نویسنده: یونس فرهمند
شاخههای مختلف علوم ریاضی و نجوم چنان در هم تنیدهاند که گاه تفکیک کامل این دو، به سختی امکانپذیر است؛ هم از اینرو بود که اغلب ریاضیدانان دوره مرینیان، آثار متعددی در زمینه نجوم و فلکیات نگاشتند. سرآمد این دانشمندان ابن بنای مراکشی بود که سیطره علمیاش نه تنها بر ریاضیات این دوره، بلکه بر موضوعات مختلف نجومی نیز سایه افکنده بود. مشهورترین اثر نجومی وی «منهاج الطالب فی تعدیل الکواکب» است که نسخههای بسیاری از آن در دست است و بر نویسندگان متأخر، بسیار تأثیر گذاشته است.(1) توصیف ابن خلدون از این کتاب گویای این مهم است که نویسنده در آن، نوآوری خاصی نداشته، بلکه زیج ابن اسحاق، منجم تونسی سده هفت را تلخیص کرده، اما سهولت مطالب و احیاناً استفاده از آن در موضوعات احکام نجوم، عامل اصلی رواج آن بوده است.(2) جز این وی الیسّاره فی تقویم الکواکب السیارة، الزمام الکبیر، الزمام الصغیر و رسالات متعددی، چون القانون الکبیر در موضوع وقتشناسی را تألیف کرد که جملگی از منابع مهم و رایج در دوره ابوالحسن و ابوعنان مرینی بوده است. (3)
مشهور است که به دوره پدر ابوالحسن، ابن بنأ، منجم شهیر، پیشگوییهای وی را انجام میداده است، اما ابوسعید از اینکه فرزندش، ابوالحسن، چنین کاری را از ابن بنأ مطالبه نمیکرد، در شگفت بود؛ به گونهای که ابن بنأ میگفت: «عجیبتر از این فرد کسی ندیدم، چه جز از زمان حال درخواستی از من نمیکرد» ابوزیدبن ابوالربیع عبدالرحمن سلیمان فاسی لجائی (د.773ق) از شاگردان و اصحاب ابن البنأ،(4) مشهورترین کسی بود که دست کم نه تنها با نامش، بلکه با وصف اسطرلاب ساخته شده به دست وی توسط یکی از برجستهترین شاگردانش؛ یعنی ابن قنفذ آشنایی داریم. او لجائی را یکی از اعلام زمانهاش دانسته و گفته است: «او اسطرلابی اختراع کرد و که بر دیوار نصب شده بود و آب، شاخص آن را بر صفحه میچرخاند و ناظر با آن، ارتفاع خورشید و زمان روز را و نیز با استفاده از ستارگان، زمان شب را تعیین میکرد و آن از امور شگفت بود و من مدتی که نزد او تعلیم مییافتم، آن را دیدم». (5)
ابوالقاسم بن الحاج عزوزبن علناس قسنطینی (د.755ق) از دیگر مشاهیر دانشوران این دوره بود (6) که گویی تلخیص ابن بنأ از زیج ابواسحاق تونسی، منهاج الطالب، با خواستهای او موافق نیفتاد و تصمیم گرفت با استفاده از ذات الحَلَق در آن تجدیدنظر کند؛ از اینرو، وی الزیج الموافق و المناخ المطابق را نگاشت که به نظر میرسد از نظر دقت بر پیشینیان برتری داشت. (7) از این شواهد و نیز اطلاعات بسیاری چون اهدای اسطرلاب به ابوالحسن از سوی ابوعبدالله تعالیمی و پاسخ سلطان مبنی بر دادن طلا هموزن اسطرلاب به وی (8) و مَنجانَههای (9) به کار گرفته شده در منارههای مسجد جامع فاس، به درستی میتوان دریافت که ابوالحسن و ابوعنان مرینی به نجوم علمی، خاصه علم المیقات که در تعیین زمان نماز به آنها کمک میکرد، اهمیت میدادند و هم به دستور ابوعنان بود که علی بن احمد تلمسانی معدل، مشهور به ابن الفحام، یکی از مهمترین ابزارآلات تعیین زمان فاس را ساخت. (10)
برخلاف نجوم، تنجیم یا احکام نجوم دست کم به صورت رسمی، چندان طرفداری نداشت. مشهور است که به دوره پدر ابوالحسن، ابن بنأ، منجم شهیر، پیشگوییهای وی را انجام میداده است، اما ابوسعید از اینکه فرزندش، ابوالحسن، چنین کاری را از ابن بنأ مطالبه نمیکرد، در شگفت بود؛ به گونهای که ابن بنأ میگفت: «عجیبتر از این فرد کسی ندیدم، چه جز از زمان حال درخواستی از من نمیکرد».(11)
فرهمند، یونس؛ (1394)، مرینیان: سیاست، جامعه و فرهنگ در مغرب سدههای میانه، تهران: پژوهشکدهی تاریخ اسلام، چاپ اول.
مشهور است که به دوره پدر ابوالحسن، ابن بنأ، منجم شهیر، پیشگوییهای وی را انجام میداده است، اما ابوسعید از اینکه فرزندش، ابوالحسن، چنین کاری را از ابن بنأ مطالبه نمیکرد، در شگفت بود؛ به گونهای که ابن بنأ میگفت: «عجیبتر از این فرد کسی ندیدم، چه جز از زمان حال درخواستی از من نمیکرد» ابوزیدبن ابوالربیع عبدالرحمن سلیمان فاسی لجائی (د.773ق) از شاگردان و اصحاب ابن البنأ،(4) مشهورترین کسی بود که دست کم نه تنها با نامش، بلکه با وصف اسطرلاب ساخته شده به دست وی توسط یکی از برجستهترین شاگردانش؛ یعنی ابن قنفذ آشنایی داریم. او لجائی را یکی از اعلام زمانهاش دانسته و گفته است: «او اسطرلابی اختراع کرد و که بر دیوار نصب شده بود و آب، شاخص آن را بر صفحه میچرخاند و ناظر با آن، ارتفاع خورشید و زمان روز را و نیز با استفاده از ستارگان، زمان شب را تعیین میکرد و آن از امور شگفت بود و من مدتی که نزد او تعلیم مییافتم، آن را دیدم». (5)
ابوالقاسم بن الحاج عزوزبن علناس قسنطینی (د.755ق) از دیگر مشاهیر دانشوران این دوره بود (6) که گویی تلخیص ابن بنأ از زیج ابواسحاق تونسی، منهاج الطالب، با خواستهای او موافق نیفتاد و تصمیم گرفت با استفاده از ذات الحَلَق در آن تجدیدنظر کند؛ از اینرو، وی الزیج الموافق و المناخ المطابق را نگاشت که به نظر میرسد از نظر دقت بر پیشینیان برتری داشت. (7) از این شواهد و نیز اطلاعات بسیاری چون اهدای اسطرلاب به ابوالحسن از سوی ابوعبدالله تعالیمی و پاسخ سلطان مبنی بر دادن طلا هموزن اسطرلاب به وی (8) و مَنجانَههای (9) به کار گرفته شده در منارههای مسجد جامع فاس، به درستی میتوان دریافت که ابوالحسن و ابوعنان مرینی به نجوم علمی، خاصه علم المیقات که در تعیین زمان نماز به آنها کمک میکرد، اهمیت میدادند و هم به دستور ابوعنان بود که علی بن احمد تلمسانی معدل، مشهور به ابن الفحام، یکی از مهمترین ابزارآلات تعیین زمان فاس را ساخت. (10)
بیشتر بخوانید: علم نجوم در تمدن اسلامی
برخلاف نجوم، تنجیم یا احکام نجوم دست کم به صورت رسمی، چندان طرفداری نداشت. مشهور است که به دوره پدر ابوالحسن، ابن بنأ، منجم شهیر، پیشگوییهای وی را انجام میداده است، اما ابوسعید از اینکه فرزندش، ابوالحسن، چنین کاری را از ابن بنأ مطالبه نمیکرد، در شگفت بود؛ به گونهای که ابن بنأ میگفت: «عجیبتر از این فرد کسی ندیدم، چه جز از زمان حال درخواستی از من نمیکرد».(11)
نمایش پی نوشت ها:
1- منونی، ورقات، ص361.
2- ابن خلدون، مقدمه، ج1، ص643.
3- به علاوه وی در این زمینه رسالة فی علم الاوقات بالحساب مسمی به قانون الصغیر؛ رساله فی ترحیل الشمس فی المنازل و الفصول؛ شرح رجز أبی مقرع و غیره را نیز تألیف کرد (منونی، ورقات، صص 364-365).
4- تنبکتی، ص248.
5- ابن قنفذ، انس الفقیر، صص 68-69.
6- ونشریسی، وفیات، ج2، ص661.
7- منونی، ورقات، ص369؛ از دیگر آثار نجومی وی میتوان به الزیج الکامل و رساله فی ادوار النبرین اشاره کرد (همو، ص364).
8- ابن مرزوق، ص 329.
9- ساعتهای آبی را در مغرب «منجانه» میگفتند (نک: دهخدا، ذیل مدخل).
10- برای آگاهی از این ابزار نک: جزنائی، ص53.
11- ابن مرزوق، ص439.
فرهمند، یونس؛ (1394)، مرینیان: سیاست، جامعه و فرهنگ در مغرب سدههای میانه، تهران: پژوهشکدهی تاریخ اسلام، چاپ اول.