روی صندلی که می نشست
چشم های او دو قرص ماه بود
هیچ گاه
روی فرش های قیمتی
قدم نزد
هیچ گاه
روی مبل های زینتی با کسی
گفتگو نکرد
هیچ گاه
جز برای راستی
قلم نزد
پیرمرد بهترین پدر
برای غنچه های بی گناه بود
ایرج قنبری
هیچ گاه
روی فرش های قیمتی
قدم نزد
هیچ گاه
روی مبل های زینتی با کسی
گفتگو نکرد
هیچ گاه
جز برای راستی
قلم نزد
پیرمرد بهترین پدر
برای غنچه های بی گناه بود
ایرج قنبری