این تکیه از تکیههای عهد قاجار است که پس از وفات آقا میر سید محمد شهشهانی (متوفّی 1287 ق.) از فقهاء و مجتهدین بزرگ اصفهان در ابتدای محدودهی لسانالارض تخت فولاد شکل گرفت. میرزا حسن عراقی اصفهانی فرزند میرزا ابراهیم متوفّی 1323 ق. عالم فاضل و فقیه زاهد عابد وی در کمک و دستگیری از مستمندان و امر به معروف ونهی از منکر اهتمام بسیار داشت. در مسجد سلام اقامهی جماعت میکرد. شکل و نمای تکیه از نمونههای جالب تکایای تخت فولاد است زیرا نمای بیرون تکیه چهار ضلعی به نظر میرسد ولی از درون هشت ضلعی مشاهده میشود. که در نوع خود در تکایای تخت فولاد بینظیر است. بقعه به شکل هشتضلعی در وسط تکیه قرار گرفته است و هر دهانهی آن با یکی از اتاقهای تکیه ارتباط دارد.
به لحاظ تاریخی این تکیه نیز همانند تکیهی جهانگیرخان در مسیر دروازهی تخت فولاد قرار داشته؛ اما بنا به گزارشی که از منابع عصر قاجار (1) حدود تقریبی این دروازه مابین تکیهی جهانگیرخان و تکیهی شهشهانی از یک سو و مسجد رکنالملک در سمت دیگر آن ذکر شده است. از این رو بناهای قابل توجّهی همچون کاروانسرا، مسجد، آب انبار را در این قسمت تأسیس کرده بودند. به این ترتیب آخرین مکانی که کاروانها پیش از ورود به اصفهان در آن توقف میکردند همین نقطه بوده است.
موقعیّت جغرافیایی تکیه
این تکیه از شرق با تکیهی جهانگیرخان قشقایی، از غرب با خیابان فیض محدود است. در واقع این تکیه روبروی مسجد رکنالملک قرار دارد.بزرگان مدفون در تکیه
1- آقا میر سیدمحمد حسینی شهشهانی:
فرزند عبدالصمد. متوفّی 1287 ق. علامه فقیه، زاهد محقّق. از مراجع بزرگ تقلید که در علم و تقوی زبانزد علماء و مردم بود. استاد برجستهاش حاجی کلباسی (متوفی 1261 ق.) و شیخ محمدتقی رازی (متوفّی 1248 ق.) بود. پس از درگذشت حاجی کرباسی ریاست تدریس و فتوای اصفهان به او اختصاص یافت. نقل است که وی از اول تا آخر عمرش را به گوشهنشینی و نگارش کتابهایی در فقه و اصول و غیره گذراند. صاحب روضات دربارهی وی میگوید: «احدی را در اشتغال به امر علم و تعلیم و دوری از اتلاف عمر مانند وی ندیدم». از تألیفاتش الف) «العروةالوثقی» در فقه استدلالی است که سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی مرجع تقلید معروف نام کتابش در فقه را از این کتاب گرفته است. ب) «الغایة القصوی» در اصول فقه، ج) «انوار الرّیاض» که کتابی بسیار ارزشمند و علمی است، د) «جنّةالمأوی» که دورهی فقه را به شعر عربی درآورده و کتابی مفصّل است. و دیگر آثارش هر یک بیانگر مقام علمی این عالم بزرگوار میباشد.بزرگانی چون حاج میرزا حسن شیرازی، سید محمد باقر خوانساری (صاحب روضات) و فاضل اردکانی از شاگردان او بودهاند. (2)
2-حاج میرزا بدیع موسوی درب امامی:
ای دل برِ دوست،،، تَرک گِله کن *** یا عشق مَوَ رز،،، یا حوصله کن
چون خواسته او ،،، هجران تو را *** در روز وصال،،، تَرک گله کن
در کعبه عشق،،، مُحرِم چو شدی *** بام و در دوست پر ولوله کن
«میرزا بدیع درب امامی» (3) فرزند سید مصطفی موسوی، متوفّی 1318 ق. از سادات صحیح النَسب بوده و حکایتی در مورد نسب ایشان ذکر شده است. به این صورت که عارف برجسته حاج محمدجواد سرجویی نقل میکند که هنگام عبادت در حالت خواب یا خلسه به خدمت روح مقدس حضرت صدیقه (علیهما السلام) شرفیاب شدم و عرض حال میرزا نصرالله انصاری (از مستوفیان قاجاری) را به پیشگاه آن بزرگوار مطرح کردم. حضرت صدیقه (علیهما السلام) فرمودهاند: «این فرد با اولاد من هم بد میکند». عارف سرجویی میگوید: زمانی که میرزا نصرالله آمد، گفتم: دیگر به اولاد پیمبر چه کردهای که حضرت صدیقه (علیهما السلام) از تو بیزار است؟ گفت: دیروز پسر حاج میرزا بدیع مستمری دیوانی داشت، ندادم و مأیوسش نمودم. (4) عالم ادیب، فقیه مجتهد، شاعر خطاط از مدرسین مشهور اصفهان در فقه و اصول. وی واقعاً بدیعالزّمان بود. چنانکه آقا سید محمد شهشهانی (استاد وی) در موردش گوید: «در اصفهان یک مجتهد است که خودم باشم و نصف مجتهد یعنی میرزا بدیع». (5) مردی خوش اخلاق و پاکیزه لباس که با کمال فقر در نهایت عزّت نفس روزگار گذرانید. شیرین زبانی و نکتهسنجیهای وی باعث میشد که هیچ کس از صحبت با وی سیر نشود. از شاگردان برجستهی آقا سید ابوالحسن اصفهانی بود. از جمله تألیفاتش الف) رساله در خراج و مقاسمه ب) حاشیه بر قوانین ج) دیوان آثار و ... را میتوان نام برد.
بیشتر بخوانید: نقش اصفهان در تاریخ
حافظهای قوی در نقل روایات، قصص و تواریخ داشت. علاوه بر آن از طبع شعر نیز بهرهمند بود. از اشعار اوست:
هزار خنده به جام شراب ناب زده *** کسی که از لب میگون تو شراب زده
غلام طلعت آن مهوشم که زیر نقاب *** هزار طعنه به خورشید بینقاب زده (6)
3- میرزا حسن عراقی اصفهانی:
فرزند میرزا ابراهیم متوفّی 1323 ق. عالم فاضل و فقیه زاهد عابد وی در کمک و دستگیری از مستمندان و امر به معروف ونهی از منکر اهتمام بسیار داشت. در مسجد سلام اقامهی جماعت میکرد. و در نهایت زهد و تقوی میزیست. (7)4- سید محسن میرشمسی:
فرزند سید ابوالحسن: متوفّی 1368ق. واعظ جلیل و پرهیزگار که نفس وی را شفابخش میدانستند. در تاریخ فوتش شاعری سروده است: «رفت پیش حسین، محسن من». (8)5- ملا مهدی شاهطوری:
فرزند ملا عبدالرزاق. متوفی 1319 ق. عالم فاضل متّقی از شاگردان میر سیدمحمد شهشهانی.6- سیدمحمد جزایری:
فرزند سیدمحمد شفیع جزایری (مدفون در تکیه خوانساری). عالم فاضل و ادیب اواخر دورهی قاجاریه. متوفّی 1323 ق.7- میرزا عبدالحسین صنیع همایون:
فرزند آقا محمدکاظم نقاش. متوفی 1341 ق. از هنرمندان خوش ذوق اصفهان که در نقّاشی و قلمدانسازی استاد بود. وی در منظرهسازی تبحر داشت و شاگردان بسیاری را تربیت کرد. (9)8- سید ابوالقاسم سیدالاسلام:
فرزند سید ابراهیم. متوفی 1357ق. عالم فقیه و از علمای عالیقدر خاندان شهشهانی.نمایش پی نوشت ها:
1. جابری انصاری: تاریخ اصفهان، ص 172.
2. جهت آشنایی با احوال و آثار و کتابشناسی آثار وی ر. ک: مجله میراث جاویدان، سال پنجم، شماره 3 و 4، صص 86- 97.
3. موسوی، کمال: (مقاله هور هنرمندان تاریخیهسرا)، فرهنگ اصفهان، شماره 17 و 18، زمستان 79، ص 98.
4. جابری انصاری: تاریخ اصفهان، ص 172.
5. همان، ص 317.
6. روضاتی، محمدعلی: زندگانی آیتالله چهار سوقی، صص 171- 175.
7. طهرانی، شیخ آقا بزرگ، نقباء البشر، ص 378.
8. مهدوی: دانشمندان و بزرگان، ص 472.
9. همایی: تاریخ اصفهان (مجلد هنر و هنرمندان)، ص 335.
عقیلی، سیداحمد، (1391)، تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی، تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ ششم.