ولايت مطلقه فقيه
نویسنده : آیت الله جوادی آملی
1. ولايت يا مسئوليت مطلقه ، اختصاص به برترين فقيه جامع الشرايط زمان دارد که اولا، اجتهاد مطلق دارد و همه ابعاد اسلام را به خوبي مي شناسد و ثانيا از عدالت و امانتي در خور جامعه اسلامي بهره مند است که او را از کجروي ها و هوا مداري ها دور مي سازد و ثالثا داراي شناخت دقيق زمان و درک شرايط جامعه و هوش و استعداد بسيار و قدرت مديريت و شجاعت و تدبير است و چنين فقيهي را خبرگان مجتهد و عادل و منتخب مردم، پس از فحص و جستجوي فراوان شناسايي کرده ، به مردم معرفي مي نمايند و سپس بر بقا و دوام و اجتماع همه شرايط و اوصاف رهبري در شخص رهبر نظارت دارند.
2.... فقيه جامع الشرايط همه اختيارات پيامبر صلي الله عليه و آله و امامان عليهم السلام را که در اداره جامعه نقش دارند ، داراست. اين سخن بدان معناست که فقيه و حاکم اسلامي محدوده ي ولايت مطلقه اش تا آن جايي است که ضرورت نظم جامعه اسلامي اقتضا مي کند اولا و ثانيا به شأن نبوت و امامت و عصمت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و امام مشروط نباشد، بنابراين آن گونه از اختياراتي که آن بزرگان از جهت عصمت و امامت و نبوت خود داشته اند، از اختيارات فقيه جامع الشرايط خارج است.
3. منظور از ولايت مطلقه ، ولايت مطلقه در اجراي احکام اسلامي است ؛ فقيه و حاکم اسلامي ولايت مطلقه اش محدود به حيطه اجراست ، نه اين که بتواند احکام اسلام را تغيير دهد اولا و ثانيا در مقام اجرا نيز مطلق به اين معنا نيست که هر گونه ميل داشت احکام را اجر ا کند ، بلکه اجراي احکام اسلامي نيز بايد توسط راهکارهايي که خود شرع مقدس و عقل ناب و خالص بيان نموده اند، صورت گيرد. (1)
1. ولايت يا مسئوليت مطلقه ، اختصاص به برترين فقيه جامع الشرايط زمان دارد که اولا، اجتهاد مطلق دارد و همه ابعاد اسلام را به خوبي مي شناسد و ثانيا از عدالت و امانتي در خور جامعه اسلامي بهره مند است که او را از کجروي ها و هوا مداري ها دور مي سازد و ثالثا داراي شناخت دقيق زمان و درک شرايط جامعه و هوش و استعداد بسيار و قدرت مديريت و شجاعت و تدبير است و چنين فقيهي را خبرگان مجتهد و عادل و منتخب مردم، پس از فحص و جستجوي فراوان شناسايي کرده ، به مردم معرفي مي نمايند و سپس بر بقا و دوام و اجتماع همه شرايط و اوصاف رهبري در شخص رهبر نظارت دارند.
2.... فقيه جامع الشرايط همه اختيارات پيامبر صلي الله عليه و آله و امامان عليهم السلام را که در اداره جامعه نقش دارند ، داراست. اين سخن بدان معناست که فقيه و حاکم اسلامي محدوده ي ولايت مطلقه اش تا آن جايي است که ضرورت نظم جامعه اسلامي اقتضا مي کند اولا و ثانيا به شأن نبوت و امامت و عصمت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و امام مشروط نباشد، بنابراين آن گونه از اختياراتي که آن بزرگان از جهت عصمت و امامت و نبوت خود داشته اند، از اختيارات فقيه جامع الشرايط خارج است.
3. منظور از ولايت مطلقه ، ولايت مطلقه در اجراي احکام اسلامي است ؛ فقيه و حاکم اسلامي ولايت مطلقه اش محدود به حيطه اجراست ، نه اين که بتواند احکام اسلام را تغيير دهد اولا و ثانيا در مقام اجرا نيز مطلق به اين معنا نيست که هر گونه ميل داشت احکام را اجر ا کند ، بلکه اجراي احکام اسلامي نيز بايد توسط راهکارهايي که خود شرع مقدس و عقل ناب و خالص بيان نموده اند، صورت گيرد. (1)
عدم منافات ولايت فقيه و حکومت ديني با آزادي انسان ها
مجلس خبرگان و شناسايي ولي فقيه
پي نوشتها :
1. همان ، صص 51-249 .
2. همان ، ص 212.
3. همان ، ص 231، همچنين جهت کسب اطلاعات بيشتر ر.ک: صص 482-351.
/خ