نگاهی به تغییر رویکرد قوه قضائیه

حال قوه قضائیه خوب می‌شود

از پرحاشیه‌ترین نهادها و سازمان‌های حکومتی در ایران که سال‌هاست مورد نقد جدی اصحاب رسانه و صاحب‌نظران از جناح‌های مختلف قرار گرفته است قوه‌ای است که این روزها رئیسی در تراز انقلاب اسلامی را تجربه می‌کند.
سه‌شنبه، 1 مرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: عبدالصالح شمس اللهی
موارد بیشتر برای شما
حال قوه قضائیه خوب می‌شود
از پرحاشیه‌ترین نهادها و سازمان‌های حکومتی در ایران که سال‌هاست مورد نقد جدی اصحاب رسانه و صاحب‌نظران از جناح‌های مختلف قرار گرفته است قوه‌ای است که این روزها رئیسی در تراز انقلاب اسلامی را تجربه می‌کند.
 
قوه قضائیه در طول چند دوره ریاستِ شخصیت‌های مختلف از شهید آیت‌الله بهشتی تا آیت‌الله آملی‌لاریجانی همیشه مورد نقد‌های جدی از طرف دوستان دلسوز و یا منتقدان بهانه‌گیر قرار گرفته است؛ اما این روزها سکان این قوه مهم در اختیار کسی قرار گرفته است که قریب به 40 سال در پست‌های مختلف قضایی با تمامی پیچ و خم‌های این قوه آشنا شده است و تمام نقاط قوت و ضعف آن را به خوبی می‌شناسد؛ به همین دلیل روال و روندی که در پیش گرفته این امید را ایجاد کرده است که حال قوه قضائیه روز به روز بهتر شود.
 
سید ابراهیم رئیسی این روزها در قوه قضائیه مشغول به کاری است که شاید بسیار پیش از این و توسط روئسای قبلی قوه قضائیه باید انجام می‌شد؛ در واقع او مشغول نوشتن مشق انباشته چهل ساله در قوه قضائیه است. البته این به معنای نفی تلاش‌ها و زحمات قبلی این قوه نیست، بلکه باید اینگونه گفت که تا کنون قوه قضائیه رئیسی در این سطح از تخصص به خود ندیده است.
 
شروع فعالیت‌های سید ابراهیم رئیسی با  پنج گام اساسی شروع شده است که در ادامه به تبیین مختصر این گام‌های خواهیم پرداخت.
 
گام اول: ساختار سازی
شاید بسیاری از افراد عدالت‌گستری را با حرکت‌های ضربتی یک‌سان ببینند و توقع داشته باشند که ریاست جدید قوه قضائیه برای اثبات عدالت‌خواهی خود در حرکت‌های ضربتی با سران قدرت به صورت مستقیم در بیفتد و دانه درشت‌هایی در حد وزارت و وکالت را به پای میز محاکمه بکشد، کاری که در بعضی از مقاطع در قوه قضائیه صورت گرفت اما به دلیل نبود زیرساخت‌های لازم مغلوب مافیای قدرت و ثروت گردید و در اکثر موارد به همان مصداق‌های مختصر محدود شد.
 
اما سید ابراهیم رئیسی این روزها در قوه قضائیه به دنبال درست کردن سازکارهایی است که جلوی پیدایش و رشد فساد را از مبدأ بگیرد و اجازه ندهد نطفه نامشروع فساد در ارکان نظام منعقد شود؛ به عنوان مثال در طرح شفافیت اموال مسئولین تا پیش از این حتی با وجود اینکه اعلام اموال به عنوان قانون مصوب مجلس وجود داشت اما معدود افرادی حاضر به اعلام لیست اموال خود و بستگان درجه یکشان می‌شدند؛ اما در سازکار جدید برگه اعلام اموال به عنوان یکی از مدارک مورد نیاز در هنگام ثبت‌نام برای انتخابات‌های پیش رو باید به هیئت‌های اجرایی تقدیم شود و این یعنی در صورتی که کسی برگه اعلام اموال را ضمیمه مدارک خود ننماید صلاحیت او مورد بررسی قرار نخواهد گرفت.
 
قوه قضائیه منهای ساختار، یک قوه ناکارآمد و فشل خواهد بود؛ به همین دلیل در سیره نظارتی امیرالمومنین(ع) نیز به ساختار سازی توجه ویژه‌ای شده بود و حضرت برای برخورد سازمانی با مفاسد و ظلم دولتیان نهادی به اسم ولایة المظالم را تاسیس کردند تا همه اقشار در همه سطوح اجتماعی توان عرض شکایت از ولات را را داشته باشند.[1]
 
گام دوم: احقاق حق
از اصلی‌ترین وظائف قوه قضیه احقاق حق و بازگرداندن اموال نامشروع به بیت المال مسلمین است؛ سکان‌دار جدید قوه قضائیه با توجه به اینکه در این سال‌ها با مصلحت سنجی‌های خارج از قانون، رسیدگی به اموال مسئولین و قانون از کجا آورده‌ای به کلی مسکوت مانده است و با نظر به اینکه فاصله طبقاتی ایجاد شده بین سطح زندگی مردم و مسئولین باعث نا امیدی مردم از دستگاه قضایی و بدبینی آن‌ها به نظام جمهوری اسلامی شده است در یکی از اولین گام‌های خود دست در لانه زنبور کرده و به صراحت اعلام نموده است که اموال نامشروع را به بیت المال باز خواهد گرداند؛ نکته مهم این است که رئیسی اگر بتواند ابراهیم وار بت بزرگ فساد و تبانی را در لایه‌های دولتی و حکومتی بشکند مقدمه ایجاد امید پایدار در جامعه فراهم خواهد شد و این یعنی کمک به تداوم و بقاء انقلاب و درست کردن پشتوانه مردمی برای نظام جمهوری اسلامی. امیرالمؤمنین(ع) نیز در اولین خطبه بعد از خلافت خود به همین نکته اشاره کرده و می‌فرمایند:
 
وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإِنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ.[2]
به خدا قسم اگر آن املاک را بیابم به مسلمین بر مى‏گردانم گر چه مهریه زنان شده باشد، یا با آن کنیزها خریده باشند. زیرا گشایش امور با عدالت است، کسى که عدالت او را در مضیقه اندازد ظلم و ستم مضیقه بیشترى براى او ایجاد مى‏کند
 
گام سوم: تطهیر
بنا بر قواعد عقلی فاقد شیء معطی شیء نمی‌تواند باشد و آن‌گونه که مسلم است در صورتی که فساد در لایه های مختلف قوه قضائیه لانه گزیده باشد این قوه نمی‌تواند در راستای تطهیر ارکان دولتی و غیر دولتی قدمی بردارد؛ به همین دلیل گام‌های تطهیر از فساد باید از داخل خود قوه قضائیه برداشته شود؛ عزل 60 قاضی متخلف، ساماندهی به جریان وکلا و شفاف سازی حساب‌های مالی قوه قضائیه از طرف ایشان را می‌توان از مهم‌ترین گام‌های سالم‌سازی و تطهیر قوه قضائیه دانست.
 
این اصل نیز برگرفته از سیره مدیریتی امیرالمؤمنین(ع) است که در موارد متعدد در دوره خلافت حضرت دیده می‌شود، به عنوان نمونه حضرت در نامه که به ابن عباس که از طرف حضرت به ولایت بصره گمارده شده و اختلاس کرده بود پس از شرح خیانت او می‌نویسد:
 
فَاتَّقِ اللَّهَ وَ ارْدُدْ إِلَى هَؤُلاَءِ الْقَوْمِ اءَمْوَالَهُمْ، فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ ثُمَّ اءَمْکَنَنِی اللَّهُ مِنْکَ لَاءُعْذِرَنَّ إِلَى اللَّهِ فِیکَ وَ لَاءَضْرِبَنَّکَ بِسَیْفِی الَّذِی مَا ضَرَبْتُ بِهِ اءَحَدا إِلا دَخَلَ النَّارَ.وَ اللَّهِ لَوْ اءَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ فَعَلاَ مِثْلَ الَّذِی فَعَلْتَ مَا کَانَتْ لَهُمَا عِنْدِی هَوَادَةٌ وَ لاَ ظَفِرَا مِنِّی بِإِرَادَةٍ، حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُمَا وَ اءُزِیحَ الْبَاطِلَ عَنْ مَظْلَمَتِهِمَا.[3]
از خداى بترس و اموال این قوم به آنان باز گردان که اگر چنین نکنى و خداوند مرا بر تو پیروزى دهد، با تو کارى خواهم کرد که در نزد خداوند عذر خواه من باشد. با این شمشیر، که هر کس را ضربتى زده ام به دوزخش فرستاده ام ، تو را نیز خواهم زد. به خدا سوگند، اگر از حسن و حسین چنین عملى سر مى زد نه با ایشان مدارا و مصالحه مى نمودم و نه هیچ یک از خواهشهایشان را بر مى آوردم ، تا آنگاه که حق را از ایشان بستانم و باطلى را که از ستم ایشان پاگرفته است بزدایم.
 قوه قضائیه منهای ساختار، یک قوه ناکارآمد و فشل خواهد بود؛ به همین دلیل در سیره نظارتی امیرالمومنین(ع) نیز به ساختار سازی توجه ویژه‌ای شده بود و حضرت برای برخورد سازمانی با مفاسد و ظلم دولتیان نهادی به اسم ولایة المظالم را تاسیس کردند تا همه اقشار در همه سطوح اجتماعی توان عرض شکایت از ولات را را داشته باشند.گام چهارم: عدالت از بالا
از جمله چیزهایی که باعث تولد یک قوه قضائیه کارامد بعد از چهل سال می‌شود نگاه به اجرای عدالت از بالاست؛ متاسفانه در ادواری از قوه قضائیه نگاه به اجرای عدالت و قانون از سطوح پائین جامعه بوده است، در حالی که مفاسد خرد در بستر جامعه محصول مفاسد کلان در سطوح حکومتی است در دوره جدید ظاهرا قصد بر اصلاح این روال است و طرح های عمده‌ای مثل اعاده اموال نامشروع نشان می‌دهد که به جای گرفتن آفتابه دزدها قرار است این‌بار گلوی مسئولانی فشرده شود که آش را با جایش به یغما برده‌اند. این نگاه نیز متخذ از روایت پیامبر(ص) است حضرت در روایت شریفی می‌فرمایند:
 
إِنَّمَا هَلَکَ بَنُو إِسْرَائِیلَ لِأَنَّهُمْ کَانُوا یُقِیمُونَ الْحُدُودَ عَلَى الْوَضِیعِ دُونَ الشَّرِیفِ.[4]
همانا بنی اسرائیل هلاک شدند چرا که حدود الهی را برای فرودستان اجرا می‌کردند اما برای بالا دستان اجرا نمی‌کردند.
 
گام پنجم: روحیه مردمی
یکی از اصلی‌ترین کارهایی که برای بهبود وضعیت نهاد‌های حاکمیتی و دولتی لازم است وجود ارتباط مستقیم بین مردم و مسئولین است. مسلم است که تا کسی لمس میدانی ازمشکلات مردم نداشته باشد نمی‌تواند تصمیمی درست برای برطرف کردن مشکلات جامعه بگیرد و دستور العمل‌هایی که بر اساس گزارش‌ها و تحقیقات کتابخانه‌ای نوشته می‌شود در همان دایره کتابخانه‌ها و پژوهشکده‌ها باقی خواهد ماند.
 
آیت الله رئیسی با درک این واقعیت همان‌گونه که در مناصب گذشته خود حضور در بین مردم را به عنوان برنامه مستمر خود قرار داده بود، در این مسئولیت مهم نیز از اصل در میان مردم بودن نگذشته‌ است و با حضور در بین مردم و فارق از دایره‌های امنیتی در تلاش است تا نگاه خود را به واقعیت‌های موجود در جامعه نزدیک کند و از این ره‌گذر بهترین برنامه‌ها را برای عدالت‌گستری در جامعه در دستور کار قرار  دهد، دیدار‌های مردمی و حضور بدون تشریفات در مترو را می‌توان در دایره همین حضور مردمی تفسیر نمود.
                                                                                                   
البته هنوز زمان لازم است تا بتوان همه عمل‌کرد سکان‌دار جدید قوه متلاطم قضائیه را تحلیل نمود اما از تحلیل چهار گام گذشته  چنین بر می آید که حال قوه قضائیه خوب می‌شود.
 
نویسنده: عبدالصالح شمس‌اللهی 

منابع:
[1] رک مجله علمی پژوهشی علوم سیاسی ، 1379، شماره 11 ، مردم سالارى در بینش و منش امام على(ع)
[2]نهج البلاغه، خطبه 15
[3] نهج البلاغه، نامه 41
[4]دعائم الإسلام، ج‏2، ص: 442.


مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.