چگونه افکارمان ما را می‌سازند یا تخریب می‌کنند

اگر ما به واقع اعتقاد داشته باشیم که خودمان برای خودمان کافی هستیم، آن وقت دیگر از شنیدن عقاید بقیه ناراحت نمی‌شویم و کمتر روی ما اثر می‌گذارد. در هنگامی که در دانشگاه درس می‌خوانید یا وقتی سرکارتان هستید و یا در اتوبوس و خیابان و… ممکن است حرف‌هایی بشنوید که احساس کنید شما مورد قبول اکثریت جامعه نیستید و به همین علت ترس و انرژی‌های منفی به سمتتان هجوم می‌آورند.
چهارشنبه، 13 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونه افکارمان ما را می‌سازند یا تخریب می‌کنند
بعضی افراد در هر موقعیتی نسبت به هر کار یا صحبت خلاف  عقایدشان سریع واکنش نشان می‌دهند و در واقع با این کار به همه افکار اجازه می‌دهند که به ذهن و فکرشان وارد شود. این احساس از حس کمال‌گرایی انسان ناشی می‌شود که دوست دارد بهترین باشد و دیگران را از انتقاد کردن به خودش دور نگه دارد.

اما کم کم باید یاد بگیرید که به عقاید دیگران احترام بگذارید و حرف‌های مخالف را فقط بشنوید. از این گوش شنیده و از گوش دیگر بیرون بفرستید. یک گوش در و دیگری دروازه! به خودتان اعتماد داشته باشید. شما حرف درست را به میزان توانایی‌تان کسب کرده‌اید و به یک برداشت رسیده‌اید که دیگران هم با همان عقل می‌توانند برسند؛ پس نیازی نیست نگران باشید. به همین منظور شاید برایتان جالب باشد که صحبت‌های یک هیپوتراپیست را در مورد تاثیر افکار ببینید.

ماریسا پیر کسی است که در راهنمای تتلر از او به عنوان بهترین 250 متخصص دنیا نام برده شده است و در لیست بهترین‌های برینتانیا تنها زنی است که اسمش برای سلامتی مردم آورده شده است. او کسی است که حدود 25 سال تجربه دارد و مراجعه‌کنندگان او از خانواده سلطنتی، ورزشکاران المپیک، سوپراستارها و… هستند.

او نویسنده 4 کتاب پرفروش است و در رادیو و تلویزیون برنامه‌های زنده اجرا کرده است. او به هزاران نفر کمک کرده است تا به مشکلاتشان فائق آیند. او کسی که شعار «من کافی هستم.» را راه انداخت و معتقد است با شنیدن فقط این سه کلمه «من کافی هستم.» شما می‌توانید الگوی ذهنی‌تان را عوض کنید و به کسی تبدیل شوید که خودش را بسیار دوست دارد.
 

با این 6 نکته زندگی بهتری را تجربه کنید.

نحوه فکر کردن ما به سادگی به تصورهای ذهنی‌مان نسبت به خودمان تبدیل می‌شوند و در نهایت به کلمه‌هایی تبدیل می‌شوند که می‌گوییم. به همین سادگی!

از نظر پیر، ذهنش شبیه یک اسب است که او همان اسب سوار است. باید یاد بگیرید که چگونه افکارتان را مدیریت کنید تا دنیایتان را مدیریت کنید.

شما می‌توانید صحبت ها او را در مورد این که افکار چگونه می‌توانند شما را درمان کنند یا شما را بکشند، در این لینک گوش دهید.

حالا نوبت به آن است که بدانید چگونه افکارتان را مدیریت کنید.

تفکر منفی را تمام کنید و یک نفس عمیق بکشید

حتما برایتان پیش آمده است که عصبانی شوید. در این گونه مواقع نیز بهترین کار همان است که ابتدا نفس عمیق بکشید تا بر افکارتان مسلط شوید. این‌جا هم لازم است همین کار را تکرار کنید. چند نفس عمیق بکشید و به ذهنتان اجازه پیش‌روی بیشتر را ندهید. بهتر است برای چند لحظه اصلا به هیچ چیز فکر نکنید.

شمردن هم یک ایده جالب برای کنترل کردن افکارتان است. تحقیقات نشان داده است که برای این که مغز به حالت نرمال خود از لحاظ شیمیایی برسد، 90 ثانیه زمان نیاز دارد. پس می‎توانید تا 90 بشمارید و بعد از آن در حالت معقول‌تری قرار خواهید داشت.
 

در لحظه بمانید

در مورد آن‌چه که در گذشته اتفاق افتاده و الان دیگر به آن دسترسی ندارید، یا آن‌چه در آینده اتفاق خواهد افتاد، فکر نکنید. جرا که در زمان حال هیچ تسلطی بر آن‌ها ندارید و فکر کردن در موردشان فقط و فقط وقت و انرژی شما را تلف می‎کند. به زمان حال فکر کنید که می‎توانید آن را تغییر دهید.

یک راه جالب به شما پیشنهاد می‎کنیم. مثلا به این فکر کنید در حال حاضر پاهایتان از لمس زمین چه حسی دارند یا فرش زیر پایتان چقدر نرم و راحت است و یا چیزهایی در مورد زمان حال.

یک سوال ساده از خودتان بپرسید. الان چه کاری می‌توانم انجام دهم که حالم را بهتر کند. به این فکر کنید و جوابش را پیدا کنید.
 

بدون پیش‌قضاوت کردن افکارتان را جمع کنید

وقتی بر خودتان کامل مسلط شدید، می‎توانید افکارتان را بدون این که راجع به کسی یا چیزی یا حتی خودتان قضاوت کنید، کنترل کنید. برای مثال به جای این که خودتان را برای درست انجام ندادن کاری سرزنش کنید، ببینید واقعا چه عواملی مانع پیشرفتتان شده است.

یعضی افراد با پیاده کردن افکارشان روی کاغذ می‌توانند درست و منطقی فکر کنند. هیچ اشکالی ندارد. افکارتان را روی دفتر مخصوصی که برای خودتان در نظر گرفته‌اید بیاورید و به آن‌ها منطقی فکر کنید. بهتر است به جای این که روی نتیجه تمرکز کنید، روی خودتان و توانایی‌هایتان تمرکز کنید.
 

خودتان را در محیطی قرار دهید که برایتان انرژی مثبت دارد

برای مثال اگر با گوش دادن به یک موسیقی آرام‌تر می‌شوید، به موسیقی مورد علاقه‌تان گوش دهید یا اگر کتاب مورد علاقه‌تان را بخوانید. می‌توانید محیطتان را عوض کنید. مثلا به یک ورزشگاه بروید یا مسجد نزدیکتان تا منطقی‌تر به کارهایتان فکر کنید. چند خط قرآن بخوانید تا افکارتان را جمع کند و از خدا بخواهید که به شما در این امر کمک کند؛ چرا که قرآن کتابی است که از طریق آن خدا با ما حرف می‌زند. پس اگر واقعا درمانده شده‌اید با او حرف بزنید.

اگر هیچ کدام از این کارها به دردتان نخورد، با یک دوست مورد اعتماد حرف بزنید. یک برنامه برای خودتان بریزید و بیرون بروید. از او انتظار معجزه نداشته باشید. او فقط می‌تواند به حرف‌های شما به خوبی گوش دهد.

راه‌های پیدا کردن تفکر مثبت کم نیستند فقط نیاز به تجربه دارند. با تجربه کسب کردن می‌توانید بفهمید چه کارهایی می‌تواند حالتان را خوب کند و به شما انرژی مثبت بدهد. 


منبع : رازینه


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما