عمده‌ترین ویژگی‌های کمبود اعتماد به نفس

توانایی نه گفتن

پیش از شروع سایر مطالب لازم است توضیحاتی در ارتباط با عمده‌ترین ویژگی‌های اختلال کمبود اعتماد به نفس ارائه گردد، تا شناختی نسبی در ارتباط با آن ایجاد شود.
يکشنبه، 27 خرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
توانایی نه گفتن
توانایی نه گفتن

نویسنده: سعید کاوه
 


پیش از شروع سایر مطالب لازم است توضیحاتی در ارتباط با عمده‌ترین ویژگی‌های اختلال کمبود اعتماد به نفس ارائه گردد، تا شناختی نسبی در ارتباط با آن ایجاد شود.
نداشتن اعتماد به نفس لازم باعث می‌گردد تا شخص، خود واقعی، توانایی‌ها و شایستگی‌هایش را به مراتب کم‌تر از میزان واقعی در نظر بگیرد و به عبارتی خویشتن را برای ارتباط با افرادی که حتی صلاحیت مورد نیاز را ندارند، شایسته و لایق نداند. به همین جهت فرد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس اگرچه به ارتباط‌های بین فردی و اجتماعی نیاز دارد، اما قادر به ایجاد چنین روابطی نیست. عمده‌ترین ویژگی‌های اختلال کمبود اعتماد به نفس به قرار زیر است.
1- ناتوانی در درک و بیان خواسته‌ها و نیازهای خود
2- ناتوانی در برقرار کردن ارتباط‌های بین فردی و اجتماعی
3- توانایی‌های خود را پایین‌تر از میزان واقعی در نظر گرفتن
4- خجالتی بودن و احساس شرم داشتن
5- ناتوانی در احقاق حق و دفاع از حقوق فردی
6- گوشه‌گیری و کم صحبت بودن
7- ارتباط‌های مشکل‌داری با اطرافیان و اعضای خانواده داشتن
8- مجموعه‌ای از شناخت‌های نادرست نسبت به خود، سایرین و زندگی داشتن
9- توانایی نه گفتن به درخواست‌های دیگران را نداشتن
10- کمبود اعتماد به نفس، وضعیت و شرایط نامناسب و آزار دهنده‌ای را برای فرد مبتلا ایجاد می‌نماید.
توضیحاتی در ارتباط با موارد عنوان شده‌ی فوق ارائه می‌گردد.

1- ناتوانی در درک و بیان خواسته‌ها و نیازهای خود

یکی از عوامل عمده در اختلال کمبود اعتماد به نفس ناتوانی شخص در مهارت‌های ارتباطی و به ویژه بیان خواسته‌ها و نیازهای خود است. این امر به حدی بارز و چشمگیر می‌گردد که در مواردی شخص مبتلا، قادر به بیان ابتدایی‌ترین خواسته‌های خویش نخواهد بود.
البته ناتوانی در بیان خواسته‌ها و نیازهای خود بیش‌تر در ارتباط با افراد غریبه و در محیط‌های تحصیلی، شغلی و اجتماعی است. اما این امر در ارتباط با اعضای خانواده و افراد نزدیک و صمیمی، صحت نداشته و در مواردی با اعضای خانواده بیش از اندازه به منافع خود می‌اندیشند و در مواقعی نیز به حقوق آنان تعرض نموده و رفتارهایی جسارت‌آمیز از خود نشان می‌دهند. اما در برخورد با سایرین و افراد غریبه ناتوان از بیان خواسته‌های حتی سطحی و اولیه خود نیز هستند.

2- ناتوانی در برقرار کردن ارتباط‌های بین فردی و اجتماعی

ویژگی دیگر اختلال کمبود اعتماد به نفس ناتوان بودن فرد مبتلا در برقرار کردن ارتباط‌های بین فردی و اجتماعی است. نداشتن اعتماد به نفس لازم باعث می‌گردد تا شخص، خود واقعی، توانایی‌ها و شایستگی‌هایش را به مراتب کم‌تر از میزان واقعی در نظر بگیرد و به عبارتی خویشتن را برای ارتباط با افرادی که حتی صلاحیت مورد نیاز را ندارند، شایسته و لایق نداند. به همین جهت فرد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس اگرچه به ارتباط‌های بین فردی و اجتماعی نیاز دارد، اما قادر به ایجاد چنین روابطی نیست.
ناتوانی در ایجاد و برقراری روابط بین فردی، به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی که شخص نیاز به داشتن ارتباط با جنس مخالف را احساس می‌کند، اما ناتوان از به وجود آوردن آن است، بیش‌تر چشمگیر بوده و آزار و رنجش به مراتب گسترده‌تری را به همراه دارد.

3- توانایی‌های خود را پایین‌تر از میزان واقعی در نظر گرفتن

افراد مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس، رشد رفتاری، عاطفی و شخصیتی‌شان دچار وقفه شده و مهارت‌ها، شناخت‌ها و توانایی‌های مورد نیاز در سن موجود خود را نتوانسته‌اند به دست آورند. آنها از چنین امری به نحوی آگاهانه و یا ناخود‌آگاه اطلاع دارند و در مواردی توانایی‌ها و مهارت‌های‌شان پایین‌تر از میانگین سنی‌شان است.
هم چنین کمبود اعتماد به نفس چنان چه تداوم یابد، مقدار قابل توجهی از نیروی فکری و ذهنی شخص را در مواردی نه چندان ضروری به مصرف می‌رساند، این امر نه در کوتاه مدت، بلکه در میان مدت و بلند مدت باعث می‌گردد تا فرد مبتلا نتواند مهارت‌ها و شناخت‌های مورد نیاز در زمینه‌های گوناگون فردی، ارتباطی و اجتماعی را به دست آورد.
در هر صورت کمبود اعتماد به نفس شرایط ناخوشایند و کاهنده‌ای را برای فرد ایجاد می‌نماید، به نحوی که شخص نمی‌تواند توانایی‌های خویش را افزایش دهد. اما در عین حال افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس دارای توانمندی‌ها و ویژگی‌های سالم و سازنده‌ای نیز هستند، اما این اختلال باعث می‌گردد تا اشخاص مبتلا همین توانایی‌ها را نیز کم‌تر از میزان واقعی‌شان در نظر بگیرند. و در نهایت نتوانند به موقع ابراز وجود نموده و رفتاری طبیعی و سالم داشته باشند و به تدریج به کناره‌گیری‌های افراطی مبتلا شوند.

4- خجالتی بودن و احساس شرم داشتن

یکی از عمده‌ترین ویژگی‌های افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس شرم و خجالت بیش از اندازه‌ی آنان در روابط بین فردی و اجتماعی‌شان است. البته بعضی از رفتارها تا حد و اندازه‌هایی فرد اقدام کننده را دچار شرم و خجالت می‌نمایند و وجود آن به ویژه در دوران نوجوانی می‌تواند شرم و خجالت را به همراه داشته باشد. زیرا بسیاری از رفتارهای اجتماعی و بین فردی در دوران نوجوانی آغاز می‌شود و طبیعی است که آغاز و شروع بعضی اعمال و رفتار به طور معمول و در حد و اندازه‌هایی فشار روانی را نیز به همراه دارد.
برای مثال آشنایی با افرادی ناآشنا و حضور یافتن در محلی برای اولین بار تا اندازه‌ای فشار روانی یا استرس دارد، اما برای نوبت‌های بعدی فشار روانی به تدریج کم‌تر می‌شود.
اما در افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس، خجولی و شرم بیش از اندازه‌ای در روابط اجتماعی و بین فردی‌شان وجود دارد، به نحوی که این امر را از افراد نزدیک و به ویژه اعضای خانواده متوجه می‌شوند.

بیشتر بخوانید: گفتن « نه» مهارت می‌خواهد

 

5- ناتوانی در احقاق حق و دفاع از حقوق فردی

با توجه به ویژگی‌هایی که برشمرده شد، بدیهی است که افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس در احقاق حق و دفاع از حقوق فردی خویش دچار ناتوانی باشند و همین امر کمبود اعتماد به نفس‌شان را نیز تشدید می‌نماید. به عبارتی آنها در بعضی موارد ملاحظه می‌کنند که سایر افراد از حقوق خود دفاع کرده و یا اجازه نمی‌دهند که دیگران حقوق‌شان را نادیده بگیرند، بیش‌تر به ضعف خود پی می‌برند.

6- گوشه‌گیری و کم صحبت بودن

عوامل یاد شده‌ی فوق باعث می‌شود تا شخص مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس به تدریج خود را از افراد، معاشرت‌ها و محافل کنار کشیده تا نیازی به صحبت کردن و ارتباط داشتن با مردم نداشته باشد. هم‌چنین کم صحبتی نیز از دیگر ویژگی‌های آنان است، البته مبتلایان به کمبود اعتماد به نفس فقط با بعضی دوستان و آشنایان می‌توانند ارتباط برقرار نمایند.
البته کم صحبتی و گوشه‌گیری تا حد و اندازه‌ای اضطراب فرد مبتلا را کاهش می‌دهد، اما به تدریج اختلال کمبود اعتماد به نفس را نیز تشدید می‌نماید. چنین امری در صورتی که به شکل عادت و رفتار درآید، پس از گذشت مدت زمانی، نه در کوتاه مدت، بلکه در میان مدت و بلند مدت می‌تواند منجر به اختلال شخصیت کناره‌گیر شود.

7- ارتباط‌های مشکل‌داری با اطرافیان و اعضای خانواده داشتن

اختلال کمبود اعتماد به نفس محدودیت‌هایی را در شناخت‌ها، مهارت‌ها و توانایی‌های شخص ایجاد می‌نماید، به نحوی که فرد مبتلا قادر به انجام وظایف و عملکردهای فردی و ارتباطی‌اش نخواهد بود. اما این افراد در ارتباط با اعضای خانواده، رفتاری معکوس از خود نشان داده و برخوردهایی تند و تعرض‌آمیز نشان می‌دهند و حتی در مواردی به حقوق فردی آنان تعدی نیز می‌نمایند.
اما ماهیت کمبود اعتماد به نفس به نحوی است که حالت تعرض‌آمیز و تخریبی داشته و توانایی‌های فرد را کاهش داده و مانع از آن می‌شود تا شخص رفتار، عملکرد و ارتباط‌های سازنده و مناسبی با اطرافیان داشته باشد. به همین جهت ارتباط‌های سالم و سازنده‌ای با افراد نزدیک و صمیمی و به ویژه با اعضای خانواده نداشته و همین امر مشکل‌آفرینی‌های ویژه‌ای را برای آنها به وجود خواهد آورد.

8- مجموعه‌ای از شناخت‌های نادرست نسبت به خود، سایرین و زندگی داشتن

فرد مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس از همان ابتدا و سپس به تدریج شناخت‌ها و نگرش‌های نادرستی برایش ایجاد می‌گردد و همین عوامل به تدریج پایه و اساسی برای رویه‌ها، رفتارها و عملکردهای نادرستی می‌شود که میان شخص با حقایق موجود فاصله می‌اندازد. البته و به طور معمول افرادی که از سلامت نسبی رفتاری برخوردارند شناخت‌ها و نگرش‌های خود را سنجش نموده و با صاحب نظران و اشخاص با تجربه و متخصصین در میان گذشته و سعی می‌کنند که از صحت آن اطمینان یابند.
در هر حال بعضی شناخت‌ها و افکار نادرست ایجاد شده برای فرد باعث می‌گردد تا میان شخص و واقعیت‌های موجود فاصله افتاده و اختلال کمبود اعتماد به نفس شکل بگیرد.

9- توانایی نه گفتن به درخواست‌های دیگران را نداشتن

افراد مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس خود را کم‌تر، کوچک‌تر و پایین‌تر از دیگران محسوب می‌کنند، اگرچه احتمال دارد که در مواردی آنها حتی نسبت به سایرین برتری‌هایی را نیز داشته باشند. اما در هر حال خود را به نوعی کم‌تر از دیگران دانسته و در برابر تقاضاهای آنان توان نه گفتن را ندارند و درخواست‌های سایرین را پذیرفته و انجام می‌دهند، اگرچه انجام این گونه امور مشکل آفرینی‌ها و ناراحتی‌هایی را برای‌شان ایجاد نماید.
علت دیگر ناتوانی در نه گفتن به درخواست‌های اطرافیان بدین خاطر است که آنها با انجام امور و کارهایی برای دیگران سعی می‌کنند تا خود را نزد آنان محبوب و دوست داشتنی نمایند، تا شاید مقداری از حقارت موجود برطرف گردد.
البته در اکثر موارد ملاحظه می‌شود که آنها با پذیرش و انجام خواسته‌های دیگران دچار رنجش می‌شوند و با خود عهد می‌کنند که چنین درخواست‌هایی را نپذیرند و در پاسخ جواب منفی بدهند، اما هم چنان خود را ناتوان از انجام چنین امری می‌بینند.
در هر حال مبتلایان به کمبود اعتماد به نفس خود را ملزم به قبول بی‌چون و چرای خواسته‌های دیگران دانسته و توان نه گفتن را به طور معمول ندارند.

10- کمبود اعتماد به نفس، وضعیت و شرایط نامناسب و آزار دهنده‌ای را برای فرد مبتلا ایجاد می‌نماید.

اختلال کمبود اعتماد به نفس وضعیت و شرایطی را برای فرد ایجاد می‌نماید که شخص مبتلا انجام کارهای روزمره برایش با دشواری‌هایی توأم می‌گردد و روابط و ارتباط‌های متقابل با سایر افراد نیز برای مبتلایان به اختلال کمبود اعتماد به نفس یا امکان برقراری چنین روابطی امکان‌پذیر نمی‌گردد و یا رنجش‌ها و دشواری‌هایی در ارتباط‌های متقابل‌شان ایجاد می‌گردد.
در واقع فرد مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس حتی در خلوت و تنهایی خود نیز با مرور امور مرتبط با زندگی خویش دچار اضطراب و نگرانی‌هایی می‌گردد. به عبارتی آنها از این امر آگاه هستند که در صورت برطرف ننمودن چنین امری به تدریج و در میان مدت و بلندمدت زندگی‌شان با ناراحتی‌ها و دشواری‌های بیش‌تری مواجه خواهد شد.
منبع مقاله :
کاوه، سعید، (1387)، کمبود اعتماد به نفس: شناخت و بررسی اختلال کمبود اعتماد به نفس و راه‌کارهایی در جهت درمان و بر طرف نمودن آن، تهران: سخن، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما