آنجا که دوست، نزدیک‏تر از من به من ...

اعتکاف، وقوف است در خانه‏ی ولایت و نهان‏خانه‏ی خویش را به روی دوست گشودن و از او سخن گفتن. از غیر لب فروبستن. از خود رستن و به او پیوستن. خوشا به حال آنان که مجال اعتکاف دارند و حال اندیشیدن به او
دوشنبه، 22 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
آنجا که دوست، نزدیک‏تر از من به من ...
آنجا که دوست، نزدیک‏تر از من به من ...
 
 



 
اعتکاف، وقوف است در خانه‏ی ولایت و نهان‏خانه‏ی خویش را به روی دوست گشودن و از او سخن گفتن. از غیر لب فروبستن. از خود رستن و به او پیوستن.
خوشا به حال آنان که مجال اعتکاف دارند و حال اندیشیدن به او. خوشا به حال آنان که اعتکاف را قدر می‏دانند. خوشا بر احوال آنان که «حوّل حالنا»یشان در اعتکاف تحقق می‏یابد. دلشان بهاری می‏شود و چشم‏هایشان بارانی.
دوستی می‏گفت و چه خوش می‏گفت که: بزرگ‏ترین چیزی که از دریای مواج عبادت و اعتکاف به کف می‏اید، شناور ماندن در این دریاست. آری معتکف شدن در مسجدی برای چند روز برای همگان میسر است، ولی معتکف ماندن و محرم خانه‏ی حق شدن و دل به صاحب‏ دل سپردن و ماندن و استقامت در این راه، کاری است بس دشوار و جانکاه. اگر مرد راهی بسم‏الله، وگرنه برای خدا لاف مباف!

فلسفه‏‏ی اعتکاف

اعتکاف، ماندن در مسجد است با آداب مخصوص و به قصد قرب. این را هم بدانیم که ماندن در مسجد بدون قصد قرب، اعتکاف محسوب نمی‏شود. ضمناً نه در هر مسجدی که البته باید در مسجد جامع شهر باشد.
صمیمانه می‏نویسم و می‏گویم:
راستی فکر کرده‏ای که چرا فقط در مسجد جامع شهر؟! شاید راز آن در توجه به عبادت با خود در «جلوت» است. یاد حرف احمد عزیزی، شاعر معاصر افتادم که در «قافله‏ی ناز» نوشته است: «خمینی عارفی بود که در جمعیت، خلوت می‏کرد». اعتکاف هم، چنین است:
عبادت خالصانه و خلوت نمودن با خود، آن هم در میان جمع! راستی که تمرین سختی است!

اعتکاف؛ یک ضرورت

اعتکاف در فرهنگ اسلامی ما یک ضرورت است. از یک سو فرهنگ شیطانی بیگانگان، همگان را تهدید می‏کند، از سویی دیگر بیشتر دغدغه‏های مردم ما گذران زندگی و بهره‏مندی از لذات دنیوی است ـ که در اکثر موارد هم حق با آنان است ـ در این میان آنچه کمتر بدان پرداخته می‏شود، توجه به معنویت است. دریغا که بسیاری از مردم ما تلاش دارند، سفره‏ی زندگی‏شان شیرین و دلچسب باشد، اما در غم نان، طعم شیرین ایمان و لذت انس با خدا را از دست می‏دهند و ...
و اعتکاف، فرصت مغتنمی است که شخص گرفتار در مرداب و مانداب دغدغه‏های دنیایی، زانوی تفکر و تأمل در بغل گیرد. سر در جیب مراقبت فروبرد و به آنچه که از آن دور مانده ـ که همان اصل و حقیقت حیات است ـ بیندیشد و راهی برای رسیدن به آن بیابد.
توجه به مسجد، عبادت، توسل و عرض ارادت، تفکر در نقش الهی اهل بیت علیهم‏السلام و درس‏آموزی از ادعیه و زیارات و ... همه و همه در سایه‏ی این خلوت‏نشینی به دست می‏اید.
حرف اول و آخر اینکه، اعتکاف، از جمله راه‏های مصون‏‏سازی همگان ـ و نه فقط جوانان ـ در برابر خطرات و آفات فرهنگ شیطانی است و برای رهایی از شیطان ـ به هر رنگ و شکل که باشد ـ باید به خدا پناه برد. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ...

پیشینه‏ی اعتکاف

نه! اعتکاف مخصوص دین اسلام نیست. در ادیان الهی دیگر هم بوده. حتماً شنیده یا خوانده‏اید که حضرت سلیمان ـ که درود خدا بر او و پیامبر اسلام باد ـ در مسجد بیت‏المقدس اعتکاف می‏کرده، آن هم به مدت یک سال یا دو سال! در قرآن هم خوانده‏ایم که: «به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم تا خانه‏ام را برای طواف‏کنندگان، معتکفان و نمازگزاران تطهیر کنند».(1) به جز سلیمان و ابراهیم و اسماعیل و یارانشان، نام حضرت مریم ـ که درود خدا بر حضرت صدیقه‏ی کبرا و او باد ـ در شمار معتکفین مشهور است. بیت‏المقدس را برای عبادت و خلوت‏گزینی برگزید، و نیز زکریای پیامبر که قصه‏ی اعتکافش زبان‏زد است.
در حال حاضر به جز کشور ما ـ که بحمدالله اکنون اعتکاف در آن رونق بی‏سابقه‏ای یافته ـ این مراسم معنوی در بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله عربستان، بویژه در دهه‏ی پایانی ماه مبارک رمضان برگزار می‏شود. فضای مسجدالحرام و مسجدالنبی و نیز مسجد کوفه، خاطرات معنوی فراوانی از اعتکاف عالمان بزرگ شیعه و دیگر مسلمانان به یادگار دارند.
در قرون پیشین، عالمان بزرگی بویژه شیخ بهایی به سنت اعتکاف توجه خاصی داشته و در رونق آن نقش خاصی ایفا کرده‏اند، نیز، شهرهای قم، اصفهان و قزوین دارای پیشینه‏ی بسیاری در برگزاری سنت معنوی اعتکاف‏اند.

اعتکاف رسول اعظم صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله ‏و‏سلم

پیامبر ما ـ که درود جن و انس بر او باد ـ به کلام خدا متصف است که: «تو در حقیقت به اخلاق نیکو و عظیم آراسته‏ای».(2)
و ما نیز که باید پیرو سیره‏ی او باشیم، سنت و روش آن حضرت، درس بزرگ زندگیمان است.
«در جنگ بدر که در ماه رمضان اتفاق افتاد حضرت رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏‏آله‏و‏سلم موفق به اعتکاف نشدند. به همین دلیل آن حضرت در ماه رمضان سال بعد برای قضای اعتکاف سال پیش، دو دهه به اعتکاف پرداختند.»(3)
و حتماً می‏دانید که اعتکاف منحصر به دهه‏ی آخر رمضان نیست و اعتکاف در ایام‏البیض ( سه روز ماه رجب) نیز فضیلت و ثواب فراوانی دارد.

زمان اعتکاف

سنت اعتکاف، همیشه مطلوب است. هرگاه که دل، مایل به خلوت با دوست شد، باید ابن‏الوقت بود و در آن کوشید! اما از آنجا که اعتکاف و خلوت‏گزینی باید همراه با روزه باشد و به عبارتی روزه‏ی جسم و روح با هم است، در روزهایی که روزه گرفتن حرام است، طبیعتاً اعتکاف هم معنا ندارد.
اما بهترین وقت برای اعتکاف، دهه‏ی آخر ماه مبارک رمضان و نیز ایام‏البیض ماه رجب است و اگر شنیده باشی که رجب، مقدمه‏ی خروج از خود و خالی کردن هوای نفسانی از دل است، قدر این سه روز را بهتر می‏‏دانی. آنان که این سه روز را قدر می‏دانند، توفیق درک لیالی قدر و شب‏های دلنشین رمضان، بویژه روزهای پایانی، برایشان دست‏یافتنی‏تر و آسان‏تر است ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

مکان اعتکاف

گفتیم که اعتکاف باید در مسجد جامع شهر برگزار شود و نظر به معروف، اعتکاف، باید در یکی از این مساجد چهارگانه انجام پذیرد: مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه و مسجد بصره. و حتماً شنیده‏اید که امام رضا علیه‏السلام فرموده‏اند: یک شب اعتکاف، آن هم در مسجدالنبی چه قدری دارد؟ برابر است با یک حج و یک عمره! خوشا بر آنان که این توفیق معنوی و عبادت آسمانی را در مدینه‏النبی به دست آرند.
تقریباً تمامی فقها و علمای دین بر این باورند که بایستی اعتکاف فقط در مساجد جامع صورت گیرد. مقصود از مسجد جامع، هم مسجدی است که قشرهای مختلف مردم شهر در آن مسجد شرکت می‏کنند. بنابراین اعتکاف در سایر مساجد و نمازخانه‏ها درست نیست!
اگر یک شهر، چند مسجد جامع داشته باشد چه؟! پاسخش این است که در تمام آن مساجد می‏توان اعتکاف کرد! تصور این که همه‏ی مردم معتکف در تهران، بخواهند در یک مسجد جمع شوند، مشکل است و امری است غیرممکن. بنابراین طبیعتاً شهرهای بزرگ می‏توانند چند مسجد جامع داشته باشند ...

چند شرط مهم در اعتکاف

1. همین که تصمیم بگیرید برای رضای الهی و قرب به او اعتکاف کنید، در حقیقت شما جواز ورود و اذن دخول گرفته‏اید. بنابراین برای اعتکاف، قصد قربت کافی است!
2. زمان نیت اعتکاف اول صبح است؛ هرچند معمولاً نیت قلبی شما از قبل بوده است.
3. اگر خواستید، می‏توانید به نیابت از گذشتگان خود اعتکاف کنید ـ خوشا به حالتان اگر این همه اهل ایثارید ـ ولی حتماً می‏دانید که باید قصدتان اهدای ثواب باشد.
4. جسارتاً عرض می‏شود، خانم‏ها قبل از اعتکاف ـ بنا بر احتیاط واجب ـ لازم است از همسر محترمشان کسب اجازه کنند. هرچند بعید می‏دانیم آقایان در این باره سخت‏گیری کنند!
5. اعتکاف، بزرگ و کوچک ندارد. بچه‏ی ممیز هم اگر شرایط اعتکاف را رعایت کند، و اعمال را به خوبی انجام دهد، می‏تواند در این امر عظیم در کنار بزرگ‏ترها از خرمن فیض رحمت الهی خوشه‏ها بچیند.
6. حتی مسافران هم می‏توانند معتکف شوند، اما یک شرط مهم دارد: قصد ده روزه کنند!
7. اعتکاف، یک عمل مستحب است. اگر روز اول و دوم پشیمان شدید یا مشکلی پیدا کردید، می‏توانید محل اعتکاف را ترک کنید. اما اگر به روز سوم کشید، چه؟ دیگر جایز نیست! پس قبل از نیت اعتکاف، درست و حسابی تصمیم بگیرید.
8. آنهایی که نوربالا به سمت خدا حرکت می‏کنند، و دلشان طوفانی است و سه روز و سه شب به قول امروزی‏ها کم‏شان است و قانعشان نمی‏کند، می‏توانند بیش از سه روز هم خلوت‏نشین محراب عشق باشند؛ اما فقط یک شرط مهم: در کنار روز اول و روز دوم که اضافه شده، روز سوم را هم در نظر بگیرید.
9. روزه‏ی اعتکاف می‏تواند روزه‏ی نذر یا کفاره یا قضا باشد، به عبارت دیگر لازم نیست فقط روزه‏ی مستحبی و برای اعتکاف باشد.
10. شما که معتکف شده‏اید، حتماً یک هدیه‏ی بزرگ و ارزشمند پیش خدا دارید؛ اما دلتان می‏اید حاجت دنیایی بخواهید؟! هرچند آن هم ایرادی ندارد.
11. خدا نکند وقت اعتکاف، مشکل خاصی برایتان پیش اید و مجبور به ترک این سنت شوید. مثلاً مریض شوید یا خبر تلخی از بیرون مسجد برایتان بیاورند، در آن وقت چه باید بکنید؟! اگر روز اول و دوم آمد که هیچ، ولی دعا کنید این بدشانسی برای روز سوم اعتکافتان نباشد وگرنه مجبور به قضای آن هستید.
12. اگر هم مجبورید چند دقیقه‏ای از مسجد بیرون بروید، حواستان به برگشتن هم باشد، چون کار دنیا همیشه هست ولی اعتکاف نه. حالا اگر به جهت ضرورت از مسجد خارج شدید و خیلی طول بکشد، به گونه‏ای که صورت اعتکاف را محو کند، بدانید که اعتکافتان باطل شده است.
13. اگر کمی نکته‏سنج باشید و قبل از اعتکاف شرط کنید که: هرگاه عذر شرعی یا عرفی پیش آمد بتوانید اعتکاف را به هم بزنید، در این صورت هر وقت عذری برایتان پیدا شد (البته خدا نکند) می‏توانید اعتکاف را به هم بزنید، حتی روز سوم، کفاره هم ندارد!
14. این را هم بدانید که برای کارهای واجب می‏توانید از مسجد خارج شوید، نه کارهای مستحب. برای وضو گرفتن و غسل کردن بروید، نه برای تلفن زدن و دید و بازدید!

چند نکته‌ی دیگر

1. نیت اعتکاف شامل روزه‏ گرفتن، قرآن خواندن و برخی دیگر از اعمال عبادی است نه گعده گرفتن و حرف زدن. به دوستانتان هم صمیمانه تذکر بدهید که این فرصت سه روزه را مغتنم بدانند. همیشه فرصت برای حرف زدن هست، اما برای اعتکاف نه.
2. اعتکاف یک خلوت کردن در میان اجتماع است، چرا آداب اجتماعی را در کنار عبادت رعایت نکنیم؟!
3. آمده‏ایم اعتکاف برای عبادت و سکوت و تأمل... یا خواب؟!
4. روزه گرفتن در اعتکاف برای خودش یک دنیا معنویت به همراه دارد. این حالت معنوی با گرسنگی کشیدن به دست می‏اید.
5. خلوت‏گزینی برای فرار از خود است و دنیایی که ما را اسیر خود کرده. تلفن همراه، همراه خوبی در اعتکاف نیست. همین طور چیزهای دیگر که خودتان بهتر می‏دانید!
6. از تأمل گفتیم، بگذارید بیشتر بگوییم. البته کمی جسارت است و اندکی بیش از آن مستقیم‏گویی! اما:
تأمل کنیم، از کجا آمده‏ایم، برای چه آمده‏ایم؟ کجا آمده‏ایم؟ چگونه بودیم؟ چگونه شدیم؟ چگونه باشیم؟
راستی آنهایی که به اعتکاف پرداختند، روح اعتکاف را از مسجد جامع با خود به همراه آوردند؟ یا اینکه بعد از اعتکاف، باز هم روز از نو روزی از نو؟

پی‏نوشت ها:

1. بقره 125
2. قلم 4
3. این دو قول را از بزرگواری شنیدم. ایشان سند سخن را نیز در اختیارم نهادند: وسائل‏ الشیعه، ج7، ص397.

برگرفته از : خیمه :: مرداد 1385، شماره 24
منبع : www.hawzah.net




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط