ترجمه و شرح (امنن علينا برضاه)
(رضا و خشنودي او را بر ما منت گذار (و توفيقي به ما عنايت کن که موجب رضا و خشنودي او گردد).
شرح- بالاترين و مهمترين نعمتي که خداوند به بنده اش عنايت مي فرمايد رضا و خشنودي اوست. همان طوري که خداوند پس از ذکر نعمت هائي که به بندگان مؤمن خود (خواه مرد يا زن) وعده فرموده از دخول به بهشت و مساکن طيبه در پايانش مي فرمايد «و رضوان من الله أکبر»- توبه/ 72- چون رضاي او سبب هر نعمت و سعادت و باعث هر گونه کرامت و بزرگواري است، و در آخر آيه مي فرمايد «ذلک الفوز العظيم».
خداوند متعال در آيت متعدده قرآن پس از ذکر مؤمنين و اعمال و گفتارشان مي فرمايد: «رضي الله عنهم و رضوا عنه» (1) از جمله در سوره ي بينه آيه 8 پس از تعريف مؤمنين و انجام اعمال شايسته آنان که بهترين خلق خدايند و ذکر جزا و پاداششان مي فرمايد: «رضي الله عنم و رضوا عنه» خدا از ايشان خوشنود و راضي است و ايشان هم از خدا خوشنودند.
در سفينة البحار مجلد أول صفحه 524 (2) روايتي نقل شده که حضرت موسي عليه السلام گفت: «پروردگارا مرا از علامت رضا و خوشنوديت از بنده ات آگاه کن، خداوند به او وحي کرد که هر وقت تو ديدي بنده ي من خود را براي اطاعت من آماده کرده و من او را از معصيتم باز داشتم بدانکه اين علامت رضاي من است».
و ايضا در همان کتاب بدين مضمون روايتي از حضرت صادق عليه السلام چنين آمده است: «رضا و تسليم به قضا و قدر از علامت ايمان مؤمن است».
باري رضاي الهي هم برضاي حجت هاي الهي و اوصياي حق محقق مي شود، و اين دوري است که از هر دو طرف صادق است يعني رضاء خدا همان رضاي اولياي خدا است و رضاي اولياي خدا هم همان رضاي خداست، چنانچه حضرت سيدالشهداء در مکه قبل از حرکت به عراق براي مردم و حاضرين فرمود: «رضا الله رضانا أهل البيت» آنچه را خدا پسندد همان پسند ما اهل بيت است.
پس براي اينکه مؤمنين و علاقمندان به ولي عصر بخواهند رضا و خوشنودي آن بزرگوار را فراهم کنند بايد کاري کنند که رضا و خوشنودي خدا فراهم شود و اين امر جز از راه اطاعت و فرمانبري خدا و پيغمبرش ممکن نخواهد شد. و يکي از عمده ترين موجبات تحصيل رضايت حق ترک معصيت و نافرماني است، در مجلد 15 بحار ص 171 (3) از حضرت صادق عليه السلام روايتي نقل شده که فرمود: «رسول خدا صلي الله عليه و آله فرموده: هر کس به جهت ترس ا ز خدا معصيت او را ترک کند خدا هم او را روز قيامت راضي مي گرداند».
(وهب لنا رأفته و رحمته و دعاءه و خيره)
(و رأفت و مهرباني و دعا و خير و برکتش را به ماموهبت فرما).
شرح- چون جميع خيرات و برکات و سعادت دنيا و آخرت به برکت وجود آن حضرت است اين است که از خداوند مسألت مي کنيم تا به ما توفيق عنايت فرمايد که مورد توجه آن بزرگوار قرار گيريم و مشمول رأفت ومهرباني و دعا و خير و نيکي آن حضرت واقع شويم.
(ما ننال به سعة من رحمتک و فوزا عندک)
(تا بدين وسيله ما به رحمت واسعه و فوز سعادت تو اي خدا نائل شويم)
شرح- اهميت وجود پر برکت ولي خدا همچون طبيب حاذقي است که شخص مريض براي سلامتي خود بايد خود را تحت مراقبت و دستور او قرار دهد، و درمانش از هر حيث و هر جهت چه از نظر نوع غذا و دارو و چه از نظر مقدار و وقت آن بايد طبق برنامه صحيح و کامل دستورات او قرار دهد، و کسي هم که علاقه به سعادت دنيا و آخرت خود دارد بايد اعمال و افعال خود را مطابق برنامه صحيح و کامل انجام دهد، که بدون چنين برنامه صحيح ممکن نيست و اميد موفقيت حاصل نمي شود، پس، از اين نظر، مؤمن و شخص مسلمان بايستي طبق برنامه ي صحيح و کاملي صورت گيرد، و اين برنامه همان است که از طرف حق و حجت زمان تعيين مي گردد، و معرفت خدا هم به معرفت مظاهر هدايت کامل مي گردد، و اين است سر محبت و ولايت اهل بيت عليهم السلام که در اخبار و احاديث بدان تأکيد شده است.
(و اجعل صلاتنا به مقبولة)
(و به وسيله آن بزرگوار نماز (و طاعات) ما را بپذير).
شرح- آري عمل و طاعت و عبادت همانطوري که گفته شد بايستي از روي برنامه ي صحيح و کامل اولياي خدا باشد. تا مورد قبول درگاه حضرت احديت و پذيرش او قرار گيرد، و توفيق انجام آن را طبق برنامه ي کامل صحيح از خداوند متعال خواهانيم. و لذا قبول نماز و عبادات ديگر به موجب روايات، موکول به اعتقاد به ولايت و امامت اولياي حق است.
در مجلد 7 بحار ص 393 (4) از امام صادق (ع) روايت شده که فرمود: «هنگامي که در روز قيامت بنده در پيشگاه عدل الهي قرار گرفت اول چيزي که از او سؤال مي شود از نمازهاي واجبه و زکات واجب و روزه هاي واجب و حج واجب و از ولايت ما اهل بيت است، پس اگر اقرار به ولايت ما داشته و با همان نيت هم از دار دنيا رفته باشد نماز و زکات و روزه و حج او مقبول است (چون از روي برنامه صحيح بوده)، و اگر اقرار به ولايت ما نکند چيزي از اعمال او به درگاه خدا قبول نمي شود.
(و ذنوبنا به مغفورة)
(و به وسيله ي او گناهانمان را مورد مغفرت و آمرزش قرار ده).
شرح- اقرار به گناه در پيشگاه عدل الهي، خود اين عمل يک نوع توبه و مقدمه آنست. و اقرار به گناه و توبه هم بايستي همانند ساير اعمال ديگر از روي نقشه صحيح انجام گيرد تا مقبول درگاه الهي واقع شود. در مجلد 15 بحار ص 128 (5) از حسين بن علي عليهما السلام روايت شده که فرمود: رسول خدا فرمود: «مودت و دوستي ما را به دل داشته باشيد، زيرا کسي که مودت ما را داشته باشد روز قيامت به وسيله شفاعت ما وارد بهشت خواهد شد، قسم به آنکه جانم به دست قدرت اوست که بنده اي از عمل خود بهره نمي برد مگر به معرفت حق ما».
(و دعاءنا به مستجابا)
(و به وسيله او دعايمان را استجابت فرما).
شرح- البته دعا براي استجابت است چنانکه فرمود: «ادعوني استجب لکم»، و انجام آن را شرايطي است که لازم است آن آداب و شرايط مراعات شود و ذکر آن در کتب ادعيه و اخبار آمده است. (6) از جمله اقرار و اعتراف به گناه و طلب مغفرت از آنست چنانکه در روايات هم آمده است، و در دعاي کميل است. «... اللهم اغفرلي کل ذنب أذنبته و کل خطيئة أخطاتها».
(و اجعل أرزاقنا به مبسوطة)
(و به وسيله او روزي ما را توسعه ده) (و تنگ مگردان).
شرح- در مجلد يکم وسائل اميري ص 227 از راوي نقل مي کند که گويد: از معمر بن خلاد شنيدم مي گفت: حضرت ابوجعفر عليه السلام به مردي که در مقام طلبي روز از خداوند بود و مي گفت: «اللهم اني أسألک من رزقک الحلال الطيب» نظر افکند و فرمود: درخواست روزي پيغمبران را نمودي (بلکه) بگو «اللهم اني أسألک من رزقک الواسع» چون هر کس قدرت بر قناعت روزي پيغمبران را ندارد لذا بايد از خداوند مسألت فراخي و وسعت روزي را نمايد. (7)
(و همومنا به مکفية)
(و به برکت وجود او هم و غم ما را برطرف فرما).
شرح- مهمترين و دشوارترين هم و غم ما شيعيان و ارادتمندان آن بزرگوار صدمات و گرفتاريهائي است که از ظلم و جور حکام ستمگر و طاغوتهاي زمان نسبت به مردم مستضعف خصوصا به علاقمندان دولت حق و حکومت عدل مي رسد همچنانکه در توقيع شريف براي شيخ مفيد آمده که مي فرمايد: «اگر چه خداوند آنچه را که صلاح ما و شيعيان و مؤمنان نمايانده، و جايگاهي که ما هستيم از جايگاه ظالمين دور است، ولي از اخبار و حالات شما آنچه را که به شما در دولت فاسق مي گذرد کاملا آگاهيم و چيزي از آن گرفتاريها که به شما مي رسد از ما مخفي نمي ماند».(8)
حال اگر از فقدان و غيبت آن حضرت رقت قلبي برايت پيدا شود آن را غنيمت دان و دعا کن که رحمتي است و در روايت منقول در مجلد 19 بحار ص 50 فرمود: «اغتنموا الدعاء عند الرقة فانها رحمة». (9)
(و حوائجنا به مقضية)
(و به برکت وجود او حاجات ما را بر آورده گردان، و نيازهايمان را بر آورده بخير گردان).
شرح- گرچه آدمي بايد خود سعي و کوشش داشته باشد و مقدمات کار را هم خود فراهم و آماده سازد، ولي البته انجام هر عملي وابسته به أسباب و وسائلي است و يا علل و عواملي دارد که چه بسا از آن غفلت مي شود، و يا از قدرت و توانائي انسان خارج است و يا جهات ديگر و در نتيجه انسان به هدف و مقصود خود نمي رسد، لذا بايد در همه ي امور و در همه ي وقت به ياد خدا باشد و از او استمداد و ياري طلبد. در خبر است که رسول خدا فرمود: «آيا مي خواهيد شما را به سلاحي دلالت کنم که به وسيله آن از شر دشمنانتان نجات يابيد؟ گفتند: آري، فرمود شب و روز دعا کنيد که دعا اسلحه ي مؤمن است». (10)
البته مسلم است که نيازهاي ما را خدا تأمين مي کند، ولي شايسته است که ما هم آنان را از خدا بخواهيم و نياز خود را اعلام نماييم و خداوند هم آن را به وسيله اسباب و وسائل مربوطه از غيب تأمين کند. در کتاب وسائل الشيعه مجلد يکم ص 214 از حضرت صادق عليه السلام روايت شده که فرمود: و بر شما لازم است دعا کردن و شخص مسلمان به عملي بهتر از دعا و توجه به خدا و تضرع و زاري به درگاه او و مسألت از او به مقاصد خود نمي رسد، پس رغبت نمائيد به عملي که خدا شما را ترغيب فرموده و اجابت نمائيد امري را که خدا شما را دعوت بدان کرده «ادعوني استجب لکم» تا اينکه به واسطه دعا رستگار شويد و از عذاب خداوند نجات پيدا کنيد.
پس بر ما لازم است که دعا را يکي از اسباب و وسائل بلکه بهترين و بالاترين وسائل بدانيم.
و نيز از حضرت صادق عليه السلام روايت شده که فرمود: «البته خدا عالم است به آنچه بنده اش مي خواهد و لکن دوست دارد که بنده هم حاجات خود را براي او شرح دهد». (11)
دعاهاي وارده براي رفع حوائج زياد است ولي مناسب است در اينجا اين دعا ذکر شود: در مجلد 19 بحار صفحه ي 236 (12) از کتاب دعوات راوندي از امام سجاد عليه السلام نقل شده که فرمود: «پدرم در روز خونين (عاشورا) همان روز که شهيد گشت به بالين من آمد و مرا در بر گرفت و به سينه خود چسبانيد در حالي که خون از بدنش جاري بود گفت اي فرزندم اين دعا را به خاطر خود بسپار که آن را مادرم فاطمه به من آموخت و او از پدرش رسول خدا صلي الله عليه و آله و رسول خدا از جبرئيل فرا گرفت: در هر حاجت و امر مهم و اندوهي که پيش مي آيد و يا امر عظيم و دشواري که روي مي آورد بگو «اللهم بحق يس و القرآن الحکيم و بحق طه والقرآن العظيم، يا من يقدر علي حوائج السائلين، يا من يعلم ما في الضمير، يا منفس عن المکروبين، يا مفرج عن المغمومين، يا راحم الشيخ الکبير، يا رازق الطفل الصغير، يا من لا يحتاج الي التفصيل صل علي محمد و آل محمد» و آنگاه حاجت خود را بخواه.
پي نوشت ها:
1. مائده/ 119، توبه: 100، مجادله: 22.
2. مجلد 70 بحارالانوار ص 26 نقل از أعلام الدين ديلمي.
3. مجلد 71 ص 205 نقل از کافي.
4. مجلد 27 ص 167 نقل از امالي صدوق.
5. مجلد 68 ص 101 نقل از امالي مفيد و امالي طوسي.
6. مجلد 93 بحارالانوار ص 304 باب «آداب الدعاء و الذکر».
7. و به همين مضمون روايتي هم در مجلد 11 بحارالانوار جديد ص 58 نقل از امالي طوسي که از امام ششم (ع) است نقل شده دقت شود.
8. مجلد 53 ص 174 نقل از احتجاج طبرسي. و روايات ديگر که بعضي از آنها را هم مرحوم مؤلف در يادداشت هاي خود آورده و ما براي اختصار از نقل آن خودداري کرديم.
9. مجلد 93 ص 341 نقل از دعوات راوندي.
10. 93 ص 291 از ثواب الاعمال و ص 294 از مکارم الاخلاق، و ص 297 از فلاح السائل و ص 300 از دعوات راوندي.
11. 93 ص 312 نقل از دعوات.
12. 95 ص 196 از دعوات راوندي و اين دعا آخرين دعا از سه دعائي است که از آن بزرگوار در روز عاشورا نقل شده.
/خ