راههای تقویت اعتماد به نفس (قسمت دوم)

فرزندان افزون بر نیازهای فیزیولوژیکی، چهار نیاز اساسی دارند: نیاز به عشق و امنیت، نیاز به کسب تجارب جدید، نیاز به تحسین و قدردانی، و نیاز به مسئولیت پذیری. برای اینکه مسئولیت پذیری درست انجام شود و عزت نفس فرزندان را افزایش دهد، باید به طور واضح، حدوحدود وظایف، حقوق و فرصتهای آنها را تعیین کرد.
چهارشنبه، 4 ارديبهشت 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راههای تقویت اعتماد به نفس (قسمت دوم)
برای اینکه عزت واعتماد به نفس فرزندان خود را افزایش دهیم و برای دستیابی به نتیجه بهتر ، می توانیم از این راه ها استفاده کنیم:

- در تصمیم گیری برای زمان و مکان جلسه، از دیدگاههای همه اعضای خانواده استفاده شود تا کسی خود را بی اهمیت تلقی نکند و به دیدگاه همه افراد احترام گذاشته شود. زمان جلسه باید محدود باشد و به درازا کشیده نشود؛
- مدیریت و ریاست جلسه باید به صورت چرخشی باشد و به طور طبیعی، بهتر است در جلسه اول و دوم، پدر و مادر مدیریت جلسه را به عهده گیرند و یکی از افراد دستورالعمل جلسه و نتایج آن را یادداشت کند تا تصمیمات گرفته شده در دسترس همه قرار گیرد. فرزندان از زمانی که قدرت تحصیل رسمی را پیدا می کنند، می توانند مدیریت جلسه را به عهده گیرند؛
- به همه افراد فرصت اظهارنظر داده شود. در این بخش بهتر است ابتدا فرزندان نظر خود را بگویند و پدر و مادر درصورت نیاز، نظر آنها را کامل کنند. والدین نباید به گونه ای عمل کنند که فرزندان باشتباه احساس کنند تشکیل جلسات فقط برای بیان خواسته های والدین از فرزندان است تا آنها به خواسته هایشان برسند. همه باید تشویق شوند که حرفشان را بزنند و پیشنهاد دهند. به همه فرصت دهید درباره کارهای منزل، توزیع منصفانه آن، کارهایی که باید دسته جمعی صورت گیرد، برنامه های تفریحی و... صحبت کنند؛
- موضوعاتی در جلسه قابل طرح است که به همه افراد خانواده مربوط باشد؛ بنابراین اگر برخی فرزندان خواستند مسائلی مطرح کنند که ویژه پدر و مادر است، والدین می توانند بگویند: این موضوع قابل طرح در جلسه خانوادگی نیست. همان گونه که اگر یکی از فرزندان درباره فرزند دیگر مسئلهای شخصی ویژه او را مطرح کرد، شما میتوانید بگویید: «این مسئله در دستور کار جلسه قرار نمی گیرد»؛
- از گوش کردن فعال استفاده کنید که در هر تنشی می توان آن را به کار برد و سطح تنش را پایین آورد. بکوشید از همه مهارتهای ارتباطی خود بهره گیرید. از «پیام های من» استفاده کنید و دیگران را به مشارکت بخوانید؛
- فرصتهایی که در جلسه به افراد داده میشود باید برای رسیدن به حل مشکلات باشد.
بنابراین، اگر مشکلی مطرح شد، باید از سوی طرح کننده مشکل راه حلی بیان شود. همچنین موضوعاتی را مطرح کنید که جنبه عمومی داشته باشد. اگر جلسه به سوی شکوه و گلایه از افراد پیش رود، باید آن را به سمت حل مسئله سوق داد.
 

اولویت دادن به تلاش، نه به نتیجه

دیدن موفقیتها و نتایج مثبت در کار فرزندان، دشوار نیست، اما باید بدانیم موفقیت چیزی نیست که همه روزه به چشم آید و نتیجه کار وقتی دیده شد، آن گاه کار را موفق قلمداد کنیم. اگر والدین درباره کارهایی از فرزندان که به نتیجه رسیده است، بازخوردهای مثبت نشان دهنده باعث میشوند فرزندان کارهای فراوانی را که در حال انجام دادن آن هستند، با تردید ادامه دهند و اعتماد به نفس نداشته باشند. دراصل، فراروی حرکت هر انسانی نتیجه آن است که برای رسیدن به آن، تلاش می کند، اما مهم تر از به نتیجه رسیدن یا نرسیدن، این است که بدانیم آنها تلاش می کنند. توجه دادن بچه ها به کسب نتیجه، اضطراب و نگرانی را در آنها افزایش میدهد؛ زیرا کسب نتیجه در اختیار آنان نیست، درحالی که تلاش در اختیار آنهاست و می توانند آن را هرگونه که بخواهند هدایت کنند. با این نگرش، هم مسئولیت پذیری فرزند افزایش می یابد؛ زیرا فرزند احساس می کند کاری به او واگذار شده که در اختیار اوست؛ بنابراین می تواند مسئولیت آن را بپذیرد، و هم امید به تلاش افزایش می یابد؛ زیرا ارزشیابی فرد براساس تلاش اوست و نتیجه، فرع تلاش است. پدر و مادری که نتیجه را مطرح می کنند و آن را به رخ فرزند می کشند، او را تحت فشار عصبی قرار میدهند و به سرکشی وامی دارند. برای اینکه عزت نفس فرزندتان را افزایش دهید، باید تلاش او را ارزیابی کنید، همان گونه که قرآن می فرماید: لیس للإنسان إلا ما سعی؛ «برای انسان جز تلاش او چیزی نمی ماند»
 

مسئولیت دادن به فرزند و اعتماد و اطمینان به توانمندی او

والدین باید از فرزندان انتظار داشته باشند که مسئولیت بپذیرند و پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشند. این پدیده زمانی رخ میدهد که مسئولیتی به آنها واگذار شود، و مسئولیت زمانی واگذار می شود که به فرزندانمان اطمینان داشته باشیم. البته منظورمان این نیست که اطمینان داشته باشیم آنها کار را بی عیب و نقص انجام میدهند، بلکه منظور این است که بدانیم آنها درصدد هستند کار را با تعهد انجام دهند و سرسری به آن نگاه نکنند. اگر به آنها اهمیت دهیم و برایشان ارزش قائل باشیم، به طور طبیعی برای آنها مسئولیت ایجاد می شود. وقتی فرزند شما می خواهد کاری کند که هزینه ای در پی دارد، به طور طبیعی هزینه آن را می پذیرید، چون فرزند شما درآمدی ندارد. اما مراقب باشید او بی مسئولیت بار نیاید. کاری که او شروع می کند، دراصل باید به نتیجه برسد و این امکان ندارد مگر اینکه با دقت تمرین کند تا کار را یاد بگیرد. اگر پدر و مادر دیدند فرزند تمرین نمی کند، باید هزینه کار را به خود او واگذار کنند تا بداند باید مسئولیت کار خود را بشناسد و بپذیرد. در این زمینه، برخی والدین آن قدر کوتاهی میکنند که اصلا کاری را به فرزند خود واگذار نمیکنند و باعث میشوند فرزندان تجربه کسب نکنند، اراده ضعیفی داشته باشند، از مدیریت لازم بی بهره باشند و ترسو، بیجوهر و بدون اعتماد به نفس باشند. برخی دیگر نیز کار را به فرزند واگذار می کنند، اما پس از آنکه فرزندشان کوتاهی کرد، بدون اینکه او را مسئولیت پذیر کنند، خودشان کار را انجام میدهند و او را خودخواه و بی مسئولیت بار می آورند. هر دو گروه، مسیر افراط و تفریط را طی می کنند و از مسیر اعتدال دور میمانند.
 وقتی فرزند شما می خواهد کاری کند که هزینه ای در پی دارد، به طور طبیعی هزینه آن را می پذیرید، چون فرزند شما درآمدی ندارد.خودشان کار را انجام میدهند و او را خودخواه و بی مسئولیت بار می آورند. هر دو گروه، مسیر افراط و تفریط را طی می کنند و از مسیر اعتدال دور میمانند.فرزندان افزون بر نیازهای فیزیولوژیکی، چهار نیاز اساسی دارند: نیاز به عشق و امنیت، نیاز به کسب تجارب جدید، نیاز به تحسین و قدردانی، و نیاز به مسئولیت پذیری. برای اینکه مسئولیت پذیری درست انجام شود و عزت نفس فرزندان را افزایش دهد، باید به طور واضح، حدوحدود وظایف، حقوق و فرصتهای آنها را تعیین کرد. گاه والدین بدون اینکه برای فرزندان وظایفی تعریف کرده باشند، برای آنها حقوقی قایل اند و در کنار آن می خواهند فرصت اظهارنظر و ابراز خواسته را نیز به او بدهند. چنین فرزندی در کل، خیالاتی با مسائل روبه رو می شود؛ پرتوقع، خودپسند و مغرور خواهد بود؛ توجه دیگران هم برایش چندان مهم نیست و تنها زمانی به خروش می آید که سخنش عملی نشود.
 

به این گفت وگو توجه کنید:

پدر: میخواهم خله جدیدی بخرم که مساحت بیشتری داشته باشد و اعضای خانواده در آن امکانات بیشتری داشته باشند.
پسر: بابا، مثلا میخواهی چند طبقه باشد؟ پدر: می خواهم خانه سه طبقهای بخرم تا از دو طبقه آن، تو و برادرت در آینده استفاده کنید
پسر: عمرة ما بیاییم با شما زندگی کنیم. باباجون به این فکرها نباش. اگر میخواهی برای ما کاری انجام دهی درست انجام بده. حالا بگو ببینم این خانه کدام منطقه شهر است؟
پدر: همین نزدیکی هاست. خانه نوساز و خوبی است. ان شاءالله حالا حالاها میتونیم توی آن راحت زندگی کنیم.
پسر: یعنی بعد از این همه زندگی تو این محل، باز هم پایین شهر باشیم؟! بابا دنیا عوض شده، هرکسی خانه عوض می کند منطقه بالای شهر می رود، نه اینکه درجا بزند.
پدر: درسته که خانه جدید همین نزدیکیهاست، ولی اطرافش همه خانه هالردی و تازه ساز و خیلی متفاوت است.
پسر: اصلا ما بیخودی با شما حرف می زنیم. ما هرچه بگوییم شما حرف خودتان را میزنید. وقتی این جوریه، اصلا چرا با ما مشورت می کنید.
پدر: باباجون، ما الآن امکاناتمون اجازه نمیدهد که منطقه بالاشهر برویم و تازه خانه بزرگتری هم تهیه کنیم. چاره ای نداریم جز اینکه همین جاها خانه تهیه کنیم.
پسر: بابا چاره نداریم چیه؟ این همه آدم پس چه جوری امکان رفتن به بالاشهر را پیدا کردند؟ لابد می خواهی بگویی ارث پدریشون رو دادند یا خدای نکرده
پدر: نه باباجون، آدمها متفاوت اند. هرکدام ارزش هایی دارند، موقعیتی و شأنی دارند که با همدیگر تفاوت دارد.
پسر: دوباره این واژة «شان» را مطرح کرد. بابا شأن چیه؟ یعنی می فرمایید شأن ما فقیریه و شأن دیگران دارندگی و برازندگی؟
پدر: بالاخره هرکسی توی این دنیا محدودیت هایی دارد. حالا یا سنتهای اجتماعی برایش محدودیت ایجاد می کند یا باورهای دینی یا
پسر: نه، حالا فصل این حرفها نیست. توی قرن بیست ویکم که این حرفها جایی ندارد.
 
آنچه در این گفت و گو کاملا مشهود است، این است که فرزند حدود خود را نشناخته است و با تفکرات، ارزشها و باورهایی خودخواهانه حرف می زند. وی نه تنها به مسائل دینی پایبندی کافی ندارد، بلکه اصول انسانی هم برای او چندان مطرح نیست. دراصل جز برای خود، برای کسی استقلال قایل نیست و حریم دیگران را به راحتی میشکند.
 

منبع: خانوادۀ موفق، علی حسین زاده، چاپ دوم، مؤسسۀ آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره)، کاشان1391


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما