یک دانش آموز معمولی در قرن ۲۱ همانقدر اضطراب دارد که یک بیمار مرکز روانی در آغاز دهه ۱۹۵۰ داشته است
اضطراب و نگرانی در کودکان و بزرگسالان هر دهه بیشتر می‌شود که چند دلیل دارد:محدودیت‌های اجتماعی را به اندازه قبل حس نمی‌کنیم، شغلمان را زیاد عوض می‌کنیم، کمتر در رویدادهای مذهبی و اجتماعی شرکت می‌کنیم، دیرتر ازدواج می‌کنیم و زمان بیشتری را در تنهایی می‌گذرانیم.
چیزهای زیادی مثل ثروت و رابطه کامل و ایده آل می‌خواهیم، اما انتظارات غیرواقعی از آنها داریم.
خبر‌های بد بیشتری می‌شنویم، به خصوص درباره جنگ و تصادفات که باعث می‌شود دنیا را جای خطرناکی بدانیم.
تنها ۳ ساعت طول می‌کشد تا شخصی را قانع کنیم که مرتکب قتل شده است
برای این کار حتی به خشونت هم نیازی نداریم، همه این‌ها می‌تواند در فضای دوستانه مکالمه‌ای اتفاق بیفتد که بسیار شبیه یک مصاحبه است.بسیاری از افراد می‌دانند که هنگام یادآوری برخی وقایع، هربار خاطره آنها را بازنویسی می‌کنیم. تحقیقات نشان می‌دهد که اگر مصاحبه کننده برخی جزئیات زندگی فرد را بداند، طی مکالمه، با اضافه کردن چیزهای غیرواقعی و جعلی و استفاده از تکنیک‌های خاص بازنویسی خاطرات، می‌تواند فرد را متقاعد کند که قاتل است.
بیشتر کسانی که در این آزمایش شرکت کردند متقاعد شدند که خاطراتی از دزدیدن چیزی، تجاوز به دیگران و ... دارند یا دچار صدماتی شدند که در واقع نشده بودند.
آهنگ موردعلاقه هرکس معمولا با یک رویداد بسیار مهم زندگی او ارتباط دارد
آهنگ‌هایی که دوست داریم معمولا با ماجراهای شخصی و مهم، افراد یا رویدادهای احساسی زندگی ما ارتباط دارند.
برخی افراد از شادی می‌ترسند
ترس از شاد بودن در افرادی وجود دارد که اتفاقات شخصی ناخوشایند و غم انگیزی را هنگام خوشحالی تجربه کرده اند. به همین دلیل آنها ناخودآگاه انتظار دارند در لحظات شادی اتفاق بدی برایشان بیفتد و برای اجتناب از شادی همه کار می‌کنند. این افراد معتقدند که درونگرا هستند و از رفتن به مهمانی و سایر رویدادهای خوشحال کننده اجتناب می‌کنند، اما درواقع آنها از دیگران نمی‌ترسند بلکه از احساس شاد بودن می‌ترسند.
میزان استرسی که فرد از گم کردن تلفن همراهش دارد، شبیه استرس یک حمله تروریستی است
اگرچه پراسترس‌ترین رویداد‌ها برای انسان، مرگ عزیزان یا حکم زندان است، ترس گم کردن گوشی یا دیر رسیدن به قطار هم به اندازه یک حمله تروریستی است. ۵ موقعیتی که بیشترین استرس را برای فرد ایجاد می‌کنند شامل بلایای طبیعی (آتش سوزی، سیل)، اخراج شدن و یک بیماری جدی می‌شود.
داشتن دفترچه خاطرات سلامت جسمی را تقویت می‌کند
کسانی که اختلالات خوردن دارند یا از افسردگی رنج می‌برند می‌توانند از دفترچه خاطرات استفاده کنند. داشتن دفترچه خاطرات سیستم ایمنی را تقویت می‌کند، به مبارزه با استرس کمک می‌کند و حتی علائم آسم را کاهش می‌دهد و مهم‌تر از همه فرصت دارید درباره اشتباهاتتان فکر کنید تا در آینده اتفاق نیفتند و همچنین لذت یادآوری لحظات خوب و فراموش شده گذشته را تجربه کنید.لازم نیست زیاد بنویسید: کافی ست یک دو جمله در روز بنویسید، و ترجیحا در یک زمان مشخص. این یادداشت‌ها به شما کمک می‌کند احساساتتان را بیان کنید و شرایط را تجزیه و تحلیل کنید.
یک پیاده روی ۲۰ دقیقه‌ای در پارک شما را شادتر می‌کند
ارتباط با طبیعت ما را آرام می‌کند و آرامش احساسی به ما می‌دهد. کسانی که حداقل ۲۰ دقیقه از روزشان را در پارک می‌گذرانند احساس رضایت بیشتری از زندگی دارند.
موسیقی پس زمینه خلاقیت شما را کاهش می‌دهد
هر آواز یا آهنگی (به هر زبانی- محلی یا خارجی) اگر در حال کار به آن گوش دهید توانایی خلاق بودن را کاهش می‌دهد؛ بنابراین اگر مثلا نویسنده هستند یا با زبان کار می‌کنید، فقط هنگام فراغت به موسیقی گوش دهید.
برای به خاطر سپردن چیزی، بهتر است آن را بکشیم تا بنویسیم
نقاشی برای یادآوری چیز‌ها موثرتر از نوشتن یا دیدن عکس است؛ و لازم نیست بااستعداد باشید، حتی تصاویر خیلی ابتدایی هم کمک می‌کند چیز‌ها را بهتر به خاطر بسپارید. این به خصوص برای سالمندان مفید است که خاطرات خود را حفظ کنند.
وقتی تیم محبوبتان برنده می‌شود، اعتماد به نفستان افزایش می‌یابد
مردم تماشای ورزش را دوست دارند، چون تاثیر مثبتی روی اعتماد به نفسشان دارد. هربار که تیم محبوبتان برنده می‌شود، حدود ۲ روز حالتان به طور قابل توجهی بهتر می‌شود؛ و وقتی می‌بازد تاثیر چشمگیری ندارد. بسیار بهتر است که رویدادهای ورزشی را با دیگران تماشا کنید. در این ضورت لذتِ بردن افزایش می‌یابد و اگر هم ببازد کنار آمدن با آن راحتتر می‌شود.
برنامه جایگزین احتمال موفقیت شما را کاهش می‌دهد
اگر می‌خواهید چیز جدیدی را شروع کنید، مثل راه اندازی یک شرکت یا ورود به یک شغل و محل کار جدید، برنامه‌های جایگزین نداشته باشید. چون تنها فکر کردن به اینکه گزینه‌های دیگری دارید، احتمال موفقیت شما را کاهش می‌دهد. با خراب کردن همه پل ها، چیز جدید را شروع کنید. اینطوری احتمال بیشتری دارد که به نتیجه دلخواهتان برسید.
برای وادار کردن خودتان به تغییر از خودتان بپرسید: «آیا این کار را می‌کنم؟»
اگر می‌خواهید به خودتان انگیزه بدهید تا تغییری ایجاد کنید، مثل رژیم گرفتن، ترک سیگار یا گذراندن وقت بیشتر با خانواده، به خودتان دستور ندهید مثل «هر روز صبح می‌دوم»، «زمان کمتری در اینترنت می‌گذرانم» از خودتان سوال بپرسید: «این کار را خواهم کرد؟» اگر هیچ فشار درونی احساس نکنید و فقط بتوانید این مسئله را با خودتان در میان بگذارید، سریع‌تر وارد عمل می‌شوید. به گفته روانشناس «ابراهیم سنای» با پرسیدن سوال، ذهنتان را به کار روی ایجاد انگیزه وامی‌دارید.منبع: سایت برترینها
