بیسوادی درد است
کی گفته که یادگیری علم و هنر به درد نمیخورد، به جایش بنشین یک بازی کامپیوتری بزن توی رگ؟ اصلا الان دنیایی شده که بدون آموزش، کلاه آدم پسِ معرکهس. تا پیش از این میگفتند: اگر کسی زبان انگلیسی و کامپیوتر بلد نباشد، بیسواد است؛ اما حالا دیگر بیسوادها همگی قبضهای برق و آب و گازشان را ازطریق اینترنت پرداخت میکنند. پس همان آموزش ابتدایی کامپیوتر و اینترنت هم به درد نمیخورد. من نوجوانانی را میشناسم که همزمان مشغول یادگیری زبان انگلیسی و فرانسوی هستند، توی المپیاد رتبه میآورند، فعالیتهای فرهنگی خوبی دارند، در میهمانیها شرکت میکنند، سالی دوبار به مسافرت میروند، برنامههای تلویزیون را تماشا میکنند و با دوستانشان مهرباناند، هرگز هم اظهار پشیمانی نکردهاند.
اما تصوّر کنید کسی که مدام وقتش را صرف کارهای الکی میکند، بعد از ده سال، چه حرفی برای گفتن دارد؟ آیا اینطور نیست که او فقط صبحها را شب کرده است و شب را هم صبح؟ به عبارتی، چنین افرادی تسلیم گردش زمین به دور خودش و به دور خورشید هستند. آنها نمیتوانند زندگی را در دست بگیرند، بلکه زندگی آنها را در دست گرفته است. خب معلوم است که موفق نمیشوند!
آنهایی که زندگیهای موفقی دارند، کسانی هستند که در سنن نوجوانی حسابی روی خودشان کار کردهاند. درستش هم همین است؛ اگر میخواهیم در طول زمستان با قحطی روبهرو نشویم، باید در بهار و تابستان ذخیرهی خوبی داشته باشیم. نوجوانی، همان بهار و تابستانی است که جان میدهد برای ذخیرهی دانش و اخلاق و انرژی.
همه به آموزش نیاز دارند
کی گفته که بعضیها شانس دارند، چون بدون تلاش به همه چیز رسیدهاند؟ ما که ندیدهایم کسی بدون تلاش به جایی برسد. ای شمایی که شاهد موفقیت مردم هستید!
آیا شاهد روزها و شبهایی که آنها در تلاش بودهاند هم بودهاید؟
اصلا میخواهم کمی برگردم به گذشته؛ مثلا تا جایی که برسم به زمان حضرت علیاکبر علیهالسلام. آیا باورتان میشود کسی که میتواند با وجود آن همه مرد جنگجوی سرسخت، پا به میدان بگذارد و از پدر و امام و دینش دفاع کند، آن هم بدون ترس، از قبل هیچ آموزشی ندیده باشد؟
ایشان مطمئناً در محضر پدرشان امام حسین علیهالسلام آموزش دیده است. حتماً میپرسید: چه آموزشی دیده است؟
من جوابش را میدانم: امام حسین علیهالسلام برای اینکه پسرش علیاکبر به یک انسان کامل تبدیل شود، همه چیز به او آموخت؛ قرآن، معارف اسلامی، خداشناسی، امامشناسی، خودشناسی، اطلاعات سیاسی و اجتماعی و خیلی چیزهای دیگر. بیخود نیست که وقتی روز عاشورا، دشمنان خواستند او را به سمت خودشان بکشانند، او خودش را یک هاشمی معرفی کرد و گفت که هیچ ترسی از شهادت ندارد. او اولین کسی بود که برای جنگیدن به میدان رفت و عدّهی زیادی از دشمنان را نابود کرد و در نهایت، بعد از رشادتهای فراوان به شهادت رسید.
دربارهی حضرت علیاکبر
پدرش امام حسین علیهالسلام و مادرش لیلی بنت ابیمرّه است. او جوانی خوشچهره، شیرینزبان و شجاع بوده است. شجاعتش را از حضرت علی علیهالسلام به ارث برده و چهرهی زیبا را هم از جدّش حضرت محمد صلیالله علیه و آله. او به قدری به پیامبر گرامی شباهت داشت که روز عاشورا امام حسین علیهالسلام میفرماید:
«ای قوم! شما شاهد باشید، من دارم پسری را به میدان میفرستم که از نظر چهره و اخلاق و منطق، شباعت عجیبی به رسولالله صلیالله علیه و آله دارد. ما هر وقت دلمان برای رسول خدا تنگ میشود به علیاکبر نگاه میکنیم.»
تکبُعدی نباشیم
ما گفتیم آموزش خوب و لازم است و ما این را از بزرگان دین یاد گرفتهایم؛ اما مواظب باشید راه را اشتباه نروید.
معروف است که بعضیها فقط بلد هستند نمرهی بیست بیاورند، وگرنه از هیچ چیز دنیا سر در نمیآورند یا مثلاً بعضیهای دیگر هستند که خدای کامپیوترند، اما برای خواندن یک بیت شعر از روی کتاب، جان میکَنند. این آدمها، تکبُعدی هستند؛ یعنی فقط توانستهاند خودشان را در یکجنبه از زندگی، تقویت کنند. آنها یا زورشان زیاد است یا هوششان، همین. درحالیکه زور و هوش باید هر دو با هم تقویت شود. چه فایده دارد کسی درسش خوب باشد، اما نتواند قرآن تلاوت کند؟! یا چه فایده دارد کسی بگوید من هنرمندم، اما اخلاق نداشته باشد؛ اخلاق، دین، دانش، مرام، هنر و خیلی چیزهای دیگر را باید با در کنار هم آموخت.
اگر حضرت علی علیهالسلام شجاع بود، معرفت هم داشت. اگر در سیاست ماهر بود، در اخلاق اجتماعی هم حرف نداشت. او معارف اسلامی را بهخوبی میشناخت و به فنون جنگی هم آگاه بود. اینها در کنار هم از او یک انسان کامل ساخته بود.
ما توی زندگیمان حتماً قهرمانانی داریم که سعی میکنیم کارهایی شبیه به کارهای آنان انجام دهیم. یکی از آن قهرمانهای درست و حسابی که خیلی دوستداشتنی است و طرفدار هم زیاد دارد، همین حضرت علیاکبر علیهالسلام است. او به قدری عزیز است که تمام مادربزرگها به نوههای خوبشان میگویند: «الهی توی بهشت همنشین علیاکبر علیهالسلام باشی!»
بیایید با هم فکر کنیم برای شبیهشدن به او چه کارهای بزرگ و کوچکی باید بکنیم. فهرستی از آن کارها تهیه کنیم و از فردا همه را به نوبت انجام دهیم.
کی گفته که یادگیری علم و هنر به درد نمیخورد، به جایش بنشین یک بازی کامپیوتری بزن توی رگ؟ اصلا الان دنیایی شده که بدون آموزش، کلاه آدم پسِ معرکهس. تا پیش از این میگفتند: اگر کسی زبان انگلیسی و کامپیوتر بلد نباشد، بیسواد است؛ اما حالا دیگر بیسوادها همگی قبضهای برق و آب و گازشان را ازطریق اینترنت پرداخت میکنند. پس همان آموزش ابتدایی کامپیوتر و اینترنت هم به درد نمیخورد. من نوجوانانی را میشناسم که همزمان مشغول یادگیری زبان انگلیسی و فرانسوی هستند، توی المپیاد رتبه میآورند، فعالیتهای فرهنگی خوبی دارند، در میهمانیها شرکت میکنند، سالی دوبار به مسافرت میروند، برنامههای تلویزیون را تماشا میکنند و با دوستانشان مهرباناند، هرگز هم اظهار پشیمانی نکردهاند.
اما تصوّر کنید کسی که مدام وقتش را صرف کارهای الکی میکند، بعد از ده سال، چه حرفی برای گفتن دارد؟ آیا اینطور نیست که او فقط صبحها را شب کرده است و شب را هم صبح؟ به عبارتی، چنین افرادی تسلیم گردش زمین به دور خودش و به دور خورشید هستند. آنها نمیتوانند زندگی را در دست بگیرند، بلکه زندگی آنها را در دست گرفته است. خب معلوم است که موفق نمیشوند!
آنهایی که زندگیهای موفقی دارند، کسانی هستند که در سنن نوجوانی حسابی روی خودشان کار کردهاند. درستش هم همین است؛ اگر میخواهیم در طول زمستان با قحطی روبهرو نشویم، باید در بهار و تابستان ذخیرهی خوبی داشته باشیم. نوجوانی، همان بهار و تابستانی است که جان میدهد برای ذخیرهی دانش و اخلاق و انرژی.
همه به آموزش نیاز دارند
کی گفته که بعضیها شانس دارند، چون بدون تلاش به همه چیز رسیدهاند؟ ما که ندیدهایم کسی بدون تلاش به جایی برسد. ای شمایی که شاهد موفقیت مردم هستید!
آیا شاهد روزها و شبهایی که آنها در تلاش بودهاند هم بودهاید؟
اصلا میخواهم کمی برگردم به گذشته؛ مثلا تا جایی که برسم به زمان حضرت علیاکبر علیهالسلام. آیا باورتان میشود کسی که میتواند با وجود آن همه مرد جنگجوی سرسخت، پا به میدان بگذارد و از پدر و امام و دینش دفاع کند، آن هم بدون ترس، از قبل هیچ آموزشی ندیده باشد؟
ایشان مطمئناً در محضر پدرشان امام حسین علیهالسلام آموزش دیده است. حتماً میپرسید: چه آموزشی دیده است؟
من جوابش را میدانم: امام حسین علیهالسلام برای اینکه پسرش علیاکبر به یک انسان کامل تبدیل شود، همه چیز به او آموخت؛ قرآن، معارف اسلامی، خداشناسی، امامشناسی، خودشناسی، اطلاعات سیاسی و اجتماعی و خیلی چیزهای دیگر. بیخود نیست که وقتی روز عاشورا، دشمنان خواستند او را به سمت خودشان بکشانند، او خودش را یک هاشمی معرفی کرد و گفت که هیچ ترسی از شهادت ندارد. او اولین کسی بود که برای جنگیدن به میدان رفت و عدّهی زیادی از دشمنان را نابود کرد و در نهایت، بعد از رشادتهای فراوان به شهادت رسید.
دربارهی حضرت علیاکبر
پدرش امام حسین علیهالسلام و مادرش لیلی بنت ابیمرّه است. او جوانی خوشچهره، شیرینزبان و شجاع بوده است. شجاعتش را از حضرت علی علیهالسلام به ارث برده و چهرهی زیبا را هم از جدّش حضرت محمد صلیالله علیه و آله. او به قدری به پیامبر گرامی شباهت داشت که روز عاشورا امام حسین علیهالسلام میفرماید:
«ای قوم! شما شاهد باشید، من دارم پسری را به میدان میفرستم که از نظر چهره و اخلاق و منطق، شباعت عجیبی به رسولالله صلیالله علیه و آله دارد. ما هر وقت دلمان برای رسول خدا تنگ میشود به علیاکبر نگاه میکنیم.»
تکبُعدی نباشیم
ما گفتیم آموزش خوب و لازم است و ما این را از بزرگان دین یاد گرفتهایم؛ اما مواظب باشید راه را اشتباه نروید.
معروف است که بعضیها فقط بلد هستند نمرهی بیست بیاورند، وگرنه از هیچ چیز دنیا سر در نمیآورند یا مثلاً بعضیهای دیگر هستند که خدای کامپیوترند، اما برای خواندن یک بیت شعر از روی کتاب، جان میکَنند. این آدمها، تکبُعدی هستند؛ یعنی فقط توانستهاند خودشان را در یکجنبه از زندگی، تقویت کنند. آنها یا زورشان زیاد است یا هوششان، همین. درحالیکه زور و هوش باید هر دو با هم تقویت شود. چه فایده دارد کسی درسش خوب باشد، اما نتواند قرآن تلاوت کند؟! یا چه فایده دارد کسی بگوید من هنرمندم، اما اخلاق نداشته باشد؛ اخلاق، دین، دانش، مرام، هنر و خیلی چیزهای دیگر را باید با در کنار هم آموخت.
اگر حضرت علی علیهالسلام شجاع بود، معرفت هم داشت. اگر در سیاست ماهر بود، در اخلاق اجتماعی هم حرف نداشت. او معارف اسلامی را بهخوبی میشناخت و به فنون جنگی هم آگاه بود. اینها در کنار هم از او یک انسان کامل ساخته بود.
ما توی زندگیمان حتماً قهرمانانی داریم که سعی میکنیم کارهایی شبیه به کارهای آنان انجام دهیم. یکی از آن قهرمانهای درست و حسابی که خیلی دوستداشتنی است و طرفدار هم زیاد دارد، همین حضرت علیاکبر علیهالسلام است. او به قدری عزیز است که تمام مادربزرگها به نوههای خوبشان میگویند: «الهی توی بهشت همنشین علیاکبر علیهالسلام باشی!»
بیایید با هم فکر کنیم برای شبیهشدن به او چه کارهای بزرگ و کوچکی باید بکنیم. فهرستی از آن کارها تهیه کنیم و از فردا همه را به نوبت انجام دهیم.
نویسنده: مریم راهی