آن شب که حسین (ع) پا به جهان گشود

پیش از آنکه حضرت زهرا به امام حسین (علیه السلام) باردار شود، جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نازل شد و عرض کرد: «پسری برایت متولد می شود که امتت او را پس از تو شهید می کنند؛ و امامت در نسل اوست». آن حضرت خبر ولادت چنین مولودی را به علی و فاطمه اعلام نمود.
دوشنبه، 19 فروردين 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حدیثه اسفندیار
موارد بیشتر برای شما
آن شب که حسین (ع) پا به جهان گشود
آسمان غرق نور و شادی؛
و زمین در اندیشه آسمان؛
و تو غرق در شادی در پوست خود نمی ­گنجی؛
چیزی تا طلوع فجر باقی نمانده است،
لحظه موعود نزدیک است.
ملائکه تسبیح­ کنان؛
حوریان هلهله ­کنان؛ [1]
و تو شادمان و پرغرور از این افتخاری که نصیبت خواهد شد؛
لحظه ­شماری می­ کنی؛
و ناگهان
در آسمان این طنین را می­ شنوی:
«ای لعیا! به دنیا نازل شو و نزد دختر حبیبم محمد برو و مونس وی باش».
قدم می­ گذاری بر پله­ های آسمان؛
آرام؛ آهسته و لرزان؛
شادمانی لحظه­ قبل جای خود را به دل­ نگرانی داده است؛
از مسئولیتی که بر عهده ­ات گذاشته اند.
حوریان که به دنبال تو رهسپارند؛
بی­ خبر از احوالات تو؛
مستانه فریاد می­ زنند،
و جبرئیل را می­ بینی که از سوی خداوند خندان و گریان به سوی زمین می ­شتابد؛
و هزاران هزار ملک که با مشعل­ هایی از نور در پی او پرواز می­ کنند.
و ناگهان دردائیل [2] را می­بینی که سراسیمه از جبرئیل می ­پرسد: «امشب چه شبی درآسمان ­هاست؟ آیا قیامت اهل زمین برپا شده است»؟
و جبرئیل در گوش او زمزمه می ­کند...؛
و تو نور امید را در چشمان دردائیل می ­بینی؛
که از جبرئیل می ­خواهد که، به یمن تولد این موعود، شفاعتش را از حبیب پروردگار بخواهد.
دل ­نگرانی لحظه ­لحظه بر تو مستولی می­ شود؛
بیم و امید تمام وجودت را فرا گرفته است؛
هق­ هق گریه­ هایت در میان هلهله ملائک گم ­می­ شود؛
زمین و آسمان سرازپا نمی­ شناسند؛
دیگر راه برگشتی نیست؛
و ناگهان مقصد رخ نمود...
***
و آنگاه که بر زهرای اطهر (س)، بانوی عالمیان، وارد شدی؛
به­ یکباره تمام آن نگرانی ­ها به آرامشی عمیق تبدیل شد؛
هنگامی که زهرای اطهر (س) را محکم در آغوش کشیدی.
و اینک همان لحظه موعود فرا رسیده است؛
لحظه ­­ای که زمین و آسمان نفس ­های خود را در سینه محبوس کرده ­اند؛
قلب­ هایشان سراسیمه ­می ­تپد؛
و همگی چشم به خانه علی (ع) دوخته اند.
لحظه ­ای که باید بر زیرانداز مخمل بهشتی بنشینی... ؛
و نوزاد را سخت در آغوش بگیری.
این همان لحظه ­ای است که تا ابدیت برای تو افتخاری [3] می­ شود، پایان ناپذیر.
***
و آنگاه که حبیب خدا در حالی­ که مولود را در آغوش گرفته بود؛
و لب­ ها و دندان­ هایش را بوسه می­ زد؛
و تسبیح و تهلیل و تمجید پروردگار می­ گفت؛
شنیدی که به زهرای اطهر ­گفت: «مهدی این امت، که عیسی پشت سر او نماز می ­گذارد، از نسل این فرزند ماست».
و ناگه گریست؛
و گفت: « ای دخترم، خداوند درمصیبت این فرزندم به تو اجردهد».
و شنیدی که گفت «نامیدی باد امتی که پسردختر پیامبرشان را به شهادت می رسانند».
و آنگاه بود که هق­ هق گریه ­هایت باز هم گم می­ شود؛
این بار در میان گریه ملائک و بانویت زهرا.

 
 
پاورقی ها
.1 در شب ولادت امام حسین (ع) بهشت غرق در شور و شادی بود. پروردگار به مالک کلید دار جهنم دستور داد تا آتش را خاموش کند و به رضوان خزانه دار بهشت وحی کرد تا بهشت را مزین و خوشبو نماید. آنگاه به حورالعین وحی نمود که خود را زینت کنند و به ملائکه دستور داد به صف بایستند و تسبیح و تحمید بگویند.
2. هنگامی که جبرئیل برای تبریک ولادت امام حسین (علیه السلام) ازآسمان به زمین نازل می شد، ازکنار ملکی به نام دردائیل گذشت. دردائیل یکی ازملائکه بود که دراثر فکر نادرستی که دربارۀ یکی از اوصاف الهی نمود، خداوند بال ها ی اورا گرفت و مقامی که بین ملائکه داشت از وی سلب نمود. وقتی که او متوجه می شود که جبرئیل  برای عرض تبریک و تهنیت به مناسبت ولادت مولود پیامبر می رود، به وی می گوید: «ای جبرئیل تو را قسم می دهم به آنکه تو و مرا خلق کرده است؛ هنگامی که برپیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نازل شدی از سوی من به او سلام برسان و بگو به حقی که این مولود برتو دارد از خدایت بخواه که از من راضی شود و بال هایم را باز گرداند ومرا به مقام پیشینم در صفوف ملائکه برگرداند». به این ترتیب خداوند متعال نیز شفاعت پیامبرش را اجابت می کند و دردائیل را می بخشد؛ ازآن روز به بعد در بهشت دردائیل را به نام «غلامِ امام حسین» می شناسند  
3. هنگامی که امام حسین (علیه السلام) متولد شد، لعیا با آب بهشتی او را شستشو داد، سپس با حوله های بهشتی او را خشک کرد و چشمانش را بوسید و گفت: «خداوند ولادت تو را مبارک گرداند و به پدر و مادرت برکت دهد». از آن روز لعیا دربهشت برحورالعین افتخارمی­کند که قابلۀ امام حسین (علیه السلام) بوده است.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.