چکیده:
اعتقاد به منجی که در پایان دنیا ظهور میکند و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد، اعتقادی جهانی و همگانی است و پیروان همۀ ادیان آسمانی براساس تعالیم کتابهای دینی خود، منتظر قیام آن موعود بزرگ هستند. در کتابهای مقدس زبور، تورات، انجیل و نیز کتابهای هندوها، زرتشتیان و برهماییان به ظهور منجی بزرگ جهان اشاره شده است. البته هر ملتی او را با لقبی خاص میشناسد: زرتشتیان او را به نام «سوشیانس» یا «سوشیانت»، یعنی نجاتدهندۀ جهان، و مسیحیان به نام «مسیح موعود»، و یهود با لقب «ماشیح».
تعداد کلمات: 1156 / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
اعتقاد به منجی که در پایان دنیا ظهور میکند و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد، اعتقادی جهانی و همگانی است و پیروان همۀ ادیان آسمانی براساس تعالیم کتابهای دینی خود، منتظر قیام آن موعود بزرگ هستند. در کتابهای مقدس زبور، تورات، انجیل و نیز کتابهای هندوها، زرتشتیان و برهماییان به ظهور منجی بزرگ جهان اشاره شده است. البته هر ملتی او را با لقبی خاص میشناسد: زرتشتیان او را به نام «سوشیانس» یا «سوشیانت»، یعنی نجاتدهندۀ جهان، و مسیحیان به نام «مسیح موعود»، و یهود با لقب «ماشیح».
تعداد کلمات: 1156 / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
نویسنده: کبری خدابخش
نظر ادیان دیگر در مورد مهدویت چیست؟
اعتقاد به منجی که در پایان دنیا ظهور میکند و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد، اعتقادی جهانی و همگانی است و پیروان همۀ ادیان آسمانی براساس تعالیم کتابهای دینی خود، منتظر قیام آن موعود بزرگ هستند.
در کتابهای مقدس زبور، تورات، انجیل و نیز کتابهای هندوها، زرتشتیان و برهماییان به ظهور منجی بزرگ جهان اشاره شده است. البته هر ملتی او را با لقبی خاص میشناسد: زرتشتیان او را به نام «سوشیانس» یا «سوشیانت»، یعنی نجاتدهندۀ جهان، و مسیحیان به نام «مسیح موعود»، و یهود با لقب «ماشیح».
آیا یهودیان هم به ظهور موعود و منجی اعتقاد دارند؟ نام منجی آنان چیست؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت: دین یهود یکی از ادیان آسمانی و ابراهیمی به شمار میرود که با مسیحیت و اسلام به لحاظ تاریخ و نیز شماری از آموزهها گره خورده است. باور به ظهور منجی موعود و تصور آیندهای درخشان نیز به منزلۀ نقطۀ اشتراک میان ادیان ابراهیمی است که در همۀ این ادیان وجود دارد. براساس باور دینی کهنی، یهودیان معتقدند پادشاهی از نسل داوود به نام «ماشیح» روزگاری وعدۀ خدا در حق این قوم را که به باور خودشان، قوم برگزیدۀ خدایند، عملی خواهد ساخت و پادشاهی ابدی خدا را بر زمین استوار خواهد کرد.
یهودیان برخلاف برخی اقوام دیگر که دوران طلایی تاریخ خود را در گذشتههای تاریک و بسیار دور میبینند، به آینده چشم دوختهاند و انبیای بنیاسرائیل بارها به «روزهای آخر» که هنوز فرا نرسیده است، به عنوان دوران اعتلای نهایی و عظمت ملی یهود اشاره کردهاند. امید به آیندۀ نورانی و مشحون از سعادت در دل عامۀ مردم، روزبهروز نهتنها شدت یافت، بلکه به رؤیاهای شگفتانگیزی هم دامن زد.
نام منجی موعود قوم یهود «ماشیح» یا «تدهینشده با روغن مقدس» است که از جانب خدا مأمور آغاز این دوران تازه و پر از شگفتی است و محور آیندۀ درخشان قوم یهود است. تلمود، منبع سنت شفاهی یهود، صدهابار به ماشیح و مأموریت او اشاره کرده است.
اعتقاد به ماشیح و آمدن او چنان جایگاهی در میان قوم یهود دارد که آن را نقشۀ خدا برای نجات بشر میدانند و معتقدند وقتی هیچ نبود، ماشیح یا مسیحا وجود داشت.[1]
مسیحاباوری در ادیان ابراهیمی به چه معناست و ماشیح چه فرقی با مسیحا دارد؟ آیا ماشیح زنده است و در غیبت به سر میبرد؟
اصطلاح «مسیحاباوری»[2] از واژۀ «مسیحا»[3] که ترجمهای از واژۀ عبری «ماشیح»[4] به معنای تدهینشده میباشد، گرفته شده است. ماشیح در اصل به پادشاهانی اطلاق میشد که برای بر تخت نشستن، روغنمالی و تدهین مقدس میشدند.[5] مسیحاباوری یا مسیانیزم را میتوان با تسامح معادل موعودباوری یا منجیگرایی عام هم به کاربرد؛ چراکه این اصطلاح در فضای یهودیت شکل گرفته و همانطور که میدانیم، مشخصات و مؤلفههای موعود در ادیان مختلف متفاوت است.
گفتیم که ماشیح یا مسیحا در لغت به معنای «شخص روغنزدهشده» است. یهودیان معتقدند که ماشیح شخصیتی از نسل داوود است که خداوند او را در آخرالزمان خواهد فرستاد تا دورهای جدید را آغاز کند که در آن همۀ بشر خدای حقیقی را عبادت خواهند کرد، ریشۀ جنگ از زمین برکنده خواهد شد، و صلح به تمام معنا حاکم خواهد گشت. نظریۀ اعتقادی ماشیح، با وجود قویترین پیشینهها در کتاب مقدس، در طول تاریخ یهود تحول یافته، پرداخت خورده، و تفاسیر مختلفی برای آن به میان آمده است، اما حکم صریح بنیادین آن این است که سرانجامِ رضایتبخشِ تاریخِ بشری در جایی بر روی همین زمین محقق خواهد شد. نظریۀ ماشیح، جنبۀ اینجهانی آخرتشناسی یهود است و جهان آینده، جنبۀ آنجهانی آن. اعتقاد عموم بر آن است که ظهور ماشیح و فعالیتهای او در راه بهبود وضع جهان و تأمین سعادت بشر، قسمتی از نقشۀ خداوند در آغاز آفرینش جهان بوده است:
پیش از آنکه عالم هستی به وجود آید، هفت چیز آفریده شد؛ تورات، توبه، باغ عدن (بهشت)، جهنم، اورنگ جلال الاهی، بیت همیقداش، نام ماشیح.[6]
عالمان یهودی در کتاب تلمود دربارۀ هویت و خصوصیات ماشیح چه میگویند؟
بنیاسرائیل در زمان تنگی به درگاه خداوند نیایش میکردند و او یک «داور» یا منجی را میفرستاد که تا چندی دشمن را پس میراند و بساط آرامش را بر زمین میگسترد. زمانی گذشت و یورشهای اقوام بیگانه چنان پیوسته و پیاپی شد که «داوران» یا سرداران موقت از پس آن برنمیآمدند و این امید در دل قوم قوت گرفت که آنان تنها با تشکیل یک ملت متحد تحت رهبری یک فرمانروا خواهند توانست در برابر دشمنانی که آنان را همچون نگین در میان گرفتهاند، ایستادگی کنند.[7] سموئیل نبی به درخواست بزرگان قوم گوش داد، و برای آنکه با ارادۀ عمومی مخالفت نکند، با کراهت و بهطور موقت، شائول (طالوت) را به پادشاهی بنیاسرائیل نصب کرد و او را با روغن، مسح و تقدیس نمود تا «مسیحا» باشد. با آنکه شائول در کتاب مقدس «مسیح خدا» خوانده شده است،[8] وی از ویژگیهای اصلی یک مسیحای واقعی برخوردار نبود. از همان آغاز، برخی بر او طعنه زده، میگفتند: «این شخص چگونه ما را برهاند؟»[9]
البته در کتاب مقدس یهودیان، یعنی کتاب عهد، اصطلاح ماشیح به معنای شخصی که در آینده برای نجات اسرائیل خواهد آمد نیست، بلکه منظور از آن هرکسی است که مانند شاه یا کاهن اعظم، برای تصدی منصبی عالی
با روغن مقدس در واقع تدهین شده است. این اصطلاح حتی بر کسی که خدا برای وی هدف خاصی درنظر گرفته نیز اطلاق شده است.[10] نیز در کتاب مقدس، برخی از انبیای عبرانی مانند اشعیا، میکاه، ارمیا، و زکریا بدون آنکه از نام ماشیح یاد کنند، سخن از نجات آینده آوردهاند که به دست رهبری آرمانی و صاحب کمالات عالی روحی و اخلاقی صورت میپذیرد، اما صفت منجی تنها از آنِ خداست و مسیحا، پادشاهِ سلالۀ داوود، فقط رهبر قوم آزادشده به حساب میآید. انبیای دیگر مانند ناحوم، صفنیا، حبقوق، ملاکی، یوئیل، و دانیال حتی سخن از چنان رهبری نیز به میان نمیآورند و تنها خداست که در سخن آنان عنوان منجی را داراست؛ اما از طرفی نیز میتوان گفت تمایزی که بعدها میان نظریۀ ماشیحِ شخصی و نظریۀ عصر مسیحایی بهوجود آمد، ریشه در خود کتاب مقدس دارد؛ زیرا در برخی از کتابهای انبیا، مانند عاموس، حزقیال و عوبدیا، فقط نوعی ماشیح جمعی وجود دارد؛ یعنی مفهوم پادشاهی خاندان داوود.[11]
در اینکه ماشیح، داوود است یا از نسل او، اختلاف است؛ برخی او را با داوود پادشاه یکی میدانند و با استناد به آیۀ «بعد از آن بنیاسرائیل برگشته و خداوند خدای خود و داوود پادشاه خویش را خواهند طلبید»،[12] میگویند: این پادشاه، ماشیح است. اگر او جزو زندگان است، اسمش داوود است و اگر جزو مردگان است (که بعداً زنده خواهد شد)، نامش داوود است.[13]
پی نوشت:
[1]. گنجینهای از تلمود، آبراهام کوهن، ترجمه: گرگانی، ص351.
[2]. Messianism.
[3]. Messiah.
[4]. Mashiah.
[5]. See: Einggren, Helmer, "Messianism: An Overview",in: Encyclopedia Of Religion,vol 9, p469.
[6]. پساحیم، 54 الف.
[7]. انتظار مسیحا در آیین یهود، جولیوس گرینستون، ص19.
[8]. اول سموئیل، 6: 24.
[9]. همان، 10:27.
[10]. برای نمونه، به کوروش، پادشاه فارس، ماشیح اطلاق شده است (اشعیا، 45:1).
[11]. See: "Messiah" in :The Jewish Religion, the blackwell dictionary of judaica, 1992.
[12]. هوشع، 5:3.
[13]. یروشلمی، براخوت: 5 الف.
[2]. Messianism.
[3]. Messiah.
[4]. Mashiah.
[5]. See: Einggren, Helmer, "Messianism: An Overview",in: Encyclopedia Of Religion,vol 9, p469.
[6]. پساحیم، 54 الف.
[7]. انتظار مسیحا در آیین یهود، جولیوس گرینستون، ص19.
[8]. اول سموئیل، 6: 24.
[9]. همان، 10:27.
[10]. برای نمونه، به کوروش، پادشاه فارس، ماشیح اطلاق شده است (اشعیا، 45:1).
[11]. See: "Messiah" in :The Jewish Religion, the blackwell dictionary of judaica, 1992.
[12]. هوشع، 5:3.
[13]. یروشلمی، براخوت: 5 الف.