آنچه عادت خلق می‌کند (قسمت دوم)

توجه والدین به صورت سرزنش و عیب جویی و فریاد زدن و تهدید کردن، غالبا تلاشی است که برای از بین بردن عادت های بد انجام می گیرد. اگر والدین هر زمانی که دست کودک به طرف دهانش میرود، بگویند «ناخنت را نخور!»...
يکشنبه، 24 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آنچه عادت خلق می‌کند (قسمت دوم)

تقویت مثبت

تقویت مثبت چیزی است که ما را به تکرار رفتارهایی که با یک واقعه خوشایند همراه است، تشویق می کند. تبسم و تمجید، بچه ها را به راه رفتن تشویق می کند. قول خریدن شیرینی یا اسباب بازی می تواند آنها را به رفتار خوب تشویق نماید و توجه بیش از حد و بی مورد رفتارهای بد آنان را تقویت می کند.
 
توجه والدین به صورت سرزنش و عیب جویی و فریاد زدن و تهدید کردن، غالبا تلاشی است که برای از بین بردن عادت های بد انجام می گیرد. اگر والدین هر زمانی که دست کودک به طرف دهانش میرود، بگویند «ناخنت را نخور!» توجه کودک نسبت به این رفتار، اگر روزی هم امید به ترک آن می بود، هر روز بیشتر می شود. حتی یک واکنش منفی می تواند تکرار یک عادت را در کودکی که محتاج توجه است، تقویت نماید.
 
این سه منشأ تشکیل عادتها - یعنی تقلید، تسکین تنش و تقویت مثبت معمول ترین علتهای تشکیل عادت هستند. این سه عامل سبب می شوند که عادتها بدون توجه به نژاد، جنس یا حتی استعدادهای ارثی به تدریج و آرام آرام در افراد شکل بگیرند. گرچه این فرایند کاملا طبیعی است و عادتهای منتج از آن به هیچ وجه نشانه اختلال های شخصیتی نیست، برخی عادت های دوران کودکی را قبل از این که رشته های نازک عادت به کابل های فولادی تبدیل شوند، می توان و باید از بین برد.
 

چرا این مسئله باید نگران‌تان کند؟

ما باید برای خیر و صلاح کودکان مان عادت های بدشان را از بین ببریم، همان طور که برای داشتن عادت های خوبی نظیر بستن کمربند ایمنی و مسواک زدن، آنان را تشویق می کنیم. متأسفانه اکثر عادتهای بد، زمانی برای بچه ها و پدر و مادرها سبب ناراحتی و دردسر می شود که عمیقا در کودک ریشه دوانده است و به طور قابل توجهی برای کودک، ایجاد خجالت و ناراحتی و آزار کرده و حتی موجب آسیب رساندن به خود او می شود.
 

خجالت و سرافکندگی

کودکان نسبت به مسخره شدن، بسیار حساس هستند. برای مثال بچه ای که به شست مکیدن یا انگشت توی بینی کردن عادت کرده، وقتی به سن مدرسه می رسد، متوجه می شود که به خاطر این عادت ها مورد تمسخر دوستانش یا خواهر و برادر خودش قرار گرفته است. از آنجایی که عادت حقیقی، از کنترل شخصی خارج است، وقتی کودک با گریه و زاری قول می‌دهد که «من دیگر در کلاس شستم را نمی مکم»، نمی توان انتظار داشت که این عادت و عواقب آزاردهنده آن همین جا پایان یابد.
 
خجالت زدگی چیزی نیست که کودکان یا اکثر بزرگسالان بتوانند به راحتی از آن رهایی پیدا کنند. یک عادت خجالت آور می تواند باعث مشکلات اجتماعی و عاطفی شود. برای مثال: جیک هفت ساله، عادت داشت سرش را با حرکتی تند به طرفی تکان دهد. او این حرکت را که «تیک» نامیده میشود. غالبأ موقع انجام تکالیف مدرسه، تماشای تلویزیون یا بازی رایانه ای انجام می‌داد. پدر و مادر او می دانستند که این عادت ناراحت کننده است ولی توجه چندانی به آن نداشتند، تا این که از اثرات جانبی آن آگاه شدند.
 
والدین جیک بعد از این که او چند هفته از رفتن به مدرسه امتناع کرده و از گروه فوتبال نیز کناره گیری کرده بود، توانستند با ابراز محبت، دلیل این عمل او را دریابند. آنان دریافتند که بچه ها در کلاس و در گروه فوتبال او را به خاطر تیکی که دارد، دست می اندازند و ادایش را در می آورند. او حالا فهمیده است که حتی بعضی اوقات، خودش هم متوجه عادتش نبوده و فقط وقتی کسی مسخره اش می کند، توجه اش به این موضوع جلب می شود. عادت جیک او را هدف بی رحمی کودکانه قرار داد و نتایج جدی به دنبال داشت: تکالیف مدرسه برایش ناراحت کننده بود؛ تصوری که از خود داشت خراب شده بود و لذت بازی کردن در گروه فوتبال، قربانی ترس از ریشخند شده بود. بعضی اوقات تا زمانی که عادت های کودکی، مایۂ تمسخر دیگران واقع نشود، جنبه آزاردهنده و دردناک آن مورد توجه قرار نمی گیرد.
 

آسیب بدنی

علاوه بر آسیب عاطفی و اجتماعی که به واسطه عادت بد حاصل می شود، آسیب بدنی را نیز می توان از پیامدها [ی عادت های بد برشمرد. عاداتی نظیر کندن مو، دندان قروچه، مخاط داخلی لپ را جویدن، ناخن جویدن و بعضی اوقات مکیدن شست، روی سلامت کودک اثرات منفی گذاشته و یقینا باید در اوان کودکی متوقف شوند.
 
لورا سی و هشت ساله زمانی را به یاد می آورد که در کلاس درس کودکستان، تارهای موی سرش را می کند. او با دقت، یک تار موی بلند را انتخاب می کرد و آن را می کند. سپس بافت، رنگ و درازی آن را بررسی می کرد. این عمل در آن زمان بی ضرر به نظر می رسید، ولی امروزه لورا برای پنهان کردن قسمت های تاسی که سالهاست با کندن یک تار مو بعد از دیگری به وجود آمده، از کلاه گیس استفاده می کند. این عادتی است که به خود فرد آسیب می رساند و بایست از همان اوان کودکی متوقف می‌شد.
 

آزار و اذیت

برخی از عادت های بد، اثرات مخرب بدنی یا عاطفی ندارند، ولی به دلیل این که برای سایر مردم آزاردهنده هستند، باید ترک شوند. برای مثال: تد عادت دارد از انگشتهایش صدا در آورد. یقینا این مسئله، کارفرمایان او را طی مصاحبه شغلی وی می آزارد و شاید برای او به بهای از دست دادن یک شغل خوب تمام شود. رفتارهایی نظیر پلک زدن، ضرب گرفتن با انگشتها و تکان دادن پا نیز در این گروه از رفتارهای آزاردهنده قرار می گیرند. اینها نیز مانند عادت های دیگر به مجرد این که به وجود آیند، ترک کردن شان دشوار می شود. اگر احساس می کنید که کودکان شما، مکرر، رفتار خاصی را انجام میدهند که ممکن است سبب تحقیر شخصی یا حرفه ای آنها در آینده شود، اکنون زمان مواجهه با این رفتار است.
 
منبع: بچه‌های خوب، عادت‌های بد، دکتر چارلز شافر، ترزافوی دیگرونیمو، مترجم: میر محی‌الدین گلبار، صص 15-12، انتشارات همشهری، چاپ چهارم، 1391.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما