مخلوق یا مکاشفه؟ ( قسمت اول)

اسقف آلکساندر که آریوس در حوزه اسقفی او خدمت می کرد، با عقاید آریوس مخالفت کرد. آریوس به گروهی دیگر از اسقفان شرق متوسل شد و گروهی از این اسقفان که پیرو دیدگاه های اوریجن بودند، به حمایت از او برخاستند که از میان آنان می توان به ائوسبیوس قیصریهای اشاره کرد.
سه‌شنبه، 2 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مخلوق یا مکاشفه؟ ( قسمت اول)
نگاهی به به تعالیم و دیدگاههای آریوس
 
چکیده:
 
اسقف آلکساندر که آریوس در حوزه اسقفی او خدمت می کرد، با عقاید آریوس مخالفت کرد. آریوس به گروهی دیگر از اسقفان شرق متوسل شد و گروهی از این اسقفان که پیرو دیدگاه های اوریجن بودند، به حمایت از او برخاستند که از میان آنان می توان به ائوسبیوس قیصریهای اشاره کرد.
 
تعداد کلمات: 1015 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
مخلوق یا مکاشفه؟ ( قسمت اول)
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان
 
درسال ۲۲۵ شورای نیکتا در واکنش به تعالیم و دیدگاههای آریوس تشکیل شد. آریوس یک روحانی اهل  اسکندریه بود. او نیز چون اوریجن بر این باور بود که پدر، بزرگ تر از پسر است و پسر نیز بزرگ تر از روح القدس است. اما او بر خلاف اوریجن، باور نداشت که سلسله مراتبی از موجودات الاهی می تواند ممکن باشد. او بر این باور بود که تنها پدر، خداست؛ و بدین سان، نظام اوریجن را با در نظر گرفتن حاکمیت مطلق خدای پدر تغییر داد. از نظر او، پسر وجودی بود که پدر توسط او جهان را آفرید، اما با وجود این، او خدا نبود بلکه مخلوقی بود که از نیستی خلق شده. به عنوان یک مخلوق، او نه وجودی همیشگی بلکه وجودی بود که آغاز و خلقتی را می شد برای او در نظر گرفت. «زمانی وجود داشته که پسر وجود نداشته است.» آریوس خود به شکلی دقیق، دو نکته ذیل را همچون مسائل بنیانی مباحث مطرح شده مشخص کرد: «ما به این دلیل تحت آزار و جفا هستیم که می گوییم؛ وجود پسر دارای ابتدا و آغاز است..... و نیز می گوییم او از نیستی آفریده شد.» تعلیم آریوس در عصر حاضر، در تعالیم فرقه شاهدان یهوها دیده می شود.
 
اسقف آلکساندر که آریوس در حوزه اسقفی او خدمت می کرد، با عقاید آریوس مخالفت کرد. آریوس به گروهی دیگر از اسقفان شرق متوسل شد و گروهی از این اسقفان که پیرو دیدگاه های اوریجن بودند، به حمایت از او برخاستند که از میان آنان می توان به ائوسبیوس قیصریهای اشاره کرد. هنگامی که در سال ۳۲۴ میلادی، قسطنطین در شرق و غرب امپراتوری روم قدرت مطلق را به دست آورد، در این مباحث مطرح شده دخالت کرد. او دستور داد تا شورای نیقیه تشکیل شود و این شورا در ژوئن ۳۲۵ میلادی تحت رهبری او تشکیل شد. حدود ۲۲۰ اسقف که عمدتا اسقفان شرق بودند، در این شورا حاضر شدند (روایات سنتی تعداد این اسقفان را ۳۱۸ نفر ذکر می کنند. احتمالا این عدد با توجه به پیدایش 14 : ۱۴ ذکر شده است!) این شورا آریوس را محکوم کرد و اعتقادنامهای ضد آریانی صادر کرد که البته این اعتقادنامه را نباید با اعتقادنامه معروف نیقیه که در سال ۳۸۱ میلادی در شورای قسطنطنیه  صادر شد، اشتباه کرد.

  بیشتر بخوانید :   الاهیات شلایرماخر

ما به خدایی یگانه ایمان داریم، به خدای قادر مطلق، آفریننده همه چیزهای دیدنی و نادیدنی؛ و به یک خداوندگار، عیسی مسیح، پسر خدا، به وجود آمده از ذات پدر. او، خدا از خدا، نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی، به وجود آمده و نه آفریده شده، همذات ۴ با پدر است. به واسطه او همه موجودات آفریده شدند، همه موجوداتی که روی زمین و در آسمانند. او به خاطر ما انسانها و برای نجات و رستگاری ما از آسمان فرود آمد، جسم گردید، و انسان شد. او رنج کشید و روز سوم برخاست و به آسمانها صعود کرد. او برای داوری زندگان و مردگان مجددا بازخواهد گشت.
 
و نیز به روح القدس ایمان داریم.
اما کلیسای مقدس کاتولیک و رسولان، کسانی را که سخنان زیر را می گویند لعنت می کند: «زمانی بوده است که پسر وجود نداشته است.» و «او وجود نداشته و بعد به وجود آمده است.» و «او از نیستی به وجود آمده است.» و نیز کلیسای کاتولیک کسانی را لعنت میکند که بر این باورند که وجود او از ماهیت یا وجودی به جز ماهیت یا وجود پدر ناشی شده است و یا اینکه او تغییرپذیر بوده و در معرض دگرگونی و تبدیل است.
  اسقف آلکساندر که آریوس در حوزه اسقفی او خدمت می کرد، با عقاید آریوس مخالفت کرد. آریوس به گروهی دیگر از اسقفان شرق متوسل شد و گروهی از این اسقفان که پیرو دیدگاه های اوریجن بودند، به حمایت از او برخاستند که از میان آنان می توان به ائوسبیوس قیصریهای اشاره کرد. هنگامی که در سال ۳۲۴ میلادی، قسطنطین در شرق و غرب امپراتوری روم قدرت مطلق را به دست آورد، در این مباحث مطرح شده دخالت کرد. او دستور داد تا شورای نیقیه تشکیل شود و این شورا در ژوئن ۳۲۵ میلادی تحت رهبری او تشکیل شد. حدود ۲۲۰ اسقف که عمدتا اسقفان شرق بودند، در این شورا حاضر شدند  این شورا آریوس را محکوم کرد و اعتقادنامهای ضد آریانی صادر کرد که البته این اعتقادنامه را نباید با اعتقادنامه معروف نیقیه که در سال ۳۸۱ میلادی در شورای قسطنطنیه  صادر شد، اشتباه کرد.
در این زمان در کلیساهای شرق، الگویی اساسی برای اعتقادنامه ها وجود داشت؛ اگرچه هر کلیسایی ممکن بود واژه های خاص خودش را به کار گیرد. به نظر می رسد که اعتقادنامه نیقیه یکی از این اعتقادنامه ها بود که مجموعه ای از عبارت های ضد آریانی به آن اضافه شده بود: - آریوس اصطلاح سنتی «به وجود آمده از پدر» را به این شکل تفسیر می کرد که عیسی مسیح توسط پدر «از نیستی» خلق شده است. شورای نیقیه با این توضیح مکمل «به وجود آمده از ذات پدر» این تفسیر را رد کرد.
 
- آریوس هم نظر با اوریجن بر این باور بود که تنها پدر «خدای حقیقی» است. شورای نیقیه با تأکید بر این موضوع که عیسی مسیح «خدای حقیقی از خدای حقیقی» است، در برابر این دیدگاه آریوس نیز موضع گیری کرد.
- عیسی مسیح «به وجود آمده، و نه آفریده شده است. او نه یک مخلوق، بلکه پسر
خداست. تمایز بین فرزند (از وجود پدر) و یک مخلوق (آفریده شده از نیستی)، نکته اصلی بحث و مناقشه بود. این امر را می توان به تمایز بین داشتن فرزندی از خود و ساختن آدم ماشینی تشبیه کرد.
- عیسی مسیح «همذات با پدر» است. واژه یونانی Homoousios(همذات، از یک جوهر) بحث انگیز ترین واژه اعتقادنامه بود. در مورد به کارگیری یک واژه غیر کتاب مقدسی تردیدهایی وجود داشت، اما به کارگیری چنین واژهای ضروری بود چون آریانها  می توانستند همه واژه ها و اصطلاحات کتاب مقدس را به طریق دلخواه خودشان تفسیر کنند یا معنایشان را تغییر دهند. برای مثال، عیسی توسط خدا به وجود آمده بود، اما این امر در مورد شبنم ها هم صدق می کند! (ایوب ۲۸ : ۳۸) به کارگیری واژه نیز داشت که آریانها قبلا آن را واژهای غیرقابل پذیرش خوانده بودند و این واژه غیر کتاب مقدسی، مورد استفاده قرار گرفته بود تا از حقیقت الوهیت مسیح در کتاب مقدس دفاع شود. در پایان اعتقادنامه، برخی از اظهارات آریانی لعنت شده یا محکوم گشتند. این امر به ویژه در مورد این ادعای آریان که ادعا می کرد وجود پسر آغاز و ابتدا داشته و از نیستی به وجود آمده است صدق میکرد.
 
شورای نیقیه بعدها نخستین شورا از شوراهای عمومی و جهانی شناخته شد. اما این شورا در زمان خود با استقبال کافی روبه رو نشد. در واقع، شورای نیقیه به جای اینکه به مباحث مربوط به الوهیت عیسی مسیح پایان دهد، فتح بابی برای این مباحث شد. آریوس بیدرنگ محکوم شد، اما چرا چنین شد؟

ادامه دارد..
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1393)

  بیشتر بخوانید :
  الاهیات پنج گانه مارتین لوتر
  وحی در مسیحیت
  رابطه عقل و وحی در الاهیات مسیحی

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما