یکی از مهمترین و زیباترین شاخص های افتراق اقتصاد اسلامی با اقتصاد سرمایه داری و لیبرال، اخلاق مدار بودن و تکیه بر آموزه های آسمانی و وحیانی در اقتصاد اسلامی است، در اقتصاد لیبرال سرمایه داری آنچه اهمیت و ارزش دارد، پول و ثروت است. در این نوع از اقتصاد، کرامت انسانی رنگ می بازد و جای خود را به زراندوزی می دهد، فقرا و نیازمندان و محرومان محکوم به مرگ می شوند و سرمایه دارهای زراندوز منافعشان حفظ می شود. در نظام برده داری نوین جهان تنها منافع و حقوق سرمایه داران اهمیت دارد و لاغیر.
پنج اصل اخلاقی در مصاف با زراندوزی و احتکار
1- اصل خدا باوری و توجه به اوامر الهی
یکی از مهمترین و اساسی ترین اصول اخلاقی و دینی که هر تاجر مسلمان باید در تجارت و رفتار اقتصادی خود به آن توجه داشته باشد و فعالیت اقتصادی خود را مطابق آن تنظیم نماید، خداباوری است. در نظام اخلاقی اسلام بدترین حالت انسان، غفلت و دنیا زدگی و توجه نداشتن به وظایف و دستورات الهی است، اگر این اصل در بازار اسلامی مورد غفلت و فراموشی قرار نگیرد هیچ گاه خطوط قرمز اقتصاد اسلامی پایمال نمی شود، خدای متعال در قرآن کریم به طور صریح موضوع ثروت اندوزی و نادیده گرفتن حقوق دیگران را محکوم کرده و عاملان آن را این چنین مورد تهدید قرار می دهد: «وَ الَّذینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فی سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ؛[1] و کسانى که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) مى سازند، و در راه خدا انفاق نمى کنند، به مجازات دردناکى بشارت ده!»
مفسران قرآن کریم در ذیل این آیه شریف به نکته بسیار مهمی در اقتصاد اسلامی اشاره کرده اند: «فلسفه اصلى پول همان گردش کاملتر و سریعتر چرخه هاى مبادلات اقتصادى است، و کسانی که پول و دارایی خود را به صورت گنجینه پنهان مى کنند نه تنها موجب رکود اقتصادى و زیان به منافع جامعه مىشوند، بلکه عمل آنها درست بر ضد فلسفه پیدایش پول است. آیه فوق صریحاً ثروت اندوزى و گنجینه سازى اموال را تحریم کرده است و به مسلمانان دستور مى دهد که اموال خویش را در راه خدا، و در طریق بهره گیرى بندگان خدا به کار اندازند، و از اندوختن و ذخیره کردن و خارج ساختن آنها از گردش معاملات به شدت بپرهیزند، در غیر این صورت باید منتظر عذاب دردناکى باشند. این عذاب دردناک تنها کیفر شدید روز رستاخیز نیست، بلکه مجازات هاى سخت این دنیا را که بر اثر بهم خوردن موازنه اقتصادى و پیدایش اختلافات طبقاتى دامان فقیر و غنى را مى گیرد نیز شامل مى شود.»[2]
مفسران قرآن کریم در ذیل این آیه شریف به نکته بسیار مهمی در اقتصاد اسلامی اشاره کرده اند: «فلسفه اصلى پول همان گردش کاملتر و سریعتر چرخه هاى مبادلات اقتصادى است، و کسانی که پول و دارایی خود را به صورت گنجینه پنهان مى کنند نه تنها موجب رکود اقتصادى و زیان به منافع جامعه مىشوند، بلکه عمل آنها درست بر ضد فلسفه پیدایش پول است. آیه فوق صریحاً ثروت اندوزى و گنجینه سازى اموال را تحریم کرده است و به مسلمانان دستور مى دهد که اموال خویش را در راه خدا، و در طریق بهره گیرى بندگان خدا به کار اندازند، و از اندوختن و ذخیره کردن و خارج ساختن آنها از گردش معاملات به شدت بپرهیزند، در غیر این صورت باید منتظر عذاب دردناکى باشند. این عذاب دردناک تنها کیفر شدید روز رستاخیز نیست، بلکه مجازات هاى سخت این دنیا را که بر اثر بهم خوردن موازنه اقتصادى و پیدایش اختلافات طبقاتى دامان فقیر و غنى را مى گیرد نیز شامل مى شود.»[2]
2-اصل عدالت مداری در اقتصاد
از جمله مهمترین نقطه های قوت و امید اقتصاد اسلامی، مسأله عدالت محوری و توجه به حقوق انسان ها است. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ؛[3]خداوند به عدل و احسان فرمان می دهد.»، آیین مقدس اسلام در آموزه های خود اجازه نداده است انسان ها حقوق یکدیگر را پایمال کنند و یا اینکه حقوق انسان ها به استثمار گرفته شود. سود وگردش مالی در بازار باید بر اساس و محور عدالت صورت گیرد، از این رو بر اساس آموزه های اسلامی در بازار اسلامی هر افزایش قیمت و سودی که موجب اجحاف در حق خریدار شود ممنوع دانسته شده است. در کتاب شریف و ارزشمند نهج البلاغه به طور بسیار زیبا و ارزشمندی در مباحث سیاستهای مالی، به شدت از احتکار و گران فروشی نهی می شود رفتار محتکر به عنوان نوعی بی عدالتی و اجحاف در حق مردم معرفی می شود:
«از آنان که در منطقه حکومت تو به سر مى برند و آنان که در گوشه و کنار شهرهایت هستند کنجکاوى کن، ولى روشن باش که با همه آنچه تذکر دادم در میان ایشان گروهى تنگ نظر و بخیل به شکلى قبیح و زشت، و مردمى محتکر، و نرخ گذارانى به دلخواه در امر خرید و فروش وجود دارد، که در این وضع، زیان جامعه و عیب و ننگ زمامداران است. پس از احتکار جلوگیرى کن که رسول خدا -صلّى اللّه علیه و آله- «مَنَعَ مِنْهُ وَ لْیَکُنِ الْبَیْعُ بَیْعاً سَمْحاً بِمَوَازِینِ عَدْلٍ وَ أَسْعَارٍ لَا تُجْحِفُ بِالْفَرِیقَیْنِ مِنَ الْبَائِعِ وَ الْمُبْتَاع؛ آن را منع فرمود.»، داد و ستد باید آسان باشد، و بر موازین عدالت صورت گیرد، و به نرخى معامله شود که به فروشنده و خریدار اجحاف نشود. هرگاه کسى پس از نهى تو دست به احتکار زد او را مجازات کن ولى در مجازاتش از زیاده روى بپرهیز.»[4]در ادبیات و فرهنگ اسلامی اموال و دارایی هایی که در اختیار انسان قرار گرفته شده اند در واقع امانت های الهی هستند که باید در مسیر صحیح و اصولی به کار گرفته شوند.
«از آنان که در منطقه حکومت تو به سر مى برند و آنان که در گوشه و کنار شهرهایت هستند کنجکاوى کن، ولى روشن باش که با همه آنچه تذکر دادم در میان ایشان گروهى تنگ نظر و بخیل به شکلى قبیح و زشت، و مردمى محتکر، و نرخ گذارانى به دلخواه در امر خرید و فروش وجود دارد، که در این وضع، زیان جامعه و عیب و ننگ زمامداران است. پس از احتکار جلوگیرى کن که رسول خدا -صلّى اللّه علیه و آله- «مَنَعَ مِنْهُ وَ لْیَکُنِ الْبَیْعُ بَیْعاً سَمْحاً بِمَوَازِینِ عَدْلٍ وَ أَسْعَارٍ لَا تُجْحِفُ بِالْفَرِیقَیْنِ مِنَ الْبَائِعِ وَ الْمُبْتَاع؛ آن را منع فرمود.»، داد و ستد باید آسان باشد، و بر موازین عدالت صورت گیرد، و به نرخى معامله شود که به فروشنده و خریدار اجحاف نشود. هرگاه کسى پس از نهى تو دست به احتکار زد او را مجازات کن ولى در مجازاتش از زیاده روى بپرهیز.»[4]در ادبیات و فرهنگ اسلامی اموال و دارایی هایی که در اختیار انسان قرار گرفته شده اند در واقع امانت های الهی هستند که باید در مسیر صحیح و اصولی به کار گرفته شوند.
3-اصل احسان و انسان دوستی
عدالت هر چند در آموزه های اسلامی بخصوص در مباحث اقتصاد اسلامی از جایگاه و اهمیت بسزایی برخوردار است، ولی با این وجود موضوع عدالت بدون در نظر گرفتن شاخص اخلاقی دیگری همچون احسان و نیکی، انعطاف و اثر بخشی و کارایی لازم را نداشته باشد، از این رو شاهد هستیم در فرهنگ قرآن کریم بعد از آنکه باری تعالی به موضوع لوازم عدالت توجه می دهد بلافاصله موضوع احسان را متذکر می شود: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ؛[5]خداوند به عدل و احسان فرمان می دهد.» رعایت احساس و نیکی به دیگران از جمله موضوعات مهم قرآنی و اخلاقی است که انسان را در داد و ستد های اقتصادی ملزم به رعایت حتی بیش از حقوق طرف مقابل می نماید، بر اساس این اصل انسان به جای اینکه تنها منافع خود را در نظر بگیرد و به فکر انباشت و احتکار مال و ثروت باشد به فکر احسان و مهرورزی به همنوعان است، همین امر موجب شده است که در اهمیت و جایگاه احسان در آیین مقدس اسلام این چنین بیان شود: «یَعیشُ النّاسُ بِاِحْسانِهِمْ اَکْثَرَ مِمّا یَعیشونَ بِاَعْمارِهِمْ وَ یَموتون بِذُنوبِهِمْ اَکْثَرَ مِمّا یَموتونَ بِآجالِهِمْ؛[6] مردم بیشتر از آن که با عمر خود زندگى کنند، با احسان و نیکوکارى خود زندگى مى کنند و بیشتر از آن که با اجل خود بمیرند، بر اثر گناهان خود مى میرند.»
4-اصل مالکیت اعتباری و امانت بودن اموال
در ادبیات و فرهنگ اسلامی اموال و دارایی هایی که در اختیار انسان قرار گرفته شده اند در واقع امانت های الهی هستند که باید در مسیر صحیح و اصولی به کار گرفته شوند، خدای متعال مالک آسمان و زمین و هر آنچه در آن است می باشد: «الَّذی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[7]حیات مادی و دارایی هایی که انسان در دنیا به دست می آورد عاملی برای امتحان و آزمایش او به شمار می آید که چگونه رفتار می نماید در منطق اسلام این رفتار باید نمودی از رفتار احسن باشد: «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُورُ؛[8] آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل مى کنید، و او شکست ناپذیر و بخشنده است.»
5-اصل مواسات و ایثار
از جمله اصول طلایی و ماندگار اخلاقی در اقتصاد اسلامی اصل ایثار و مواسات است. برخی محققان و پژوهشگران اقتصاد اسلامی در توضیح و تبیین آن این چنین بیان داشته اند که دیگران را شریک کردن در امر معاش و ارتزارق ، یا به عبارتی دیگران در مباحث معیشت سهیم کردن،[9] رعایت مواسات در زندگی در واقع به نمایش در آوردن روح اخوت و برادری است،[10] مواسات در اخلاق اسلامی از چنان اهمیتی برخوردار است که آن را از جمله حقوق برادران دینی هم بر می شمارند،[11] البته ایثار یک مرتبه و پله برتر و با ارزش تر از مواسات معرفی شده است، چرا که در مواسات ما دیگران را در سود شریک می کنیم ولی در ایثار دیگران را بر خود مقدم می داریم: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ»[12]همه ی این اصول به خوبی نکوهش ثروت اندوزی منفی و احتکار را ثابت می کند
پی نوشت ها:
[1]. سوره توبه، آیه 34.
[2]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج7، ص393.
[3]. سوره نحل، آیه 90.
[4]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص438.
[5]. سوره نحل، آیه 90.
[6].قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، الدعوات، سلوة الحزین، ص291.
[7]. سوره فرقان، آیه 2.
[8]. سوره مبارکه ملک آیه 2.
[9]. جواد ایروانی، آشنایی با اقتصاد اسلامی، ص305.
[10]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ؛ ؛ ص417، ح9526 مَا حُفِظَتِ الْأُخُوَّةُ بِمِثْلِ الْمُوَاسَاةِ
[11]. جامع الأخبار(للشعیری) ؛ ؛ ص85؛ لِلْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ سَبْعَةُ حُقُوقٍ وَاجِبَةٍ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى إِجْلَالُهُ فِی عَیْنِهِ وَ الْوُدُّ لَهُ فِی صَدْرِهِ وَ الْمُوَاسَاةُ لَهُ فِی مَالِهِ وَ أَنْ یُحْرِمَ لَهُ فِی غَیْبَتِهِ وَ أَنْ یَعُودَهُ فِی مَرَضِهِ وَ أَنْ یُشَیِّعَ جَنَازَتَهُ وَ أَنْ لَا یَقُولَ بَعْدَ الْمَوْتِ إِلَّا خَیْرا»
[12]. سوره مبارکه حشر، آیه 9.
پی نوشت ها:
[1]. سوره توبه، آیه 34.
[2]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج7، ص393.
[3]. سوره نحل، آیه 90.
[4]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص438.
[5]. سوره نحل، آیه 90.
[6].قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، الدعوات، سلوة الحزین، ص291.
[7]. سوره فرقان، آیه 2.
[8]. سوره مبارکه ملک آیه 2.
[9]. جواد ایروانی، آشنایی با اقتصاد اسلامی، ص305.
[10]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ؛ ؛ ص417، ح9526 مَا حُفِظَتِ الْأُخُوَّةُ بِمِثْلِ الْمُوَاسَاةِ
[11]. جامع الأخبار(للشعیری) ؛ ؛ ص85؛ لِلْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ سَبْعَةُ حُقُوقٍ وَاجِبَةٍ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى إِجْلَالُهُ فِی عَیْنِهِ وَ الْوُدُّ لَهُ فِی صَدْرِهِ وَ الْمُوَاسَاةُ لَهُ فِی مَالِهِ وَ أَنْ یُحْرِمَ لَهُ فِی غَیْبَتِهِ وَ أَنْ یَعُودَهُ فِی مَرَضِهِ وَ أَنْ یُشَیِّعَ جَنَازَتَهُ وَ أَنْ لَا یَقُولَ بَعْدَ الْمَوْتِ إِلَّا خَیْرا»
[12]. سوره مبارکه حشر، آیه 9.