کتاب التعریف، آخرین اثر ارزشمند ابوالحسن قرطبی بود که کثرت نسخههای متعدد باقی مانده از آن در کتابخانههای عمومی و خصوصی نشان از رواج و اقبال گسترده مغربیان به کتاب دارد. مشهورترین علمای قرائت اندلس، چون ابوجعفر احمدبن ابراهیم بن زبیر ثقفی، (4) استاد قرائت در غرناطه، حسین بن عبدالعزیزبن محمدبن ابی الأحوص جیانی، (5) مشهور به ابن الناظر، قاضی المریه و مالقه، ابوالحجاج ابراهیم بن یوسف مالقی، (6) مشهور به مریلی، ابوالحکم مالک بن المرحل مالقی (7) و علمای مغربی، چون ابوالفضل راشدبن ابی راشد فاسی و ابوجعفر احمدبن عمر جذامی، مشهور به مضرس و شمار دیگری از مشاهیر این دوره را جزو مشایخ وی ذکر کردهاند. (8)
ابوالحسن نقشی انکارناپذیر در تکامل مکتب قرائت مغرب داشت؛ او روایت متعدد قرائت نافع را براساس مشهورترین روایات موجود که ورش و قالون بود، گردآوری و مدون کرد. در باب قرائت نافع دو طریق مشهور وجود داشت: نخست روایتی بود که از طریق ابوعمرو دانی و آثارش، چون التعریف فی اختلاف اصحاب نافع، التیسیر، التمهید، التلخیص و جامع البیان نقل میشد و دیگری روایتی بود که به ابن العرجاء قیروانی به نقل از ابن نفیس، جامع البیان نقل میشد و دیگری روایتی بود که به ابن العرجاء قیروانی به نقل از ابن نفیس، استاد مدرسه ورش در مصر ختم میشد که هر دو از سوی ابوالحسن مورد توجه قرار گرفت. (9) به علاوه او تنها به روایت نافع بسنده نکرد، بلکه تلاش خود را در حوزه سایر قراءات هفتگانه نیز متمرکز ساخت و قرائتهای مختلف را با هم تجمیع کرد. (10)
ابوالحسن آثار علمی بسیاری را در زمینههای مختلف علوم قرائت تألیف کرد. ویژگی اغلب نوشتههای او جامعیت است. او میکوشید کلیه آراء مشهور گذشتگان در موضوعی خاص را گردآوری و تهذیب کند. با این همه چون انبوه این نوشتهها نمیتوانست نیاز طیف گسترده طلاب را برآورده سازد، خود به تلخیص آثارش پرداخت و از این روست که از اغلب نوشتههایش یک تلخیص نیز وجود دارد؛ مهمترین آنها به شرح زیرند:
1. کتاب التجرید یا التجرید الکبیر که از نظر حجم میتوان آن را بزرگترین اثر نویسنده دانست؛ قرطبی در این اثر کوشید تا اختلافات قراءات سهگانه ابوعمر دانی، ابومحمد مکی و ابوعبدالله شریح را برطرف سازد و احتمالاً بدین سبب است که برخی نویسندگان، کتاب را الخلاف الکبیر نامیدهاند. (11) نویسنده نیز این کتاب را بعدها با نام مختصر التجرید تلخیص کرد؛ (12)
2. کتاب المنافع که به نظر میرسد به موضوع قرائت نافع اختصاص داشته است و از اینرو در فهرست ابن غازی با نام کتاب المنافع فی قراءة نافع از آن یاد شده است؛ بعید به نظر نمیرسد که این کتاب همان کتاب تهذیب المنافع فی قراءة نافع باشد که علمای قرائت در شرح حال نگاران در ادوار بعد بدو منسوب کردهاند. (13)
3. ترتیب الاداء و بیان الجمع بین الروایات فی الإقراء که از مشهورترین آثار نویسنده است و چنان که از نام آن برمیآید، قرطبی در این کتاب شیوه جمع بین قراءات مختلف را به مخاطبان خود میآموزد. او در مقدمه کتاب متذکر شده است که چون موارد بسیاری را دیده که قاریان زمان وی و حتی گذشتگان به قرائتی روی میآورند که هم سلف صالح آن را نهی کردهاند و هم علمای خلف. آنان به گونهای حروف قرآن را تقطیع میکنند که مخل نظم و معنی اعجازگونه آن است و به دلیل تکرار یک کلمه از قرآن که ناشی از اختلاف قرائت است، روایات را با یکدیگر میآمیزند، بی آنکه بین آنها فاصله یا مکثی کوتاه بیندازند و یا پیوند قبل و بعد آن را دریابند. به عنوان نمونه، آیه «و هو علی کل شیء قدیر» «هـ» موجود در هُوَ را یک بار با حرکت و سپس با سکون میخوانند و شیء را یک بار با مَدّ ورش و بار دیگر با قصر قالون و سرانجام با سکت همزه قرائت میکنند و همه اینها را بدون توقف و پیاپی میخوانند و بین آنها هیچ فاصلهای نمیاندازند. (14)
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی نظریه ی قرائت به معنا (1)
4. کتاب التعریف، آخرین اثر ارزشمند ابوالحسن قرطبی بود که کثرت نسخههای متعدد باقی مانده از آن در کتابخانههای عمومی و خصوصی نشان از رواج و اقبال گسترده مغربیان به کتاب دارد. ظاهراً ابوالحسن اسم خاصی را برای کتاب برنگزید و از این رو با اسامی گوناگون چون نظم التعریف، مختصر التعریف و التعریف الصغیر نیز گاه شناخته میشود. (15) کتاب ارجوزهای است در 149 بیت که نویسنده موضوعات اختلافی بین ورش و قالون را به نظم درآورده و به نظر میرسد که در این کار بر کتاب التعریف فی اختلاف اصحاب نافع ابوعمرو دانی متکی است. (16)
نمایش پی نوشت ها:
1- کتانی، سلوة الانفاس، ج3، ص182.
2- حمیتو، ج3، ص12.
3- همو، ج2، ص427.
4- برای شرح احوال وی نک: ابن خطیب، الاحاطة، ج1، ص188.
5- حمیتو، قراءة الامام نافع عندالمغاربه، ج3، صص 16-17.
6- همو، ج3، ص18.
7- همو، ج3، ص19.
8- همو، ج3، صص 19-21.
9- همو، ج3، ص23.
10- همو، ج3، ص24.
11- حمیتو، موسوعة، ج3، ص28؛ ولد اباه، صص 441-444.
12- حمیتو، همان، ص30.
13- همو، همان، ص40.
14- قرطبی، مقدمه ترتیب الاداء و بیان الجمع فی الاقراء در موسوعة حمیتو، ج3، صص 33-34.
15- ولد اباه، صص 444-445.
16- قرطبی، کتاب التعریف، در موسوعة ج3، ص 44-52، کتاب با این ابیات شروع میشود:
الحمدلله القدیم الباقی *** الواحد المهیمن الخلاق
نحمده الحمد الذی لا یفتر *** و کل قول دونه فأبتر
ثم الصلاة عدد الأوراق *** علی النبی الحسن الأخلاق
محمد نبیه و عبده *** و آله و صحبه من بعده
و بعد ف «التعریف» من معتمدی *** فی نقل ما أبثه إذ مقصدی
فرهمند، یونس؛ (1394)، مرینیان: سیاست، جامعه و فرهنگ در مغرب سدههای میانه، تهران: پژوهشکدهی تاریخ اسلام، چاپ اول.