جشنهای پایان سرما در ژاپن و چین
چکیده:
در متون قدیمی میتوانیم عشق خاص ژاپنیها نسبت به طبیعت را احساسی دینی و در عین حال زیبایی شناختی تلقی کنیم. شینتو نامی است که به دینی نظاممند اطلاق میشود که سعی دارد این مضامین و مضمونهای شبیه به آن را یکدست و ابدی سازد.
تعداد کلمات: 1243 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
در متون قدیمی میتوانیم عشق خاص ژاپنیها نسبت به طبیعت را احساسی دینی و در عین حال زیبایی شناختی تلقی کنیم. شینتو نامی است که به دینی نظاممند اطلاق میشود که سعی دارد این مضامین و مضمونهای شبیه به آن را یکدست و ابدی سازد.
تعداد کلمات: 1243 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
نویسنده: محمدرضا رضایی
در ژاپن باستان ماههای سال به صورت قمری محاسبه میشد. یک سال مرکب از دوازده ماه قمری بود. هر سه سال نوروز حدوداً یک ماه جلو میافتاد و به همین دلیل یکماه به سال اضافه مینمودند تا از فصل دور نشوند. نوروز ژاپنی همانند نوروز چینی در اواخر ماه ژانویه و اوایل فوریه برگزار میشد و این زمان را شروع فصل بهار تلقی میکردند.
در "مانیوشو (1)" که قدیمیترین مجموعه شعر ژاپن است و سرودههای آن مربوط به اواسط قرن چهارم تا قرن ششم میلادی است، به وصف نوروز و بهار بسیار پرداخته شده است. مانیوشو به معنای "مجموعه برگهای بیشمار" است. این مجموعه به دلیل نفوذ فرهنگ و اندیشه بودایی و گسترش اندیشههای چینی، اصلاحاتی را در حکومتداری به وجود آورد و در میان کتب قدیم ادبیات ژاپن جایگاهی ویژه برای خود باز کرد.
در متون قدیمی میتوانیم عشق خاص ژاپنیها نسبت به طبیعت را احساسی دینی و در عین حال زیبایی شناختی تلقی کنیم. شینتو نامی است که به دینی نظاممند اطلاق میشود که سعی دارد این مضامین و مضمونهای شبیه به آن را یکدست و ابدی سازد.
باورهای آغازین شینتو (2) از یک هیبت و حرمت دینی به جهان طبیعی سرچشمه میگرفت. طبیعت تنها همان نمودهای طبیعی مثل درخت و گل نیست، بلکه خود حیات است که تمدن و رفتار انسانی را نیز در بر می گیرد. انسان امروز سرانجام میان خود و طبیعت هارمونی تعادل ایجاد میکند و بیان حقیقی هنر همین رسیدن بههارمونی و تعادل است.
زمانی که این دین در طی چند قرن تا قرن ششم کمابیش سازمان یافت، بر برتری بانوخدای خورشید تأکید می شد. این ایزد بانو طبعاً به مثابه نگهدارنده کشاورزی و به عنوان تمثیلی از نیابانوی خاندان فرمانروا ستایش میشد. بنابراین شینتو دین کشاورزان است و ارواح گیاهان در زندگی روزمره مردم تجلی فراوانی دارد. همین امر جشنهای پایان فصل سرما و زنده شدن دوباره طبیعت را مهم و جاودان میسازد (جلالی مقدم، 1380).
در چین کشاورزان زمستان را به نه بخش تقسیم میکردند و عقیده داشتند: نه روز اول و دوم دست از آستینها بدر نکنید. نه روز سوم و چهارم روی یخ راه میروید، نه روز پنجم و ششم بیدهای کنار رودخانه جوانه میزنند. نه روز هفتم و هشتم یخ رودها آب میشود و نه روز نهم و دهم کشتزارها را شخم بزنید. مراسم عید بهار از بیست و سومین روز ماه آخر آغاز میشود این روز را روز بدرقه سال نیز مینامند. عید بهار از هشت روز مانده به پایان سال چینی آغاز و تا پانزدهم ماه بعد ادامه مییابد.
بیشتر بخوانید: رویکردهای امروزی جامعه شناسی
چینیها معتقدند که قوای طبیعت همیشه بخشنده نیستند و آبادانی به تعادل و تزلزل قوای ویرانگر وابسته است که اگر مهار نشوند مصیببار خواهند بود. آب و هوای متغیر چین و سختی معیشت آنان را به قربانی کردن برای قوای طبیعت وامیداشت تا از خشم آنها برهند. پادشاه به عنوان فرزند آسمان تعادل را برقرار میکرد. فرزند آسمان پادشاه غله بود و روزهای آخر ماه بهار که گیاه فرفیون (3) گل میدهد و عدس آبی بزرگ میشود مراسم قربانی کردن را انجام میداد. پرستش آسمان در زمین امتیازات فرزند آسمان بود. از مهمترین وظایف وی افتتاح سال کشاورزی بود که برطبق تقویم چینیها در روز اول سال اتفاق میافتاد و زمان آن مقارن با اوایل فوریه است.
جشنهای پایان فصل سرما بالاخص نوروز بعنوان جشنی باستانی در میان اقوان متعدد از نقطهای دور در میان اساطیر کهن آغاز و پس از گذر قرنها به شکل کنونی به میراث رسیده است. این جشن بزرگ نماد پیوند اقوام بسیاری شده و در طول تاریخ در باور و ناخودآگاه ما نقش بسته است. نوروز رستاخیز طبیعت است و از زمان آغاز آن تاکنون همواره نماد دگرگونی، تکامل، تغییر و بهبودی بوده است. آفرینش این جشن از سویی ریشه در چرخش افلاک و از سوی دیگر رویدادهای اجتماعی و طبیعی دارد. به همین دلیل با گذر از تحولات جامعه انسانی از نظام روستایی به تدریج به نظام ژرف نگر کواکب و اختران پرداخته و به پیوند زمین و آسمان و طبیعت میرسد. گاه شماری را ثابت کرده و گردش سیارات و ستارگان را تکوین میکند و به باورمندی خود، انسان را همنشین اساطیر مینماید.
نتیجهگیری
آداب و سنن ماندگار هر قوم یادمانی از گذشتههای دور است. حتی اگر گذر زمان بدان رنگ و بویی تازه دهد باز هم اصالت خود را از دست نمیدهد. شاید بسیاری از این آیینها و سنتها نقش خود را فراموش کنند و یا حتی دگرگون ببینند، اما هرگز پیوندشان را با قوم و ملت خود از دست نمیدهند.
جشنهای پایان فصل سرما بالاخص نوروز بعنوان جشنی باستانی در میان اقوان متعدد از نقطهای دور در میان اساطیر کهن آغاز و پس از گذر قرنها به شکل کنونی به میراث رسیده است. این جشن بزرگ نماد پیوند اقوام بسیاری شده و در طول تاریخ در باور و ناخودآگاه ما نقش بسته است. نوروز رستاخیز طبیعت است و از زمان آغاز آن تاکنون همواره نماد دگرگونی، تکامل، تغییر و بهبودی بوده است. آفرینش این جشن از سویی ریشه در چرخش افلاک و از سوی دیگر رویدادهای اجتماعی و طبیعی دارد. به همین دلیل با گذر از تحولات جامعه انسانی از نظام روستایی به تدریج به نظام ژرف نگر کواکب و اختران پرداخته و به پیوند زمین و آسمان و طبیعت میرسد. گاه شماری را ثابت کرده و گردش سیارات و ستارگان را تکوین میکند و به باورمندی خود، انسان را همنشین اساطیر مینماید.
اسطوره نوروز با اسطوره آفرینش و پیدایش جهان هستی گره میخورد. و بدین سال نوروز در میان فرهنگ اقوام کهن جایگاهی وِیژه مییابد. ما نوروز را به طور کامل نه بعنوان جشن و بزرگداشتی ایرانی بلکه متعلق به تمام فرهنگها و اقوام در سراسر دنیا میدانیم و بر این باوریم که پیوند میان مردم در گوشه و کنار دنیا ممکن نیست مگر با شناخت کامل از اساطیر اقوام و تمدنهای گوناگون و معرفی آنها به شیوهای مشترک و شایسته نام و جایگاه و اعتبار نقش آنان.
پی نوشتها:
1- Manyoshu
2- Shinto
3-Euphorbiarigida
منابع فارسی:
آنه ساکی، ماساهارو (1379): دین شینتو، ترجمهی ع. پاشایی، هفت آسمان، سال دوم، شماره 5.
ارهارت، اچ، بایرون (1384): دین ژاپن: یکپارچگی و چندگانگی، ترجمه ملیحه معلم، تهران، انتشارات سمت.
ایونس، ورونیکا (1373): شناخت اساطیر هند، ترجمهی با جلال فرخی- تهران، اساطیر، چاپ اول.
بهار، مهرداد (1378): پژوهشی در اساطیر، تهران: انتشارات آگه.
جلالی مقدم، مسعود (1380): سه گام کیهانی رساله در آیین ویشنوپرستی دین هندویی، تهران، نشر مرکز.
خیام، عمر (1312): نوروزنامه، به تصحیح مجتبی مینوی، تهران: انتشارات کاوه.
ذکرگو، امیرحسین (1377): اسرار اساطیر هند (خدایان ودائی)، تهران، فکر روز.
رجب زاده،هاشم و یوکوفوجیموتو (1391): نوروز و بهار در شعر قدیم ژاپن، تهران، پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
روحالامینی، محمود (1383): آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز؛ تهران، انتشارات آگه.
شونزو، ساکاماکی (1380): شینتو، قوممداری ژاپنی، جان ژاپنی، بنیادهای فلسفه و فرهنگ ژاپنی، ویراسته چارلز ای. مور، د ترجمه ع. پاشایی، تهران، مؤسسه نگاه معاصر.
فرامکین، گرگوار (1372): باستانشناسی در آسیای میانه، ترجمه صادق ملک شهمیرزادی، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.
کریستین سن، آرتور (1377): ایران در زمان ساسانیان؛ ترجمه رشید یاسمی؛ تهران، دنیای کتاب.
مسکوب، شاهرخ (1354): سوگ سیاوش، تهران، انتشارات خوارزمی.
References:
Frazier, Jessica (2011(: The Continuum companion to Hindu studies, London, Continuum, Pages 1-15.
Danielou,Alain)(1991): The myths and gods of India. Inner Traditions, Vermont, USA.
luckenbill, D.D. (1908). "The Temples of Babylonia and Assyria". The American Journal of Semitic Languages and Literaturess 24(4): 291-322.
Richard, Anthony Parker (1950): The calendars of ancient Egypt. Chicage press, Chicago.
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394
جشنهای پایان فصل سرما بالاخص نوروز بعنوان جشنی باستانی در میان اقوان متعدد از نقطهای دور در میان اساطیر کهن آغاز و پس از گذر قرنها به شکل کنونی به میراث رسیده است. این جشن بزرگ نماد پیوند اقوام بسیاری شده و در طول تاریخ در باور و ناخودآگاه ما نقش بسته است. نوروز رستاخیز طبیعت است و از زمان آغاز آن تاکنون همواره نماد دگرگونی، تکامل، تغییر و بهبودی بوده است. آفرینش این جشن از سویی ریشه در چرخش افلاک و از سوی دیگر رویدادهای اجتماعی و طبیعی دارد. به همین دلیل با گذر از تحولات جامعه انسانی از نظام روستایی به تدریج به نظام ژرف نگر کواکب و اختران پرداخته و به پیوند زمین و آسمان و طبیعت میرسد. گاه شماری را ثابت کرده و گردش سیارات و ستارگان را تکوین میکند و به باورمندی خود، انسان را همنشین اساطیر مینماید.
نتیجهگیری
آداب و سنن ماندگار هر قوم یادمانی از گذشتههای دور است. حتی اگر گذر زمان بدان رنگ و بویی تازه دهد باز هم اصالت خود را از دست نمیدهد. شاید بسیاری از این آیینها و سنتها نقش خود را فراموش کنند و یا حتی دگرگون ببینند، اما هرگز پیوندشان را با قوم و ملت خود از دست نمیدهند.
جشنهای پایان فصل سرما بالاخص نوروز بعنوان جشنی باستانی در میان اقوان متعدد از نقطهای دور در میان اساطیر کهن آغاز و پس از گذر قرنها به شکل کنونی به میراث رسیده است. این جشن بزرگ نماد پیوند اقوام بسیاری شده و در طول تاریخ در باور و ناخودآگاه ما نقش بسته است. نوروز رستاخیز طبیعت است و از زمان آغاز آن تاکنون همواره نماد دگرگونی، تکامل، تغییر و بهبودی بوده است. آفرینش این جشن از سویی ریشه در چرخش افلاک و از سوی دیگر رویدادهای اجتماعی و طبیعی دارد. به همین دلیل با گذر از تحولات جامعه انسانی از نظام روستایی به تدریج به نظام ژرف نگر کواکب و اختران پرداخته و به پیوند زمین و آسمان و طبیعت میرسد. گاه شماری را ثابت کرده و گردش سیارات و ستارگان را تکوین میکند و به باورمندی خود، انسان را همنشین اساطیر مینماید.
اسطوره نوروز با اسطوره آفرینش و پیدایش جهان هستی گره میخورد. و بدین سال نوروز در میان فرهنگ اقوام کهن جایگاهی وِیژه مییابد. ما نوروز را به طور کامل نه بعنوان جشن و بزرگداشتی ایرانی بلکه متعلق به تمام فرهنگها و اقوام در سراسر دنیا میدانیم و بر این باوریم که پیوند میان مردم در گوشه و کنار دنیا ممکن نیست مگر با شناخت کامل از اساطیر اقوام و تمدنهای گوناگون و معرفی آنها به شیوهای مشترک و شایسته نام و جایگاه و اعتبار نقش آنان.
پی نوشتها:
1- Manyoshu
2- Shinto
3-Euphorbiarigida
منابع فارسی:
آنه ساکی، ماساهارو (1379): دین شینتو، ترجمهی ع. پاشایی، هفت آسمان، سال دوم، شماره 5.
ارهارت، اچ، بایرون (1384): دین ژاپن: یکپارچگی و چندگانگی، ترجمه ملیحه معلم، تهران، انتشارات سمت.
ایونس، ورونیکا (1373): شناخت اساطیر هند، ترجمهی با جلال فرخی- تهران، اساطیر، چاپ اول.
بهار، مهرداد (1378): پژوهشی در اساطیر، تهران: انتشارات آگه.
جلالی مقدم، مسعود (1380): سه گام کیهانی رساله در آیین ویشنوپرستی دین هندویی، تهران، نشر مرکز.
خیام، عمر (1312): نوروزنامه، به تصحیح مجتبی مینوی، تهران: انتشارات کاوه.
ذکرگو، امیرحسین (1377): اسرار اساطیر هند (خدایان ودائی)، تهران، فکر روز.
رجب زاده،هاشم و یوکوفوجیموتو (1391): نوروز و بهار در شعر قدیم ژاپن، تهران، پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
روحالامینی، محمود (1383): آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز؛ تهران، انتشارات آگه.
شونزو، ساکاماکی (1380): شینتو، قوممداری ژاپنی، جان ژاپنی، بنیادهای فلسفه و فرهنگ ژاپنی، ویراسته چارلز ای. مور، د ترجمه ع. پاشایی، تهران، مؤسسه نگاه معاصر.
فرامکین، گرگوار (1372): باستانشناسی در آسیای میانه، ترجمه صادق ملک شهمیرزادی، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.
کریستین سن، آرتور (1377): ایران در زمان ساسانیان؛ ترجمه رشید یاسمی؛ تهران، دنیای کتاب.
مسکوب، شاهرخ (1354): سوگ سیاوش، تهران، انتشارات خوارزمی.
References:
Frazier, Jessica (2011(: The Continuum companion to Hindu studies, London, Continuum, Pages 1-15.
Danielou,Alain)(1991): The myths and gods of India. Inner Traditions, Vermont, USA.
luckenbill, D.D. (1908). "The Temples of Babylonia and Assyria". The American Journal of Semitic Languages and Literaturess 24(4): 291-322.
Richard, Anthony Parker (1950): The calendars of ancient Egypt. Chicage press, Chicago.
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394
بیشتر بخوانید :
ورزشهای بومی و محلی
گیلان قطعه ای از بهشت
غذاهای حاضری بومی گیلان