نگاهی به عقاید دینی و عملکرد سیاسی مختار ثقفی

مختار؛ عقاید و عملکرد - بخش نخست

اگر چه پخش مکرر سریال مختارنامه از صدا و سیما در سال‌های اخیر تا حدی پرده از این شخصیت مهم تاریخ اسلام برداشته است اما با توجه به محدودیت آثار نمایشی در روایت بی‌طرفانه‌ی تاریخ و نیز اقتضائات هنری این نوع آثار در دخل و تصرف محتوایی، ضروری است مقالاتی به زبان فارسی روان برای عموم مردم نگاشته شود و چهره‌ی راستین این منتقم کربلا را به جامعه بشناساند.
چهارشنبه، 3 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی بهاری
موارد بیشتر برای شما
مختار؛ عقاید و عملکرد - بخش نخست
اگر چه پخش مکرر سریال مختارنامه از صدا و سیما در سال‌های اخیر تا حدی پرده از این شخصیت مهم تاریخ اسلام برداشته است اما با توجه به محدودیت آثار نمایشی در روایت بی‌طرفانه‌ی تاریخ و نیز اقتضائات هنری این نوع آثار در دخل و تصرف محتوایی، ضروری است مقالاتی به زبان فارسی روان برای عموم مردم نگاشته شود و چهره‌ی راستین این منتقم کربلا را به جامعه بشناساند. نگارنده در این مقاله می‌کوشد در حد توان این مهم را انجام دهد.

مختار بن ابی‌عبید ثقفی در سال اول هجرت به دنیا آمد.(1). از دوران کودکی او اطلاعات چندانی در دسترس نیست جز آن که روزی امیرمومنان او را بر ران مبارک نشانده، دست پُرمهر نوازش به سرش کشیده و او را زیرک خوانده است.(2) روزی دیگر نیز امیرمومنان ایشان را کشنده‌ی قاتلان اهل بیت معرفی کرده است.(3)

در دوران امام حسن مجتبی علیه السلام وقتی ایشان مهمان عموی مختار در مدائن بود طبق برخی روایات تاریخی، او به عمویش پیشنهاد کرد امام را به معاویه تحویل دهد تا ثروتی سرشار از معاویه بگیرد. البته برخی محققان رجالی مانند حضرت آیت الله خویی روایت را مرسل و ضعیف دانسته‌اند(4) و جناب سید محسن امین نیز نیت واقعی مختار را امتحان کردن عمویش می‌داند(5) (تا بداند اگر عمویش قصد دارد امام را به معاویه تحویل دهد او حضرت را به مکان دیگری ببرد) 

اما مهم‌ترین دوران زندگی مختار، به قیام عاشورای حسینی بازمی‌گردد. او در جریان قیام نقشی پررنگ داشت و حتی به هنگام حضور مسلم بن عقیل در کوفه، منزل مختار محل اسکان او بود.(6) اُمویان به مختار اجازه ندادند در کربلا حضور پیدا کند و در رکاب امام زمانش شمشیر بزند. از این روی در زندان ابن مرجانه اسیر بود و به اجبار جور اموی، توفیق هم‌رکابی با دلاوران کربلا را از دست داد.(7) مدتی بعد از قیام پُرجلوه‌ی حسینی، با توصیه‌نامه‌ای که شوهر خواهرش، عبدالله بن عمر بن خطاب به یزید بن معاویه نوشت، از زندان رهایی یافت.(8) وقتی آزاد شد که کار از کار گذشته بود و ددمنشان اهریمن‌خوی، خورشید را به خاک و خون کشیده بودند. اما مختار، مردی نبود که پای تصمیمش سست شود و دل غضبناکش بلرزد. او بنا داشت با دست انتقامش، کوه امویان را از جای برکند و با شمشیر آکنده از خشم شیعی‌اش، گردن نمازگزاران امام‌کُش را بزند! به هر تقدیر، ابن زیاد شرط آزادی مختار از زندان را رفتن از کوفه دانسته بود(9) به همین روی او کوفه را به مقصد مکه ترک کرد. در مکه با عبدالله بن زبیر بیعت کرد(10) (البته با شروطی) و در جنگ‌ علیه سپاه شام، در کنارش شمشیر زد. اما وقتی عبدالله خود را خلیفه خواند، مکه را ترک کرد و راهی کوفه شد تا مقدمات قیام علیه کشندگان نوه‌ی پیامبر را فراهم آورد.(11)

پیش از آن که مختار، شعله‌ی قیامش را برافروزد، توابین قیام کردند. آنان کسانی بودند که خود را به دلیل یاری نکردن امام مظلوم‌شان در کربلا مقصر می‌دانستند و معتقد بودند این لکه‌ی ننگی بر دامن‌شان است و تنها راه زدودنش، کشتن قاتلان سید شهیدان و شهادت در این راه است.(12) مختار، سلیمان صرد خزاعی، فرمانده‌ی توابین، را فردی ناآشنا با فنون رزمی می‌دانست و معتقد بود این قیام راه به جایی نخواهد برد از این روی، به توابین نپیوست(13) و همین مساله باعث شد حدود 4 هزار نفر از 16 هزار نفری که با سلیمان بیعت کرده بودند کنار بکشند.(14) مختار به هنگام قیام توابین دوباره به زندان افتاد و این بار هم با وساطت شوهر خواهرش عبدالله بن عمر بن خطاب از زندان آزاد شد.(15) پس از آزادی دوباره از زندان، آتش قیامش را برافروخت و آن را به جان قاتلان امام حسین انداخت و خاکسترشان کرد. حرمله بن کاهل اسدی، شمر ذی‌الجوشن، سنان بن انس، عمر بن سعد، عبیدالله زیاد، خولی بن یزید و ... همه به دست توانمند مختار به هلاکت رسیدند و کیفر دنیایی جنایت وحشیانه‌شان را دیدند.(16) قیام مختار 16 ماه به طول انجامید و پس از جنگ‌های مختار با مروانیان شامی و زبیریان حجازی، با شهادت منتقم خون شهدای کربلا در سال 67 هجری، به پایان رسید.(17)

این خلاصه‌ای بود از زندگی مختار ثقفی. اما آن چه باید بدان پرداخت آرای گوناگون عالمان دینی مذاهب مختلف پیرامون مختار است. چنان که برخی او را مشکوک و یا حتی منحرف می‌خوانند! طبیعی است قضاوت درباره‌ی شخصی که هزار و اندی سال پیش می‌زیسته است را باید به اسناد تاریخی سپرد و دید که صحیح‌ترین روایت‌های تاریخی درباره‌ی او چه می‌گویند؟ در بخش بعدی مقاله، به نگاه عالمان شیعی و سنی درباره‌ی «مختار» خواهیم پرداخت.


پی‌نوشت‌ها:
(1) الکامل فی التاریخ، ج2، ص111
(2) إختیار معرفة الرجال، ج1، ص127
(3) بحار الانوار، ج45، ص340
(4) معجم رجال الحدیث، ج19، ص105
(5) اعیان الشیعه، ج7، ص230
(6) الاخبار الطوال، ج1، ص231
(7) انساب الاشراف، ج6، ص377
(8) همان
(9) همان
(10) تاریخ ابن خلدون، ترجمه‌ی متن، ج2، ص37 به نقل از مقاله‌ی «مختار» در سایت ویکی شیعه
(11) آفرینش و تاریخ، ترجمه‌ی متن، ج‌۲، ص۹۱۰ به نقل از سایت ویکی شیعه
(12) الطبقات الکبری، ج6، ص25
(13) انساب الاشراف، ج6، ص367
(14) تاریخ ابن خلدون، ترجمه‌ی متن، ج‌۲، ص42 به نقل از سایت ویکی شیعه
(15) همان
(16) اسد الغابه، ج4، ص347
(17) همان


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.