مترجم: سهیلا حاجیزاده
آمریکا یکی از توسعه یافتهترین کشورهای جهان به شمار میرود، اما با این وجود، حدود 7/46 میلیون نفر از مردم این کشور در فقر زندگی میکنند. سالانه ادارهی آمار آمریکا سطوح فقر در کشور و در هر ایالت را مورد بررسی قرار میدهد. از سال 1965، ادارهی سرشماری و آمار آمریکا دو گزارش را در رابطه با اندازه گیری فقر در ایالات آمریکا آماده کرده است، این گزارشات شامل حد آستانهی فقر و دستورالعملهای فقر میباشند. بر اساس گزارشات سایت obamacarefacts.com (2016)، حد آستانهی فقر برای یک خانوادهی چهار نفره 250/24 دلار میباشد. علیرغم این که آمریکا با دارا بودن 601 میلیارد دلار بودجهی نظامی از قدرتهای جهانی به شمار میرود، پس چرا میلیونها آمریکایی زیر خط فقر زندگی میکنند؟ ما در پاراگرافهای زیر سعی داریم به این سوال پاسخ دهیم.
همانطور که اعداد به ما میگوید، سطوح فقر در میان افراد جامعه رو به افزایش میباشد و دولت باید با اجراء روشهای جامع و مناسب با این مشکل مبارزه کند.
منبع مقاله : برگرفته از سایت اپینیون فرانت
علل فقر در آمریکا چیست؟
فقر عمدتا مربوط به قدرت خرید یک فرد میباشد. ممکن است فقر همیشه مرتبط با تحقق نیازهای اساسی مانند غذا، پوشاک و مسکن نباشد. در این زمینه، باید قدرت خرید فرد را با توجه به میانگین جمعیت در نظر بگیریم. به صراحت میتوان گفت که فقدان آموزش منجر به کمبود فرصتهای شغلی میگردد که این موضوع نیز در نهایت منجر به فقر خواهد شد. از آنجا که تقاضا برای استخدام افراد در شغلهای سخت و پردردسر کاهش یافته، افراد بی سواد شغل خود را از دست دادهاند و در فقر به سر میبرند. همزمان با رشد روز افزون جمعیت جهانی، کمبود زیرساختها و مسکن، فساد، بلایای طبیعی، بیثباتی سیاسی و جنگ برخی از علل بروز فقر در کشورهای جهان سوم میباشد، اما عوامل دیگری به عنوان علل بروز فقر در آمریکا در نظر گرفته میشود. اجازه دهید در زیر علل اصلی بروز فقر در این کشور را ذکر کنیم.تغییر در اقتصاد تجاری
قبلا اقتصاد آمریکا به شدت وابسته به صنایع تولیدی مانند صنایع نساجی، فولاد، اتومبیل و غیره بود. این صنایع فرصتهایی را برای کار افراد با عدم تحصیلات عالیه فراهم میآورند. اکثر نیروهای کاری مشغول به کار در این صنایع شامل کارگران آفریقایی و آمریکایی میباشند. با اینحال، با ظهور بخشهای اقتصادی جدید مانند بخش مراقبت بهداشتی و فناوری اطلاعات در این سناریو تغییراتی در این روند حاصل شد. در نتیجهی این امر، وابستگی اقتصاد آمریکا به بخش تولید کنندهی سنتی کاهش یافت. این بخشها تقاضای استخدام کارکنانی آموزش دیده و با مهارت را کرد که همین امر باعث از بین رفن فرصتهای کسب و کار برای نیروی کاری که دارای حداقل تحصیلات بودند، شد و در نتیجه منجر به افزایش بیکاری و فقر در میان اکثر آمریکاییها گردید.بیشتر بخوانید: دلایل و ریشه های فقر در آفریقا (1)
کمبود آموزش
به صراحت میتوان گفت که فقدان آموزش منجر به کمبود فرصتهای شغلی میگردد که این موضوع نیز در نهایت منجر به فقر خواهد شد. از آنجا که تقاضا برای استخدام افراد در شغلهای سخت و پردردسر کاهش یافته، افراد بی سواد شغل خود را از دست دادهاند و در فقر به سر میبرند. به دلیل اینکه این افراد فاقد هر گونه آموزش اجباری و یا مهارتهای مورد نیاز هستند، بنابراین احتمال یافتن شغل مناسب برای آنها نیز بسیار پایین میباشد و این عامل منجر به افزایش سطوح فقر در طول سالها شده است.افزایش حومههای شهری
وسعت اکثر شهرهای آمریکا گسترش یافته و این امر منجر به ایجاد حومههای شهری شده است. حومههای شهر شرایط زندگی بهتری را برای مردم فراهم میآورند. به طور طبیعی، بسیاری از شرکتها پایگاه خود را به مناطق تازه توسعه یافته انتقال دادهاند. افرادی که در مرکز شهر ماندهاند، با کمبود شدید فرصتهای شغلی مواجه شدهاند که این امر منجر به بروز فقر میگردد.از هم پاشیده شدن سیستم خانوادهها
افزایش میزان طلاق به این معنی است که تعداد بیشتری از خانوادهها تنها با یکی از والدین خود زندگی میکنند. این موضوع باعث بروز چالشهایی در زمینهی تامین درآمد میگردد و در این خانوادهها تنها یک منبع درآمد وجود خواهد داشت. زنان بیشتر تحت تاثیر این موضوع قرار میگیرند. فقدان آموزش، بارداریهای برنامه ریزی نشده و غیره از جمله مشکلات مربوط به مادران میباشد. در نتیجه این زنان نمیتوانند برای ادارهی خانواده و تامین نیازهای مالی افراد خانواده شغل مناسبی پیدا کنند. به واسطهی این موضوع، اکثر مواقع، کل خانواده به سمت فقر کشیده خواهد شد.تاثیر محدود سیاستهای دولت
دولت آمریکا در ارائهی برنامههای رفاهی متعدد برای کاهش فقر مشارکت دارد، و میتوان گفت که کارهای زیادی در این راستا انجام شده است. مبارزه با فقر نیازمند هزینههای بالایی میباشد و دولت باید هزینههای مربوط به مبارزه با این مشکل را در اولویت برنامههای خود قرار دهد. برخی چالشهای خاص در مبارزه با فقر وجود دارد و قطعا نیاز به چندین سال زمان برای ریشه کن کردن و یا به حداقل رساندن این مشکل وجود دارد و با به کار گیری روش مناسب میتوان به خوبی با این مشکل مبارزه کرد.همانطور که اعداد به ما میگوید، سطوح فقر در میان افراد جامعه رو به افزایش میباشد و دولت باید با اجراء روشهای جامع و مناسب با این مشکل مبارزه کند.
منبع مقاله : برگرفته از سایت اپینیون فرانت