قدرت تصوير در چنبره اختاپوس صهيونيستي
قبل از تشكيل دولت صهيونيستي، كارگردان صهيونيست از اوايل قرن حاضر تاكنون ده ها فيلم در داخل و خارج ساخته اند. فيلم هايي چون ((زندگي يهوديان در سرزمين موعود)) (1912) و لشكر ((لشكر يهوديان)) (1923) به كارگرداني ژاكوب ين دوف كه پس از انقلاب سال 1905 روسيه از آن كشور مهاجرت كرد. منظور از لشگر يهوديان در فيلم ژاكوب گروه هايي از يهوديان است كه در جنگ جهاني اول در كنار انگلستان با آلمان جنگيدند. وي در اين فيلم به شكلي وقيحانه تاريخ را تحريف كرده و مي خواهد اين گونه تلقين كند كه يهوديان اكثريت جمعيت فلسطين را تشكيل مي دادند و قوي ترين ارتش را در اختيار داشتند. اين در حالي است كه يهوديان در سال 1811 تنها 8% جمعيت فلسطين را تشكيل مي دادند. نكته ديگر اين كه لشگر خيالي يهود در واقع گروه هاي تروريستي بودند كه به منظور تهديد ساكنان عرب فلسطين زير نظر انگلستان و سازمان هاي صهيونيستي آموزش مي ديدند. ديگر فيلم ها عبارتند از ((اورد)) ساخته ((ناتان آلسفورد)) (1932) كه در مورد مزارع و كشتزارهاي يهوديان و به زبان عبري بود. فيلم اين ((سرزمين توست)) ساخته ((باروخ اجداتي)) (1932) درباره سرزمين يهوديان، فيلم ((صابرا)) (1933) از كارگردان صهيونيست لهستاني ((الكساندر فورد)) درباره مهاجرت يهوديان اروپا به فلسطين از جمله آثار يهوديان در مورد بازگشت به سرزمين موعود است. در همين سال ها بود كه چاپلين كه آفريننده نقش مرد آواره ولگرد مظلوم بي خانماني بود مورد نظر هاليوود و چهره محبوب سينمايي در آمريكا بود.
در سال 1947 سه فيلم توسط سه كارگردان صهيونيست در خاك فلسطين فيلمبرداري شد كه عبارتند از:
((هاملري ادما)) كه درباره يك جوان يهودي است كه از بازداشتگاه هاي نازي ها فرار كرد و بيماري روحي اش تنها در سرزمين موعود بهبودي مي يابد! ((خانه پدرم)) از هربرت كلين كه شباهت زيادي به فيلم ((سرزمين)) دارد. اين فيلم درباره يك جوان يهودي است كه از بازداشتگاه هاي آلمان نازي فرار كرد و به دنبال پدرش مي گردد و سرانجام او را در سرزمين اجدادي خود يعني فلسطين پيدا مي كند! لازم به ذكر است فيلم هاي صهيونيستي زيادي در خارج از فلسطين فيلمبرداري شده اند. مانند فيلم ((خانواده روچيلر)) از فردوركر (1934) با بازيگري جرج اوليس، اوريتا يونگ، ادريس كارلوف و رابرت يونگ. روچيلدها از سرمايه داران بزرگ يهود بودند كه نسبتشان به آلمان در قرن شانزدهم مي رسيد. در همين سال ها در ايالت متحده امريكا نوعي سينماي صهيونيستي به نام سينماي ((يديشي)) به وجود آمد كه در آن لهجه جنوب آلمان يعني لهجه يهوديان شرق اروپا استفاده مي شد. برخي از اين فيلم ها عبارتند از: مازل توف(1924)، دل هاي شكسته (1925)، بخش شرقي(1929) كه اين آخري را سيدني گلدوين كارگرداني كرده است. در دهه سوم قرن بيستم حدود 100 فيلم داستاني بلند و 35 فيلم سينمايي كوتاه ساخته شد كه اكثر آنها امريكايي و برخي لهستاني يا اروپايي بودند.
از سال 1948 ميلادي كه صهيونيست هاي متجاوز گام در خاك فلسطين نهادند؛ سازمان ها و سرمايه داران صهيونيست و يهودي حمايت گسترده خود را از اين صنعت رونقي تازه بخشيدند.
در اين سال ها، هاليوود با ساختن پروژه هاي عظيم سينمايي (بن هور و ده فرمان) در صدد احياي پيشينه يهود و مشروعيت بخشيدن به حق و حقوق يهوديان در سرزمين موعود بر آمد.
رويكرد سينمايي صهيونيستي در اين زمان اينگونه بود:
1- تشويق يهوديان خارج از فلسطين اشغالي به مهاجرت به اين سرزمين
2- سوء استفاده از سينما براي جمع آوري حمايت هاي مالي از حكومت نظامي صهيونيستي
3- توليد فيلم با سرمايه صهيونيست ها و حمايت امريكا براي توجيه جنايات هاگانه عليه روستاييان و شهروندان عربب جهش واقعي سينماي صهيونيستي به دوران پس از جنگ پنجم ژوئن سال 1967 ميلادي باز مي گردد كه طي آن رژيم غاصب صهيونيستي مقدار بيشتري از اراضي اعراب را اشغال كرد از اين رو ماموريت توجيه اين اشغال در برابر افكار عمومي جهان و به تصوير كشيدن اسراييل به عنوان سرزميني افسانه اي و بسيار زيبا براي جذب تعداد بيشتري از صهيونيست ها به اين صنعت سپرده شد.
مهمترني فيلم هاي صهيونيستي در اين زمان عبارتند از:
1- فيلم (تپه42) :از ((نورولد ويكسون)) كه به تمجيد از دلاوري ها . انسان دوستي سربازان صهيونيست مي پردازد!
2- فيلم (شتر): به كارگرداني ((اوسامرنا كاهاس))، فيلمبرداري: ((يوشيو مانيا))، تهيه كنندگي: ((بابالي)). هدف از ساختن اين فيلم نمايش عقب ماندگي اعراب و مدنيت و تمدن بالاي يهوديان بود.
3- فيلم (كن لايل در تل آويو): درباره يك يهودي 80 ساله به همين نام است كه يكي از پيشكسوتان فولكلور مردمي يهود به شمار مي رود. اين فرد كه ميليون ها دلار ثروت دارد به پسرانش وصيت مي كند كه با دختران يهودي ازدواج كرده و در فلسطين اشغالي ساكن شوند. اين فيلم در واقع دعوت صريح و آشكار از يهوديان براي مهاجرت به فلسطين است .
4- فيلم (ديويد): داستان يك خانواده يهودي است كه مورد ظلم و ستم نازي ها قرار مي گيرند. در اين فيلم به طور مستقيم از افكار عمومي جهان خواسته شده ظلم و ستم نازي ها عليه صهيونيست هاي بي گناه را محكوم كنند! صهيونيست ها با توليد اين فيلم كه توليد مشترك اسراييل و آلمان است توانستند جايزه اول جشنواره كن فرانسه را به دست آورند. البته اين جهش و به عبارت بهتر نهضت سينمايي رژيم صهيونيستي در سال 1967 ميلادي صورت گرفت اما دوره طلايي آن از دهه ي 70ميلادي آغاز شد كه مي توان اين علت ها را براي آن ذكر كرد:
1- ثبات نظامي منطقه و ادامه اشغال مناطق عربي توسط صهيونيست ها
2- بهبود اوضاع سينما در اسراييل و ايجاد دو كارگاه ساخت فيلم هاي سينمايي رنگي
3- ساخت شهرك سينمايي
4- افزايش تعداد شركت هاي فيلم هاي سينمايي در اين مدت به طوري كه شمار شركت هاي توليد فيلم به 15 و شركت هاي خدمات توليد فيلم به 25 سركت رسيد.
همچنين در اين دوره تاسيسات زير نيز ايجاد شد:
1- دو كارخانه فيلم سازي كه يكي از آنها تحت مالكيت شركت ((كابينال فيلم)) مي باشد كه دفتر آن در قدس واقع است.
2- شركت ((بيوكي بايته همريز))
3- شركت هاي توليد فيلم از جمله ((اسرافيلم)) كه دفتر آن با نام ((ساويلسون فيلم)) در لندن واقع است. سينماي صهيونيستي در دهه80 ميلادي قله هاي هاليوود را فتح كرد و توانست بسياري از سينماگران صاحب نام جهان را جذب و با اكثر كشورهاي غربي قراردادهاي سينمايي منعقد كرد و جوايز زيادي را به سبب فيلم هاي نژادپرستانه اش به دست آورد. فيلم هاي توليد شده توسط اين سينما، بر مهاجرت به فلسطين اشغالي و حمايت از اسراييل در برابر ددمنشي عرب ها تاكيد شده است.
در سال1980 ميلادي 12 فيلم توسط سينماي صهيونيستي بر پرده سينماها آمد كه مهمترين آن ها عبارتند از:
1- ((5+5)) از شموئيل اعيرمان
2- ((آخرين دريا)) از حييم نحوري، 100 دقيقه
3- ((ستاره صبح) از الكفا بركن، 90دقيقه
4- ((برونه ديف)) از اموسي موگاردي
5- ((خانواده شناسنامه اي من)) از ايتان كرين
يكي ديگر از مهمترين اين فيلم ها ((ازدواج در راخ تل آويو)) است كه سناريوي آن به طرز زيركانه اي از نمايشنامه ((خسيس)) اقتباس شده است. در اين فيلم يهوديان خواسته شده با انباشت ثروت توانايي مالي خود را در كشورهايي كه در آن سكونت دارند، بالا ببرند.
در طول سال هاي 1981 و 1982 ميلادي نيز فيلم هاي زيادي ساخته شد كه از مهمترين آن مي توان به اين موارد اشاره كرد:
1- (زنان...زنان) از آلفرد مستينهارد
2- (لينا) درباره زني كه براي آزادي همسرش از زندان هاي روسيه تلاش مي كند اما ديري نمي پايد كه به اسراييل باز مي گردد و با يك يهودي ازدواج كرده و افراد زنداني در روسيه را به فراموشي مي سپارد. اين فيلم در واقع به شكل خزنده به ارتباط ميان صهيونيست ها و فلسطين اشغالي به عنوان سرزمين موعود مي پردازد.
موسسات سينمايي رژيم صيهونيستي:
1- ((آكادمي فيلم اسراييل)) كه در اواخر دهه 70 ميلادي تاسيس شد و سهم زيادي در اعطاي كمك هاي مالي به توليد فيلم هاي نژادپرستانه دارد. اين مركز سالانه براي ساخت 5 تا 7 فيلم صهيونيستي برنامه ريزي مي كند و اخيراً نيز دانش آموزان مدارس ابتدايي و راهنمايي را وارد جرگه سينما كرده است.
2- ((آرشيو فيلم اسراييل)): مسئوليت آرشيو و قراردادن فيلم در اختيار دست اندر كاران امور سينما از وظايف اين شركت است.
3- ((مركز فيلم اسراييل)): اين مركز كه زير نظر وزارت خانه هاي بازرگاني و صنعت فعاليت مي كند به طور مستقيم عهده دار مسئوليت صنعت سينما در رژيم صهيونيستي است. همچنين يك شركت سينمايي در تل آويو نيز مسئول جست و جو براي يافتن كادرهاي مختلف سينمايي و ارائه كمك هاي مادي و معنوي است. يكي از افرادي كه توسط اين شركت كشف . بعدها به يكي از بزرگترين سينماگران رژيم صهيونيستي شد ((آلي ينشنبر)) كارگردان فيلم 94 دقيقه اي ((ترسوها)) است. برنامه شركت ياد شده مبتني بر توليد سالانه 4 تا 5 فيلم است و همزمان درباره سينماي صهيونيستي كتاب نيز منتشر مي كند.
در حال حاضر صهيونيست ها شركت عمد ي توليد فيلم و اغلب ستارگان سينما و دستگاه هاي تبليغاتي را در اختيار داشته و هنرمندان را در جهت تبليغ صهيونيزم به خدمت گرفته اند. اين امر به جشنواره هاي جهاني فيلم از جمله ((جشنواره كن)) در فرانسه و ((برلين)) در آلمان سرايت كرده و فيلم هاي زيادي درباره مظلوميت يهوديان در اين جشنواره به نمايش در مي آيد.
آخرين دهه قرن بيستم با ساخت فيلم ((فهرست شنيدلر)) استيون اسپيلبرگ قضيه هولوكاست دوباره به صورت جدي مطرح شد. اين فيلم در سال 1994 جايزه اسكار را دريافت كرد. فيلم ((زندگي زيباست)) روبرتونبيني در جشنواره كن مورد استقبال گرفت و جايزه ويژه هيئت داوران را دريافت كرد. اين فيلم داستان يك خانواده يهودي در اردوگاه هاي نازي است و كارگردان آن بلافاصله پس از دريافت جايزه جشنواره كن از سوي شهردار اورشليم به اسراييل دعوت شد.
از انصاف نبايد گذشت كه امثال روبرتونبيني و خصوصاً اسپيلبرگ به ابزار سينما اشراف خيلي خوبي دارند و حرف و پيام خود را با ابزار قوي سينما و با توجه به اقتضائات آن خوب بيان مي كنند.
با نزديك شدن به پايان هزاره دوم و آغاز سال 2000 ميلادي، فعاليت هاي خاص مسيحيت صهيونيستي و آماده شدن بستر فكري و اجتماعي در غرب، هاليوود مسير ديگري رل در كنار آنچه ذكر شد، پيمود. امگا كد(2)، دستور، آرماگدون و ... فيلم هاي ساخته شده از اين دست است كه در كنار پروژه ي اسلام ستيزي و معرفي اسلام به عنوان آنتي كريست بحث تفصيلي ديگري را مي طلبد.
در سال 1947 سه فيلم توسط سه كارگردان صهيونيست در خاك فلسطين فيلمبرداري شد كه عبارتند از:
((هاملري ادما)) كه درباره يك جوان يهودي است كه از بازداشتگاه هاي نازي ها فرار كرد و بيماري روحي اش تنها در سرزمين موعود بهبودي مي يابد! ((خانه پدرم)) از هربرت كلين كه شباهت زيادي به فيلم ((سرزمين)) دارد. اين فيلم درباره يك جوان يهودي است كه از بازداشتگاه هاي آلمان نازي فرار كرد و به دنبال پدرش مي گردد و سرانجام او را در سرزمين اجدادي خود يعني فلسطين پيدا مي كند! لازم به ذكر است فيلم هاي صهيونيستي زيادي در خارج از فلسطين فيلمبرداري شده اند. مانند فيلم ((خانواده روچيلر)) از فردوركر (1934) با بازيگري جرج اوليس، اوريتا يونگ، ادريس كارلوف و رابرت يونگ. روچيلدها از سرمايه داران بزرگ يهود بودند كه نسبتشان به آلمان در قرن شانزدهم مي رسيد. در همين سال ها در ايالت متحده امريكا نوعي سينماي صهيونيستي به نام سينماي ((يديشي)) به وجود آمد كه در آن لهجه جنوب آلمان يعني لهجه يهوديان شرق اروپا استفاده مي شد. برخي از اين فيلم ها عبارتند از: مازل توف(1924)، دل هاي شكسته (1925)، بخش شرقي(1929) كه اين آخري را سيدني گلدوين كارگرداني كرده است. در دهه سوم قرن بيستم حدود 100 فيلم داستاني بلند و 35 فيلم سينمايي كوتاه ساخته شد كه اكثر آنها امريكايي و برخي لهستاني يا اروپايي بودند.
از سال 1948 ميلادي كه صهيونيست هاي متجاوز گام در خاك فلسطين نهادند؛ سازمان ها و سرمايه داران صهيونيست و يهودي حمايت گسترده خود را از اين صنعت رونقي تازه بخشيدند.
در اين سال ها، هاليوود با ساختن پروژه هاي عظيم سينمايي (بن هور و ده فرمان) در صدد احياي پيشينه يهود و مشروعيت بخشيدن به حق و حقوق يهوديان در سرزمين موعود بر آمد.
رويكرد سينمايي صهيونيستي در اين زمان اينگونه بود:
1- تشويق يهوديان خارج از فلسطين اشغالي به مهاجرت به اين سرزمين
2- سوء استفاده از سينما براي جمع آوري حمايت هاي مالي از حكومت نظامي صهيونيستي
3- توليد فيلم با سرمايه صهيونيست ها و حمايت امريكا براي توجيه جنايات هاگانه عليه روستاييان و شهروندان عربب جهش واقعي سينماي صهيونيستي به دوران پس از جنگ پنجم ژوئن سال 1967 ميلادي باز مي گردد كه طي آن رژيم غاصب صهيونيستي مقدار بيشتري از اراضي اعراب را اشغال كرد از اين رو ماموريت توجيه اين اشغال در برابر افكار عمومي جهان و به تصوير كشيدن اسراييل به عنوان سرزميني افسانه اي و بسيار زيبا براي جذب تعداد بيشتري از صهيونيست ها به اين صنعت سپرده شد.
مهمترني فيلم هاي صهيونيستي در اين زمان عبارتند از:
1- فيلم (تپه42) :از ((نورولد ويكسون)) كه به تمجيد از دلاوري ها . انسان دوستي سربازان صهيونيست مي پردازد!
2- فيلم (شتر): به كارگرداني ((اوسامرنا كاهاس))، فيلمبرداري: ((يوشيو مانيا))، تهيه كنندگي: ((بابالي)). هدف از ساختن اين فيلم نمايش عقب ماندگي اعراب و مدنيت و تمدن بالاي يهوديان بود.
3- فيلم (كن لايل در تل آويو): درباره يك يهودي 80 ساله به همين نام است كه يكي از پيشكسوتان فولكلور مردمي يهود به شمار مي رود. اين فرد كه ميليون ها دلار ثروت دارد به پسرانش وصيت مي كند كه با دختران يهودي ازدواج كرده و در فلسطين اشغالي ساكن شوند. اين فيلم در واقع دعوت صريح و آشكار از يهوديان براي مهاجرت به فلسطين است .
4- فيلم (ديويد): داستان يك خانواده يهودي است كه مورد ظلم و ستم نازي ها قرار مي گيرند. در اين فيلم به طور مستقيم از افكار عمومي جهان خواسته شده ظلم و ستم نازي ها عليه صهيونيست هاي بي گناه را محكوم كنند! صهيونيست ها با توليد اين فيلم كه توليد مشترك اسراييل و آلمان است توانستند جايزه اول جشنواره كن فرانسه را به دست آورند. البته اين جهش و به عبارت بهتر نهضت سينمايي رژيم صهيونيستي در سال 1967 ميلادي صورت گرفت اما دوره طلايي آن از دهه ي 70ميلادي آغاز شد كه مي توان اين علت ها را براي آن ذكر كرد:
1- ثبات نظامي منطقه و ادامه اشغال مناطق عربي توسط صهيونيست ها
2- بهبود اوضاع سينما در اسراييل و ايجاد دو كارگاه ساخت فيلم هاي سينمايي رنگي
3- ساخت شهرك سينمايي
4- افزايش تعداد شركت هاي فيلم هاي سينمايي در اين مدت به طوري كه شمار شركت هاي توليد فيلم به 15 و شركت هاي خدمات توليد فيلم به 25 سركت رسيد.
همچنين در اين دوره تاسيسات زير نيز ايجاد شد:
1- دو كارخانه فيلم سازي كه يكي از آنها تحت مالكيت شركت ((كابينال فيلم)) مي باشد كه دفتر آن در قدس واقع است.
2- شركت ((بيوكي بايته همريز))
3- شركت هاي توليد فيلم از جمله ((اسرافيلم)) كه دفتر آن با نام ((ساويلسون فيلم)) در لندن واقع است. سينماي صهيونيستي در دهه80 ميلادي قله هاي هاليوود را فتح كرد و توانست بسياري از سينماگران صاحب نام جهان را جذب و با اكثر كشورهاي غربي قراردادهاي سينمايي منعقد كرد و جوايز زيادي را به سبب فيلم هاي نژادپرستانه اش به دست آورد. فيلم هاي توليد شده توسط اين سينما، بر مهاجرت به فلسطين اشغالي و حمايت از اسراييل در برابر ددمنشي عرب ها تاكيد شده است.
در سال1980 ميلادي 12 فيلم توسط سينماي صهيونيستي بر پرده سينماها آمد كه مهمترين آن ها عبارتند از:
1- ((5+5)) از شموئيل اعيرمان
2- ((آخرين دريا)) از حييم نحوري، 100 دقيقه
3- ((ستاره صبح) از الكفا بركن، 90دقيقه
4- ((برونه ديف)) از اموسي موگاردي
5- ((خانواده شناسنامه اي من)) از ايتان كرين
يكي ديگر از مهمترين اين فيلم ها ((ازدواج در راخ تل آويو)) است كه سناريوي آن به طرز زيركانه اي از نمايشنامه ((خسيس)) اقتباس شده است. در اين فيلم يهوديان خواسته شده با انباشت ثروت توانايي مالي خود را در كشورهايي كه در آن سكونت دارند، بالا ببرند.
در طول سال هاي 1981 و 1982 ميلادي نيز فيلم هاي زيادي ساخته شد كه از مهمترين آن مي توان به اين موارد اشاره كرد:
1- (زنان...زنان) از آلفرد مستينهارد
2- (لينا) درباره زني كه براي آزادي همسرش از زندان هاي روسيه تلاش مي كند اما ديري نمي پايد كه به اسراييل باز مي گردد و با يك يهودي ازدواج كرده و افراد زنداني در روسيه را به فراموشي مي سپارد. اين فيلم در واقع به شكل خزنده به ارتباط ميان صهيونيست ها و فلسطين اشغالي به عنوان سرزمين موعود مي پردازد.
موسسات سينمايي رژيم صيهونيستي:
1- ((آكادمي فيلم اسراييل)) كه در اواخر دهه 70 ميلادي تاسيس شد و سهم زيادي در اعطاي كمك هاي مالي به توليد فيلم هاي نژادپرستانه دارد. اين مركز سالانه براي ساخت 5 تا 7 فيلم صهيونيستي برنامه ريزي مي كند و اخيراً نيز دانش آموزان مدارس ابتدايي و راهنمايي را وارد جرگه سينما كرده است.
2- ((آرشيو فيلم اسراييل)): مسئوليت آرشيو و قراردادن فيلم در اختيار دست اندر كاران امور سينما از وظايف اين شركت است.
3- ((مركز فيلم اسراييل)): اين مركز كه زير نظر وزارت خانه هاي بازرگاني و صنعت فعاليت مي كند به طور مستقيم عهده دار مسئوليت صنعت سينما در رژيم صهيونيستي است. همچنين يك شركت سينمايي در تل آويو نيز مسئول جست و جو براي يافتن كادرهاي مختلف سينمايي و ارائه كمك هاي مادي و معنوي است. يكي از افرادي كه توسط اين شركت كشف . بعدها به يكي از بزرگترين سينماگران رژيم صهيونيستي شد ((آلي ينشنبر)) كارگردان فيلم 94 دقيقه اي ((ترسوها)) است. برنامه شركت ياد شده مبتني بر توليد سالانه 4 تا 5 فيلم است و همزمان درباره سينماي صهيونيستي كتاب نيز منتشر مي كند.
در حال حاضر صهيونيست ها شركت عمد ي توليد فيلم و اغلب ستارگان سينما و دستگاه هاي تبليغاتي را در اختيار داشته و هنرمندان را در جهت تبليغ صهيونيزم به خدمت گرفته اند. اين امر به جشنواره هاي جهاني فيلم از جمله ((جشنواره كن)) در فرانسه و ((برلين)) در آلمان سرايت كرده و فيلم هاي زيادي درباره مظلوميت يهوديان در اين جشنواره به نمايش در مي آيد.
آخرين دهه قرن بيستم با ساخت فيلم ((فهرست شنيدلر)) استيون اسپيلبرگ قضيه هولوكاست دوباره به صورت جدي مطرح شد. اين فيلم در سال 1994 جايزه اسكار را دريافت كرد. فيلم ((زندگي زيباست)) روبرتونبيني در جشنواره كن مورد استقبال گرفت و جايزه ويژه هيئت داوران را دريافت كرد. اين فيلم داستان يك خانواده يهودي در اردوگاه هاي نازي است و كارگردان آن بلافاصله پس از دريافت جايزه جشنواره كن از سوي شهردار اورشليم به اسراييل دعوت شد.
از انصاف نبايد گذشت كه امثال روبرتونبيني و خصوصاً اسپيلبرگ به ابزار سينما اشراف خيلي خوبي دارند و حرف و پيام خود را با ابزار قوي سينما و با توجه به اقتضائات آن خوب بيان مي كنند.
با نزديك شدن به پايان هزاره دوم و آغاز سال 2000 ميلادي، فعاليت هاي خاص مسيحيت صهيونيستي و آماده شدن بستر فكري و اجتماعي در غرب، هاليوود مسير ديگري رل در كنار آنچه ذكر شد، پيمود. امگا كد(2)، دستور، آرماگدون و ... فيلم هاي ساخته شده از اين دست است كه در كنار پروژه ي اسلام ستيزي و معرفي اسلام به عنوان آنتي كريست بحث تفصيلي ديگري را مي طلبد.
منابع:
1- سينماي صهيونيستي و تحريف تاريخ/ شمس الدين العجلاني/ نداء قدس/ سال پنجم ش 78
2- سينماي صهيونيستي، سينماي زر و زور/ مجله البلاد/ ش 372