فیثاغورث
فیثاغورث فیلسوف و ریاضیدان یونانی است که در قرن ششم قبل از میلاد می زیسته و از نخستین کسانی بود که اعداد را به دنیا معرفی کردند. وی همچنین دستی در موسیقی و نوازندگی داشت. شخصیتی محبوب در دوران زندگی خود که برخی بر این باورند می توانست با موسیقی خود بیماری ها را درمان کند.وقتی که مدرسه اش را در سیسیل بنا کرد، خیلی زود پانصد پیرو جذب او شدند و از اصولش پیروی می کردند. وی و پیروانش معتقد بودند، وقتی شخصی از دنیا می رود، روح او درون یک حیوان به زندگی ادامه می دهد. در نتیجه این گروه به گیاهخواری روی آوردند، مبادا روح انسانی را سلاخی کنند. عجیب تر اینکه وی با پرورش و خوردن لوبیا مخالف بود و افسانه ها حکایت از این دارد که وی در حال نبرد با پرورش دهندگان لوبیا کشته شده است.
چارلز داروین
این زیست شناس انگلیسی که به خاطر نظریه ی انتخاب طبیعی شهرت دارد و استاد قلمرو حیوانات است، سلیقه ی غذایی جالبی هم داشته است. او وقتی در دانشگاه کمبریج مشغول تحصیل بوده، عضو گروهی می شود که از گوشت باز و جغد اطعام می کردند. خود وی نیز از گوشت گورکن! استفاده و آن را خوشمزه و شبیه به مزه ی اردک توصیف می کرده است. در سال های پایانی عمرش وی از گیجی و گرفتگی عضلات و سردرد و اضطراب رنج برده و به خاطر نداشتن سلامتی چند ماهی را مجبور به ترک کار شده است.
نیکولا تسلا
شاید وی محبوب ترین دانشمند شبکه های اجتماعی، دارای اختراعاتی حیاتی در زمینه های الکترونیک از جمله رادیو، رادار و همچنین مخترع جریان برق متناوب که نقطه مقابل جریان برق مستقیم ادیسون باشد. وی دوستانی نیز چون نویسنده ی مشهور کتاب های هاکلبری فین، مارک تواین داشته است.سلامت روانی وی اما در سال های پایانی عمرش به هدر رفته و گرفتار وسواس کاری و وسواس بهداشتی شده بود. در روز هشت تا ده مایل پیاده روی می کرده و به ندرت می خوابیده است. در روز مقادیر بسیاری شیر و ماست می خورده و از تمامی غذاهای تولید کننده ی اسید دوری می کرده است. ماهی و سبزیجات از غذاهای مورد علاقه ی وی بوده و بر این باور داشته که اسید، بزرگترین دشمنی است که در دوران پیری سر نبرد را با انسان باز می کند.
آلبرت اینشتین
نام او قرین نابغه است. در سرتاسر اینترنت افسانه های زیادی در مورد او به چشم می خورد. با خدا بود، بی خدا بود، شاگرد تنبل مدرسه بوده یا گیاه خوار! این صفت آخر البته اشتباه نیست؛ اگر تنها سالهای پایانی زندگی او را به حساب بیاوریم. وی در جوانی به خوبی از گوشت استفاده می کرده است. با این حال مخالفت هایی نیز با خوردن گوشت داشته و می گفته: همیشه گوشت را با احساس عذاب وجدان می خورم.اما با همه اینها، وی از چندین نوع مشکل هاضمه رنج می برده است. در دهه ی هفتم زندگی که اوضاع بیماری اش وخیم تر شد، پزشکش گوشت را از رژیم غذایی اش کنار گذاشت. در نامه ای به یکی از دوستانش آمده است: بدون چربی، گوشت و ماهی زندگی می کنم، ولی حالم خوب است. همیشه اینگونه فکر میکردم که بشر برای گوشت خواری آفریده نشده است.
مشخص نیست که گیاهخواری باعث طول عمرش شده یا خیر؛ اما بعید است در سال های پایانی عمرش، آن عذاب وجدان ناشی از گوشتخواری را درون خود حس می کرده!
منبع: سایت برترینها