خداوند متعال می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن والأذى کالذی ینفق ماله رئاء الناس» (بقره / 264). یعنی بر اساس ایمان که او را به انفاق در راه خدا دعوت می کند، مالش را انفاق نمی کند، بلکه از آن روی اموال خود را انفاق می کند که مردم او را ببینند و از این طریق بتواند بعضی دستاوردهای مادی و وجهه اجتماعی را بدست آورد و به بسیاری از خواسته های مادی خود نیز نایل شود. برخی از مدیران خصوصا در عرصههای سیاسی این گونه اند.. بعضی از سیاسیون برای کسب رأی مردم در انتخابات، چنان نشان می دهند که به مسائل فقرا و مستمندان توجه دارند و به فقرای کشور خود انفاق می کنند و در کارهای عام المنفعه شرکت می نمایند . این کار ایشان برای نزدیک شدن به خداوند نیست بلکه برای این است که مردم ببینند و بگویند که او انسان نیکوکاری است و بدین ترتیب او را انتخاب کنند. بدین وسیله او به خواسته ها و اهداف خود می رسد. بعضی افراد برای رسیدن به مناصبی در سازمانها و جمعیت ها و گروه ها و انجمن های خیریه و غیر خیریه نامزد می شوند. بعضی ها برای کسب اعتماد تجاری در بین مردم، اموال خود را می بخشند یا اموال خود را انفاق می کنند به کارهای تبلیغاتی عام المنفعه می پردازند تا مردم به تولیدات آنان روی بیاورند.
در مشرق زمین و در مغرب زمین هم از این ریا در انفاق و کمک رسانی وجود دارد. یهودیان سرمایه دار در کنار نامزدهای انتخاباتی فعالیت می کنند تا کارهای انتخاباتی آنها را پوشش دهند. پس چه در مشرق زمین و چه در غرب این مساله در جوامع بشری وجود دارد، هر چند که ممکن است شیوه های گوناگون و متفاوتی داشته باشد. «ولا یؤمن بالله والیوم الآخر» زیرا انسانی که برای رسیدن به بعضی از دستاوردهای اجتماعی و سیاسی، اموال خود را انفاق می کند و برای رسیدن به رضایت الهی و پاداش خداوندی در دنیا و آخرت این کار را انجام نمی دهد، کسی است که به خدا و روز جزا ایمان ندارد. چرا که خدا محور نیست و خدا را در نظر ندارد و به یاد روز قیامت نیست که تمامی انسانها در برابر پروردگار عالمیان می ایستند. فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره * ومن یعمل مثقال ذرة شرا یره» (زلزله / ۷ - ۸).
در این آیات کریمه خداوند متعال از ریا و بعضی از نمونه های ریاکاران صحبت می کند. در این آیات پند داده میشود که خداوند ریا را دشمن می دارد و فرقی ندارد که ریا در عبادت و انفاق باشد و یا در جنگ و چیزهای دیگر. زیرا خواست خداوند این است که مدیران به او اخلاص بورزند و حالت درونی و روانی آنها با خارجشان مطابقت داشته باشد و بین درون و برونشان دوگانگی وجود نداشته باشد و مؤمنان در قلب و عقل و رفتارشان در زندگی همواره نسبت به خداوند اخلاص داشته باشند.
ریا و توریه نوعی از دروغ
منظور از «توریه» این است که در موارد ضروری به جای دروغ گفتن، جملهای گفته شود که شنونده به گمان خود از آن مطلبی استفاده کند در حالی که منظور گوینده چیز دیگری بوده است مثلا: کسی از ما بپرسد آیا فلان کس درباره من چنین حرف بدی زده؟ ما در جواب می گوییم: نه و منظورمان این باشد که به این عبارت نگفته - اگر چه همان مطلب را به عبارت دیگر گفته است - ولی شنونده از کلمه «نه» چنین می پندارد که اصلا آن حرف درباره او گفته نشده است. اگر در کلمات پیشوایان دین - به مقتضای ضرورت و حفظ جان و مال مردم و جلوگیری از اختلافات و فتنه ها - دروغ مصلحت آمیزی بوده باشد، حتما از قبیل توریه است که دروغ محسوب نمی گردد. این نکته هم ناگفته نماند، در مواردی که وظیفه انسان توریه یا دروغ مصلحت آمیز باشد، اگر راست بگوید گناه کرده و هر فسادی به وجود بیاید او مسؤول است؟ بنابر این اگر دروغی برای جلوگیری از گناه گفته شد یا ظلمی را از مظلومی دفع کرد، جان کسی را خرید، زیانی را از کسی بر طرف کرد، ناروایی اش بر طرف می شود و از زمره گناهان دسته دوم خارج می گردد و کارش به جایی می رسد که پسندیده می شود، زیرا دارای قبح ذاتی نبوده و قبح عرضی آن هم بدین وسیله بر طرف گردیده است .پادشاهان در گذشته تاریخی ایران نیز مضرات دروغ را درک نموده بودند. این نوشته بر دیوار جنوبی کاخ آپادانا به فرمان داریوش کنده شده است :خدا این کشور را از دشمن از خشکسالی و از دروغ حفظ نماید. این سخن بدان معناست که داریوش از سه چیز بر کشور بیم داشته است دشمن و خشکسالی و دروغ .
بنابراین مدیرانی که اقدام به تهیه و ارائه گزارشات و آمار کذب از عملکرد خود می نمایند مرتکب صفت رذیله دروغ میشوند .بی تردید وعده و وعید غیر قابل دسترسی توسط مدیران در مصاحبه ها و سخنرانیها شیوه ای از دروغ برای فریب محسوب میگردد .
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران، 1390