نویسنده: رحیم قربانی
الف) شهوت: شهوت کمال قوهی بهیمی نفس است و دارای ابعاد و مراتب متفاوتی است. لذت شهوت و هرزگی در ظاهر امر، سعادت دنیوی به شمار میآید و عدهای از انسانها نیز سعادت دنیا را فقط در همین لذتها میبینند و میجویند؛ در حالی که این لذت علاوه بر آنکه شقاوت دنیوی و اخروی به دنبال دارد، عامل محرومیت از سعادت حقیقی نیز به شمار میرود. (1) مهمترین عامل گرایش به شهوت، حس لذتی است که در توهم و تصور آدمی پدید میآید. بدین روی خوردن و نوشیدن و برخورداری از لذایذ دنیوی، شهوت را تحریک میکنند؛ (2) البته روشن است لذتِ بدون توجه به مبادی عالی، در نیل به شهوت نقشی اساسی دارد؛ وگرنه لذتِ همراه با تشبه به مبادی عالی، کمال مطلوب انسان است، نه شهوت حیوانی. (3) روشن است اموری، مثل غضب و شهوت، مبدأ بسیاری از جهالتهایند. بدین دلیل است که دغدغهی ذهنی انسان به اقتضائات این دو نیرو منصرف و مشغول است؛ زیرا مهمترین شأن و اقتضای قوهی غضب، قهر و غلبه، هجوم به دیگران و اذیت و آزار است. لذت در مبانی حکما همان ادراک ملائم با طبع نفس است (4) و مبانی تصوری آن، بسته به اینکه با چه مرتبهای از هستی تناسب دارد، مورد ادراک خودش را در نفسِ انسان منطبع میگرداند؛ یعنی ادراک امور ملائم با حس، لذت حسی، ادراک امور ملائک با وهم، لذت وهمی و ادراک امور ملائم با عقل، لذت عقلی به دنبال دارد. با توجه به جایگاه و مرتبه هر یک از این امور (حس، وهم و عقل) فقط لذت عقلی است که به شهوت معرفت (5) رهنمون و موجب کمال و تعالی نفس میشود و سایر لذتها نتیجهای جز شقاوت ابدی در پی ندارند که غوطهور شدن در رذایل اخلاقی و نقصهای مراتب نفس است؛ بنابراین لذت شهوانی بدترین و ناقصترین مرتبه لذتها و لذت عقلی و معرفتی هم بالاترین درجه لذتهای نفس به شمار میرود. (6) بدینسان لذتهای نامتناسب با جهان عقلی نفس، لذتهایی هستند که به برانگیختن شهوت منتهی میشوند؛ از این رو سنخیت نفس با اقتضائات قوه شهوت را فراهم میکنند و مانع از حصول ادراکات عقلی و قدسی میشوند.
بیشتر بخوانید: رذایل اخلاقی در خانواده
ب) غضب: روشن است اموری، مثل غضب و شهوت، مبدأ بسیاری از جهالتهایند. بدین دلیل است که دغدغهی ذهنی انسان به اقتضائات این دو نیرو منصرف و مشغول است؛ (7) زیرا مهمترین شأن و اقتضای قوهی غضب، قهر و غلبه، هجوم به دیگران و اذیت و آزار است.
ج) وهم: ریشه اصلی و اساسی تحریک قوای غضبی و شهوی، قوه وهم است. (8) مهمترین کارکرد آن در مراتب نفس، به ادراک امور مربوط میشود؛ (9) از این رو انحراف در ادراکات این قوه موجب انحراف از مسیر کمال عقلی میگردد و البته روشن است اشتغال به هر یک از این قوا (قوای غضبی، شهوی، وهمی و عقلی) نفس را از سایر امور غافل و در همان قوه منحصر میگرداند. (10) در مراتب کمال نفس، قویترین قوهی آن، همین قوهی وهم است و پس از آن، قوهی غضب و سپس قوهی شهوت و در بیان ملاصدرا، این سه قوه به عنوان «مجامع شر و عصیان» مطرح شدهاند. (11)
اینها اموری هستند که از جنبهی سلبی، یعنی تأثیر در دوری از حقایق عقلی دارای اهمیت هستند؛ اما از جنبه ایجابی، فضایل اخلاقی و اعمال شرعی نیز تأثیرهای بسزایی در رسیدن به حقایق عوالم گوناگون (عوالم حسی، مثالی، عقلی و ربوبی یا قدسی) دارند.
نمایش پی نوشت ها:
1. همو، الاسفار الأربعة، ج 7، ص 79.
2. همو، مفاتیح الغیب، ص 160.
3. همو، الاسفار الأربعة، ج 2، ص 277.
4. همان، ج 4، صص 117 و 142.
5. همان، ج 7، ص 189.
6. همو، تفسیر القرآن الکریم، ج 7، ص 40.
7. همو، الحاشیة علی الالهیات، ص 167.
8. همو، المبدأ و المعاد، ص 202.
9. همو، تفسیر القرآن الکریم، ج 7، ص 63.
10. همو، المبدأ و المعاد، ص 296.
11. همو، تفسیر القرآن الکریم، ج 7، ص 63.
گروهی از نویسندگان، (1392) اسلام و مسئله نفس و بدن: مجموعه مقالات، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول.