بی نظمی و پیامدهای آن

در ادامه با آثار و پیامدهای بی نظمی آشنا خواهید شد.
سه‌شنبه، 9 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بی نظمی و پیامدهای آن
هـمان اندازه که نظم و انضباط سرمنشاء آثار و برکاتی است، بی نظمی نیز پیامدها و نتایج ناهنجاری را در پی دارد که برخی را به اختصار برمی شمریم:


ایجاد هرج و مرج

رعـایـت نـکردن نظم در رفتار فردی و اجتماعی، موجب هرج و مرج و نابسامانی کارها می شود و انـسـان را از دسـتیابی به نتیجه مطلوب باز می دارد؛ کسی که به برنامه ریزی اهمیتی نمی دهـد، رفـت و آمـدش بـا دیـگـران را بـه نـظم در نمی آورد، بموقع در جلسات سخنرانی و درس حـاضر نمی شود، بدون هماهنگی و وقت قبلی مزاحم دیگران، بویژه شخصیتهای برجسته ـ که هـر لحـظـه عـمـرشـان بـرای جـامـعـه مـفـیـد اسـت ـ مـی شـود و. .. چـنـیـن شـخـصـی بـه دلیـل بـی نظمی در کارهایش به نتیجه مطلوب دست نمی یابد و همواره در زندگی دچار هرج و مرج و سردرگمی بوده، جامعه را نیز به این سو خواهد کشاند.

امام راحل (ره ) بی نظمی را آفت بزرگی می داند که موجب فساد در کارهاست:
(بدون نظم یک امری تحقق پیدا نمی کند یعنی فاسد می شود.)[1]

و در جای دیگر آن را موجب نابودی جامعه قلمداد کرده است:
(جامعه نظم لازم دارد، اگر نظم از کار برداشته شود، جامعه از بین می رود)[2]


خدشه دار شدن شخصیت اجتماعی

انسان موجودی اجتماعی است و نیازمند داد و ستد، رفت و آمد، نشست و برخاست و. ..با دیگران است و بـرای اینکه بتواند عضو مفید و مؤ ثری در جامعه باشد، باید مواظب عملکرد خود ـ بویژه در ارتباط با جامعه ـ بوده، شخصیت و اعتبار اجتماعی اش را حفظ کند.

از جـمـله عـوامـلی کـه شخصیت اجتماعی انسان را تحت الشعاع قرار داده، آن را خدشه دار می کند، بی نظمی در کارها و در برخورد با دیگران است، زیرا افراد جامعه بروشنی درمی یابند که فـرد بـی انـضـبـاط و نـامـنـظـم، موجب هرج و مرج در کارها و هدر رفتن وقت و عمر آنان شده، از پـیـشـرفـت و تـرقـی شـان جـلوگـیـری مـی کـنـد. بـه هـمـیـن دلیـل او را از مـیـان خـود رانـده، بـرایـشـان ارزش چـنـدانـی قائل نمی شوند.

از ایـن روسـت کـه عـلی علیه السلام، خدشه دار شدن آبرو و شخصیت اجتماعی را موجب پستی و حقارت می داند:
(مَنْ بَذَلَ عِرْضَهُ ذَلَّ)[3]
کسی که به آبرویش بی اعتنایی کند، پست می گردد.

هـمـو انـسـان را از کاری که سبب زشتی و از بین رفتن آبرویش در جامعه می شود،برحذر داشته است:
(لاتَفْعَلْ ما یشینُ الْعِرْضَ وَ الاِْسْمَ)[4]
کاری که آبرو و نامت را زشت می کند، انجام مده.


پایمال شدن حقوق دیگران

رعـایـت نکردن نظم، موجب پایمال شدن حقوق افراد و ستم بر آنان است. کسی که کارهای مردم را بـه تـاءخـیـر مـی انـدازد و بـه بـعـضی اجازه می دهد که ساعتها وقتش را بگیرند، در نتیجه فرصت ملاقات با دیگران و انجام کارشان را از دست می دهد و نمی تواند بموقع جهت تدریس در کـلاس درس، جـهـت انـجـام کـار در مـحـل کـار و غـیـره حـضـور یـابـد،. .. چـنـیـن فـردی بـه دلیل بی نظمی در کارها، حقوق دیگران را پایمال کرده و به آنان ستم روا داشته است.

امـیـر مـؤ مـنـان صـلوات الله عـلیـه بـی تـوجـهـی بـه حـقـوق دیـگـران را از جـمـله دلایل تنهایی و بی یاوری انسان معرفی می کند:
(مِنْ دَلائِلِ الْخِذْلانِ الاِْسْتِهانَةُ بِحُقُوقِ الاِْخْوانِ)[5]
از دلایل [تنهایی و] دوری انسان از دیگران، سبک شمردن حقوق برادران دینی است.

و امام صادق علیه السلام آن را موجب پستی و خواری انسان می داند:
(تَرْک الْحُقُوقِ مَذَلَّةٌ)[6]
پایمال کردن حقوق دیگران سبب خواری انسان است.


هدر رفتن سرمایه ها

از بـیـن رفتن امکانات مادی نیز یکی از پیامدهای بی نظمی است. به عنوان نمونه، اگر کسی بـرای بـرگـزاری یـک جـشـن، افـراد زیـادی را دعـوت کـنـد و پـس از تـهـیـه امکانات و غذا به دلیـل بـی برنامه گی و عدم اطلاع بموقع میهمانها، جشن برگزار شود، امکانات او هدر رفته است، همچنین یک شرکت معاملاتی که با سرمایه گذاری مردم راه اندازی شده است، به سبب بی نـظـمـی و بـی تـوجهی به برنامه ریزی صحیح در فعالیتهای اقتصادی اش نتواند بموقع سود مشترکین خود را بپردازد و. ...

بـدیـهـی اسـت کـه در تـمـامـی ایـن مـوارد بـه دلیـل بـی نـظـمـی و اخـتـلال در بـرنـامـه هـا، سـرمـایـه و امـکـانـات مادی افراد به هدر رفته و موجب لطمه اقتصادی دیگران و از دست رفتن سرمایه های آنان نیز خواهد شد.

امـام عـلی عـلیـه السـلام بـا تـوجـه بـه تـاءثـیـر بـی برنامگی و بی نظمی در از دست دادن سرمایه های مادی، می فرماید:
(سوُءُ التَّدْبیرِ مِفْتاحُ الْفَقْرِ)[7]
بی برنامگی [و بی نظمی در کارها] کلید فقر و تهیدستی است.


پی نوشت ها:
[1] صحیفه نور ، ج 13 ، ص 16 .
[2] همان ، ج 11 ، ص 150 .
[3] شرح غررالحکم ، ج 5 ، ص 143 .
[4] همان ، ج 6 ، ص 275 .
[5] همان ، ص 39 .
[6]  بحارالانوار ، ج 78 ، ص 242 .
[7]  شرح غررالحکم ، ج 4 ، ص 132 .

منبع: حوزه نت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما