرفه‌جویی‌های اقتصادی از راه هماهنگی‌های بخشی و برنامه‌یی.
- از آنجایی که استفاده از موقعیتها و فرصتهای جهانی توسط جزایر، با وجود فقر و گروههای فقیر بسیار دشوار و یا غیرممکن است، شناسایی گروههای ضعیف یا آسیب‌پذیرتر و تلاش در راستای توانمندسازی اجتماع محلی از راه آموزشهای فراگیر و کاربردی (فنی و صادقی، 1388: 48-49)، به ویژه ایجاد و گسترش مراکز فنی - حرفه‌یی بصورت شبکه‌یی و خودجوش که زمینه‌ی مناسبی برای جذب و تثبیت جمعیت فعال و مولد خواهد بود، بسیار مهم و حیاتی است.
- تأمین امنیت، تقویت سیستم اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی و سایر زیرساختهای مرتبط، می‌تواند زمینه‌های لازم را برای جذب سرمایه‌های سرگردان محلی و فرامحلی فراهم آورد و از اینرو، تشویق سرمایه‌گذاریهای خارجی در جزایر مورد نظر باشند.
- حرفه‌ی برنامه‌ریزی شهری/ منطقه‌یی ایجاب می‌کند که برنامه‌های توسعه‌ی محلی را برای مردم، با مردم و میان مردم تدوین و اجرا کرد. برنامه‌ها نه در خدمت به سرمایه، بلکه با اتکا بر سرمایه، به نفع مردم بومی و جذب جمعیت مولد بیشتر به منطقه تدوین و عملیاتی شوند. ارتقای آگاهی مدیریتی و تخصصی با محوریت مدیران، برنامه‌ریزان و تصمیم‌سازان در این زمینه بسیار اساسی است.
- ارزشهای فرهنگی و اجتماعی محلی (شهری/ منطقه‌یی) از اجزاء اصلی فرایند تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی خردورزانه و دمکراتیک هستند. از اینرو، لازم است به خواسته‌ها و ارزشهای بومی و محلی در این فرایند و در نتیجه زمینه‌سازی جلب و جذب سرمایه‌های انسانی و غیرانسانی تأکید ویژه‌یی صورت پذیرد.
- برای تقویت جامعه‌ی مدنی و دولت مردمی شهری (30) که لازمه‌ی اقتدار و توسعه‌ی پایدار محلی و ارتقای جایگاه و موقعیت فراملی و فرامنطقه‌یی جزایر است، نه تنها باید نظرات شهروندان شنیده شود؛ بلکه آنها باید از دلایل منطقی پشت هر برنامه‌ی نهایی مصوب آگاه باشند.
- باید بپذیریم تا زمانی که توسعه‌ی محلی/ منطقه‌یی در کشور از قید الفاظ و شعار خارج نشود و مشارکت معنادار مردمی در فضایی غیرسیاسی رشد نکند و نیز آموزشهای لازم کاربردی برای مردم و برنامه‌ریزان در سطح محلی ارائه‌ نشود و همچنین منابع مالی، به عنوان پشتوانه‌ی مهمی برای اجرای برنامه‌های توسعه‌یی به خدمت گرفته نشود و حقوق شهروندی جنبه عینی و عملی به خود نگیرد، حرکت بسوی توسعه‌ی محلی این جزایر بی‌معنا و بی‌نتیجه خواهد بود.

پی‌نوشت‌ها:

1. دانشیار گروه جغرافیای شهری دانشگاه شهید بهشتی.
2. UNEP.2002. Global Environmental Outlook, London and New York, Earth Scan.
3. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: فنی و صارمی ، 1392: 36-37.
4. Global Local Order.
5. Monitoring. رصد و نظارتهای مردمی، یکی از اهرمهای قوی و مؤثر در اجرا و ارزشیابی کارآمد و سازنده‌ی برنامه‌ها و تصمیمات بشمار می‌آید.
6. UNEP/GPA Coordination Office & ROPME, 1999:127.
7. Regional Organization for the Protection of the Marine Environment. (POPME).
8. Global thought and Local action.
9. Sustainable Local Management.
10. Globalization.
11. وحدت و همگنی در عین کثرت فرهنگی و اقتصادی.
12. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: (نجفی افرا، مهدی و سی‌بورودور، 1393: 83-108).
13. برای آگاهی بیشتر، ر. ک:
New Webster Encycolpedia Dictionary, 11 Edition in: www.Merriam-webster Collegiate.com.
14. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: Wyly,2008.
15. Ontologically.
16. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: Smith, 2001: 101-102.
17. lbid: 102-104.
18. NationState.
19. Transnationalism.
20. Doreen Massey.
21. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: Smith,2001.
22. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: آزادبخت و ارمغان، 1388؛ پارساپور، 1392؛ پرینوش، 1381، قابل دسترسی در http://shahr.ir/fa/new.
23. از این کتیبه، طی مقاله‌ی مفصلی با عنوان کتیبه‌ی صخره‌یی جزیره‌ی خارک، نوشته‌ی رسول بشاش کنزق، در شماره‌ی قبل همین فصلنامه (شماره‌ی ششم، تابستان 1395، صص 46- 52)، صحبت به میان آمده است (ویراستار).
24. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: طبرسا، 1390؛ کریمی، 1391، قابل دسترسی در: http://shahr.ir/fa/new.
25. برای آگاهی بیشتر، ر. ک به: مطوف، 1383.
26. بند دوم بیانیه‌ی بیستمین اجلاس معاونان اجتماعی- فرهنگی کلانشهرهای کشور، مشهد، 1389، قابل دسترسی در:
http://shahr.ir/fa/new.
27. Local Sustainable Development Planning (LSDP).
28. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: فنی و صارمی، 1392: 35-56.
29. Local Basic Needs (LBN).
30. مدیریت شهری، شامل مجموعه‌ی شهرداری و شورای شهر و سازمانهای تابعه است.

منابع تحقیق :
کتاب
- آزاد بخت، بهرام؛ ارمغان، سیمین؛ جغرافیای خلیج‌فارس، تهران: آییژ، 1388.
- رابرتسون، رونالد، جهانی شدن، ترجمه‌ی کمال پولادی، تهران: نشر ثالث و مرکز بین‌المللی گفتگوی تمدنها، 1380.
- طبرسا، نقی؛ جزایر سه گانه‌ی ایرانی در خلیج‌فارس: پژوهشی تاریخی - حقوقی، تهران: مؤسسه‌ی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر، 1390.
- فنی، زهره؛ توسعه، جهانی شدن و پایداری، تهران: مرکز ملی جهانی شدن، چاپ دوم، 1393.
- کریمی، نصرالله؛ پارسیان: پاسبان خلیج‌فارس، تهران: انتشارات همسایه، 1391.
- مارکوس، پیتر؛ کنولی، جیمز و همکاران؛ در جستجوی شهر عدالت محور: بحثهایی در نظریه و تجربه‌ی شهری، ترجمه‌ی هادی سعیدی رضوانی و محجوبه کشمیری، تهران: مؤسسه‌ی نشر شهر (سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران)، 1392.
- مطوف، شریف؛ «مشارکت و ترویج نگرش محله‌یی در مدیریت شهری (محله‌های تهران)»، مجموعه مقالات همایش توسعه‌ی محله‌یی: چشم‌انداز توسعه‌ی پایدار، تهران: شهرداری تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات امور اجتماعی و فرهنگی اسفند 1383.
مقاله
- اجلالی، پرویز؛ «نظریه برنامه‌ریزی وکالتی: معرفی و نقد»، فصلنامه‌ی برنامه‌ریزی رفاه و توسعه‌ی اجتماعی، شماره‌ی پنجم، 1389. ص 1-14.
- بشاش کنزق، رسول؛ «کتیبه‌ی صخره‌یی جزیره‌ی خارگ»، فصلنامه‌ی مطالعات خلیج‌فارس، سال دوم، شماره‌ی ششم، تابستان 1395.
- رضازاده، راضیه و همکاران؛ «نقش رویکرد دارایی مبنا در توسعه‌ی پایدار محلی (مطالعه‌ی موردی: امامزاده حسن تهران)»، فصلنامه‌ی باغ نظر، شماره‌ی 25، سال دهم، 1392، ص 39- 48.
- صرافی، مظفر؛ «شهر پایدار چیست؟»، مجله‌ی مدیریت شهری، شماره‌ی چهارم، 1379، ص 6-13.
- فنی، زهره؛ دویران، اسماعیل؛ «برنامه‌ریزی مردم محور (مشارکتی) در مقیاس خردشهری (محله)، نمونه‌ی موردی: اسلام آباد زنجان»؛ فصلنامه‌ی تحقیقات جغرافیایی، شماره‌ی 98، 1389، ص 79- 102.
- فنی، زهره؛ صارمی، فرید؛ «رویکرد توسعه‌ی محله‌یی در کلانشهر تهران: محله‌ی بهار در منطقه‌ی 7»، فصلنامه‌ی جغرافیا و توسعه، شماره‌ی سوم، 1392، ص 35- 56.
- فنی، زهره؛ صادقی، یدالله؛ «توانمندسازی حاشیه‌نشینان در فرایند بهسازی و نوسازی بافت فرسوده‌ی شهری»، فصلنامه‌ی آمایش محیط، سال دوم، شماره‌ی هفتم، 1388؛ ص 57- 73.
- فنی، زهره؛ «دولت شهر پایدار در گرو مدیریت پایدار محلی»، ماهنامه‌ی شهرداریها، سال دوازدهم، شماره‌ی 107، 1391، ص 8-14.
- ؛ «فضا، مقیاس و جهانی شدن: با تحلیل تئوری شبکه‌ی کنشگران (ANT)»، فصلنامه‌ی مطالعات راهبردی جهانی شدن، دوره‌ی چهارم، شماره‌ی دوازدهم، پاییز 1392؛ ص 69-82.
- کیانی، داوود؛ «فرهنگ جهانی، اسطوره یا واقعیت»، فصلنامه‌ی مطالعات ملی، سال سوم، شماره‌ی دوم (پیاپی دهم)، زمستان 1380، ص 21- 29.
- محمدی کنگرانی، حنانه و همکاران؛ «بررسی شبکه‌ی همکاری میان نهادهای دولتی و مردمی رسمی در اجرای پروژه‌های آبخیزداری و نقش آن در کاهش فرسایش خاک (مطالعه‌ی موردی، دهستان برنطین هرمزگان)»، فصلنامه‌ی پژوهشهای فرسایش محیطی، شماره‌ی نهم، بهار 1392، ص 91- 107.
- ــــــــ؛ «ترسیم و تحلیل شبکه‌ی اعتماد میان شاغلین بخش گردشگری با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه‌یی (مطالعه‌ی موردی: روستای طبل/ جزیره‌ی قشم)»؛ پژوهشنامه‌ی فرهنگی هرمزگان، دوره‌ی چهارم، شمارگان هشتم و نهم، 1390، ص 105-117.
- نجفی افرا، مهدی؛ سی بورودور، پاتریس؛ «مطالعه‌ی تطبیقی در مواجهه‌ی جهان اسلام با جهان محلی‌گرایی»؛ فصلنامه‌ی مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، دوره‌ی پنجم، شماره‌ی چهاردهم، بهار 1393، ص 83- 180.
منابع انگلیسی
_ Castells, M., Communication, power and count- er_power in the network society, International Journal of Communication 1(1), 2007, pp: 238-266.
_ Barton, H. et al Shaping Neighborhoods: A guide for health, sustainability and vitality, London and New York: Spon Press, 2003.
_ Hamilton M., Integral City, New society publish¬ers, Canada, 2008, pp: 1_52.
_ Kent, Ethan, Place making and Preservation, An¬nual Meeting of the National Trust for Historic Pres¬ervation, Washington, DC, 2010, Available in: http:/;/ www.pps.org/staff/ ekent/.
_ Mohammadi Kangarani. H. and Others, Social Im-pact Assessment of Dam Project Using Network AnaL ysis Method: A Case of Tutang Village, Hormozgan Province, International Bulletin of Water resources # Development, Vol.(II), No.04, Spring 2014, PP: LVI.
_ New Webster Encyclopedia Dictionary, 11 Edition, available in: www.Merriam_websterCollegiate.com.
_ Pieterse, Edgar, City Futures, London & New York Zed Books, 2008.
_ Robinson, Jennifer, Global and world cities: A view from off the map, International Journal of Urban and Regional Research: 26 (3), Sep 2002, PP: 531-554.
_ Smith, Michael P., Transnational Urbanism: Locat-ing Globalization, Blackwell Pub, 2001,: . .
_ UNEP, Overview on Land-based Sources and Activities Affecting the Marine Environment in the ROPME, Sea Area. UNEP/GPA Coordination Office &ROPME, 1999.
_ UNEP, Global Environmental Outlook, London and New York, Earth scan, 2002.
_ Wyly, Elvin: The Sense of Place, Urban Studies (200), Cities (Nov. 13), 2008.

منابع اینترنتی
- بیانیه‌ی بیستمین اجلاس معاونان اجتماعی - فرهنگی کلانشهرهای کشور، مشهد: 1389، قابل دسترسی در:
اردیبهشت 1395 http://shahr.ir/fa/news.
- پرینوش، زهره؛ «ویژ‌نامه‌ی کیش»، ماهنامه‌ی شهر ما، بهمن 1381، قابل دسترسی در:
اردیبهشت 1395 http://shahr.ir/fa/new.
- پارساپور، روزبه؛ جغرافیای دریای پارس (خلیج‌فارس)، 1392، قابل دسترسی در:
http://www.presiangulfstudies.com
اردیبهشت 1395 http://shahr.ir/fa/new
- وب سایت قشم؛ قابل دسترسی در:
http://www.qeshm.ir./


منبع مقاله :
فصلنامه‌ی تخصصی مطالعات خلیج‌فارس، سال دوم، شماره‌ی سوم (پیاپی 7) 1395.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط