بنیانگذار تغییر در مناسبات همه‌ جانبه جهانی

هم اکنون در آستانه چهاردهم خرداد قرار گرفته‌ایم، روزی که امام خمینی(رحمت الله علیه) این بت شکن تاریخ، جهان فانی را وداع گفته به سرای ابدی شتافت و دنیایی را در فقدان خود متألم و اندوهبار ساخته، دیده عاشقان و پیروان خویش را گریان نمود و قلب مبارزان آزادی خواه را به درد آورد. چرا که امام خمینی، یک مرد عادی نبود تا ارتحال و سفر آخرتش عادی باشد. همان‌گونه که آن بزرگمرد در زندگی این جهانی، اثرات شگرف و بزرگی داشت و موج‌های عظیمی ایجاد کرد، به ملکوت اعلا
دوشنبه، 22 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بنیانگذار تغییر در مناسبات همه‌ جانبه جهانی
امام خمینی؛ بنیانگذار تغییر درمناسبات همه‌جانبه جهانی
 




 
هم اکنون در آستانه چهاردهم خرداد قرار گرفته‌ایم، روزی که امام خمینی(رحمت الله علیه) این بت شکن تاریخ، جهان فانی را وداع گفته به سرای ابدی شتافت و دنیایی را در فقدان خود متألم و اندوهبار ساخته، دیده عاشقان و پیروان خویش را گریان نمود و قلب مبارزان آزادی خواه را به درد آورد. چرا که امام خمینی، یک مرد عادی نبود تا ارتحال و سفر آخرتش عادی باشد. همان‌گونه که آن بزرگمرد در زندگی این جهانی، اثرات شگرف و بزرگی داشت و موج‌های عظیمی ایجاد کرد، به ملکوت اعلا پیوستنش هم دنیا را تکان داد و اذهان را نگران و مشوش ساخت که چه شخصیت بلند مرتبه و نادری را از دست داده‌اند. از این‌رو بعد از ارتحال امام(رحمت الله علیه) شخصیت‌ها، جریانها و توده‌های بسیاری در تلاش شدند که اگر در گذشته نتوانستند از فیض وجود این شخص بزرگ استفاده اعظمی نمایند، پس از فقدانش، پیرامون اخلاق، خصوصیات و تاثیراتش بیشتر سیر کنند، تحقیق و تفحص نمایند و زحمت پژوهش بکشند تا فراخور توانشان به بهره‌مندی معنوی برسند.
بنابر این، نگارنده این سطور هم سعی می‌نماید در این نوشتار کوتاه، به گوشه‌ای از تاثیرات حضرت امام و حرکت انقلابی‌اش بر جهان امروز بپردازد:
وجود و حضور امام خمینی(رحمت الله علیه) درمیدان مبارزه و پیروزی انقلاب اسلامی، اثرات شگرف و عظیمی در دنیا از خود به جا گذاشت که برشمردن همه آنها شاید کار ساده‌ای نباشد، اما عمده‌‌ترین این اثر‌ها، به‌هم خوردن مناسبات جهانی است.‏
‏قبل از به صحنه آمدن امام، دنیا به دو بلوک شرق وغرب تقسیم شده بود که در رأس بلوک غرب، آمریکا با پیمان ناتو ودر رأس بلوک شرق، شوروی آن زمان با پیمان ورشو قرارداشتند. اگر چه پیمان سومی هم به نام «عدم انسلاک» (غیرمتعهد‌ها) با حضور عده‌ای دیگر از کشورها وجود داشت، ولی اعضای این پیمان درحقیقت، یا به غرب گرایش وحتی وابستگی داشتند و یا به شرق و نمی‌توان ادعا کرد که کشوری خارج از این دو حوزه و دارای سیاست‌ها و رفتار مستقل وجود داشته است.
در بلوک غرب، تفکر لیبرالیسم و سرمایه داری تسلط داشت. در بلوک شرق هم اندیشه کمونیسم و سوسیالیسم حکومت می‌کرد و هر دو بلوک با تبانی‌ها و زد و بند‌هایی که با هم داشتند، هرکدام بر بخش‌هایی از دنیا حکومت می‌کردند و البته هر کدام به نحوی سعی می‌کردند تا به تنهایی، حاکمیت سیاسی - فکری واقتصادی دنیا را به دست داشته باشند. اما زمانی که امام خمینی، مبارزات پیگیرش را آغاز نمود و موفق شد حرکت تحت امر خود را با نام انقلاب اسلامی به توفیق برساند، این بلوک بندی به شکل دیگری تغییر یافت؛ به این معنا که افکار امام خمینی و اثرات انقلابش چنان در دنیا پیچید و به عمق لایه‌های اجتماعی، افراد، گروه‌ها، احزاب و بستر دیگر کشورها تأثیر جدی را گذاشت که هم شرق و هم غرب، در چشم به هم زدنی، همه چیز خود را از دست رفته دیدند و در این گیرو دار و با توجه به ضعف بنیان‌های اندیشه‌ای کمونیسم که ناهی مطلق خدا و آخرت بودند، بلوک شرق از هم پاشید(و البته نباید از نظر دور داشت که آخرین ضربات بر پیکر کمونیسم را، مجاهدین افغانستانی وارد کرد که رشادت‌های آنها هم به نوعی ناشی از دستورهای انقلابی امام خمینی بود)، و در این حال غرب احساس کرد که یکه‌تاز میدان است و چند صباحی را با همین تفکر وبا مطرح کردن نظم نوین جهانی پیش برد و سعی هم می‌کرد تا نسبت به حرکت امام خمینی و اسلام نوینش که در حقیقت احیا شده اسلام اصیل بود بی‌توجه باشد وبه این گمان بیفتد که اگر چند وقت دیگر، از عمر حرکت امام خمینی بگذرد، خود به خود امواج این حرکت، ضعیف گردیده و به هیچ وجه، تاب و توان مقابله با لیبرالیسم را نخواهد داشت.‏
اما، نه، انگار چنین نشد و تمام سردمداران غرب متوجه شدند که دنیا همچنان با دو بلوک در حال سیر است ولی این بار بلوک مخالف غرب، قوی‌تر و خطرناک‌تر از بلوک قبلی است. چرا که در مناسبات میان دو بلوک شرق و غرب، سلاح اتمی، اقتصاد آزاد ودولتی وهمچنان شبکه‌های قوی جاسوسی مطرح بودند که هرکدام از دو بلوک یاد شده در برابر همدیگر از هریکی از این ابزار توان استفاده را داشتند، اما بلوک کنونی که متأثر از انقلاب امام خمینی تاسیس گردید، نه سلاح اتمی دارد، نه اقتصاد قوی و پویا و نه هم شبکه‌های قدرتمند وبزرگ جاسوسی، تا علیه غرب به مبارزه برخیزد؛ بل این بلوک، مسلح به اندیشه ناب اسلامی است که جلو نفوذ آن نه با اتم گرفته می‌شود و نه شبکه‌های جاسوسی قادر به مقابله با آن هستند و نه با پول و امکانات مادی می‌شود در برابر آن ایستاد و این اندیشه، هر روز که از عمرش می‌گذرد به عنوان سیل بنیان کن، تمام هست وبود افکار پوچ مادی‌گرایی و قدرت متکی به غیر خدا را مورد تهدید قرار می‌دهد. اینجاست که غرب بیش از گذشته به خود آمده و باور کرد که قطب مخالفش، اسلام و اندیشه‌های ناب خدایی است و رهبر این اسلام هم کسی نیست جز امام خمینی. از آن زمان بود که مبارزه غربی‌ها با تمام توان علیه اسلام شروع شد.
جنگ غرب علیه این موج جدید در دو سطح برنامه‌ریزی گردید:
سطح اول، علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران بود که ریشه تغذیه کننده، استوانه بر پا دارنده و هرم هدایت کننده این بلوک تازه تاسیس بود. حملات، از زمین و هوا، از داخل و خارج، نرم وسخت و با قیافه‌ها و اشکال گوناگون و با استفاده از ابزار مختلف، علیه ایران در دست اقدام گرفته شد و استکبار هرچه در توان داشت برای بهره‌مندی از آن، در راستای پیشبرد این نبرد نابرابر دریغ نکرد.‏
سطح دوم، مقابله جهانی دنیای استکبار علیه شعاع تأثیرات اندیشه‌ای نهضت جهانی اسلام بود که ثمره پدید آمدن بلوک جدید اسلامی به نظر می‌رسید. در این حوزه هم قدرتمندان زر و زور، چه از نوع غربی و یا از بازمانده‌های نوع شرقی ولی متاثر از اندیشه غرب، از طرح‌ها و توطئه‌های زیادی استفاده جستند که وارد شدن به این قسمت و پرداختن به شگرد‌ها و دسایس دشمن، ایجاب نوشته جداگانه‌ای را می‌نماید ولی به هر حال، جنگ اسلام و کفر و حق و باطل، ریشه در درازنای تاریخ دارد و نمی‌توان اذعان کرد که در گذشته هیچ تقابلی وجود نداشته، بل در عرصه‌های مختلف و با اشکال گوناگون، گاهی ضعیف و برخی اوقات قوی و چه بسا تاریخ‌ساز و تحول آفرین، در مقاطع مختلف زندگی انسانی، این تقابل یقینی بوده است. اما جنگ وسیع، همه جانبه و مدرن استکبار علیه دنیای اسلام، زمانی رویکرد جدی، تهاجمی و گسترده را به خود می‌گیرد که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید و موج اندیشه آن در داخل مرز‌های ایران محصور نماند، بلکه کرانه‌های وسیع و دور این کره خاکی را درنوردید.‏
در شرایط کنونی نیز مطالعه اندکی درخصوص اوضاع جهان اسلام و غرب نشان می‌دهد که هم‌اکنون نیز این تقابل به شدت ادامه داشته و اگر موضوع مبارزه با تروریزم مطرح است و به بهانه آن هزاران نظامی کشور‌های غرب در سرزمین‌‌های اسلامی حضور به هم می‌رسانند و اگر اوضاع فلسطین، عراق، افغانستان، پاکستان و... روز به روز خرابتر گردیده و زمینه بیش از پیش حضور نیروهای خارجی در آنها مهیا می‌‌شود و غربی‌ها مرتب به دنبال آرایش عملیات‌های نظامی، سیاسی و فرهنگی خویش بر علیه هست و بود کشور‌های اسلامی می‌باشند، ادامه همان تقابلی است که ناشی از دو بلوکه شدن دنیا بوده است و تقابل بلوک غرب و بلوک اسلام و نهضت جهانی مسلمانان.
اگر چه غرب، گمان کرده که در مبارزه با بلوک جدید به نتیجه دلخواه می‌رسد و می‌تواند به این ترتیب، نه تنها از پیشروی افکار و عقاید اسلامی در کشور‌های غربی جلوگیری کند، که این تفکر و اندیشه را در خود کشور‌های اسلامی هم منهدم و پاکسازی نماید.
البته نمی‌توان اذعان به عدم تاثیرگذاری این همه توطئه و دسیسه غرب علیه اسلام نمود وحداقل تاثیرش ممکن است کند کردن پیشروی جبهه فکری و اندیشه‌ای اسلام در دیگر ممالک و سرزمین‌ها باشد. اما گمان اغلب تحلیل گران و اندیشمندان مسلمان وصاحب نظران منصف غرب وحتی استراتژیست‌های طرفدار حاکمیت سرمایه‌داری این است که: اگر مقایسه‌ای شود بین زمان آغاز حرکت امام خمینی و اوان پیروزی انقلاب منسوب به آن بزرگوار و زمان حالا، به این نتیجه دست خواهیم یافت که آنچه مسلم و قابل اعتبار به نظر می‌رسد، پیروزی با درصد بالای اسلام در سطح جهانی است. چه از یکسو نظام اسلامی ایران که ثمره تلاش امام خمینی بود و در رأس بلوک اندیشه‌های ناب اسلامی قراردارد و اکنون نیز رهبر این جریان پیشرو است، به مراتب قوی‌تر از گذشته شده و دیگر این نگرانی وجود ندارد که قدرت‌های استکباری بتوانند به آن، حتی ضربه کوچکی بزنند و از سوی دیگر، نهضت‌های آزادی بخش که در گذشته یا نبودند و یا تازه تاسیس گردیده و نیز نهضت‌های سازشکار، اکنون خود به عنوان عوامل موثر منطقه‌ای در آمده، حزب الله لبنان قدرت مطرح و تعیین کننده‌ای گردیده و سازمان حماس، توان دشمن شکن و زمینگیر کننده اجانب پیدا نموده و نیز نهضت‌های دیگری در بسیاری کشورها، شخصیت‌های مقتدری کسب کرده‌اند که انعکاس دهنده امواج اسلام راستین امام خمینی در کشورهای خود وسرزمین‌های همجوار هستند و هم بسیاری از اجتماعات کشور‌های غربی تحت تاثیر این تفکر بوده که امروزه به عنوان چالشی بزرگ در برابر غربی‌ها قد علم نموده‌اند و به شهادت آمار و ارقام ارائه شده از سوی برخی موسسات تحقیقاتی و پژوهشی، چه بسا که در سال‌های آینده، رئیس‌جمهورعده‌ای از کشور‌های اروپایی، یک فرد مسلمان انتخاب شود.
بنابراین می‌بینیم که امام خمینی(رحمت الله علیه) و حرکت انقلابی ایشان، چگونه مناسبات جهانی را به کلی تغییر داده و با چه استراتژی‌یی، راه عزتمندی و سرافرازی مسلمانان را فراهم کرده است که امروزه برای آحاد افراد جوامع اسلامی، جای افتخار است که در معادلات بین‌المللی، از یک چنین جایگاهی برخوردار شده و به عنوان جزئی از بلوک اندیشه‌های ناب اسلامی، زندگی شرافتمندانه‌ای را درپیش دارند.
از این‌رو، سزاوار است هرشب و روز و هرساعت و دقیقه و هر ثانیه و آنی، درود بی‌پایان به روح پرفتوح آن امام امت اسلامی بفرستیم و از خدا بخواهیم که درجاتش گرچه عالی است، متعالی بگرداند و ما را هم اهل بنماید تا بتوانیم پیرو صادق آن امام عزیز و بزرگ باشیم و در زندگی مادی ومعنوی خویش، عامل به فرامین و هدایات او بوده تا بتوانیم از اندیشه‌های ناب و راهگشای آن عزیز، برای سعادت دنیا و آخرت خود بهره ببریم.
‏با تشکر از: خبرگزاری صدای افغان (آوا)
منبع:‏www.avapress.com




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.