پایه ریزی شخصیت اخلاقی کودک

شخصیت انسان و اساس خصوصیات اخلاقی وی از ابتدای کودکی پایه ریزی می شود. علاقه فراوان به فراگیری و انعطاف پذیری عمیق در برابر تأثیرات رفتار و عکس العملهای والدین و اطرافیان، ویژه مرحله خردسالی و قبل از ورود به دبستان است.
سه‌شنبه، 5 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پایه ریزی شخصیت اخلاقی کودک
موضوع تعلیم و تربیت، «انسان» است که از پیچیدگی روحی، لطافت عاطفی، دقت عقلی و ظرافت احساسی خاصی برخوردار است. عدم آشنایی با روشها و اصول علمی تعلیم و تربیت، ما را در سراشیبی، دشواریها و ناهنجاریهای روانی به پیش خواهد برد. مع الاسف در خانواده‌ها تربیت فرزندان و کودکان، معلول خلق و خوی والدین و تابع عادت و عدم آگاهی آنان به مسائل اساسی تربیت است، که در نتیجه این عدم توجه، اغلب کودکان از انضباط فردی و اجتماعی محروم بوده و در زندگی با آداب و اخلاق اسلامی بیگانه و فاقد اعتماد به نفس، شجاعت و عزم و اراده اند.
 
پرداختن به خویشتن و احساس وظیفه نسبت به تربیت خود و خانواده خود، اساسی ترین وظیفه ماست، «یا ایها الذین آمنوا قوا أنفسکم وأهلیکم نارا ..»(1) ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خویش را از آتش جهنم نگهدارید.
 
این مسأله حیاتی کمتر مورد توجه قرار می گیرد و اکثر زرق و برقها و مطامع و آرزوهای دور و دراز، ما را از صحیح زندگی کردن غافل کرده و از وظیفه اصلی مان باز داشته است، به طوری که در برخورد با دیگران رعایت هیچ گونه آداب و اخلاق اسلامی را نمی کنیم و معلوم نیست این آداب و اخلاق ، کی و کجا و در چه زمانی باید رعایت شود. هرگز درباره رفتار خود نمی اندیشیم و رفتار وکردارمان در برخورد با اعضای خانواده و افراد جامعه را به حساب نمی آوریم و هیچ گونه مراقبت و محاسبه ای در اعمال خود انجام نمی دهیم و تمام هوش و حواس خود را صرف کارهای به ظاهر مهمتر و پرسودتر وپر موقعیت تر ... و آرزوهای دور و دراز و خیالی خود می کنیم و از سود و زیان حقیقی و گذشت عمر خویش غافلیم و محصور در حصار عادتها و خواسته های نفسانی «وحبسنی عن نفعی بعد أملی»«آرزوهای دور و دراز مرا از رسیدن به سود واقعی به دور داشته است» (دعای کمیل).. کارهای واجب و لازم را از جمله کارهای پیش پا افتاده می پنداریم؛ کار با کودکان را از مقوله کارهایی می دانیم که وقت اضافه می خواهد و مربوط به افراد بیکار است؛ دور از شأن و مقام و موقعیت خود می دانیم که وقتمان صرف کار با کودکان شود و چیزهای مهمتری وجود دارد ؛ فرزندان را باید به مادرشان سپرد تا بزرگ شوند، بعد که بزرگ شدند باید درباره آنان تصمیم گرفت و جدی برخورد کرد. اساس و پایه اصلی شکل گیری شخصیت انسان در دوران هفت سال اول زندگی است؛ همان دوران حساسی که کودک در کنار والدین به سر می برد. این دوران، مهمترین مرحله زندگی یک انساندر چنین خانواده ای کودک قادر به رشد و تعالی نخواهد بود و به علت تسلط و نفوذ حیرت آور برنامه های تلویزیون، ارتباط بین فرزندان و پدر و مادر خانواده، قیچی شده و هر کس شب و روز خود را، به دنبال کارهای خود سپری می کند و هرکس به خاطر خواسته های خود به گرد آرزوهای خویش می چرخد... قرآن می فرماید: «والعصر، إن الإنسان لفی خسر، إلا الذین آمنوا وعملوا الصالحات ...».
 
معلمان و مربیان نسبت به حقوق افراد تحت تربیت خود، مسؤولیتی بس بزرگ دارند و باید در راه شناخت و رعایت وظیفه خود نسبت به دانش آموزان سعی و تلاش نمایند، چرا که بدون شناخت و آگاهی، در پی ریزی و سازماندهی شخصیت کودکان، گام برداشتن گناهی است نابخشودنی که دیگر، قابل جبران نمی باشد.
 
مهمترین وظیفه والدین و مربیان، شناخت کودکان و درک وتحلیل حالات و رفتار آنان است و مخصوصا توجه به این نکته است که در برخوردها و ارتباط خود با کودکان ، نهایت صبر و بردباری وتحمل و خویشتن داری را نشان دهند، زیرا به تجربه ثابت شده : والدینی که در رفتار با فرزندانشان از صبر و بردباری و حوصله کافی برخوردار هستند، بیشتر در فرزندشان نفوذ دارند و بیشتر مورد توجه آنان قرار می گیرند و آنان که در زندگی کم حوصله اند، نمی توانند با فرزندان خود ارتباطی صمیمانه و نزدیک برقرار نمایند.
 
والدین نباید همیشه انتظار داشته باشند که کودکان ، کارها را دقیق و بی اشکال به پایان برسانند. باید همواره از انتقاد و اعتراض نسبت به اعمال و رفتار کودک جدا خودداری کرد و با تشویق و ستایش از زحمات و کارهای خوب و تکیه بر نقاط مثبت وی او را هدایت و ارشاد کرد.
 
شخصیت انسان و اساس خصوصیات اخلاقی وی از ابتدای کودکی - بخصوص در سالهای اولیه عمر- پایه ریزی می شود. علاقه فراوان به فراگیری و انعطاف پذیری عمیق در برابر تأثیرات رفتار و عکس العملهای والدین و اطرافیان، ویژه مرحله خردسالی و قبل از ورود به دبستان است؛ به همین دلیل، همه معلومات، عادتها، عکس العملها، ویژگیهای اخلاقی ای که در این دوران، تحصیل می گردد، به طور ریشه دار و مستحکم و عمیق در روح کودک باقی مانده و بنای اصلی شخصیت و سازمان و شاکله وجودی او را تشکیل می دهد و براساس آن، شخصیت او شکل می پذیرد.
 
بنابر تحقیقاتی که به وسیله دانشمندان رفتارشناس صورت گرفته است، بیشتر نابسامانیها و بزهکاریهای رفتاری در بزرگسالان، نتیجه تربیت غلط و برخورد ناصحیح در دوران اولیه رشد و آغاز سالهای زندگی است.
 
در واقع، اساس و پایه اصلی شکل گیری شخصیت انسان در دوران هفت سال اول زندگی است؛ همان دوران حساسی که کودک در کنار والدین به سر می برد. این دوران، مهمترین مرحله زندگی یک انسان و به تعبیر پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم دوران سیادت و آقایی انسان به شمار می رود؛ پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «الولد سید سبع سنین، وعبد سبع سنین، و وزیر سبع سنین». (2)
 
این دوران، تنها مقدمه رشد و زندگی انسان نیست، بلکه دوران بی مانند و حساس و پراهمیت یک انسان است و پیش بینی این که طفل امروز در آینده به چگونه انسانی تبدیل خواهد شد تا حدود زیادی با این مسأله در ارتباط است که در سنین خردسالی در دامن چه کسی پرورش یافته و از چه پستانی شیر خورده و از چه مالی تغذیه کرده و در چه محیطی زندگی کرده و با چه کسانی معاشرت داشته و اطرافیان وی چه تأثیراتی در روح و فکر و قلب او بر جای گذاشته اند؟
 
پی‌نوشت‌ها:
  1. تحریم (۶۶) آیه ۶.
  2. مکارم الأخلاق، ص۲۲۷.
 منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.