نویسنده: سیده مریم طباطبایی ندوشن
خردگرایی یا خرافهگرایی؛ مسئله این است!
پلاتو اول:
به نام آفریدگار هستی. به نام اون کسی که دلای آدما رو بزرگتر از همه دنیا آفرید؛ کسی که از گِل، دل آفرید و در اون عشق و محبت قرار داد.سلام! سلام به قلبای مهربون شما که خشتخشتش با محبت و دوستی و عشق بنا شده! اوضاع و احوالتون خوبه؟ سرحال و قبراق هستید؟ با برنامه ... در خدمت شما هستیم.
ضعف بینش و بصیرت باعث جهالته، و جهالت مهمترین عامل گرایش به خرافاته. هر کجا جهل باشه، شیادایی هم پیدا میشن که با استفاده از این جهل، باورای مذهبی و هنجارای اخلاقی و اجتماعی جامعه رو به انحراف بکشونن.
پلاتو دوم:
بعضی از واژهها هستن که معنا کردنشون یه خورده مشکله؛ واژههایی که شاید روزی چند بار اونا رو به کار میبریم، ولی هیچ وقت به معنای اصیل و واقعیشون توجه نداریم! به این جور واژهها میگن سهل ممتنع... مثل واژه خردگرایی، یا مقابلش واژه خرافهگرایی. در برنامه قبلی درباره «خردگرایی» کُلی با هم حرف زدیم، موضوع این برنامه رو قراره به «خرافهگرایی» اختصاص بدیم. به نظر شما مرز بین خردگرایی و خرافهگرایی کجاست؟ اصلاً این دو تا، سنخیتی با هم دارن؟ بریم یه تنفس رسانهای داشته باشیم و زود برگردیم.پلاتو سوم:
قرار شد درباره خرافهگرایی و پیامدای این پدیده انحرافی صحبت کنیم... . خرافه به او دسته از باورها و اعتقاداتی میگن که نه با عقل بشر جور در مییاد، نه علم اونا رو ثابت کرده. خرافات، از باورهای بیپایه و اساس در زندگی روزمره شروع میشه و گاهی تا انواع فال و طالعبینی و خرافات درباره حیوونای بیچارهای مثل گربه سیاه یا قارقار کلاغ و روز و ماه های سال و غیره، پیش میره.پلاتو چهارم:
گاهی اوقات فکر میکنیم چون علم پیشرفت کرده، دیگه کسی سراغ خرافات نمیره؛ ولی نمیدونم چرا توی این دوره هم، مردم سراغ فالگیر و رمّال و طالعبین و این جور آدما میرن. شاید به این خاطره که توی این شلوغی و سردرگمی دنبال کسی میگردن که راه رو بهشون نشون بده، هر چند در اعماق وجودشون میدونن که به این حرفا اعتماد و اعتباری نیست، ولی باز دوست دارن یکی آینده اونا رو پیشبینی کنه. تردید و دودلی، خیلی آزاردهنده هستن، ولی آدمای خِردگرا با فکر و منطق و حساب کتاب کردن، از «تردید» به «تصمیم» درست میرسن. در مقابل، آدمای خرافهگرا چون توی فکر کردن تنبل هستن، تردیدشونو با گرفتن فال و متوسل شدن به رمّال بر طرف میکنن. رسیدن به تصمیم درست از این راه، خیلی بعیده؛ خیلی خیلی بعید.قرآن و همه آموزههای وحیانی و الهامات ربانی، برای شکوفا شدن خرد بشره؛ چرا که توسعه و شکوفایی جامعه، در گرو بالندگی عقل و اندیشهورزیه و جهل و خرافه علفهای هرزی هستن که جامعه رو به عقب میکشونن.
پلاتو پنجم:
ضعف بینش و بصیرت باعث جهالته، و جهالت مهمترین عامل گرایش به خرافاته. هر کجا جهل باشه، شیادایی هم پیدا میشن که با استفاده از این جهل، باورای مذهبی و هنجارای اخلاقی و اجتماعی جامعه رو به انحراف بکشونن. کشور ما از این شیادا که گاهی با استعمار و دشمنای خارجی، دستشون تو یه کاسه بوده خیلی ضربه خورده! فرقههای منحرف وهابیت، بهاییت و بابیت، نمونههای تاریخی از فرقهسازیهای استعماری با استفاده از جهل مردم هستن، یا همین عرفانای دروغی و نوظهور که دنبال مرید میگردن؛ به نظر شما، اونا واقعاً دنبال سعادتمند کردن آدمان؟پلاتو ششم:
ضعف عقلانی هم باعث خرافهگرایی میشه؛ خداوند در آیه 157 سوره اعراف، افکار موهوم و خرافی رو به «غل و زنجیر» تعبیر کرده و یکی از کارکردای فرستادن پیامبران رو، خرافهزدایی و از بین بردن قید و بندای خرافی و افکار پوچ و جاهلی عنوان میکنه. در واقع، قرآن و همه آموزههای وحیانی و الهامات ربانی، برای شکوفا شدن خرد بشره؛ چرا که توسعه و شکوفایی جامعه، در گرو بالندگی عقل و اندیشهورزیه و جهل و خرافه علفهای هرزی هستن که جامعه رو به عقب میکشونن.بیشتر بخوانید: خرافه گویی در اجتماع
پلاتو هفتم:
به نظر شما چه کار باید کرد تا خرافهگرایی از بین بره و ریشه کن بشه؟ یه راه اساسی مبارزه با خرافات اجتماعی، بازسازی آموزهها و مفاهیم دینی و هماهنگ کردن ادبیات علم و دین با همدیگه است؛ یعنی مطالعات دینی روزآمد بشه و مکاشفات علمی رنگ دینی بگیره. این روش، بهترین معیار برای مرزبندی بین خرد و خرافه است. برای رها شدن از خرافات فردی هم باید سرچشمههای ایمان به خدا رو زلالتر کرد، تا جایی که یقین پیدا کنیم همه چیز در ید قدرتمند خداست و با توسل و توکل به اون عظیم قیّوم، راه سعادت، از همه راهها روشنتره. تا یه برنامه دیگه، همه شما خردورزان و خرافهگریزان رو به خدای یگانه میسپارم. خدا نگهدار!منبع مقاله :
نشریه گلبرگ، شماره 127، مرکز پژوهشهای صدا و سیما، بهمن 1389.