نمیدانم شما هم در منزل تان از آن آلبومهای قدیمی دارید یا نه؛ آلبومهایی که جلدهای قطور چرمی دارند و صفحات اصلی آلبوم هم کاغذهای سیاه رنگی است که عکسهای سیاه و سفید قدیمی را با چسب به آنها میچسباندند.
اما مهمتر از خود آلبوم، عکسهای قدیمی و سیاه و سفید آن است که هر یک به اندازهی یک فیلم سهساعته حرف و مطلب در خود ذخیره کردهاند؛ البته به شرطی که این عکس را بدهید دست یکی از همان بازماندگان دوران «ای جوونی کجایی که یادش بخیر!» تا از کفش و کلاه و لباس و ژست افراد موجود در عکس گرفته تا در و دیوار و استکان و سماور و حتی گربه کوچک گوشهی عکس برای شما توضیح مفصل بدهد که بفهمید در طول این چند دهسال دنیا چه تغییراتی که نکرده!
حتماً میپرسید: برای چه این مقدمات را گفتیم؟! راستش ذکر همهی این مقدمات برای آن بود که بگوییم فرض کنید یکی از این آدمهای چند نسل قبل، مثلاً مرحوم میرزاجعفر که دایی بزرگ پدربزرگتان میشود و سال 1309 به رحمت خدا رفته، الان زنده میشد و روزگار ما را میدید. فکر میکنید بندهی خدا چه حالی میشد وقتی این قیافههای عجیب و غریب و تیپ و مدلهای فشن و ماشینها و موبایلها و مغازههای لوکسفروشی و کافیشاپ و امثال آن را میدید؟!
بههرحال گاهی هم بد نیست یک نگاهی به خود و زندگی و ریخت و قیافه و عادتها و رفتارهایمان بیاندازیم تا بهخاطر این دنیازدگیها و تجملگراییهای بیاساس و دور از عقلانیت از اصل و حقیقت خودمان دور نیفتیم و بهخصوص در این ایام عید نوروز که بازار دیدوبازدید گرم است خیلی آلودهی این تجملگراییها نشویم.
اما مهمتر از خود آلبوم، عکسهای قدیمی و سیاه و سفید آن است که هر یک به اندازهی یک فیلم سهساعته حرف و مطلب در خود ذخیره کردهاند؛ البته به شرطی که این عکس را بدهید دست یکی از همان بازماندگان دوران «ای جوونی کجایی که یادش بخیر!» تا از کفش و کلاه و لباس و ژست افراد موجود در عکس گرفته تا در و دیوار و استکان و سماور و حتی گربه کوچک گوشهی عکس برای شما توضیح مفصل بدهد که بفهمید در طول این چند دهسال دنیا چه تغییراتی که نکرده!
حتماً میپرسید: برای چه این مقدمات را گفتیم؟! راستش ذکر همهی این مقدمات برای آن بود که بگوییم فرض کنید یکی از این آدمهای چند نسل قبل، مثلاً مرحوم میرزاجعفر که دایی بزرگ پدربزرگتان میشود و سال 1309 به رحمت خدا رفته، الان زنده میشد و روزگار ما را میدید. فکر میکنید بندهی خدا چه حالی میشد وقتی این قیافههای عجیب و غریب و تیپ و مدلهای فشن و ماشینها و موبایلها و مغازههای لوکسفروشی و کافیشاپ و امثال آن را میدید؟!
بههرحال گاهی هم بد نیست یک نگاهی به خود و زندگی و ریخت و قیافه و عادتها و رفتارهایمان بیاندازیم تا بهخاطر این دنیازدگیها و تجملگراییهای بیاساس و دور از عقلانیت از اصل و حقیقت خودمان دور نیفتیم و بهخصوص در این ایام عید نوروز که بازار دیدوبازدید گرم است خیلی آلودهی این تجملگراییها نشویم.
تجملگرایی چیست ؟
تجمل در لغت به معنای زیبانمودن یا زیبا نشاندادن خود است؛ روشن است که این امر به خودی خود نهتنها کار بدی نیست، بلکه امری بسیار مطلوب و پسندیده است، به شرطی که به شکل معقول و مشروع انجام شود؛ اما تجملگرایی در اصطلاح علم اخلاق یک امر ناپسند محسوب میشود که عبارت است از گرایش بیش از حد به زیباییها و ظواهر فریبندهی دنیا. البته همانطور که از این تعریف پیداست وسایل رفاه زندگی ربط مستقیمی به تجملگرایی ندارد و ممکن است بگوییم تهیهی برخی لوازم زندگی یا ابزارهایی مانند موبایل و لپتاپ که به زیبایی و تجمل شخص یا خانه و زندگی میافزاید تا وقتی که حدود آن رعایت شود نهتنها اشکال ندارد، بلکه بسیار پسندیده است؛ اما امان از وقتی که انسان کنترل خودش را از دست بدهد و فرمان را بدهد به دست شیطان که هر طور خواست ما را پیچ و تاب دهد و برای ما تصمیم بگیرد: «هی! تو چیات از فلانی کمتره که رفته آیفون6 گرفته؛ برو هر طور که هست پولش و جور کن و بخر حالش و ببر.»
بهخصوص در این ایام عید نوروز و بازار داغ دیدوبازدید و رفتوآمد این مسئله ممکن است به شدت خودنمایی کند و باید همهی افراد بهخصوص نوجوانان عزیز به این خطر بزرگ توجه داشته باشند که در دام شیطان نیفتند و فرمان زندگی را دست هوای نفس و شیطان ندهند.
بهخصوص در این ایام عید نوروز و بازار داغ دیدوبازدید و رفتوآمد این مسئله ممکن است به شدت خودنمایی کند و باید همهی افراد بهخصوص نوجوانان عزیز به این خطر بزرگ توجه داشته باشند که در دام شیطان نیفتند و فرمان زندگی را دست هوای نفس و شیطان ندهند.
حالا این حرامه؟
ممکنه دوست عزیزی بگه: «من قبول دارم که چشم و همچشمی و تجملگرایی چیز خوبی نیست، اما اگه این کار رو انجام بدیم یعنی گناه کردیم؟»
در جواب این سؤال باید گفت: «تجملگرایی به خودی خود یک رفتار غیر اخلاقی است؛ اما میتواند به کار حرام و گناه هم منجر شود؛ یکی از روشنترین موارد حرام در تجملگرایی مسئلهی اسراف است؛ تقریباً اکثر افرادی که اهل تجملگرایی هستند به نوعی گرفتار گناه کبیره اسراف هم میشوند. اسراف به معنى وسیع کلمه هرگونه تجاوز از حد در هر کارى است که انسان انجام مىدهد؛ ولى غالبا این کلمه در مورد هزینهها و خرجها کنار میرود؛ یعنی مصرف بیش از اندازه از نعمتهای الهی و بههدردادن آنها یا عدم استفادهی مناسب و لازم از این نعمتها؛ بدیهی است وقتی انسان در کفش و لباس کیف و موبایل و مانند آن بیدلیل و تنها برای چشم و همچشمی به تعویض و خریدهای بیمورد دست بزند، از لوازم قبلی استفادهی مناسبی نکرده و این رفتار میتواند مصداق اسراف باشد.
در جواب این سؤال باید گفت: «تجملگرایی به خودی خود یک رفتار غیر اخلاقی است؛ اما میتواند به کار حرام و گناه هم منجر شود؛ یکی از روشنترین موارد حرام در تجملگرایی مسئلهی اسراف است؛ تقریباً اکثر افرادی که اهل تجملگرایی هستند به نوعی گرفتار گناه کبیره اسراف هم میشوند. اسراف به معنى وسیع کلمه هرگونه تجاوز از حد در هر کارى است که انسان انجام مىدهد؛ ولى غالبا این کلمه در مورد هزینهها و خرجها کنار میرود؛ یعنی مصرف بیش از اندازه از نعمتهای الهی و بههدردادن آنها یا عدم استفادهی مناسب و لازم از این نعمتها؛ بدیهی است وقتی انسان در کفش و لباس کیف و موبایل و مانند آن بیدلیل و تنها برای چشم و همچشمی به تعویض و خریدهای بیمورد دست بزند، از لوازم قبلی استفادهی مناسبی نکرده و این رفتار میتواند مصداق اسراف باشد.
یعنی چند تا لباس داشته باشیم؟
نکتهی مهم در این مسئله این است که بدانیم تعداد لباس و استفادهی معقول از آنها اسراف نیست، بلکه عدم استفادهی کافی و متعارف از یک لباس یا هر وسیله دیگر مصداق اسراف است. در روایتی نقل شده یکی از اصحاب از امام صادق علیهالسلام پرسید: آیا مؤمن میتواند ده پیراهن داشته باشد؟
حضرت فرمود : « آری! اینها اسراف نیست؛ اسراف آن است که لباس بیرون و مهمانیات را لباس خانه و دم دستی قرار دهی [که زودتر از وقتش خراب شود].» (کافی، ج6، ص441)
پس تنوع لباس در اندازهی طبیعی و معقول که از همه به اندازهی مناسب استفاده شود، امری قابل قبول است؛ اما انجام رفتاری که به عدم استفادهی مناسب و کافی از یک لباس بیانجامد میتواند مصداق اسراف باشد.
پس باید از این خطر بزرگ، یعنی از اسرافکارشدن، پرهیز کرد؛ امری که در تجملگراییها بسیار اتفاق میافتد و انسان را برادر شیطان میکند؛ بله! تعجب نکنید، به تعبیر قرآن «اسرافکاران برادران شیطان هستند.» (اسراء، آیه 27)
انشاءالله در شمارهی آینده به موضوع مهم مد و مدگرایی خواهیم پرداخت.
حضرت فرمود : « آری! اینها اسراف نیست؛ اسراف آن است که لباس بیرون و مهمانیات را لباس خانه و دم دستی قرار دهی [که زودتر از وقتش خراب شود].» (کافی، ج6، ص441)
پس تنوع لباس در اندازهی طبیعی و معقول که از همه به اندازهی مناسب استفاده شود، امری قابل قبول است؛ اما انجام رفتاری که به عدم استفادهی مناسب و کافی از یک لباس بیانجامد میتواند مصداق اسراف باشد.
پس باید از این خطر بزرگ، یعنی از اسرافکارشدن، پرهیز کرد؛ امری که در تجملگراییها بسیار اتفاق میافتد و انسان را برادر شیطان میکند؛ بله! تعجب نکنید، به تعبیر قرآن «اسرافکاران برادران شیطان هستند.» (اسراء، آیه 27)
انشاءالله در شمارهی آینده به موضوع مهم مد و مدگرایی خواهیم پرداخت.
نویسنده: روحالله حبیبیان
تصویرساز: احسان سلیمانی