تعداد کلمات: ۱۲۰۵
نویسنده: حسن جوادی
از آنجا که حکومت مهمترین مسئول برقراری عدالت اجتماعی است، برای تحقق عدالت موردنظرِ آموزه های اسلامی، حاکم باید دارای ویژگی هایی باشد تا شایستگی لازم را برای برقراری عدالت در جامعه داشته باشد. ضرورت این ویژگی ها اختصاص به شخص حاکم ندارد، بلکه هر مسؤولی در دولت اسلامی باید به اقتضای مسؤولیت و وظیفه خود دارای این ویژگی ها باشد؛ یعنی کل هیأت حاکمه باید به این اوصاف متصف گردد وگرنه جامعه از عدالت محروم خواهد ماند؛ از جمله میتوان ویژگی های زیر را برشمرد:
الف ـ علم و آگاهی از قوانین و مقررات اسلامی خصوصاً در بعد اقتصادی
قرآن کریم میفرماید:
«قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ» (زمر/۹)
«یَرْفَعِ اللَّـهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (مجادله/۱۱)
«قَالَ اجْعَلْنِی عَلَىٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ» (یوسف /۵۵)
حضرت امام علی علیهالسلام دو شرط اساسی برای امام و خلیفه بیان میفرمایند:
«أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِیهِ». (۲)
«اى مردم، سزاوارترین شخص براى این امر (خلافت)، تواناترین افراد بر این امر و داناترین آنها به فرمان خدا درباره آن است».
در حقیقت، امام (علیه السلام) به دو رکن اساسى که یکى جنبه علمى دارد و دیگر جنبه عملى اشاره کرده است: از نظر علمى باید از همه آگاه تر باشد و از نظر عملى در امر مدیریت از همه قوى تر. بسیارند کسانى که عالمند، ولى مدیر نیستند و یا مدیرند و عالم نیستند و تا این دو دست به دست هم ندهد، اداره صحیح جامعه امکان پذیر نیست.
قرآن مجید نیز همین موضوع را در داستان بنى اسرائیل بیان فرموده است ; آن جا که پیامبر «طالوت» را به عنوان رهبرى و فرماندهى آن ها برگزید، و ایشان اعتراض کردند که ما سزاوارتریم ; چرا که ثروتمندان قوى ترى داریم. او در پاسخ اعتراضشان گفت: «طالوت» از همه شایسته تر است; چرا که خدا سهم بیش ترى از علم و قدرت به او داده (إِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ) (۳)، (۴).
مؤلّف نظم الغرر و نضدالدرر مینویسد:
«... بر هر صاحب بصیرتی واضح و روشن است که هر صنفی از اصناف خلایق را در شغل و عملی که دارند ناچار است از استاد و معلمی که به تعلیم آن معلم راه و روش آن عمل برایشان معلوم و صواب و خطای آن ایشان را مفهوم گردد؛ مثلاً شبانی نمودن چند رأس گوسفند که مهمترین امور است اگر شخصی بدون تعلیم مرتکب شود، البته گوسفندان را از سرما یا گرما یا تشنگی یا گرسنگی یا به گرگ دادن، هلاک سازد. همچنین است بنایی و نجاری و خیاطی و امثال آن از اشتغال و مهمات جزئیه. و چندان که آن عمل عظیمتر باشد، احتیاج به معلم و مرشد بیشتر خواهد بود و پرظاهر است که هیچ کاری عظیمتر و دشوارتر از پادشاهی و جهانداری و سیاست ملک و ملت نیست.» (۵)
ب ـ اعتقاد به کارایی احکام اسلام
«عدالت را پیشه نکند، جز کسى که عدالت را نیکو بداند».
بینش صحیح نسبت به قوانین و مقررات و شناخت موقعیت ها و اولویت ها لازم است. برخی از منحرفین که داعیه عدالت نیز دارند، از دین برداشت های نادرست می کنند که آن برداشت های نادرست بخصوص در بعد اقتصادی مانع تحقق عدالت اجتماعی می شود. زمامدار اسلامی باید دارای آگاهی و بینش صحیح و متکی به متون دینی و سیره پیشوایان دین از عدالت داشته باشد.
هیچ گزینهای در مقابل اعتقاد به قرآن و اهل بیت علیهم السلام کارایی ندارد. قرآن کریم کتاب حیات انسانی است و حیات انسانی در زمینهی عدالت فراگیر حاصل میشود و جامعه سامان انسانی مییابد.
راه سعادت دنیا و آخرت انسان، منحصر در اسلام است و بدون شناخت معارف اسلام و عمل کردن به آموزههای اسلام، انسان به سعادت دنیا و آخرت نمیرسد.
مقام معظم رهبری (حفظه الله) می فرمایند: «ما بایستی از اسلام برای عمل خودمان، برای رفتارهای خودمان، برای موضع گیریهای خودمان درس بگیریم و بدانیم بقای نظام اسلامی، برکات الهی، تفضلات و رحمت الهی تا وقتی است که ما پایبند و مقید باشیم». (۷)
نیز ایشان فرمودند: «اسلام و عمل به قرآن و پایبندی به این دو، رمز بقای نظام اسلامی و اقتدار آن است». (۸)
همچنین ایشان درباره ارزش های اسلامی می فرمایند: «این نظام با اسلام به وجود آمد، با اسلام هم زنده خواهد ماند. همهی مسئولین نظام باید به این نکته توجه کنند و به اسلام و احکام اسلام و به ارزشهای اسلامی افتخار کنند». (۹)
مقام معظم رهبری (حفظه الله) می فرمایند: «ما بایستی از اسلام برای عمل خودمان، برای رفتارهای خودمان، برای موضع گیریهای خودمان درس بگیریم و بدانیم بقای نظام اسلامی، برکات الهی، تفضلات و رحمت الهی تا وقتی است که ما پایبند و مقید باشیم».
از ویژگیهای زمامداران نظام اسلامی عدالت و اجتناب از گناه است. کسی که اسیر هواهای نفسانی خویش است و تاکنون در وجود خود تعادل برقرار نکرده چگونه میتواند مسئولیت هدایت جامعه را برعهده بگیرد و عدالت را پیاده کند؟ اجرای عدالت منوط به ایمان قوی، تقوا، نوعدوستی و نوع نگرش به انسان و جهان و هدف از خلقت است. بنابراین حاکمان ابتدا باید خود عادل بوده و شهوت و جاه طلبی و منفعت طلبی خود را با ایمان و تقوا کنترل نمایند، در این صورت قادر به اجرای عدالت میان اقشار مختلف جامعه خواهند بود. زیرا پذیرش حکومت، ارزش ذاتی ندارد، بلکه ابزاری است برای تحقق عدالت. کسى مى تواند عدالت را در جامعه به خوبى تحقق بخشد که در اجراى آن در درون خود به موفقیت رسیده باشد.
بنابراین اگر توسط هیأت حاکمه عدالت همه جانبه درجامعه برقرار شود، محیط برای رشد و تکامل افراد جامعه فراهم می گردد، و دربرابر، هرگونه بی عدالتی موجب اختلال، فساد، ارتجاع و سقوط جامعه می شود.
مولای متقیان حضرت علی ابن ابی طالب علیه السلام درباره عدالت می فرمایند: «العَدلُ حَیاةٌ»، «عدالت، حیات است». (۱۰)
لذا به واسطه بی عدالتی و رعایت نشدن حقوق افراد در جامعه، گرچه جامعه به ظاهر تحرکی دارد، ولی از روح زندگی «حیات طیبه» محروم است اما در پناه اجرای عدالت، افزون بر آثار مادی و رشد اقتصادی زندگی معنا می یابد و مردم به صلاح و رستگاری می رسند.