بیشک مهمترین مأموریت امام زمان(عج)، برپایی حکومت عدل الهی در سراسر جهان است. این مهم که همواره آرزو و آمال همۀ صالحان گذشته نیز بوده، بدون ایجاد تحول بنیادین در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، رسانههای ارتباطی و... امکانپذیر نیست.
تعداد کلمات: 1140 / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
بیشک مهمترین مأموریت امام زمان(عج)، برپایی حکومت عدل الهی در سراسر جهان است. این مهم که همواره آرزو و آمال همۀ صالحان گذشته نیز بوده، بدون ایجاد تحول بنیادین در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، رسانههای ارتباطی و... امکانپذیر نیست. مشکل عمدۀ بشر در جهان امروز، فقدان دیانت و معنویت و گسترش ظلم و فساد است و تا زمانی که دین و تفکر دینی در اذهان مردم دنیا درونی نشود، هیچ تعهد و ارزش اخلاقی و رفتاری در عرصههای سیاسی و اجتماعی، تضمین نخواهد شد. عدالت، کلید اصلی حل معضلات بشر است. این کلید، خود به تحول بنیادین در حوزۀ تفکر و اندیشۀ جمعی امروز نیاز دارد. علت هم این است که عدالت، در حوزۀ رویکرد رفتارهای اجتماعی نمود پیدا میکند و زیربنای آن، تصحیح نگرشها و اندیشههاست؛ زیرا بدون تصحیح نگرشها، هیچ رفتار و رویکرد رفتاری _ چه در حوزۀ فردی و چه اجتماعی _ قابل اصلاح و دوام نخواهد بود. از این نظر انقلاب حضرت، تحولی فکری و فرهنگی را درپی دارد که عدالت اجتماعی در همۀ ابعاد، ثمرۀ شیرین آن به شمار میآید. بنابراین جهان عصر ظهور، در فضای حکومت صددرصد دینی سیر میکند و در پرتو چنین حکومت دینی و قرآنی، همۀ خواستههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و... جامعه بر محور عدالت دینی تأمین میگردد. به همین دلیل در قرآن و روایات، مأموریت اصلی حضرت، حاکمیت و غلبۀ مطلق دین اسلام در همۀ شئون جامعه معرفی شده است. پس این، مهمترین تفاوت آن عصر با جهان امروزی است که قابل مقایسه نخواهند بود و تفاوت ایندو از زمین تا آسمان است.
اسلام بعد از ظهور امام زمان(عج) چه جایگاهی دارد؟
آنچه از آیات قرآن[1] به دست میآید، این است که اسلام بر تمام ادیان غالب خواهد شد و در زمین مستقر و پابرجا میشود. تصریح بسیاری از روایات[2] هم این است که در زمان ظهور مهدی(عج) دین اسلام همۀ کرۀ زمین را فرا میگیرد و بر همۀ ادیان جهان پیروز خواهد گردید. بعد از ظهور آن حضرت، همه چیز پیشرفت میکند؛ مثلاً درهای دانشِ بیکران الهی به روی او گشوده میشود، آن هم نهتنها به آن اندازه که بر پیامبران و اولیا گشوده شد، بلکه بیش از سیزده برابر آنچه آنان از دانش بهره داشتهاند. مردم نیز استقبال بیشتری به فراگیری دانش نشان خواهند داد. در حکومت مهدی(عج) مردم بهطور بیسابقهای به اسلام روی خواهند آورد و روزگار خفقان و سرکوب دینداران و ممنوعیت مظاهر اسلامی به سر میآید، در همهجا آوای اسلام طنینانداز خواهد شد و آثار مذهب تجلی میکند.
بهطور کلی میتوان گفت: یکی از دغدغههای حکومتها، جلب رضایت عمومی است، ولی به خاطر ضعفهای بسیاری که در ادارۀ مجموعهها وجود داشته، چنین رضایتی حاصل نشده است. از ویژگیهای اساسی حکومت حضرت مهدی(عج) همین است که همۀ افراد و اجتماعات بشری آن را قبول دارند و نهتنها همۀ اهل زمین، بلکه دیگر موجودات نیز از آن حکومت الهی و فرمانروای عدلگستر راضیاند.
پیامبر اسلام(ص) فرمود: شما را بشارت میدهم به مهدی(عج)... اهل آسمان و زمین از او راضی هستند. چگونه ممکن است کسی از حاکمیت مهدی(عج) ناراضی باشد و حال آنکه برای همۀ جهانیان روشن میشود که صلاح امر بشر و سعادت او در همۀ جنبههای مادی و معنوی تنها در سایۀ حکومت الهی آن حضرت است.[3] پس میتوان گفت که در چنین موقعیتی طبعاً استقبال و پذیرش مردم به مظاهر و شعارهای دینی بیسابقه خواهد بود.
وضعیت افتاء و مرجعیت در جهان تشیع، بعد از ظهور امام زمان(عج) چگونه خواهد شد؟
روشن است که بعد از ظهور، علم فقه مانند سایر علوم پیشرفت فوقالعادهای خواهد کرد و با استفاده از محضر امام، بسیاری از مسائل مبهم حل خواهد شد و تحولی در اجتهاد روی خواهد داد. طبیعی است که در آن زمان نیز برای افراد، مسائلی پیش میآید که باید حکم آن را دریافت کنند. بنابراین کسانی لازم خواهند بود که متخصص و صاحب نظر در امر فقه باشند و مشکل آنها را حل نمایند. از آنجا که امکان ندارد تمام مردم از امام زمان(عج) استفتا کنند، در زمان ظهور نیز مجتهدانی خواهند بود که افتاء میکنند. البته افتاء تحول فراوانی خواهد یافت؛ مسائل کلی و مهم را حضرت خود بیان میکند و طبیعتاً موارد جزئی و موردی را افراد صاحب نظر در فقه پاسخ میگویند.
آیا زمان ظهور ریشۀ کفر و ظلم کنده میشود؟ آیا در آن ایام کسی به فکر قیامت هست و آیا قیامت و حسابرسی در آن ایام معنایی دارد؟
قطعاً در دولت امام زمان(عج)، براساس روایات، عدالت جهانی میشود و ظلم و ستم از بین میرود؛ ولی این مسئله به معنای گناه نکردن همۀ انسانها نیست؛ چون در زمان ظهور هم انسانها قدرت انتخاب و اختیار دارند و ممکن است برخی از انسانها با تبعیت از هوای نفس، دچار معصیت شوند که در قیامت به حساب آنها رسیدگی خواهد شد. ضمناً خوب میدانیم که قیامت، روز حسابرسی است. اگر انسانهای عصر ظهور اصلاً گناه نکنند، خداوند متعال در روز قیامت به حساب آنها میرسد و به آنها پاداش میدهد و حسابرسی به معنای مجازات مجرمان و مانند آن نیست. بنابراین قیامت معنای خودش را دارد و اشکالی ندارد که انسانهای موحد و مؤمن عصر ظهور نیز به فکر قیامت باشند؛ زیرا یاد قیامت، انسانساز است و همانطوری که ترس از عقوبت، مانع و موجب ترک معصیت میشود، نیل به ثواب و پاداش هم ایجاد انگیزه و شوق میکند و انسان از معصیت دست شسته، اعمال صالح انجام میدهد. این تصور شما که حتماً باید گناهی باشد تا قیامت معنا داشته باشد تصور باطلی است. قیامت روزی است که هم گناهکاران به جزای عمل خود میرسند و هم مؤمنان پاداش رفتار خود را میگیرند. پس اگر در عصر ظهور هم انسانها صالح باشند، باز هم قیامت باید باشد تا پاداش رفتارهای صالحانه خود را بگیرند.
آیا در عصر ظهور، غیر از اسلام دین دیگری وجود دارد؟ در صورتی که جواب مثبت است پس «لیظهره علی الدین کله» چگونه تفسیر میشود؟
پاسخ بخش نخست این پرسش از پاسخ پرسش پیشین روشن شد؛ دربارۀ بخش آخر سؤال باید گفت: همچنانکه راغب اصفهانی گفته است، یکی از معانی ترکیب «ظَهَر علیه»، غلبه و سیطره است.[4] بنابراین مفاد آیۀ موردنظر این است که در آخرالزمان دین اسلام بر تمام ادیان غالب خواهد شد و بر آنان سیطره خواهد یافت؛ روشن است که برای تحقق سیطره و غلبه لازم نیست که دین مغلوب نابود شود و از بین برود، بلکه همین که اسلام دین رسمی دنیا باشد و قدرت و حاکمیت در دست مسلمانان باشد و دنیا براساس موازین اصول اسلامی مدیریت شود و ارزشهای اسلامی تبلیغ شود و مبنای آموزش و پرورش قرار گیرد و معتقدین به سایر ادیان تحتالحمایۀ حکومت اسلامی زندگی کنند، به معنای غلبۀ اسلام بر سایر ادیان است.
پی نوشت:
[1]. سورۀ توبه، آیۀ33؛ سورۀ نور، آیۀ55.
[2]. الملاحم و الفتن، باب178، ص173؛ منتخب الاثر، ص160 - 294؛ بحارالانوار، ج52، ص340. نرم افزار مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
[3]. همان، ج51، ص81.
[4]. مفردات، راغب اصفهانی، ص541، مادۀ «ظ، هـ ، ر». مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی