نویسنده: علی جعفری
1. «جهاد»، در تلویزیون پساانقلابی ایران نشانهای دیرین است و از اولین ورودیهای انقلابی اسلامی به قاب تلویزیون ایران محسوب میشود. بررسی تاریخ نشانههای انقلابی ملحق شده به تلویزیون ملی نشان میدهد که جهاد از حیث غنای معنا و نیز وسعت رمزگان، یکی از سه نشانهی قدرتمند تاریخ پساانقلابی تلویزیون ایران است. تأثیرات این نشانهی پرقدرت در دگردیسی نشانه شناختی تلویزیون ایران از شرایط قبل انقلابی به وضعیت جدید به قدری است که میتوان از تلویزیون «پیشاجهادی» و «پساجهادی» سخن گفت. جهاد در ذهنیت رسانهای تماشاچیان سال آخر دههی 50 و سالهای ابتدایی دههی 60 نشانهی جدیدی بود که علاوه بر گره خوردن با انقلاب سیاسی، انقلاب در رمزگان تلویزیونی را نیز نشان میداد. «جهاد اقتصادی» به روزترین و جدیدترین تبلور جهاد در سیر تطورات انقلاب اسلامی ایران است. این ترکیب جدید، پس از «جهاد نظامی»، «جهاد سازندگی» و «جهاد دانشگاهی»، به گفتمان جهادی طلیعهی دههی نود تبدیل شده است. این وجه از جهاد تلاش خواهد داشت تا برخی موانع دانه درشت و کهنه اقتصادی را از پیش پای حرکت رو به جلوی ملت ایران در دههی عدالت و پیشرفت بردارد. جهاد اقتصادی در عین حال فرصت مغتنمی برای رسانهی ملی است که به بازسازی رویههای خود در بازنمایی جهاد بپردازد. 2. درخشش گونهی دفاعی جهاد در جنگ تحمیلی و سپس تولد مابازاهای عمرانی (جهاد سازندگی) و علمی (جهاد دانشگاهی) از آن، علاوه بر توسعهی مفهوم شناختی جهاد، به توسعه حضور تلویزیونی آن نیز انجامید. به جرئت میتوان گفت که از بین همهی ضمایم پساانقلابی تلویزیون، جهاد بیش از بقیه در سیری تطوری به سنت رسانهای تبدیل شده است؛ این درحالیست که هدایای دیگر انقلاب به تلویزیون ملی، مانند مناظرههای عقیدتی سالهای 59 و 60، همچنان در همان محدوده زمانی عقیم مانده است.
3. «جنگ» و سپس «عمران روستایی»، زمینهی اولیهی تلویزیونی شدن جهاد را فراهم کردند و به همین دلیل در سنت بازنمایی جهاد از تلویزیون همواره نشانههای سختافزارانه و خشن مثل اسلحه و تانک و بولدوزر حضور چشمگیری دارند. با این وجود راویان تلویزیونی جهاد توجه داشتند که این «نشانهها» به جای «معنای» جهاد ننشینند. توجه به این نکته ظریف خصوصاً، در تولیدات تلویزیونی گروه «روایت فتح» بیشتر دیده میشد از همنشینی مدام «جهاد» با «جنگ» و«عمران»، معنایی خشن و سختافزارانه از آن القا نشود. در روایت فاخر سیدمرتضی اوینی و گروه رسانههای او، «جهاد» هماره گفتمان حاکم و معنای مستولی بر «جنگ» و «عمران» بوده است. از نظر آوینی جنگ و عمران اگرچه ممکن است بهترین موقعیت و بهانه برای بازنمایی جهاد باشد، اما هرگز خود جهاد نیست.
هنر تلویزیونی او این بود که، لطافت، عطوفت و سلامت مندرج در جهاد ناب اسلامی را از لابهلای انبوه خشنترین سختافزارها و جنگافزارها بازنمایی کند. مستندهای او برای اولین بار در تاریخ سینما و تلویزیون نه تنها معنای جنگ را از زمینههای نفسانی و وحشیانه به زمینهی انسانی و خیرخواهانه وارد کرد؛ بلکه بستر رسانهای حاصلخیزی نیز برای «بازنماییهای غیرجنگی از جهاد» فراهم آورد. آوینی با مستندهای بعدی خود دربارهی «جهاد سازندگی» نشان داد که جهاد، امری لزوماً قائم به جنگ و تفنگ نیست و بلکه روح زندگی اسلامی و انسانی در همهی ابعاد آن است؛ حقیقت جهاد در هر موقعیت به گونهای خاص متبلور میشود، بولدوزر بیل نیز میتواند به اندازه تانک و توپ به کارکرد جهادی مفتخر شود و همینطور آزمایشگاه، دانشگاه، شرکت و بانک هم مثل جبهه، منطقهی عملیاتی به شمارآید.
4. «جهاد اقتصادی» به روزترین و جدیدترین تبلور جهاد در سیر تطورات انقلاب اسلامی ایران است. این ترکیب جدید، پس از «جهاد نظامی»، «جهاد سازندگی» و «جهاد دانشگاهی»، به گفتمان جهادی طلیعهی دههی نود تبدیل شده است. این وجه از جهاد تلاش خواهد داشت تا برخی موانع دانه درشت و کهنه اقتصادی را از پیش پای حرکت رو به جلوی ملت ایران در دههی عدالت و پیشرفت بردارد. جهاد اقتصادی در عین حال فرصت مغتنمی برای رسانهی ملی است که به بازسازی رویههای خود در بازنمایی جهاد بپردازد. «برنامههای جهادی» تلویزیون در سالهای اخیر، بیش از اینکه ناظر به تحولات ایران و جهان، با نزدیک شدن اقتضائات جدید زندگی، امواجی از مجاهدات، فداکاری و از خودگذشتگی را در روحیهها و روندهای عمومی کشور به وجود آورد، به نوعی میراث موزهای تقلیل یافته است؛ جهاد در تلویزیون ایران چیزی است که فقط در کنار تانکها و خاکریزها و بولدوزرهای دههی شصت پیدا میشود.
در بستههای جهادی تلویزیون، مجاهدان کسانی هستند که یا در فضایی بسته و تاریک بر روی صندلی نشستهاند تا با چهرهی خسته و سرد خود به دوربین خیره شوند و از جنگ بگویند یا بدون هیچ یاور و مخاطبی، تنها، در بیابانهای مناطق جنگی بایستند و با کمک اشارههای دست دربارهی نقاطی که دیده نمیشود توضیح دهند تا مسیر حرکت رزمندگان را نشان دهند. گویا همه چیز تمام شده و از آن همه مجاهدت و ایستادگی فقط جمعی پابه سن گذاشته باقی ماندهاند که بسان راهنمایان موزهها قرار است ما را با اشیا و احوال و محل سکونت درگذشتگان آشنا کنند؛ شاید اگر امکانی برای حضور راهیان نور در مناطق عملیاتی فراهم نبود و شاید اگر پیکرهای مطهر شهدا عزمی برای بازگشت به شهرها نداشت، تماشای جنگ از قاب تلویزیون دهههای هشتاد و نود کمکی به درک معنای جهاد نمیکرد. این بازنماییهای کلیشهای که زمینگیرکردن مجاهدان و برهوت نمایاندن جبهههای جنگ، مؤلفههای نشانه شناختی اصلی آن را شکل میدهد، نه «روایت فتح»، بلکه نوعی «روایت ضعف» است. منحصر کردن بازنمایی جهاد به بازنمایی جنگ و بیگانگی روزافزون تلویزیون با روایتهای باشکوه، شادیآفرین، گویا، فاخر و قدیمیتر خود از جنگ، به شکلگیری انواعی از تلقیات معکوس در مخاطبان و خصوصاً جوانان از جهاد، بلکه حتی از خود جنگ دامن میزند. «گفتمان جهاد اقتصادی» بستر حاصلخیزی برای بازگشت تلویزیون به دوران اوج خود در بازنمایی فاخر از جهاد است. بازنمایی تلویزیونی جهاد اقتصادی اگر آوینی وار صورت نگیرد، بسان اکثر مستندهای دفاع مقدسی اخیر تلویزیون، آن را هم به گپ و گفتهای اقتصادی جمعی زمینگیر اقتصادی تبدیل خواهد کرد که از خلال صحبتهای آنها هیچ زمینهای برای تحریک مخاطبان به خیزش و تکاپوی مجدانه برای ارتقای اقتصاد انقلاب اسلامی حاصل نمیشود.
5. ساختارهای اغلب برنامههای اقتصادی تلویزیون، خود، با گفتمان جهاد در تضاد است. این بستههای رسانهای سرد و خشک، هرگز با مزاج گرم و ترِ جهاد سازگار نیست. مخاطبان برنامههای اقتصادی رسانهی ملی معمولاً اندکی از نخبگان اقتصادی کشورند؛ در حالی که جهاد بسان متغیری دربرگیرنده، همگان را درگیر خود میکند؛ دربرگیری عمومی جهاد اقتضا دارد تا در فرایندهای بازنمایی تلویزیون از اقتصاد و فعالیتهای اقتصادی، بخوانید جهاد اقتصادی، تحولات جدی صورت گیرد. برنامههای اقتصادی تلویزیون امکانی است که از خلال آن تولید و تجارب برای کسب رضای خدا و خدمت به خلق او و پیشرفت جامعهی اسلامی بازنمایانده شود. برنامهی اقتصادی در سطح جهادی آن، باید از همنشینی فعالترین و محرکترین و نشاط بخشترین پیامها و تصاویر تولید شود و بیش از اینکه محل سخنرانی و اظهارنظر باشد، باید به میدان عمل و فعالیت تبدیل شود. این در حالیست که بی حالترین و ایستاترین محصولات تلویزیون در جمع برنامههای اقتصادی آن پیدا میشود. شاید از میان این همه برنامهی اقتصادی، «مستقیم آبادی سیدمحمد واحدی» برنامهای متناسب با استانداردهای اقتصاد جهادی به شمار آید. مستقیم آبادی بی تردید یکی از جهادیترین برنامههای اقتصادی تاریخ تلویزیون ایران است.
منبع مقاله :
جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایدهپردازی و ایدهپردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.
1. «جهاد»، در تلویزیون پساانقلابی ایران نشانهای دیرین است و از اولین ورودیهای انقلابی اسلامی به قاب تلویزیون ایران محسوب میشود. بررسی تاریخ نشانههای انقلابی ملحق شده به تلویزیون ملی نشان میدهد که جهاد از حیث غنای معنا و نیز وسعت رمزگان، یکی از سه نشانهی قدرتمند تاریخ پساانقلابی تلویزیون ایران است. تأثیرات این نشانهی پرقدرت در دگردیسی نشانه شناختی تلویزیون ایران از شرایط قبل انقلابی به وضعیت جدید به قدری است که میتوان از تلویزیون «پیشاجهادی» و «پساجهادی» سخن گفت. جهاد در ذهنیت رسانهای تماشاچیان سال آخر دههی 50 و سالهای ابتدایی دههی 60 نشانهی جدیدی بود که علاوه بر گره خوردن با انقلاب سیاسی، انقلاب در رمزگان تلویزیونی را نیز نشان میداد. «جهاد اقتصادی» به روزترین و جدیدترین تبلور جهاد در سیر تطورات انقلاب اسلامی ایران است. این ترکیب جدید، پس از «جهاد نظامی»، «جهاد سازندگی» و «جهاد دانشگاهی»، به گفتمان جهادی طلیعهی دههی نود تبدیل شده است. این وجه از جهاد تلاش خواهد داشت تا برخی موانع دانه درشت و کهنه اقتصادی را از پیش پای حرکت رو به جلوی ملت ایران در دههی عدالت و پیشرفت بردارد. جهاد اقتصادی در عین حال فرصت مغتنمی برای رسانهی ملی است که به بازسازی رویههای خود در بازنمایی جهاد بپردازد. 2. درخشش گونهی دفاعی جهاد در جنگ تحمیلی و سپس تولد مابازاهای عمرانی (جهاد سازندگی) و علمی (جهاد دانشگاهی) از آن، علاوه بر توسعهی مفهوم شناختی جهاد، به توسعه حضور تلویزیونی آن نیز انجامید. به جرئت میتوان گفت که از بین همهی ضمایم پساانقلابی تلویزیون، جهاد بیش از بقیه در سیری تطوری به سنت رسانهای تبدیل شده است؛ این درحالیست که هدایای دیگر انقلاب به تلویزیون ملی، مانند مناظرههای عقیدتی سالهای 59 و 60، همچنان در همان محدوده زمانی عقیم مانده است.
3. «جنگ» و سپس «عمران روستایی»، زمینهی اولیهی تلویزیونی شدن جهاد را فراهم کردند و به همین دلیل در سنت بازنمایی جهاد از تلویزیون همواره نشانههای سختافزارانه و خشن مثل اسلحه و تانک و بولدوزر حضور چشمگیری دارند. با این وجود راویان تلویزیونی جهاد توجه داشتند که این «نشانهها» به جای «معنای» جهاد ننشینند. توجه به این نکته ظریف خصوصاً، در تولیدات تلویزیونی گروه «روایت فتح» بیشتر دیده میشد از همنشینی مدام «جهاد» با «جنگ» و«عمران»، معنایی خشن و سختافزارانه از آن القا نشود. در روایت فاخر سیدمرتضی اوینی و گروه رسانههای او، «جهاد» هماره گفتمان حاکم و معنای مستولی بر «جنگ» و «عمران» بوده است. از نظر آوینی جنگ و عمران اگرچه ممکن است بهترین موقعیت و بهانه برای بازنمایی جهاد باشد، اما هرگز خود جهاد نیست.
بیشتر بخوانید: ضوابط شفاف و غیرشفاف در تولید برنامه های دینی تلویزیون ایران
هنر تلویزیونی او این بود که، لطافت، عطوفت و سلامت مندرج در جهاد ناب اسلامی را از لابهلای انبوه خشنترین سختافزارها و جنگافزارها بازنمایی کند. مستندهای او برای اولین بار در تاریخ سینما و تلویزیون نه تنها معنای جنگ را از زمینههای نفسانی و وحشیانه به زمینهی انسانی و خیرخواهانه وارد کرد؛ بلکه بستر رسانهای حاصلخیزی نیز برای «بازنماییهای غیرجنگی از جهاد» فراهم آورد. آوینی با مستندهای بعدی خود دربارهی «جهاد سازندگی» نشان داد که جهاد، امری لزوماً قائم به جنگ و تفنگ نیست و بلکه روح زندگی اسلامی و انسانی در همهی ابعاد آن است؛ حقیقت جهاد در هر موقعیت به گونهای خاص متبلور میشود، بولدوزر بیل نیز میتواند به اندازه تانک و توپ به کارکرد جهادی مفتخر شود و همینطور آزمایشگاه، دانشگاه، شرکت و بانک هم مثل جبهه، منطقهی عملیاتی به شمارآید.
4. «جهاد اقتصادی» به روزترین و جدیدترین تبلور جهاد در سیر تطورات انقلاب اسلامی ایران است. این ترکیب جدید، پس از «جهاد نظامی»، «جهاد سازندگی» و «جهاد دانشگاهی»، به گفتمان جهادی طلیعهی دههی نود تبدیل شده است. این وجه از جهاد تلاش خواهد داشت تا برخی موانع دانه درشت و کهنه اقتصادی را از پیش پای حرکت رو به جلوی ملت ایران در دههی عدالت و پیشرفت بردارد. جهاد اقتصادی در عین حال فرصت مغتنمی برای رسانهی ملی است که به بازسازی رویههای خود در بازنمایی جهاد بپردازد. «برنامههای جهادی» تلویزیون در سالهای اخیر، بیش از اینکه ناظر به تحولات ایران و جهان، با نزدیک شدن اقتضائات جدید زندگی، امواجی از مجاهدات، فداکاری و از خودگذشتگی را در روحیهها و روندهای عمومی کشور به وجود آورد، به نوعی میراث موزهای تقلیل یافته است؛ جهاد در تلویزیون ایران چیزی است که فقط در کنار تانکها و خاکریزها و بولدوزرهای دههی شصت پیدا میشود.
در بستههای جهادی تلویزیون، مجاهدان کسانی هستند که یا در فضایی بسته و تاریک بر روی صندلی نشستهاند تا با چهرهی خسته و سرد خود به دوربین خیره شوند و از جنگ بگویند یا بدون هیچ یاور و مخاطبی، تنها، در بیابانهای مناطق جنگی بایستند و با کمک اشارههای دست دربارهی نقاطی که دیده نمیشود توضیح دهند تا مسیر حرکت رزمندگان را نشان دهند. گویا همه چیز تمام شده و از آن همه مجاهدت و ایستادگی فقط جمعی پابه سن گذاشته باقی ماندهاند که بسان راهنمایان موزهها قرار است ما را با اشیا و احوال و محل سکونت درگذشتگان آشنا کنند؛ شاید اگر امکانی برای حضور راهیان نور در مناطق عملیاتی فراهم نبود و شاید اگر پیکرهای مطهر شهدا عزمی برای بازگشت به شهرها نداشت، تماشای جنگ از قاب تلویزیون دهههای هشتاد و نود کمکی به درک معنای جهاد نمیکرد. این بازنماییهای کلیشهای که زمینگیرکردن مجاهدان و برهوت نمایاندن جبهههای جنگ، مؤلفههای نشانه شناختی اصلی آن را شکل میدهد، نه «روایت فتح»، بلکه نوعی «روایت ضعف» است. منحصر کردن بازنمایی جهاد به بازنمایی جنگ و بیگانگی روزافزون تلویزیون با روایتهای باشکوه، شادیآفرین، گویا، فاخر و قدیمیتر خود از جنگ، به شکلگیری انواعی از تلقیات معکوس در مخاطبان و خصوصاً جوانان از جهاد، بلکه حتی از خود جنگ دامن میزند. «گفتمان جهاد اقتصادی» بستر حاصلخیزی برای بازگشت تلویزیون به دوران اوج خود در بازنمایی فاخر از جهاد است. بازنمایی تلویزیونی جهاد اقتصادی اگر آوینی وار صورت نگیرد، بسان اکثر مستندهای دفاع مقدسی اخیر تلویزیون، آن را هم به گپ و گفتهای اقتصادی جمعی زمینگیر اقتصادی تبدیل خواهد کرد که از خلال صحبتهای آنها هیچ زمینهای برای تحریک مخاطبان به خیزش و تکاپوی مجدانه برای ارتقای اقتصاد انقلاب اسلامی حاصل نمیشود.
5. ساختارهای اغلب برنامههای اقتصادی تلویزیون، خود، با گفتمان جهاد در تضاد است. این بستههای رسانهای سرد و خشک، هرگز با مزاج گرم و ترِ جهاد سازگار نیست. مخاطبان برنامههای اقتصادی رسانهی ملی معمولاً اندکی از نخبگان اقتصادی کشورند؛ در حالی که جهاد بسان متغیری دربرگیرنده، همگان را درگیر خود میکند؛ دربرگیری عمومی جهاد اقتضا دارد تا در فرایندهای بازنمایی تلویزیون از اقتصاد و فعالیتهای اقتصادی، بخوانید جهاد اقتصادی، تحولات جدی صورت گیرد. برنامههای اقتصادی تلویزیون امکانی است که از خلال آن تولید و تجارب برای کسب رضای خدا و خدمت به خلق او و پیشرفت جامعهی اسلامی بازنمایانده شود. برنامهی اقتصادی در سطح جهادی آن، باید از همنشینی فعالترین و محرکترین و نشاط بخشترین پیامها و تصاویر تولید شود و بیش از اینکه محل سخنرانی و اظهارنظر باشد، باید به میدان عمل و فعالیت تبدیل شود. این در حالیست که بی حالترین و ایستاترین محصولات تلویزیون در جمع برنامههای اقتصادی آن پیدا میشود. شاید از میان این همه برنامهی اقتصادی، «مستقیم آبادی سیدمحمد واحدی» برنامهای متناسب با استانداردهای اقتصاد جهادی به شمار آید. مستقیم آبادی بی تردید یکی از جهادیترین برنامههای اقتصادی تاریخ تلویزیون ایران است.
منبع مقاله :
جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایدهپردازی و ایدهپردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.