با وجود این همه ستم و فسادی که در دنیا رایج شده و خود امام زمان(عج) هم شاهد آن هستند، چرا ظهور نمیکنند؟ امام عصر وقتی بیاید ظالمان و مستکبران را نابود میکند؛ اما چرا این کار وقتی صورت میگیرد که جهان پر از ظلم شود؟مگر پیشگیری بهتر از درمان نیست؟
باید توجه داشت که آنچه موجب ظهور امام زمان(عج) میشود، آمادگی مردم برای پذیرش حکومت امام و همچنین وجود یاران مخلص و فداکاری است که دستورهای امام را دقیقاً اجرا کنند و در این راه از هیچ کوششی فروگذاری ننمایند. بنابراین وجود ستم و پر شدن عالم از آن، باعث ظهور نمیشود. آری، در روایات آمده که حضرت زمانی ظهور میکند که زمین پر از ستم شود؛ اما معنای این روایتها این نیست که پر شدن جهان از ظلم و ستم، علت ظهور است، بلکه میفرماید: هنگام ظهور وضع جهان چنین خواهد بود و حضرت در اوج بیداد و ستم ظهور خواهد کرد. به عبارت دیگر، این احادیث گویای اوضاع جهان در زمان ظهور است، نه بیانکنندۀ علت ظهور.
پس اگر بخواهیم ظهور هرچه سریعتر اتفاق بیفتد، باید زمینۀ پذیرش حکومت عدل امام مهدی(عج) را در خود و جامعه به وجود آوریم و به جایی برسیم که بدانیم به جز امام زمان(عج)، کسی نمیتواند ما را به نیکبختی برساند و هرچه امام امر کند، به سود ماست؛ گرچه این عدالت مهدوی، گاه به ضررمان نیز تمام شود. البته پر شدن جهان از ستم نیز انسان را برای هرچه زودتر به نتیجه رسیدن، یاری میرساند.
نکتۀ بعد اینکه باید دریابیم پیشرفت صنعت و علم، بدون معنویت و انسانیت، به تنهایی نمیتواند برای مردم عدالت و سعادت بیاورد؛ بلکه انسانی الهی لازم است تا به کمک علم و هدایت او، نیازهای واقعی بشر پاسخ گفته شود و او راه سعادت را به همه نشان دهد. بنابراین برای ظهور حضرت مهدی(عج)، آمادگی عمومی جامعه برای حقپذیری و ظلمستیزی آنان و فراهم شدن یاران مخلص و فداکار، ضروریترین شرط ظهور است و در غیر اینصورت، امام به تنهایی نمیتواند کاری انجام دهد؛ چنانکه ائمۀ گذشته نتوانستند جامعه را اصلاح کنند.
پس مهم، فراهم شدن زمینۀ ظهور است که در رأس آنها، آمادگی جامعۀ انسانی برای پذیرش دولتی کاملاً حقگرا و ظلمستیز، براساس فرمانهای الهی قرار دارد؛ وگرنه، هر اندازه هم بیداد زیاد باشد، امام ظهور نخواهد کرد؛ چون زمینۀ ظهور فراهم نشده است و ایشان نمیتواند برنامۀ الهی خود را اجرا کند.
با توجه به مطالب یادشده، روشن شد که برای تسریع درظهور امام زمان(عج)، باید یاوران مخلص و توانمندی تربیت شوند، و در فضای جامعه و در سطح بینالملل، نام و یاد حضرت گسترش یابد و فرهنگ مهدویت تبلیغ شود، تا مردم مشتاق و آمادۀ پذیرش حکومت عدل جهانی امام مهدی(عج) گردند.
چگونه امام زمان(عج) در عصری که فساد و تباهی همۀ عالم را فرا گرفته و جز عدۀ کمی بر اصول خود باقی نماندهاند، ظهور میکند؟
پاسخ این مسئله را در بررسی ریشههای هر انقلاب میتوان یافت. انقلاب بزرگ و جهانی حضرت مهدی(عج) نیز یکی از این انقلابها خواهد بود. با این تفاوت که این انقلاب، جهانی است، از وحی نشأت گرفته و آخرین وصی پیامبر اکرم(ص) آن را بدون خطا و اشتباه برقرار خواهد نمود.
دو رشته علل و عوامل برای بروز هر انقلابی لازم است:
1. به ستوه آمدن مستضعفان؛
2. توانمندی رهبر در به هم ریختن وضع موجود و اتحاد امت در ایجاد انقلاب.
روایات زیادی به این دو عامل در عصر پیش از ظهور اشاره دارند. گروهی از روایات به ناامنیهای پیش از ظهور دلالت میکنند؛ مثل جنگ، کشتار، فتنهها، اسیر شدن مسلمانان، مرگهای ناگهانی، جنایات هولناک، هرجومرج و...؛ نیز گروهی به وضعیت نابسامان اقتصادی و گسترش فساد و تباهی، مانند کمبود باران و یا باریدن بارانهای بیموقع، خشک شدن دریاچهها و رودها، گسترش گرانی، گرسنگی، فقر، رکود تجارت، مبادلۀ زنان در مقابل مواد غذایی و... اشاره مینمایند؛ گروهی دیگر از روایات به زمینهسازان قیام و انقلاب جهانی مهدوی به رهبری عالمان و دانشمندان شیعه به خصوص اهل قم، مرکز نشر فرهنگ اسلامی، اشاره میکنند. دیگر نشانهها از این شمار است: وجود مؤمنان حقیقی و رهبران نستوه مانند: جوانی خوشسیما از بنیهاشم[1] به نام سید خراسانی و یا جوانی خوشرو از ناحیۀ دیلم به نام سید حسنی[2] و همچنین یمانی و... که اینان پرچم را به صاحب اصلیاش حضرت مهدی(عج) تقدیم خواهند نمود.
بنابراین در روایات علاوه بر گسترش ظلم و فساد و تباهی، به نکات روشن و روزنههای امید نیز اشاره شده است؛ حضور مؤمنان در سراسر گیتی و در تمامی اعصار، حتی در اوضاع سخت پیش از ظهور.
انسانها از نظر صفات اخلاقی متفاوتاند: کسانی که صالح و قیامگر واقعی هستند و در تمامی اعصار با ظلم و فساد مبارزه کردهاند، در قیام امام زمان(عج) نیز مشارکت جدی خواهند داشت، اما خیلی از افراد ناصالح نیز بصیرت یافته، آثار سوء و منفی فساد و تباهی و ناهنجاری را در خود و جامعه مشاهده خواهند نمود و به انقلابیها خواهند پیوست. پیامبر اکرم(ص) درباره چگونگی بقا و فنای حکومتها فرمودهاند:
الملکُ یبقی مع الکُفر ولا یَبقی مَعَ الظُلم.[3] بنابراین ظلم از عوامل زوال حکومتهاست.
پس کثرت ظلم و فساد نهتنها از عوامل استبعاد قیام نبوده، بلکه از عوامل شتابزا برای هر انقلاب اصلاحی به شمار میآید. در ضمن، کیفیت نیروهایی که در قیام امام زمان(عج) وارد عمل میشوند، خیلی بالا و زیاد است. امام صادق(ع) فرمودند:
به هریک از آنها توان چهل مرد داده شود.[4] در روایات به ایمان راسخ، اطاعت محض از امام(عج)، قدرت و توانمندی، هوشیاری، کاردانی، شجاعت، مقاومت، سختکوشی و سایر صفات حسنه و ممتاز آنان اشاره شده است که به جهت اختصار از ذکر آنها صرف نظر کردیم.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
(...کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرةً بِإِذْنِ اللهِ وَاللهُ مَعَ الصَّابِرِینَ)؛[5] چه بسیار گروه اندک که با خواست و یاری خداوند بر سپاهی بسیار بزرگ غالب آمدهاند و خداوند یار و مددکار صابران است.
اگرچه تعداد فاسدها و منحرفان زیاد هم باشد، ارادۀ خداوند بر پیروزی صالحان و مستضعفان تعلق خواهد گرفت؛ زیرا:
1. مؤمنان سخت مقاومت خواهند نمود و تسلیم نخواهند شد وجود یاران فداکار و باایمان؛
2. سطح آگاهی مردم بهطوری بالا میرود که از وضعیت موجود ناراضی و خواهان ایجاد حکومت عدل الهی هستند آمادگی عمومی برای ظهور و قیام؛
3. خداوند متعال نیز یاری و امدادهای غیبی مثل وارد کردن رعب و ترس در دل دشمنان خود را میرساند.
این سه عامل اصلی، باعث پیروزی حضرت و شکست دشمنان است.
تأخیر ظهور
چه چیزی موجب تأخیر ظهور امام زمان(عج) میشود؟
مهمترین عامل تأخیر ظهور حضرت، آماده نبودن جهان برای پذیرش حکومت الهی امام زمان(عج) است؛ زیرا سنت الهی بر این است که در صورت آمادگی بندگان، لطف و عنایت خود را از آنان دریغ نکند. ضمن اینکه هیچگاه این امر اجباری نیز نخواهد بود؛ بلکه وعدههای الهی در صورت انتخاب و اختیار مردم تحقق خواهد یافت. در منابع دینی به منظور ایجاد چنین آمادگی و گسترش آن، ائمه(ع) به جامعۀ شیعی توصیه کردهاند که در عصر غیبت، همواره حالت انتظار و آمادگی برای ظهور و یاری آن حضرت را داشته باشند و زمینههای دعوت و استقبال از ایشان را در جامعه پدید آورند. به همین جهت در فرهنگ شیعی، عصر غیبت را «عصر انتظار» به حساب میآورند. امام سجاد(ع) میفرماید:
ان اهل زمان غیبته القائلون بامامته المنتظرون لظهوره افضل اهل کل زمان؛[6] مردمی که در زمان غیبت مهدی(عج) به سر میبرند و معتقد به امامت وی هستند و خود را آمادۀ ظهور او کردهاند، بهتر و شایستهتر از مردم هر زمان دیگرند.
این برتری و فضیلت با توجه به شرایط خاص زمانی عصر غیبت است که وظایف ویژهای را برعهدۀ شیعیان میگذارد؛ زیرا در چنین موقعیتی، ثبات قدم در راه آن حضرت و دفاع از مکتب تشیع کاری دشوار است. رسالت مهم شیعه در این دوران اولاً، معرفت صحیح به آن حضرت و ترویج آن و ثانیاً، عمل به وظایف و تکالیف فردی و اجتماعی و دوری از گناه و آلودگی به فساد است؛ زیرا همچنانکه عمل به احکام دینی و اجرای امر به معروف و نهی از منکر در اصلاح جامعه و زمینهسازی برای ظهور حضرت مؤثر است، گناه و آلودگی به فسادهای اخلاقی، سیاسی و اجتماعی نیز ظهور حضرت را به تأخیر انداخته، محرومیت جامعه از ایشان را بیشتر میکند.
باید توجه داشت که آنچه موجب ظهور امام زمان(عج) میشود، آمادگی مردم برای پذیرش حکومت امام و همچنین وجود یاران مخلص و فداکاری است که دستورهای امام را دقیقاً اجرا کنند و در این راه از هیچ کوششی فروگذاری ننمایند. بنابراین وجود ستم و پر شدن عالم از آن، باعث ظهور نمیشود. آری، در روایات آمده که حضرت زمانی ظهور میکند که زمین پر از ستم شود؛ اما معنای این روایتها این نیست که پر شدن جهان از ظلم و ستم، علت ظهور است، بلکه میفرماید: هنگام ظهور وضع جهان چنین خواهد بود و حضرت در اوج بیداد و ستم ظهور خواهد کرد. به عبارت دیگر، این احادیث گویای اوضاع جهان در زمان ظهور است، نه بیانکنندۀ علت ظهور.
پس اگر بخواهیم ظهور هرچه سریعتر اتفاق بیفتد، باید زمینۀ پذیرش حکومت عدل امام مهدی(عج) را در خود و جامعه به وجود آوریم و به جایی برسیم که بدانیم به جز امام زمان(عج)، کسی نمیتواند ما را به نیکبختی برساند و هرچه امام امر کند، به سود ماست؛ گرچه این عدالت مهدوی، گاه به ضررمان نیز تمام شود. البته پر شدن جهان از ستم نیز انسان را برای هرچه زودتر به نتیجه رسیدن، یاری میرساند.
نکتۀ بعد اینکه باید دریابیم پیشرفت صنعت و علم، بدون معنویت و انسانیت، به تنهایی نمیتواند برای مردم عدالت و سعادت بیاورد؛ بلکه انسانی الهی لازم است تا به کمک علم و هدایت او، نیازهای واقعی بشر پاسخ گفته شود و او راه سعادت را به همه نشان دهد. بنابراین برای ظهور حضرت مهدی(عج)، آمادگی عمومی جامعه برای حقپذیری و ظلمستیزی آنان و فراهم شدن یاران مخلص و فداکار، ضروریترین شرط ظهور است و در غیر اینصورت، امام به تنهایی نمیتواند کاری انجام دهد؛ چنانکه ائمۀ گذشته نتوانستند جامعه را اصلاح کنند.
پس مهم، فراهم شدن زمینۀ ظهور است که در رأس آنها، آمادگی جامعۀ انسانی برای پذیرش دولتی کاملاً حقگرا و ظلمستیز، براساس فرمانهای الهی قرار دارد؛ وگرنه، هر اندازه هم بیداد زیاد باشد، امام ظهور نخواهد کرد؛ چون زمینۀ ظهور فراهم نشده است و ایشان نمیتواند برنامۀ الهی خود را اجرا کند.
با توجه به مطالب یادشده، روشن شد که برای تسریع درظهور امام زمان(عج)، باید یاوران مخلص و توانمندی تربیت شوند، و در فضای جامعه و در سطح بینالملل، نام و یاد حضرت گسترش یابد و فرهنگ مهدویت تبلیغ شود، تا مردم مشتاق و آمادۀ پذیرش حکومت عدل جهانی امام مهدی(عج) گردند.
چگونه امام زمان(عج) در عصری که فساد و تباهی همۀ عالم را فرا گرفته و جز عدۀ کمی بر اصول خود باقی نماندهاند، ظهور میکند؟
پاسخ این مسئله را در بررسی ریشههای هر انقلاب میتوان یافت. انقلاب بزرگ و جهانی حضرت مهدی(عج) نیز یکی از این انقلابها خواهد بود. با این تفاوت که این انقلاب، جهانی است، از وحی نشأت گرفته و آخرین وصی پیامبر اکرم(ص) آن را بدون خطا و اشتباه برقرار خواهد نمود.
دو رشته علل و عوامل برای بروز هر انقلابی لازم است:
1. به ستوه آمدن مستضعفان؛
2. توانمندی رهبر در به هم ریختن وضع موجود و اتحاد امت در ایجاد انقلاب.
روایات زیادی به این دو عامل در عصر پیش از ظهور اشاره دارند. گروهی از روایات به ناامنیهای پیش از ظهور دلالت میکنند؛ مثل جنگ، کشتار، فتنهها، اسیر شدن مسلمانان، مرگهای ناگهانی، جنایات هولناک، هرجومرج و...؛ نیز گروهی به وضعیت نابسامان اقتصادی و گسترش فساد و تباهی، مانند کمبود باران و یا باریدن بارانهای بیموقع، خشک شدن دریاچهها و رودها، گسترش گرانی، گرسنگی، فقر، رکود تجارت، مبادلۀ زنان در مقابل مواد غذایی و... اشاره مینمایند؛ گروهی دیگر از روایات به زمینهسازان قیام و انقلاب جهانی مهدوی به رهبری عالمان و دانشمندان شیعه به خصوص اهل قم، مرکز نشر فرهنگ اسلامی، اشاره میکنند. دیگر نشانهها از این شمار است: وجود مؤمنان حقیقی و رهبران نستوه مانند: جوانی خوشسیما از بنیهاشم[1] به نام سید خراسانی و یا جوانی خوشرو از ناحیۀ دیلم به نام سید حسنی[2] و همچنین یمانی و... که اینان پرچم را به صاحب اصلیاش حضرت مهدی(عج) تقدیم خواهند نمود.
بنابراین در روایات علاوه بر گسترش ظلم و فساد و تباهی، به نکات روشن و روزنههای امید نیز اشاره شده است؛ حضور مؤمنان در سراسر گیتی و در تمامی اعصار، حتی در اوضاع سخت پیش از ظهور.
انسانها از نظر صفات اخلاقی متفاوتاند: کسانی که صالح و قیامگر واقعی هستند و در تمامی اعصار با ظلم و فساد مبارزه کردهاند، در قیام امام زمان(عج) نیز مشارکت جدی خواهند داشت، اما خیلی از افراد ناصالح نیز بصیرت یافته، آثار سوء و منفی فساد و تباهی و ناهنجاری را در خود و جامعه مشاهده خواهند نمود و به انقلابیها خواهند پیوست. پیامبر اکرم(ص) درباره چگونگی بقا و فنای حکومتها فرمودهاند:
الملکُ یبقی مع الکُفر ولا یَبقی مَعَ الظُلم.[3] بنابراین ظلم از عوامل زوال حکومتهاست.
پس کثرت ظلم و فساد نهتنها از عوامل استبعاد قیام نبوده، بلکه از عوامل شتابزا برای هر انقلاب اصلاحی به شمار میآید. در ضمن، کیفیت نیروهایی که در قیام امام زمان(عج) وارد عمل میشوند، خیلی بالا و زیاد است. امام صادق(ع) فرمودند:
به هریک از آنها توان چهل مرد داده شود.[4] در روایات به ایمان راسخ، اطاعت محض از امام(عج)، قدرت و توانمندی، هوشیاری، کاردانی، شجاعت، مقاومت، سختکوشی و سایر صفات حسنه و ممتاز آنان اشاره شده است که به جهت اختصار از ذکر آنها صرف نظر کردیم.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
(...کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرةً بِإِذْنِ اللهِ وَاللهُ مَعَ الصَّابِرِینَ)؛[5] چه بسیار گروه اندک که با خواست و یاری خداوند بر سپاهی بسیار بزرگ غالب آمدهاند و خداوند یار و مددکار صابران است.
اگرچه تعداد فاسدها و منحرفان زیاد هم باشد، ارادۀ خداوند بر پیروزی صالحان و مستضعفان تعلق خواهد گرفت؛ زیرا:
1. مؤمنان سخت مقاومت خواهند نمود و تسلیم نخواهند شد وجود یاران فداکار و باایمان؛
2. سطح آگاهی مردم بهطوری بالا میرود که از وضعیت موجود ناراضی و خواهان ایجاد حکومت عدل الهی هستند آمادگی عمومی برای ظهور و قیام؛
3. خداوند متعال نیز یاری و امدادهای غیبی مثل وارد کردن رعب و ترس در دل دشمنان خود را میرساند.
این سه عامل اصلی، باعث پیروزی حضرت و شکست دشمنان است.
تأخیر ظهور
چه چیزی موجب تأخیر ظهور امام زمان(عج) میشود؟
مهمترین عامل تأخیر ظهور حضرت، آماده نبودن جهان برای پذیرش حکومت الهی امام زمان(عج) است؛ زیرا سنت الهی بر این است که در صورت آمادگی بندگان، لطف و عنایت خود را از آنان دریغ نکند. ضمن اینکه هیچگاه این امر اجباری نیز نخواهد بود؛ بلکه وعدههای الهی در صورت انتخاب و اختیار مردم تحقق خواهد یافت. در منابع دینی به منظور ایجاد چنین آمادگی و گسترش آن، ائمه(ع) به جامعۀ شیعی توصیه کردهاند که در عصر غیبت، همواره حالت انتظار و آمادگی برای ظهور و یاری آن حضرت را داشته باشند و زمینههای دعوت و استقبال از ایشان را در جامعه پدید آورند. به همین جهت در فرهنگ شیعی، عصر غیبت را «عصر انتظار» به حساب میآورند. امام سجاد(ع) میفرماید:
ان اهل زمان غیبته القائلون بامامته المنتظرون لظهوره افضل اهل کل زمان؛[6] مردمی که در زمان غیبت مهدی(عج) به سر میبرند و معتقد به امامت وی هستند و خود را آمادۀ ظهور او کردهاند، بهتر و شایستهتر از مردم هر زمان دیگرند.
این برتری و فضیلت با توجه به شرایط خاص زمانی عصر غیبت است که وظایف ویژهای را برعهدۀ شیعیان میگذارد؛ زیرا در چنین موقعیتی، ثبات قدم در راه آن حضرت و دفاع از مکتب تشیع کاری دشوار است. رسالت مهم شیعه در این دوران اولاً، معرفت صحیح به آن حضرت و ترویج آن و ثانیاً، عمل به وظایف و تکالیف فردی و اجتماعی و دوری از گناه و آلودگی به فساد است؛ زیرا همچنانکه عمل به احکام دینی و اجرای امر به معروف و نهی از منکر در اصلاح جامعه و زمینهسازی برای ظهور حضرت مؤثر است، گناه و آلودگی به فسادهای اخلاقی، سیاسی و اجتماعی نیز ظهور حضرت را به تأخیر انداخته، محرومیت جامعه از ایشان را بیشتر میکند.
نویسنده: کبری خدابخش
[1]. معجم احادیث الامام المهدی(عج)، ج3، ص270، ح798.
[2]. بحارالانوار، ج53، ص15.
[3]. امالی، شیخ مفید، ص310؛ شرح اصول کافی، محمدصالح مازندرانی، ج9، ص386.
[4]. اختصاص، ص8؛ ینابیع المودة، ص509.
[5]. سورۀ بقره، آیۀ249.
[6]. بحارالانوار، ج52، باب فضل انتظار الفرج و فضل الشیعة فی زمان الغیبة، ص122.