مقدمه
امروزه خانواده ها در پرورش هوش و استعداد کودکانشان قدم های محکم تر و مؤثرتری نسبت به گذشته برمی دارند و انتظاراتشان در زمینۀ کارآمدی فرزندانشان نیز بالاتر رفته است. آنها دریافته اند که برای دستیابی به این مهم که همانا داشتن قدرت و توانمندی بیشتر در راه رسیدن به اهداف عالی تر است، باید تفکر و اندیشه کودکان و نوجوانان را در سطوح بالاتری پرورش داد. در واقع بهتر است این چنین بیاندیشیم که بایستی کودکان را در برابر مشکلات و مسائل روانی واکسینه نماییم. و این کار با آموزش مهارت های زندگی به آنها عملی می گردد. در نتیجه آنها می آموزند که در دنیای پیشرفته و پیچیدۀ کنونی، چگونه زندگی نمایند که از آسیب پذیری کمتری برخوردار باشند و در رقابتهای اجتماعی همیشه بازنده نباشند؛ چگونه خطرات را از خود دور سازند و در مورد توانمندی های خود به باورهای پایداری برسند. مهارت های زندگی به انسانها می آموزد که چگونه شکنندگی را از خودشان دور ساخته و به مسائل زندگی به عنوان معماهای قابل حل نگاه کنند.
اعتماد به نفس چیست؟
اعتماد به نفس، عبارت است از احساس اطمینان نسبت به خود. اعتماد به نفس یک فرد به نحوهی احساس او دربارهی «من» خویش بستگی دارد. شما در مورد خودتان چگونه فکر میکنید؟ آیا نظر مساعدی نسبت به خودتان دارید و به خودتان احترام می گذارید؟ اگر پاسخ شما به سوالات اخیر مثبت باشد، در این صورت می توان گفت که شما از یک من قوی و ایده آل، برخوردار هستید، اما اگر شما نظر مساعدی نسبت به خودتان نداشته باشید و برای خودتان احترام قایل نشوید، می توان گفت که شما دارای من ضعیفی هستید. با تعریفی که از اعتماد به نفس ارائه شد، حال به موضوع مهم « اعتماد به نفس در کودکان» اشاره میکنیم.
اعتماد به نفس در کودکان
وقتی بچه ها جمله های زیر را می گویند، می دانیم منظورشان چیست: من نمی توانم این کار را انجام دهم.بچه های دیگر بهتر از من هستند. من علاقه ای به انجام این کار ندارم. من ترسو هستم. این کار را انجام نمی دهم. در این جمله ها ما نیاز مبرم کودک را به اعتماد به نفس می شنویم. شنیدن این مسئله بسیار ناراحت کننده است. گاهی اوقات وقتی فرزندانمان احساس اعتماد به نفس ندارند، روی اعتماد به نفس ما نیز تأثیر می گذارند.
«یادم می آید که در سال سوم مدرسه، قاب عکسی را با حلقه های زرد، قرمز، طلایی و نارنجی درست کردم تا به مادرم هدیه کنم. او بسیار خوشحال شد و این باعث شد من حس خوبی پیدا کنم.» این حرفهای مردی پنجاه و هشت نه ساله است. او مدرک دکترا دارد و یافته های علمی بسیاری در سوابقش به چشم می خورد؛ اما وقتی در مورد اعتماد به نفس از او سؤال می شود، دربارۀ آن قاب عکس صحبت می کند.
این روزها دربارۀ خودباوری بسیار صحبت می شود؛ اما تا زمانی که ادراک این مسئله براساس تجربه نباشد، مفهومی پوچ است. عزت نفس بخش مجزایی نیست، بلکه با زندگی روزمره در هم آمیخته است و در نتیجۀ فعالیت مداومی که موفقیت ساز باشد حاصل می شود. بچه هایی که در محیط اطراف خانه به تجارب مثبتی دست یافته اند، نمونه بارز این مساله هستند. این کارها هزینه ای در بر ندارد و وقت چندانی نمی گیرد، بلکه به بچه ها قدرت تسلط می دهد و در آنها شهامت و تعلق به خانواده ایجاد می کند و ترس آنها را از چیزهای جدید و غیرمنتظره کم می کند. این کارها به بچه ها این نگرش را می دهد که: «من از عهدۀ این کار برمی آیم.» هدف ما این است که در بچه ها حس احترام به خود و احترام به دیگران را ایجاد کنیم که اساس اعتماد به نفس واقعی است. این بنایی است که آنها در طول زندگی به آن چیزهایی می افزایند.
تمرین اعتماد به نفس
ممکن است مطرح کردن تجربیاتی که با اعتماد به نفس همراه بوده اند، برای بچه ها مشکل باشد. این تجربیات باید آن قدر کوچک باشند که بچه ها بتوانند آنها را درک کنند؛ آن قدر بزرگ باشند که مشوق رشد و بالندگی باشند و آن قدر ساده باشند که والدین بتوانند آنها را به کار گیرند. اعتماد به نفس مانند یک رودخانه پس رفت، یا جریان پیدا می کند. این رودخانه همیشه دارای جریانات تندی نیست. بعضی روزها می دانید که می توانید از عهدۀ هر کاری برآیید و بعضی روزهای دیگر، حتی بیرون آمدن از رختخواب، خود، کار بزرگی است. بچه ها هم همین طورند. در چنین روزهای سختی بهتر است به یک اتفاق خوب فکر کنید که در گذشته رخ داده است و شما توانسته اید به خوبی از عهدۀ کار مشکلی برآیید و بر آن فائق شوید. این کار باعث می شود در روزهایی که اعتماد به نفستان جریان کمی دارد، نیروی مضاعفی پیدا کنید. وقتی بچه ها کوچکند، چندان مشکل نیست که به آنها کمک کنیم تا اعتماد به نفس به دست آورند. کارهای کوچک می توانند تأثیرات بزرگی داشته باشند. این کار را می توانید در خانه و با لوازمی مانند تلفن یا تلویزیون شروع کنید. تلفن در بیشتر خانه ها یافت می شود و وسیلۀ ایده آلی برای تمرین اعتماد به نفس در بچه ها است. بچه های کوچک از این وسیله استفاده می کنند تا با مادربزرگ، اقوام یا دوستانشان تماس بگیرند و این کار به آنها کمک می کند تا تمرینهای اولیۀ «هنر گفتگو» را انجام دهند. بچه های بزرگ تر نیز از این وسیله برای صحبت کردن استفاده می کنند؛ اما در عین حال اطلاعات خاصی نیز رد و بدل می شود.منبع: حوزه نت