نویسنده: علی محمد صالحی
1. ابراز وجود کردن چگونه موجب افزایش اعتماد به نفس میشود؟
2. راه برد «صفحهی خط افتاده» کجا کاربرد دارد؟
3. در برخورد با کسانی که پیوسته سخنان پرخاشگرانه و توهینآمیز میگویند، چه باید کرد؟ یکی از نکتههایی که باید به آن توجه کنیم این است که در سطح انسانی، همه برابرند، و کسی بر دیگری برتری ندارد. البته واقعیتی است که برخی از استعداد، قاطعیت، قدرت، ثروت، زیبایی، یا دانش بیشتر برخوردارند. اما هر فرد، به منزلهی انسان، به ارزشمندی و مهمی دیگران است و هیچ کس بر دیگری برتری ندارد.
1. رویارویی با موقعیت
حضرت علی «فرمودهاند: هنگامی که از چیزی میترسی، خود را در آن بیفکن؛ زیرا گاهی ترسیدن از چیزی، از خود آن سختتر است». (1)در روانشناسی، تکنیکی به نام «غرقهسازی» وجود دارد. گاهی افراد از رویارویی با چیزی یا کسی میترسند. روانشناسان توصیه میکنند چنین افرادی به گونهای رفتار کنند که به ناچار با آن موضوع رو به رو شوند، تا ترسشان از بین برود. این حدیث ارزشمند نیز به گونهای همین مطلب را بیان میکند؛ یعنی هر گاه از چیزی میترسی، بدون درنگ و تردید خودت را در آن بینداز؛ زیرا گاه خود موضوع اصلی چندان بزرگ و دشوار نیست، اما وقتی انسان از آن بترسد و در رویارویی با آن تردید کند، آن مسئلهی کوچک پیوسته برایش بزرگ و بزرگتر میشود و رو برو شدن با آن دشوارتر. پس از حادثه نیز، خود را سرزنش میکند و به احساس حقارت دچار میشود که چرا این قدر کم جرئت است. ولی اگر از همان آغاز همین که به ابراز وجود نیاز شد، ابراز وجود کند دشواری آن کمتر است. پس از ابراز وجود نیز احساس رضامندی و شعف درونی را تجربه خواهد کرد.
2. افزایش اعتماد به نفس
یکی از نکتههایی که باید به آن توجه کنیم این است که در سطح انسانی، همه برابرند، و کسی بر دیگری برتری ندارد. البته واقعیتی است که برخی از استعداد، قاطعیت، قدرت، ثروت، زیبایی، یا دانش بیشتر برخوردارند. اما هر فرد، به منزلهی انسان، به ارزشمندی و مهمی دیگران است و هیچ کس بر دیگری برتری ندارد. خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «ای مردم، ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و تیرهها و قبیلهها قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست. خداوند دانا و خبیر است». (2)پرهیزکاری؛ بزرگترین ارزش انسانی
این آیه، مهمترین اصلی را که ضامن نظم و ثبات است، بیان میکند، و مخاطب آن، کل جامعهی انسانی است این آیه میزان واقعی ارزشهای انسانی را در برابر ارزشهای کاذب و دروغین مشخص میسازد.منظور از آفرینش مردم از یک مرد و زن همان بازگشت نسب انسانها به آدم و حواست. بنابراین، چون همه از ریشهای واحدند، معنا ندارد که برخی خود را از دیگران برتر بدانند و بر یکدیگر فخر بفروشند. اگر خداوند به هر قبیله و طایفهای ویژگیهایی داده، برای حفظ نظم زندگی اجتماعی مردم است؛ چرا که این تفاوتها سبب شناسایی است و بدون شناسایی افراد، نظم در جامعهی انسانی حکمفرما نمیشود. اگر همه یکسان و شبیه یکدیگر بودند، هرج و مرج ایجاد میشد.
پس اگر هنگام ابراز وجود مشکلی داشتید و دچار تردید شدید، مضمون این آیهی شریف را به یاد بیاورید و بدانید که شما نیز به ارزشمندی فرد مقابلید. از این روی، او هیچ گونه برتریای بر شما ندارد که بخواهید خجالت بکشید و نظر خود را نگویید یا حق خود را نگیرید، بلکه با اعتماد به نفس بالا و محکم و استوار، ابراز وجود کنید.
وقتی به طور آگاهانه با تلقین به خود بگویید: «من میتوانم در این موقعیت موفق شوم»، شانس موفقیت خود را بدون توجه به دیگر تغییرها به مقدار زیادی افزایش میدهید.
راهکارهایی برای افزایش اعتماد به نفس
1. ابراز وجود کنید.2. آنچه انجام میدهید، پایههای تصویر ذهنی از خودتان است. هرچه بیشتر ایستادگی کنید و به روشی که برایتان محترم است رفتار کنید، اعتماد به نفستان بالاتر میرود.
3. وقتی کاری را انجام میدهید و احترام به خودتان را کسب میکنید، اعتماد به نفستان افزایش مییابد؛ یعنی ابراز وجود کردن، کمکم موجب افزایش اعتماد به نفس میشود.
ابراز وجود --> رضایت خاطر --> اعتماد به نفس بیشتر --> تکرار ابراز وجود
فرمول بالا بدین معناست که تا وقتی با قاطعیت و در جای مناسب ابراز وجود میکنید، عزت نفس خود را پاس میدارید. ممکن است شکست بخورید و ناامید شوید، اما هستهی اعتماد به نفستان ثابت خواهد بود. میتوان این نظریه را به منزلهی معیاری برای رفتار قاطع به کار برد. اگر مرددید که رفتار خاصی قاطعانه بوده یا نه، از خود بپرسید که آیا آن عمل عزت نفس شما را حتی کمی بالا برده است یا نه. اگر این گونه است آن رفتار قاطعانه بوده، وگرنه قاطعانه نبوده است.
4. به خود پاداش دهید. با هر بار ابراز وجود، برای خود پاداشی را در نظر بگیرید.
5. در خیابان هنگامی که از کنار فردی رد میشوید، از او بپرسید ساعت چند است (یادتان باشد که پیشتر ساعت خود را باز کرده باشید) یا آدرس محل مشخص و معروفی را بپرسید.
3. کنترل فشار روانی (3)
برخی افراد هنگام ابراز وجود، دچار تنیدگی میشوند و نشانههایی چون عدم تمرکز حواس، داشتن افکار معیوب، دودلی - تردید، گرفتن تصمیمهای شتابزده و غیر منطقی، احساس تحت ستم بودن و آزردگی را بروز میدهند. این فشار روانی یا به طور کلی مانع وجود کردن آنان میشود یا از ابراز وجود خارج میشوند و واکنششان شکل پرخاشگرانه یا کاملاً منفعلانه به خود میگیرد.فشار روانی در حد کم برای ادارهی زندگی فرد مفید است؛ چون نه تنها موجب به وجود آمدن علاقه و انگیزه در زندگی ما میشود، بلکه در ما اعتماد به نفس نیز ایجاد میکند.
اما ناتوانی در کنترل خویش و جلوگیری از نشان دادن واکنشهای شدید، موجب بروز حالتی ناخوشایند در فرد میشود. شما خود را در شرایطی احساس میکنید که میخواهید چه در منزل و چه در محیط کار به همه پرخاش کنید. در عین حال، چنان خستهاید که نمیتوانید درست فکر کنید و بر خود مسلط باشید. حال که این گونه است، میتوانیم با کاهش فشار روانی مهارت خود را در ابراز وجود افزایش دهیم.
یک روانشناس مشهور میگوید: «اگر از من بخواهند بهترین راه کنترل فشار روانی را انتخاب کنم، احتمالاً داشتن رابطه با دیگران و کسب حمایت اجتماعی را برمیگزنیم؛ اگرچه انسانها برای تحقق این امر مجبورند پا پیش بگذارند و در این راه وقت، نیرو و تلاش بسیاری را صرف کنند». (4)
راهبردهایی برای ابراز وجود
1. صفحه خط افتاده
نخستین فنی که هر فرد در ستاندن حق خود باید بیاموزد، ایستادگی آرام و محترمانه بر حرف خویش است. باید آموخت که چگونه بدون عصبانی شدن یا عقبنشینی کردن، بر حرف و خواستهی به حق خویش پافشاری کرد. افراد سلطهپذیر، معمولاً در برابر استدلالها و چون و چراهای فردمقابل زود میدان را خالی میکنند و افراد پرخاشگر و عصبی مزاج نیز به شکلی نامناسب به بحث و جدل ادامه میدهند که در پایان معلوم نیست کار به کجا میانجامد. اما افراد قاطع آموختهاند که با خون سردی بر مواضع خود پافشاری کنند.وقتی اطمینان دارید که درست میگویید و همه اطلاعات و توضیحات لازم را به فرد مقابل منتقل کردهاید، یا اینکه وی از پیش آنها را میداند، اما بر نادیده گرفتن حق و اختیارات شما پافشاری میکند، چه لزومی دارد وارد بحث شوید و به چون و چراهای وی پاسخ بدهید. یکی از مواردی که زمینهی سلطهگری و زورگویی دیگران را نزد ما فراهم میکند این است که تصور میکنیم باید پاسخ همهی پرسشهای افراد را بدهیم؛ درحالی که وقتی برایتان روشن است که حق با شماست و فرد مقابل قصد سلطهگری یا زورگویی دارد، برای بحث و پاسخگویی به پرسشهای وی ضرورتی وجود ندارد. در این حالت بهتر است بدون توجه به گفتههای فرد مقابل که میخواهد با سماجت و سلطهگری حق شما را پایمال کند، مانند یک صفحهی خطافتادهی گرامافون، تنها مواضع خود را تکرار کنید. به این فن در آموزش قاطعیت «صفحهی خط افتاده» (5) میگویند.
منطق این فن، خودداری از بحث و جدلهای بیثمر است. نباید فراموش کرد فردی که قصد سلطهگری دارد، ممکن است با این هدف که شما را با خود وارد بحث کند، به ادامهی گفت وگو اصرار ورزد. نکته اینجاست که پایان چنین بحث و گفتوگوهایی معمولاً نامعلوم است: یا کار به مشاجره و ناراحتی میکشد، یا شما برخلاف میلتان به انجام کاری مجبور میشوید. در چنین وضعیتی بهتر است بیتوجه به گفتههای فرد مقابل، مانند صفحهی خطافتاده، موضوعی را در قالب جمله یا واژهای تکرار کنید. بهتر این است که در تکرار این موضوع عصبانی نشوید و به آرامی و با احترام بر موضع خود ایستادگی کنید. نباید در برابر چون و چراهای فرد مقابل عذر و بهانه تراشید. برای مثال، وقتی کارمندی که میداند در وضعیت فعلی وام به وی تعلق نمیگیرد، پیوسته درخواست وام میکند، لزومی ندارد که برای مخالفت خویش در پی دلیل باشید. تنها کافی است بر موضوع خود با تکرار یک جمله پافشاری کنید. استفاده از این فن سبب میشود که از بحث و جدل بینتیجه بپرهیزید و با احترام و آرامش، در برابر دامهایی که دیگران برای سلطه بر شما میگسترانند تا سلیقهی شخصیشان را به شما تحمیل کنند، مقاومت کنید.
گفت و گوی زیر، نمونهی استفاده از صفحه خطافتاده در برابر یک فروشندهی دوره گرد است:
الف) سلام قربان! مثل اینکه اینجا منتظر کسی هستید. کفشهای خوب و قشنگی دارم. میخواهید نگاهی به آنها بیندازید؟
ب) نه ممنونم، علاقهای ندارم.
الف) یک نگاه که ضرری ندارد. اگر دوست نداشتی نخر. اجباری نیست.
ب) بله، اما علاقهای ندارم.
الف) خوب اگر خودت علاقهای نداری به نیت بچهات، یا اگر نداری، برادر کوچکترت نگاه کن. سایز کوچکها خیلی قشنگترند.
ب) بله، اما علاقهای ندارم.
الف) سایز پای پسرت چند است؟
ب) علاقهای ندارم.
الف) عزیزجان! تو فقط همین یک جمله را بلدی؟
ب) بله، علاقهای ندارم.
الف) خیلی خوب! مثل اینکه نمیشود با شما معامله کرد. (6)
2. بیتوجهی انتخابی (7)
برای برخی افراد این پرسش مطرح است که چگونه میتوان در برخورد با کسی که پیوسته مطالب پرخاشگرانه و توهینآمیز میگوید از روش ابراز وجود استفاده کرد؟این موضوع که انسان اجازه ندهد پیوسته مضحکهی حرفهای زشت دیگران باشد، اهمیت زیادی دارد؛ زیرا اگر چه حرفهای دیگران نمیتواند آسیبی ملموس به انسان وارد کند، سلطهپذیری همیشگی در برخورد با گفتههای توهینآمیز دیگران میتواند بسیار زیانبار باشد. وقتی من به جملههای دیگران جرئتمندانه پاسخ نمیدهم، افزون بر آنکه به عزت نفس خود آسیب میزنم، اجازه میدهم که عوامل دیگری مانند سلامت، روابط و احترامم نیز کاهش یابد.
اجازه یافتن دیگری برای تحقیر پیاپی من، برای او نیز زیانبار خواهد بود. پرخاشگری میتواند برای فرد پرخاشگر نیز آسیبزا باشد. به همین دلیل، برای حفظ سلامت خود و فرد مقابل و برای حفظ هر نوع رابطهی عملی یا بالقوهی موجود میان ما، تحمل نکردن گفتههای توهینآمیز پیاپی فرد مقابل، بسیار مهم است.
برای بازداری دیگران از بیان حرفهای اهانتآمیز همیشگی، به آنان بگویید در هیچ یک از گفتوگوهای توهینآمیزشان شرکت نخواهید کرد.
رفتار آنان را به طور مشخص و با جملهای مختصر و موجز توصیف کنید. سپس از بیتوجهی انتخابی استفاده کنید؛ به این معنا که هر اظهار نظر فرد دیگر را که با حرفهای نامناسب و توهینآمیز همراه است نادیده بگیرید. به پرسشهای او پاسخ ندهید و از تلاش برای اثبات نادرست بودن اتهامها به فرد مقابل یا پاسخهای مشابه خودداری کنید. وقتی که فرد مقابل به گونهای توهینآمیز حرف میزند، از توجه مناسب به او بپرهیزید. سر خود را در پاسخ به وی تکان ندهید و تماس چشمی خود را با او قطع کنید. لبخند نزنید و به کاری که از پیش در حال انجامش بودهاید ادامه دهید. با مشارکت در گفت و گو موجب تقویت فرد دیگر نشوید. چنانچه از شما پرسید که چرا حرفی نمیزنید، پیام پیشین را به اختصار بیان کنید. اما اگر هنگام پرسش، از سخنانی توهینآمیز استفاده کرد، پاسخ ندهید و تا مدتی طولانی سکوت کنید.
زمانی که فردی دیگر بدون اهانت به شما صحبت کرد به آن توجه کنید و درگفت و گو شرکت کنید. بکوشید هنگام این تبادلهای کلامی، با نزاکت و معقول باشید.
مهرداد شکایت داشت که همسرش، پروانه، به جای استفاده از نامش، اغلب او را «خیکی» صدا میزند. درگفت و گوی زیر، مهرداد از این فن استفاده میکند:
پروانه: هی خیکی، کار امروز چطور بود؟
مهرداد: وقتی مرا خیکی صدا میزنی عصبانی میشوم. بنابراین تا وقتی که از این کلمه استفاده میکنی با تو حرف نمیزنم.
پروانه: خوب، خیکی! باید اقرار کنی که در شش ماه گذشته، وزنت خیلی زیاد شده.
مهرداد: بیتوجهی انتخابی: سکوت، مشغول کردن خود به کاری که پیشتر انجام میداد).
پروانه: پسر! چرا به یک انتقاد سازنده این قدر حساسی. فقط میخواهم کمکت کنم.
مهرداد (تکرار عبارت ابراز وجود به شکلی موجز): وقتی به من میگویی خیکی، عصبانی میشوم. بنابراین تا وقتی از چنین کلماتی استفاده کنی، حرف نمیزنم.
پروانه سکوت میکند.
مهرداد موضوع را عوض میکند.
صبح روز بعد هنگام صبحانه:
پروانه: امشب، چه ساعتی به خانهی سلیمانی میرویم، خیکی؟
مهرداد: (بیتوجهی انتخاب: سکوت).
پروانه: اوه، هنوز هم سر حرفت هستی؟
مهرداد (تکرار موجز عبارت ابراز وجود): بله. گفتم که وقتی به من میگویی خیکی، عصبانی میشوم. بنابراین تا وقتی از چنین کلماتی استفاده کنی حرف نمیزنم؟
پروانه: باشد؛ متأسفم معذرت میخواهم. چندبار باید عذرخواهی کنم؟
مهرداد: یعنی دیگر به من نمیگویی خیکی؟
پروانه: بله. اما میترسم اگر مدام یادآوری نکنم، وزنت خیلی زیاد شود.
مهرداد (تغییر موضوع): خوب، الان باید بروم سر کار. ساعت 8/5 برای رفتن به میهمانی حرکت میکنیم.
پروانه: باشد.
از آن پس، پروانه به شکلی توهینآمیز با مهرداد صحبت نکرد. بیتوجهی انتخابی همراه با یک یا دو عبارت تکراری، رفتاری را که زوجی سالها دربارهی آن به بحث و مشاجره میپرداختند، تغییر داد. (8)
پرخاشگری میتواند برای فرد پرخاشگر نیز آسیبزا باشد
چند نکتهی اصلی
1. وقتی اشتباه کردید به اشتباهتان اعتراف کنید.
در آغاز ابراز وجود کردن، ممکن است با تفسیری اشتباه از یک موقعیت، در پی ابراز وجود باشید. نیز ممکن است برای ابراز وجود کردن با استفاده از روشهای نامناسب به مخاطب خود توهین کنید. اگر به چنین موقعیتی برخوردید، با کمال خونسردی و قاطعیت به اشتباه خود اعتراف کنید. لازم نیست در پی اصلاح یا توجیه رفتار خود برآیید. به جای آن، به اندازه کافی صراحت داشته باشید و به اشتباه خود اعتراف کنید. البته فراموش نکنید که در آینده هر گاه لازم شد، با او قاطعانه حرف بزنید و ابراز وجود کنید. (9)2. به پیامهای مخاطب خود نیز توجه کنید
در ابراز وجود کردن، توجه به پیام گوینده نیز ضروری است. باید ببینید مخاطب شما دربارهی چه موضوعی صحبت میکند. نکتههای مهم صحبت او چیست و بر چه چیزهایی بیشتر تأکید دارد. شاید مقصود او چیز دیگری باشد. به نکات ضعف و قوت او در ارتباط نیز پی ببرید. مطمئن باشید او نیز در موقعیت چندان راحتی نیست. از این نکات میتوانید بهرهای مفید در دفاع از حق خویش ببرید.3. در زندگی خود فعال و دقیق باشید
افرادی که در زندگی خود دقیق، فعال و با پشتکارند و اهدافی مشخص دارند، به راحتی برنامهها و اهداف خود را تغییر نمیدهند و در ادامهی برنامههایشان، برای رسیدن به اهدافشان پای میفشارند؛ آنان حاضر نیستند به راحتی برنامهی خود را به خاطر خواست دیگران تغییر دهند.چند راهبرد کلی برای ارائهی رفتار جرئتمندانه
1. در توصیف احساسات خود از ضمیر «من» بهره بگیرید. استفاده از ضمیر «من» در گفتههایتان به جای ارزشیابی یا سرزنش دیگران، احساسات شما را نشانه میگیرد؛ مانند: «من ناراحتم» به جای «تو مرا ناراحت کردی» یا «تو آدم بیملاحظهای هستی».2. احساس عصبیت، واکنشهای اضطرابی و ترس هنگام ابراز وجود کردن، اموری طبیعیاند. واکنشهای ناخوشایند اغلب با تمرین، تخفیف پیدا میکنند. در اثر تمرین، احقاق حق کردن طبیعیتر میشود.
3. صریح باشید. حرف خود را مستقیم و بدون واسطه به مخاطبتان بزنید. درخواست خود را در یک یا دو جملهی ساده و قابل فهم بیان کنید.
4. از طعنه و کنایه زدن، ترور شخصیت یا توهین به دیگران بپرهیزید، و واژههایی مانند «تو هرگز...»، «تو همیشه...»، یا «تو دائم....» را به کار نبرید.
5. از مخاطب بازخورد بگیرید: «حرفهایم را روشن گفتم؟» یا «موقعیت را چگونه میبینی؟» دریافت بازخورد به شما کمک میکند تا هر گونه کجفهمی را اصلاح کنید و دیگران دریابند شما در ارتباط بازید و عقاید، احساسات، تمایلات و خواستههای خود را بیان میکنید.
6. به خواستههای نامنصفانه «نه» بگویید؛ یعنی هر جا لازم است بگویید: «نه»؛ نگویید: «بله».
7. نخست از موضوع خود مطمئن شوید؛ یعنی مشخص کنید که میخواهید بگویید بله یا خیر. اگر مطمئن نیستید، بگویید که برای پاسخ دادن باید کمی فکر کنید. به شخص مقابل بگویید که چه زمانی پاسخ خواهید گفت.
8. اگر شما کاملاً متوجه نشدهاید که فرد مقابل از شما چه در خواستی دارد، از او توضیحی روشن بخواهید.
بیشتر بخوانید: حرمت خود یا عزت نفس؟
9. مطمئن شوید که ژستهای غیرکلامی شما آینهی پیامهای کلامیتان هستند. وقتی «نه» را بر زبان میآورید، سرتان را به نشانهی نفی تکان دهید. بسیاری از افراد وقتی میکوشند از درخواستی امتناع ورزند، آگاهانه لبخند میزنند و با سر موضوع را تصدیق میکنند.
10. احساس گناه نکنید. شما حلال مشکلات همه نیستید، یا نمیتوانید همه را خشنود نگه دارید.
11. اگر با درخواست اصلی شخص موافق نیستید، ولی مایلید به او کمک کنید، به مصالحه دست بزنید: «من نمیتوانم تمام بعد از ظهر از بچهات مراقبت کنم، ولی میتوانم دو ساعت کنارش باشم».
سخن پایانی
ابراز وجود با توجه به نقش فزایندهی آن در زندگی، بسیار چشمگیر و مهم است. استفاده از این فن، با وجود تأثیر چندان سخت و دشوار نیست و به راحتی میتوان با انجام تمریناتی آن را بهبود بخشید و از آثار برجستهای که در پرتو ابراز وجود، حاصل میشود، همچون خودشکوفایی (تحقق خویشتن)، برطرف ساختن یک نیاز اساسی روانی، مساعدت در جهت سلامت روحی، تقویت حس خوشبینی، پرورش اعتماد به نفس و در نتیجه زندگیای فعال و روابطی مؤثر، بهرهمند شد.نمایش پی نوشت ها:
1.إذَا هِبتَ أمراً فَقَع فِیهِ فَإنَّ شِدَّةَ تَوَقَّیهِ أَعظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنهُ (نهج البلاغه، ترجمهی محمد دشتی، حکمت 175).
2. یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثَى وَ جَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ. (حجرات، 13).
3. stress.
4. ر. ک: جرالد اِس. گرینبرگ، کنترل فشار روانی، ترجمهی محسن دهقانی.
5. Broken record.
6. نیما قربانی، مهندسی رفتار ارتباطی، ص 159.
7. selective inattention.
8. رابرت بولتون، روانشناسی روابط انسانی، ترجمهی حمیدرضا سهرابی، ص 263.
9. رابرت آلبرتی و مایکل آمونز، روانشناسی ابراز وجود، ترجمهی مهدی قراچهداغی، ص 227.
صالحی، علی محمد، (1391)، خودی نشان بدهید، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ اول.