مرگ نبات و زادن رستاخیزی

در نوروز بین النهرینی پیشینه این اتحاد را در برگزاری مراسم آن در اکتیو می توان باز یافت. نوروز ایرانی یکی دنباله تاریخی جشن بومی نیرانی خود ما و موازی با اکتیوی بین النهرینی باید بوده باشد که آن را در خود همین سرزمین ایران از دیرباز.
يکشنبه، 9 دی 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مرگ نبات و زادن رستاخیزی
مرگ نبات و زادن رستاخیزی آن رمز جشن بهار
 
چکیده:
در نوروز بین النهرینی پیشینه این اتحاد را در برگزاری مراسم آن در اکتیو می توان باز یافت. نوروز ایرانی یکی دنباله تاریخی جشن بومی نیرانی خود ما و موازی با اکتیوی بین النهرینی باید بوده باشد که آن را در خود همین سرزمین ایران از دیرباز.
 
تعداد کلمات: 1076 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
مرگ نبات و زادن رستاخیزی
نویسنده: کتایون مزداپور
 
مرگ نبات و زادن رستاخیزی آن رمز جشن بهار و عید نوروز است. این پنداشته که از دیرباز در این خطه در زندگانی مردم و حیات فرهنگی منطقه حضور داشته است، در هزاره اول پیش از میلاد، با باورهای نیاکان مهاجر آریایی ما در هم آمیخته و نوروز را به شکل امروزین آن بنیاد نهاده است. به بیان دیگر، مراسمی که از هزاره پیشین، اقوام هندواروپایی در بزرگداشت در گذشتگان خاندانها بر پا می داشتند، با آداب نوروزی در هم آمیخت و طرحهای ظریف و سنجیده و سخت پیچیده آیینهای آن را پدید آورد. این آیینها از یک سوی رنگ بومی و محلی دارد و از سوی دیگر، وجھی حکومتی و رسمی و ملی. اخبار درباره وجه حکومتی و کشوری برگزاری نوروز را نوشته های تاریخی ضبط کرده اند. احتمالا بازمانده های تطور یافته اشعار آیینی که در مراسم نوروزی خوانده می شده است، بصورت قصه عمو نوروز و نوروزخوانیها و یا بیتهای نوروزی در نزد توده های مردم و در هر محل و منطقه به شکل زنده دوام آورده است. جنبۀ ملی/ دولتی و دینی زرتشتی آداب نوروزی از هم جدا است.
 
این تفکیک را بخوبی در جامعه زرتشتیان ایران می توان دید. تا چندی پیش، بر اثر محاسبه نکردن کبیسه سال، گاهنبار پنجه به میان یا اواخر تابستان افتاده بود و آن را به مدت ده روز در آن زمان برگزار می کردند. پس از آن، روز اورمزد از ماه فروردین، مطابق با همان تقویم فرا می رسید که آن را «اورمزد روز مردگان» میخواندند. مراسم آن بروشنی از جشن نوروز متمایز بود و نوروز یا سال نو (گویش بهدینان: sal - mu ) را در آغاز سال شمسی و رسمی کشوری جشن می گرفتند و روزهای آن، وقت شادی و تفریح جوانان و کودکان و بازی و سرگرمی و چیدن سفره و خوان نوروزی بود. حال آن که اورمزد روز مردگان، که آتش افروزی بامدادی به آن اختصاص داشت، رسما بیشتر عید مردگان بود و بچه ها فقط یک روز در آن آزادی و بازی و تفریح داشتند و از رخت نو خبری نبود. تلاش و کوششی که بیست سی سال پیش برای بازگرداندن گاهنبار پنجه و نوروز آن به جای اصلی خود انجام گرفت، عملا مورد استقبال مردم واقع نشد و با گذشت زمان نیز این وحدت را نپذیرفتند و آن را فی الواقع باور نکردند و اکنون پنجه را در تابستان هم برگزار می کنند.

بیشتر بخوانید:    منجی در آیین زردشت

دست سبزی که در خلق شیوه ها و مراسمی با وجه ملی و عام و جهانی در کار بوده است، به نظر می رسد که با روش کشورداری و جهان بینی نخستین شهریاران هخامنشی انطباق و هماهنگی دارد. در نوروز بین النهرینی پیشینه این اتحاد را در برگزاری مراسم آن در اکتیو می توان باز یافت. نوروز ایرانی یکی دنباله تاریخی جشن بومی نیرانی خود ما و موازی با اکتیوی بین النهرینی باید بوده باشد که آن را در خود همین سرزمین ایران از دیرباز، از همان هزاره های دوم و سوم پیش از میلاد مسیح جشن میگرفته اند و دیگری متأثر از رسوم و آداب درباری که از طریق دربارهای بین النهرینی به حکومتهای ایرانی وارد شده است. از روی قرائن، منطقا باید بر بنیاد آن هر دو بخش و خصائص کهن این جشن، جشن سال نو ایرانی با رنگ ملی و بصورت ابزاری برای پیوند و وحدت اقوام و گروههای مختلف ساکنان این کشور شکل گرفته باشد. نظم بخشندگان آداب نوروزی، در این جهات، از گذار مفاهیم و رسمهای «شفاف» به عمل پرداخته اند و توفیق تام یافته اند.
 مراسمی که از هزاره پیشین، اقوام هندواروپایی در بزرگداشت در گذشتگان خاندانها بر پا می داشتند، با آداب نوروزی در هم آمیخت و طرحهای ظریف و سنجیده و سخت پیچیده آیینهای آن را پدید آورد. این آیینها از یک سوی رنگ بومی و محلی دارد و از سوی دیگر، وجھی حکومتی و رسمی و ملی. اخبار درباره وجه حکومتی و کشوری برگزاری نوروز را نوشته های تاریخی ضبط کرده اند. احتمالا بازمانده های تطور یافته اشعار آیینی که در مراسم نوروزی خوانده می شده است، بصورت قصه عمو نوروز و نوروزخوانیها و یا بیتهای نوروزی در نزد توده های مردم و در هر محل و منطقه به شکل زنده دوام آورده است. جنبۀ ملی/ دولتی و دینی زرتشتی آداب نوروزی از هم جدا است.
در این جشن بهاری آیینها ورسمهای بسیاری هست که با هدف آشتی میان افراد و نیز همراهی و همپایی فرهنگهای اقوام گوناگون، با باورها و عقاید مختلف سازگاری نام دارد و آمادگی آن برای جهانی بودن و عالمگیر گشتن به چشم می خورد. در بنیاد اجزای سازنده مراسم عید نوروز ایرانی، تساهل و آشتی و صفایی همگانی هست که و در هر زمان که ملت ایران از آن برخوردار شد و بر آن تکیه زد، رونق و ترقی و تعالی  فرهنگی و اقتدار ملی و توانگری اقتصادی را به ارمغان دریافت داشت.
 
گواهی دیگر برای پیشتازی و تلاش فرهنگ ایرانی در آشتی و تفاهم بین المللی و اقدام برای درنوردیدن مرز و حد کشورها و حکومتها را در اتحادی می توان دید که طلیعه ای خجسته برای دیدارهای جهانی نیرومندان و ورزشکاران در میدانهای مسابقات است. این اتحاد فرخنده در سنت عیاری کهنسال ایرانی نمودار میگردد. در نزد این جوانمردان و دلاوران دادخواه و ستیزنده با بیداد و ستم رسم بر این بوده است که قرار گرفتن در حیطه دولت و تابعیت از حکومتی خاص و تعلق داشتن به نژاد و قومی مخصوص اصلا مطرح نباشد. در داستان دیرینہ سال سمک عیار در فراسوی مرزها و حدود ممالک و اقوام، جوانمردانی پهلوان را از سرزمینهای بیگانه می بینیم که مثلا شادی خوردگان، یعنی ارادتمندان سمک اند، بی آن که هرگز او را دیده باشند یا تابع شاهی باشند که سمک فرمانبر او است. این اتحاد فقط به پاس نام و آواز بلند عیار عدالت خواه و عشق یکتای عیاران به مظاهر نیک حیات و اخلاق متعالی جهانی پدید آمده بوده است و این همان است که هنوز ما هم به آن عشق می ورزیم. اخلاق والایی که ورزشکاران امروزه در میدانهای بین المللی در تفکر بنیادین و اساسی خود دارند، در کتابی چون سمک عیار با شرح بسیار آمده است و بصورت بیانیه پرشکوهی برای نیرومندان و پهلوانان و توانمندان جهان است.
 
خردمندانی که درباره سرنوشت بشر با دلسوزی و احساس مسئولیت اندیشیده اند، جز این اتحاد و یگانگی شریف و والا راهی برای زندگانی خوش همگان بر روی زمین نمی یابند. در آداب نوروزی ایرانی این هدف مندرج است و بیانی زیبا و نمادین دارد. در این یگانگی، که هماوازی با طبیعت بنیان غنی و جاندار آن است، دور انداختن کهنه هایی بیحاصل، زدودن خستگی و افسردگی، هدیه دادن برگهای سبز و ساختن خانه شادی بر فراز گذشته هر چه که هست، شیوه ها و پندهای کهنی است که همواره نوترینها نیز هست و خواهد ماند. نیز آنگاه که آتش افروزی نوروزی و اعلام رسیدن بهار نو را به جهان باز می نگریم، قلم و درفشی از فروغ روشن برافراشته ایم که در نهایت، مرز زمان را هم در می نوردد و میان خانگیان این خاکدان، از گذشتگان و رفتگان با لهستان و زندگان یگانگی و وحدتی بر پا میکند با آشتی و امید برای آینده و آیندگان .
 
منبع:
چند سخن ، کتایون مزداپور، به کوشش ویدا نداف ، تهران: فروهر (1389)

    بیشتر بخوانید :
  جشن نوروز از مظاهر و شعارهای شیعه
  نوروز در روایات شیعه و در کتاب التاج جاحظ بصرى
  جامعه شناسی نام‌های تاریخ اسلام

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط