برخوردهای مختلف با جنس مخالف

برقراری روابط پنهانی و مخفیانه، در طبیعت ارتباط بین دو جنس نهفته است، لیکن باید بین ارتباط پنهانی قبل و بعد از ازدواج تفاوت آشکار و اساسی قائل بود.
چهارشنبه، 3 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
برخوردهای مختلف با جنس مخالف
از انواع برخورد و رفتارهای متقابل بین دو جنس مخالف در جامعه ما، رفتار خشک و محدود است. در این نوع رفتار، زن یا مرد به گونه ای با جنس مخالف مواجه می شود که گویی از وی متنفر است یا به شدت او را طرد می کند. هر چند حفظ حدود شرعی از جمله نحوه نگاه کردن به نامحرم جزء صفات متعالی انسانی است، اما حفظ این حدود نباید منجربه نشان دادن رفتار توهین آمیز شود.
 

برخورد مبتنی بر پرخاشگری

در توضیح این مطلب، بهتر است به تفاوت عصبانیت یا خشم که نوعی هیجان است و پرخاشگری که یک نوع رفتار و تمایل است، اشاره ای بکنیم. پرخاشگری در اصل تمایل یا عمل فرد است در جهت آسیب زدن به یک شی یا شخص دیگر، در حالی که عصبانیت یک حالت برانگیخته هیجانی است که در آن، تغییرات بدنی آشکاری دیده میشود.
 
در حالت عصبانیت، فرد کنترل خود را بر اعمالش تا حدودی از دست می دهد. پرخاشگری ممکن است زمانی با عصبانیت و زمانی بدون آن بروز می کند. فردی که با خونسردی تمام در گوشه ای نشسته، چیزی را از عمد خراب می کند یا حتی در پرخاشگری های افراطی یا خونسردی تمام، جان فردی را می گیرد. در واقع پرخاشگری را بدون عصبانیت از خود نشان می دهد. ولی فردی که با عصبانیت دست به شکستن چیزی یا ضرب و جرح دیگری می زند، فردی است که پرخاشگری و عصبانیت را با هم دارد. برخی از برخوردهای بین دو جنس در جامعه ما از نوع برخوردهای پرخاشگرانه است. ما این برخوردها را به نحو آشکار از برخوردهای هیجان زده مجزا می کنیم. پسری برای نشان دادن توجه دختر به خود، با موتور یا ماشین از کنار او با سرعت می گذرد و او را می ترساند، این قبیل رفتارها نشانگر رفتارهای پرخاشگرانه است. پرخاشگری به جنس مخالف، می تواند مشکلاتی را در زندگی آتی انسان ایجاد کند. سرچشمه پرخاشگری یک تمایل درونی برای آسیب زدن است که ممکن است به صورت اعمالی که فرد مقابل را ناراحت میکند یا کلمات آزاردهنده بروز کند.

 
روابط پنهانی

روابط پنهانی، یکی دیگر از انواع برخوردها بین دو جنس مخالف در جامعه ماست، که معمولا پیش از ازدواج است. برقراری روابط پنهانی و مخفیانه، در طبیعت ارتباط بین دو جنس نهفته است، لیکن باید بین ارتباط پنهانی قبل و بعد از ازدواج تفاوت آشکار و اساسی قائل بود. در ازدواج می تواند عمیق ترین روابط فردی و پنهانی بین دو جنس شکل گرفته و به شکل مطلوبی استمرار پیدا کند، در صورتی که پیش از ازدواج، این نوع روابط به خصوص از جانب افرادی که نمی توانند بر رفتار خود تسلط کافی داشته باشند، می تواند مشکل ساز باشند. دختران و پسرانی که بدون تسلط کافی بر اعمال و رفتار خود، با یکدیگر روابط پنهانی برقرار می کنند، معمولا در این زمینه دچار نوعی آسیب یا شکست می شوند.
 

برخورد غیرعادی و ناپخته

این نوع برخوردها بیشتر توسط کسانی صورت میگیرد که به لحاظ فرهنگی، تحول هوشی و تحول شخصیتی در سطحی بسیار پایین و مبتذل قرار گرفته اند. متلک گویی، ایجاد مزاحمت های خیابانی و مزاحمت های تلفنی از جمله رفتارهای ناپخته است.
 

افراط در معاشرت

این نوع رفتار که معمولا متأثر از فرهنگ غربی در زمینه ارتباط بین دو جنس است، بیشتر در خانواده‌هایی که دارای فرهنگ منسجم و اصیل شرقی و اسلامی نیستند دیده می شود. اختلاط بیش از حد بین دختر و پسر پیش از ازدواج، با توجیهاتی مانند زمینه سازی برای شناخت بهتر یکدیگر یا زمینه سازی برای کسب تجربه‌های عملی برای یک ازدواج موفق، صورت می گیرد. میهمانی‌ها، جشن تولدها، مراسم مختلف ورزشی و مسافرت های دسته جمعی که معمولا بستر چنین روابطی است در میان این افراد به وفور دیده می شود. چنین اعمالی بدون توسل به عناصری از فرهنگ غرب اساسا امکان پذیر نیست و این نکته، معمولا مردم را دچار تعارض و آشفتگی می کند. زیرا یک فرهنگ، انسجام دارد و ما نمی توانیم فرهنگ را به شکل مخلوط و بدون انسجام و برگرفته از جوامع دیگر به کار بگیریم. شاید گرفتاری بزرگ بشر در عصر حاضر دورافتادن از یک فرهنگ منسجم و سازمان یافته باشد.
 
دختری دانشجو و نسبتا باهوش چند ماه پیش برای مشاوره نزد من آمده بود و از خداحافظی دوست پسرش که قصد داشت به خارج از کشور سفر کند و با او به طور کامل قطع رابطه کرده بود، شاکی بود. او می گفت: ابتدا فکر میکردم چه ضرورتی دارد یک زن، تمام عمر خود را تنها با یک مرد سپری کند، در صورتی که می تواند با مردهای مختلفی ارتباط داشته باشد، ولی حالا بعد از آشنایی چند ماهه ام با این پسر، رفتن او برایم غیرقابل تحمل شده است، احساس می کنم نمی توانم دوری‌اش را تحمل کنم. ملاحظه می فرمایید که فکر این خانم، برگرفته از یک عنصر غربی است که متأسفانه راهنمای او در این دوستی شده است. چنین افکاری، با عناصر فرهنگی و عرفانی شرق در تعارض و تضاد است. محبت و دلبستگی، از سرمایه های بزرگ انسانی است که با عناصر فکری غرب در بسیاری مواقع در تعارض و تضاد است. به عبارت دیگر، آنچه زندگی انسان را در کنار انسان دیگری در سراسر عمر توجیه میکند، عشق و علاقه ای است که بین آنها به وجود می آید و روز به روز بیشتر می شود.
 
ملاحظه می شود که افراط در معاشرت، یک پدیده غربی در جامعه ماست. ما برای برخوردهای مناسب بین دو جنس، برنامه و نظام و حدود معینی را به شکل مشخصی در اختیار داریم.
 
منبع: دخترانه، مهدی نیک خو، مؤسسه بوستان کتاب،چاپ اول،قم 1393


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط