اثبات وجود خداوند

اگر شناخت مفهومی خداوند ممکن نبود، نزول آیات خداشناسی از سوی خدای متعال لغو میشد. مطلب قابل توجه این است که نباید مفاهیم خداشناسی را معبود حقیقی دانست.
پنجشنبه، 4 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اثبات وجود خداوند
پرسش آغازین در باب خداشناسی این است که آیا شناخت یقینی خداوند متعال، امکان پذیر است؟ پاسخهای گوناگون به این پرسش داده شده است:
 
1- پوزیتیویست‌ها و تجربه گرایان افراطی که تنها روش تجربه و مشاهده پذیری را معیار شناخت می دانند، هر گونه شناخت خداوند را به جهت غیر تجربی بودنش، محال دانسته و خداشناسی را بی معنا معرفی کرده اند. بحثهای معرفت شناختی و حقانیت روش عقلی و شهودی، موجب ابطال این ادعا می گردد.
 
۲- برخی از عارفان، بر این باورند که علم به ذات و کنه خدا به جهت نامتناهی و نامتعین بودنش؛ و متناهی بودن انسان و محدودیت ادراکش، امکان پذیر نیست، ولی شناخت صفات خداوند، ممکن است. بحث ذات نامتعین در عرفان نظری که به اسم، وصف و رسم، توصیف شدنی نیست و مسأله تعین اول و ثانی که جامع جمیع اسماء و صفات به نحو اندماجی در تعین اول و تفصیلی در تعین ثانی است، تبیینی از این دیدگاه است. این گروه توجه نکرده اند که صفات خداوند، عین ذات و همچون ذات حق تعالی نامتناهی هستند و تفکیک معرفتی ذات و صفات باری تعالی، توجیه عقلی یا نقلی ندارد.
 
۳. عده ای معتقدند که خداشناسی به جهت نامتناهی بودن ذات و صفات حق تعالی به صورت تشبیهی و غیر تنزیهی ممکن نیست و تنها باید حق تعالی را با صفات سلبی و تنزیهی شناخت. این ادعا ناتمام است، برای این که آدمی از طریق مفاهیم به ذات و صفات خداوند شناخت پیدا می کند. آنچه نامحدود و نامتناهی است، وجود ذات و صفات الهی است، نه مفاهیمی مانند علم باری، قدرت الهی، حکمت و عدل الهی و غیره که کاملا شناخته شده و قابل اثبات عقلی اند، گرچه کنه و مصداق حقیقی صفات الهی قابل ادراک نباشند؛ به عبارت دیگر، قوه عاقله بشر، وظیفه ای جز ادراک مفاهیم کلی ندارد و کار او شناخت حقایق خارجی به طور مستقیم و مباشر نیست، گرچه مفاهیم ادراک شده، دارای حیثیت حکایت از خارج اند و واقعیت خارجی را نشان می دهند و برهان، نیز مصداق خارجی را برای آن مفاهیم ثابت می کند. معنای روایت «ان الله احتجب عن العقول کما إحتجب عن الأبصار» این است که، علم به ذات و صفات الهی به دلیل نامتناهی بودنشان محال است، ولی شناخت مفهومی حق تعالی که حکایت از خارج می کند، ممکن می باشد.
 
۴. عده ای، با شناخت تشبیهی به تعریف و شناخت خدای سبحان پرداخته و فرقه انحرافی مشبهه را در میان مسلمانان به وجود آوردند. این طایفه، آیاتی مانند: «یدالله فوق ایدیهم» را به معنای دست جسمانی گرفته و با بهره گیری از روایات جعلی و اسرائیلیات، تفسیر مادی برای حق تعالی ارایه کردند. شاخه هایی از سلفیهی اهل سنت و فرقه وهابیت بر این آسیب گرفتار شدند (1)
 
5. مفهوم واقعیت نامحدود، قابل شناخت و اثبات خارجی آن، ممکن است، همان - گونه که کشف حضوری و شهودی حقیقت وجودی آن نیز امکان پذیر است. این دیدگاه، با استفاده از عقل و آیات و روایات قابل دفاع است؛ برای این که با استدلال عقلی و با بهره گیری از آیات و روایات، می توان وجود و صفات حق تعالی را اثبات و به تبیین خداشناسی پرداخت.
 
اگر شناخت مفهومی خداوند ممکن نبود، نزول آیات خداشناسی از سوی خدای متعال لغو میشد. مطلب قابل توجه این است که نباید مفاهیم خداشناسی را معبود حقیقی دانست. معبود حقیقی عبارت از واقعیت خارجی حق تعالی است و مفاهیم، حکایت گر آن معبود حقیقی هستند.
 
امام باقر (علیه السلام) در این باره می فرماید: «کلما میزتموه بأوهامکم فی أدق معانیه مخلوق مثلکم مردود إلیکم»؛ یعنی: آنچه در اذهان شما با دقیق ترین معانی تصور شود، همانند شما مخلوق و مصنوع است(2). پس تصورات ذهنی، مخلوق نفس آدمی است؛ پس تصور خدا، غیر از وجود خداست، گرچه حاکی از اوست. نتیجه آن که، با علم حصولی، مفهوم خدا و صفات و افعال الهی درک می شود. این مفهوم، با دلیل عقلی بر واقعیت خارجی حق تعالی دلالت دارد. علم حضوری نیز به درک وجود خارجی خداوند متعال کمک می کند. ولی وجود آدمی، به جهت نقص و فقر وجودی، با علم حضوری و حصولی نمی تواند به کنه نامحدود الهی دست یابد و احاطه پیدا کند.
 
روشن است که به لحاظ منطقی، بحث از تعریف خدا، بر بحث از وجود خدا مقدم است و به بیان منطقی مطلب «ما شارحه» بر مطلب «هل بسیطه» تقدم دارد. پس قبل از پرداختن به بحث «براهین اثبات وجود خدا»، باید تصوری هر چند اجمالی، از مفهوم خداوند داشته باشیم و سخن گفتن از وجود یا عدم خدا، بدون داشتن مفهوم و تصوری از او، بی معناست. تلقى رایج از ماهیت و صفات خداوند متعال در میان فیلسوفان دین و متألهان مغرب زمین که به خداشناسی توحیدی کلاسیک (Classical theism)معروف است؛ همان تلقی از خداوند است که غالب متفکران ادیان توحیدی (یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام) آن را با تغییر مختصری پذیرفته اند. «خدا باوری» را میتوان اعتقاد به خدای واحد، خالق نامتناهی، قایم به ذات، مجرد، سرمدی، تغییرناپذیر، تأثرناپذیر، بسیط، کامل، عالم مطلق، قادر مطلق، خیر مطلق، متشخص و شایسته پرستش دانست. اگر خداوند متعال، نامتناهی است، باید واجد همه صفاتی باشد که عاری که از هر محدودیتی است. این حقیقت در فرهنگ اسلامی با عنوان الله شناخته می شود؛ یعنی خداوند، واجد همه صفات جمال و جلال و از تمامی موجودات، برتر و کامل تر و خالق جمیع ما سوى الله است.
 
پی‌نوشت‌ها:
۱. جریان شناسی ضدفرهنگ ها، قم: انتشارات تعلیم و تربیت اسلامی، ۱۳۸۹، گفتار وهابیت
۲. فیض کاشانی، محجه البیضاء، انتشارات اسلامی ۱۳۷۳ ش، ج ۱، ص ۱۳۱.
 
منبع: کلام نوین اسلامی، عبدالحسین خسروپناه، انتشارات تعلیم و تربیت اسلامی، چاپ اول، قم 1390


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.